حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
فروردین 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 44
  • دیروز: 123
  • 7 روز قبل: 991
  • 1 ماه قبل: 8620
  • کل بازدیدها: 2460628





  • رتبه







    کاربران آنلاین



      5. خنثى   ...

    سؤال 477. چنانچه پس از عقد و نزديكى مشخّص گردد كه يكى از طرفين خنثاى مشكل است، عقد چه حكمى دارد؟ آيا بهتر است طلاق داده شود، يا اين كه از اوّل باطل بوده، يا طرف، حقّ فسخ دارد؟

    جواب: اگر يكى از آن دو، يا هر دو خنثاى مشكل باشند، نكاح باطل است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



    [دوشنبه 1395-01-30] [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. زنده شدن كسى كه فوت كرده   ...

    سؤال 476. زنى كه در اثناى وضع حمل بميرد و بعد به بركت توسّل به ذات پاك خدا و اولياء الله زنده شود، آيا زوجيت او باقى است؟

    جواب: در فرض مسأله زوجيت باقى است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. مسلمان شدن اهل كتاب   ...

    سؤال 475. زن و مردى به هنگام ازدواج مسيحى بوده اند، زن بعداً اسلام را قبول مى كند، ولى مرد مسيحى مى ماند. شوهر، زن خود را بر انجام فرائض دينى تشويق مى كند و مى خواهد كه فرزندان او هم مسلمان بشوند. وقتى از او سؤال مى شود كه شما چرا اسلام را قبول نمى كنيد؟ جواب مى دهد: هنوز وقت اين امر نرسيده است، حكم اين زن چيست؟

    جواب: در صورتى كه شوهر مسلمان نشود، زن بدون طلاق از او جدا مى شود و عدّه نگه مى دارد و شوهر مى كند; مگر اين كه مرد در باطن مسلمان باشد; هرچند به عللى حاضر به اظهار آن نگردد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. ارتداد   ...

    سؤال 474. مرد مسلمانى كه مسلمان زاده است اگر مرتد شود آيا ازدواج او باطل مى شود؟

    جواب: اگر مرتد شود، يعنى منكر خدا يا پيغمبر(صلى الله عليه وآله) گردد، يا يكى از احكام مسلّم اسلام مانند واجب بودن نماز و روزه را انكار كند بطورى كه انكار كردن آن معنايش انكار خدا يا پيغمبر(صلى الله عليه وآله) باشد، ازدواج او باطل مى شود و همسرش بايد از او كناره گيرى كند و عدّه وفات يعنى عدّه زنى كه شوهرش مرده است بگيرد و بعد مى تواند ازدواج كند و اگر زن يائسه باشد، يا هنوز نزديكى نكرده باشند عده لازم نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6 مبطلات نكاح   ...

    1. كفر

    سؤال 473. اگر زن بعد از ازدواج بفهمد شوهرش مسلمان نيست، حكمش چيست؟

    جواب: نمى تواند با او زندگى كند، و ازدواجش باطل است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5 تخلف از شرط   ...

    سؤال 463. زوج در موقع ازدواج، با اشتغال زوجه در خارج از منزل موافقت كرده و متعهّد شده كه ممانعت نكند، حال پس از گذشت چند سال از ازدواج و اشتغال زوجه، مانع ادامه كار او شده است، آيا زن در اينجا حقّ فسخ دارد؟

    جواب: آرى، اگر شوهر از شرط تخلّف كند، زوجه مى تواند نكاح را فسخ كند.

    سؤال 464. در صورتى كه داماد بخاطر عدم بكارت، نكاح را فسخ كند، چه مقدار از مهريه را بايد بپردازد؟ در صورت تدليس از چه كسى مى تواند بگيرد؟

    جواب: در صورت شرط بكارت، يا هر شرط كمال و عدم نقص خواه به صورت ذكر در عقد باشد، يا قبل از آن چنانچه خلاف آن ثابت شود حقّ فسخ دارد. و هر گاه دخول حاصل نشده باشد، مهريه بكلّى ساقط است، و اگر حاصل شده باشد، مهر المسمّى پرداخته مى شود، سپس از كسى كه تدليس كرده مى گيرد.

    سؤال 465. پسرم از دخترى با تأكيد بر باكره بودن وى خواستگارى كرده، و صيغه عقد شرعى و دائمى زوجيت با شرط باكره بودن زوجه جارى گرديده است. پس از گذشت ده ماه از اجراى صيغه دائمى عقد، و قبل از برگزارى مراسم ازدواج، زوجه اعلام مى دارد كه پرده بكارت وى توسّط زوج ازاله گرديده، امّا زوج با اتيان سوگند شرعى منكر ادّعاى زوجه مى باشد. لطفاً در اين مورد به سؤالات زير پاسخ فرماييد:

    الف) آيا پسرم، حقّ فسخ نكاح را دارد؟

    جواب: در صورتى كه زوج و زوجه قبل از عروسى با هم رفت و آمد داشته و خلوت مى كرده اند، ادّعاى پسر پذيرفته نيست.

    ب) آيا زوج بايد اثبات كند كه اقدامى نكرده است؟

    جواب: آرى تا ثابت نكند، در فرضى كه در بالا گفتيم، ادّعاى او پذيرفته نيست.

    ج) در صورت فسخ نكاح، آيا زوجه حقّ دريافت مهرالمسمّى دارد يا مهرالمثل؟

    جواب: در فرض بالا زوج حقّ فسخ ندارد.

    سؤال 466. يك سال پيش با دخترى آشنا شدم، كه توسّط فرد ديگرى به طور نامشروع بكارت خود را از دست داده بود. با پرسش از دفتر بعضى مراجع، و رؤيت استفتائات ايشان، مبنى بر اين كه اين جانب مى توانم بدون اذن پدر، دختر را به صيغه موقّت خود درآورم، با ايشان ازدواج موقّت كردم. حال پس از گذشت يك سال، خواستگارى براى او آمده است. آيا اين خانم، كه مى خواهد به عنوان دختر باكره با آن مرد ازدواج كند، لازم است بگويد باكره نيست؟

    جواب: بر دختر لازم نيست وضع خود را به شوهر بگويد; امّا اگر بعداً بر شوهر ثابت شد كه دختر باكره نيست، حقّ فسخ نكاح را دارد.

    سؤال 467. جوانى دختر باكره اى را، مشروط بر صحّت كامل طرفين، به عقد ازدوج دائمى خود درآورده است. در اوّلين فرصت بعد از ازدواج، كه زوجين با هم تنها شده اند، زوجه متوجّه مى شود كه ناحيه فوقانى بدن شوهر دچار ناراحتى مادرزادى، قيفى شكل، ناموزون و غير طبيعى است. بدين جهت مواقعه اى صورت نگرفت. در اين صورت:

    الف) آيا زوجه اختيار فسخ نكاح را دارد؟

    ب) در فرض جواز فسخ نكاح، و با توجّه به اين كه زوجه مدخول بها نيست، آيا مى تواند نصف مهريه و ديگر خسارات، از قبيل هزينه ميهمانى و مانند آن، را از زوج مطالبه كند؟

    جواب: اين عيب از عيوب فسخ نكاح نيست; مگر اين كه قبلاً شرط صحّت كامل كرده باشند. در اين صورت زن حقّ فسخ از باب خيار تدليس دارد، ولى در فرض مسأله كه مُواقعه صورت نگرفته مهر به او تعلّق نمى گيرد. امّا اگر خساراتى متحمّل شده، مى تواند آن را از زوج بگيرد.

    سؤال 468. براى ازدواج اين جانب، دوشيزه اى را از اقارب نسبى معرّفى نمودند. على رغم قرابت، چون از كودكى ايشان در خارج از كشور زندگى مى كردند، هيچ نوع آشنايى قبلى از يكديگر نداشتيم. از آن جا كه شغل اين جانب پزشكى است، از ابتداى تحصيلات وحشت زيادى از انواع بيمارى ها، بويژه بيمارى هاى ارثى كه به فرزند منتقل مى شود داشته ام. مطابق توصيه هاى علمى، بويژه در مورد ازدواج با اقارب نسبى، پس از تفهيم موضوع بيمارى ها و لزوم معاينات پزشكى و شرط صحّت كامل به دوشيزه خانم كه او نيز خود را پزشك معرّفى نموده، با استقبال او و خانواده اش، دو بار به پزشك متخصّص مراجعه نموديم و هر دو نفر مورد معاينه پزشكى قرار گرفتيم. خوشبختانه اين جانب كاملاً سالم بودم و دوشيزه خانم و مادرشان هم از بيمارى خود صحبتى نكردند و پزشك متخصّص بر مبناى سلامت كامل طرفين، توصيه به اجراى عقد نمود، سپس با خيال راحت از سلامتى كامل دوشيزه خانم و فرزندان آينده، عقد ازدواج دائم را منعقد نموديم. پس از مدّتى از وقوع عقد و قبل از عروسى و دخول، دوشيزه خانم گفتند كه بيمارى خاصّى داشته اند، ولى نمى خواستند قبل از عقد بگويند و نيت داشته اند كه پس از عقد بگويند و به پزشك مربوطه هم چيزى نگفته اند. با فهميدن نوع بيمارى و مراجعه دوباره به پزشكان مربوطه، معلوم شد كه بيمارى دوشيزه خانم معالجه ندارد و اين كه بيمارى مذكور قابل انتقال به فرزندانش هم مى باشد. با توجّه به مقدّمه فوق به سؤالات ذيل پاسخ فرماييد:

    الف) آيا اين جانب مى توانم عقد ازدواج دائم فوق الذكر را به دليل عدم وجود شرايط ذكر شده از قبل، مبنى بر سلامت كامل زوجه و فرزندان آتى، فسخ نمايم؟

    جواب: در فرض مسأله كه نوشته ايد شرايط مفقود بوده، مى توانيد عقد را فسخ كنيد و در فرض مسأله، مهر واجب نيست.

    ب) خساراتى در جريان عقد، از قبيل خريد هدايا و هزينه مراسمات و نفقه و مهريه و مانند آن به اين جانب وارد شده، آيا دوشيزه خانم ضامن آن خسارت ها هستند؟ والدينش كه معرّف و شاهد عقد بوده و از ابتدا از بيمارى فرزندشان اطّلاع كامل داشته و از شرايط اين جانب مبنى بر سلامت دوشيزه خانم، مطّلع بوده و پذيرفته بودند چطور؟

    جواب: كليه اشيا و هدايايى كه به اعتقاد صحّت عقد يعنى واجد بودن شرايط ردّ و بدل شده به صاحبش برمى گردد و خسارات بايد جبران شود; ولى عفو و گذشت در اين گونه موارد بهتر است.

    سؤال 469. اگر حال شوهر بعد از عقد بر خلاف آنچه ادّعا كرده بود و عقد بر مبناى آن حال و شرايط اجرا گرديده بود، ظاهر گردد، آيا باز هم طلاق و فسخ به دست شوهر است؟ و اگر زن مهريه را گرفته و بخواهد عقد را قبل از دخول فسخ كند، حكم مهريه چيست؟

    جواب: اگر زن شرايطى را بر مرد شرط كرده باشد و مرد از آن شرايط تخلّف كند، يا در بعضى صفات زن را فريفته باشد و خلاف آن ثابت شود، زن حقّ فسخ عقد را دارد و اگر قبل از دخول فسخ كند مستحقّ مهريه نيست.

    سؤال 470. زوج در موقع ازدواج، با اشتغال زوجه (كه معلّم است) در خارج از منزل، موافقت كرده و متعهّد شده كه مانع ادامه كار زوجه نشود. حال بعد از گذشت چند سال از زندگى و اشتغال زوجه، مانع از ادامه كار او گشته است، و چون در سند ازدواج، ضمانتى براى تخلّف از شرط قيد نشده، زوجه تقاضاى طلاق خود را به علّت تخلّف از شرط، به دادگاه تقديم نموده است. آيا اين خواسته زوجه در طلاق و جدايى از شوهر براى دادگاه قابل قبول مى باشد؟

    جواب: آرى، اگر شوهر تخلّف از شرط كند، زوجه مى تواند نكاح را فسخ كند.

    سؤال 471. عقدى بدون شرط باكره بودن، ولى مبتنى بر اين وصف منعقد شده است، شب زفاف، چه در اثر دخول و چه بدون دخول، بر اساس اقرار زوجه معلوم مى شود كه وى باكره نيست، در اين صورت اگر مرد تقاضاى فسخ نكاح نمايد، آيا بايد نصف مهر را بدهد، يا هيچ چيزى به زن تعلّق نمى گيرد؟

    جواب: در هر صورت مرد حقّ فسخ دارد، اگر خود آن زن تدليس كرده حقّ مهر ندارد و اگر شخص ديگرى، مانند پدرش، تدليس نموده و دخول حاصل شده حقّ مهر دارد; ولى مرد بعد از پرداختن مهريه مى تواند به كسى كه تدليس كرده رجوع كند و آن را از او بگيرد.

    سؤال 472. هرگاه در عقد شرط كند كه زن باكره باشد و بعد معلوم شود كه باكره نبوده مى تواند ازدواج را به هم زند؟

    جواب: آرى مى توان ازدواج را برهم زد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. تدليس زن   ...

    سؤال 460. چنانچه مردى، پس از گذشت دو سال از زندگى مشترك زناشويى متوجّه شود كه همسرش در طول دو سال گذشته با خدعه، بيمارى هاى خويش را، كه فلج مثانه و اگزيما بوده و از كودكى به آن مبتلا مى باشد، از شوهر پنهان نموده، در حالى كه به هنگام عقد خود را سالم معرّفى كرده است، در فرض سؤال، آيا مرد حقّ فسخ نكاح را دارد؟

    جواب: در فرض مسأله اگر مرد بعد از اطّلاع رضايت به اين ازدواج نداده حقّ فسخ دارد، و ضرر و زيان هايى را كه بر او وارد شده مى تواند از كسانى كه تدليس كرده اند بگيرد.

    سؤال 461. اگر تدليس كننده خود زن باشد و شوهر پس از آگاهى از وجود عيب، نكاح را فسخ كند، موردى كه داراى بيمارى روانى، سر گيجه، استفراغ، تشنّج، پرخاشگرى و حالت هاى غير عادى، كه ناشى از بيمارى روانى غير قابل علاج باشد، و پزشكان متخصّص و شاهدان عينى تصديق نموده باشند، آيا چنين فسخى صحيح است؟

    جواب: هرگاه زن و كسان او طورى وانمود كنند كه زن سالم است، و در واقع سلامت زن به صورت شرط در ضمن عقد درآيد، و بعداً كشف خلاف شود، شوهر مى تواند عقد را فسخ كند. و اگر دخول نكرده، مهرى براى زن نيست، و اگر قبل از آگاهى بر عيب دخول كرده، تمام مهر بر او لازم است، و مى تواند آن را از تدليس كننده بگيرد، و اگر تدليس كننده زن باشد مهر او ساقط است.

    سؤال 462. خواهشمند است نظر خود را راجع به تدليس در ازدواج به طور مشروح بيان فرماييد. آيا پنهان نمودن نقص، مانند كچلى كلّى، يا موضعى، كم پشت، يا خالى بودن قسمتى از موهاى سر، در زن موجب حقّ فسخ براى مرد مى شود؟

    جواب: هر گاه در موقع خواستگارى معايب خود را عمداً بپوشاند، و خود را غير از آنچه هست نشان دهد، مصداق تدليس است، و شوهر پس از اطّلاع حقّ فسخ دارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4 تدليس   ...

    1. تدليس مرد

    سؤال 454. شخصى، از دخترى، كه در افغانستان بسر مى برد، براى پسرش، كه در ايران است، خواستگارى مى كند، دختر راضى مى شود مشروط بر اين كه تعريف و توصيف هايى كه پدر داماد از پسرش كرده مطابق با واقع باشد، پس از آن كه دختر به ايران مى آيد متوجّه مى شود آن توصيفها كاملاً دروغ بوده و پدر و مادر پسر، عكس شخص ديگرى را به عنوان عكس فرزندشان به دختر نشان داده اند! آيا عقدى كه خوانده شده صحيح است؟

    جواب: در فرض مسأله دختر حقّ فسخ دارد.

    سؤال 455. زوجه اى در دوران عقد متوجّه بيمارى روحى و عصبى صعب العلاجى در شوهرش مى شود، بگونه اى كه عوارض بيمارى (شوك هاى عصبى، ضعف شديد جسمى، بى ثباتى شخصيتى، نابينايى موقّت، غش و مانند آن) زندگى را براى وى مخاطره آميز ساخته است. نظر به ترس و نگرانى زوجه از زندگى مشترك، و ضرورت درمان چند ساله، و نبودن عزم جدّى بر معالجه از سوى زوج و خانواده اش، آيا زوجه حقّ فسخ دارد؟ حكم مهريه و نفقه چيست؟

    جواب: در صورتى كه قبلاً زوج و كسان او اظهار داشته اند كه از سلامت كامل برخوردار است، زوجه مى تواند به عنوان تدليس، نكاح را فسخ كند، در غير اين صورت هرگاه ثابت شود زندگى با آن مرد مستلزم عسر و حرج شديد است حقّ دارد از حاكم شرع تقاضاى طلاق كند، و طلاق در اين صورت جنبه خلع خواهد داشت كه معمولاً با بذل مهريه انجام مى شود; مگر اين كه با زوجه توافق ديگرى شود.

    سؤال 456. هر گاه شخصى به خواستگارى دخترى برود و بگويد: «همسر و فرزندى ندارم». و دختر با اين شرط آماده ازدواج با او شود، و بعد از عقد معلوم شود كه مرد دروغ گفته است، آيا زن حقّ فسخ دارد؟

    جواب: در تمام مواردى كه مرد يا زن اظهار صفاتى كنند كه موجب كمال باشد و يا حتّى موجب كمال نباشد، ولى رضايت طرف مقابل به خاطر وجود آن صفات باشد، و بعداً كشف خلاف گردد، در تمام اين موارد طرفى كه اغفال شده خيار فسخ دارد، و مى تواند بدون طلاق عقد نكاح را بر هم بزند.

    سؤال 457. والدينم مرا بالاجبار به عقد شخصى در آوردند، شوهرم پس از مدّتى مانع انجام فرائض دينى ام شد، و معلوم گشت كه او شيعه نيست، و حتّى مرا در صورت باقى ماندن بر مذهبم تهديد به مرگ كرد، تكليف من چيست؟

    جواب: در فرض مسأله شما مى توانيد به دادگاه شكايت كنيد، اگر او از كارش دست بر نداشت و حاضر به طلاق نشد، حاكم شرع مى تواند شما را طلاق دهد. و اگر ازدواج شما بالاجبار بوده از اوّل باطل بوده است، و احتياج به طلاق ندارد. و اگر شما راضى به ازدواج شده ايد، در حالى كه او خود را به عنوان شيعه معرّفى كرده و از مذهب او آگاه نبوده ايد، حقّ فسخ داريد و نيازى به طلاق نيست.

    سؤال 458. اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهرش معتاد است، آيا مى تواند عقد را فسخ كند؟ تكليف مهريه چه خواهد شد؟

    جواب: اگر زن در موقع عقد شرط كند كه هر گاه شوهرش معتاد به موادّ مخدّر گردد، اختيار طلاق با او باشد، اين شرط باطل است; ولى هر گاه شرط كند كه او از طرف شوهرش وكيل باشد كه هر گاه اين كار را انجام دهد خود را مطلّقه كند، اين وكالت صحيح است، و در چنين صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.

    سؤال 459. اگر زوجه، يا بستگان زوجه، در ازدواج تدليس كنند و پس از روشن شدن مسأله، نكاح (بعد از نزديكى) فسخ شود، آيا زوج بايد مهر زن را بدهد؟ اگر قبلاً پرداخت كرده باشد، مى تواند باز پس بگيرد؟

    جواب: زوج بايد تمام مهر را بدهد و مى تواند به مُدلّس رجوع كند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 عيوب زن   ...

    سؤال 447. كدام عيوب زن به مرد اين اجازه را ميدهد عقد را فسخ كند؟

    جواب: هرگاه مرد بعد از عقد بفهمد كه زن او يكى از هفت عيب زير را دارد مى تواند عقد را فسخ كند:

    الف) ديوانگى.

    ب) بيمارى خوره.

    ج) بيمارى برص (پيسى).

    د) كور بودن.

    هـ) شل بودن بطورى كه آشكار باشد.

    و) افضا شدن (يعنى راه بول و حيض او، يا راه حيض و غائط او، يكى شده باشد و بطور كلّى پارگى طورى باشد كه قابل استفاده براى آميزش جنسى نباشد).

    ز) گوشت يا استخوان يا غدّه اى در او باشد كه مانع نزديكى شود.

    سؤال 448. تعريف «برص» كه سبب جواز فسخ نكاح مى شود چيست؟

    جواب: برص به معناى پيسى است و آن يك نوع بيمارى پوستى است كه رنگ قسمتى از پوست بدن بر اثر آن سفيد مى شود.

    سؤال 449. لطفاً «كورى» را تعريف كنيد.

    جواب: كورى آن است كه مطلقاً چيزى را نبيند، يا بينايى به قدرى كم باشد كه به حساب نيايد; خواه چشم ظاهراً سالم باشد يا غير سالم.

    سؤال 450. اگر زن و شوهرى قبل از ازدواج و نزديكى، يا بعد از ازدواج و دخول، به مرض جنون ادوارى مبتلا شوند، آيا حقّ فسخ نكاح را دارند؟

    جواب: آرى، حق فسخ دارند.

    سؤال 451. دختر خانمى ازدواج نموده، و پس از آن طبق نظر متخصّصان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده كه قبل از ازدواج داراى مرتبه اى از جنون بوده، و اكنون ادامه زندگى با ايشان غير ممكن است. آيا شوهر حقّ فسخ دارد؟ و در صورت فسخ، آيا زوجه مستحقّ مهرالمثل است يا مهر المسمّى؟

    جواب: شوهر حقّ فسخ دارد; ولى اگر دخول واقع شده بايد مهر المسمّى را بپردازد.

    سؤال 452. زنى به صورت مزمن مبتلا به جنون دائم يا ادوارى بوده، و سوابق جنون و بسترى شدن در بيمارستان روانى را از شوهر مخفى نگاه داشته، و حتى پس از طرح دعوا از طرف مرد، نيز موضوع را انكار نموده است. مرد پس از ازدواج و دخول و گذشت چند سال، از نوع بيمارى و سوابق بسترى شدن قبلى زوجه در بيمارستان آگاهى نسبى يافته، و بلافاصله پس از اطّلاع، ضمن مشورت با حقوقدانها، اقدام به فسخ نكاح مى نمايد. حال اگر بيمارى فوق توسّط كميسيون پزشكى قانونى به صورت زير تأييد گردد: «زوجه داراى سابقه اختلال روانى و واجد علائم جنون حدّاقلّ از سال 1367 (شش سال قبل از ازدواج) بوده، و در حال حاضر نيز دچار عوارض مزمن بيمارى است». در فرض مسأله آيا مرد حقّ فسخ دارد، و به زن مهريه اى تعلّق مى گيرد؟

    جواب: سابقه بيمارى روانى به تنهايى براى فسخ كافى نيست. و با توجّه به اين كه چند سال با او زندگى كرده، و آثار محسوسى در اين مدّت نبوده، نشان مى دهد كه بهبودى نسبى يافته است. و وجود عوارض غير محسوس، يا ضعيف گذشته، به تنهايى براى فسخ نكاح كافى نيست.

    سؤال 453. آيا نبودن بكارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد مى شود؟ معنى فسخ چيست؟

    جواب: در صورتى كه شرط بكارت كرده باشد حقّ فسخ دارد. و معمولاً در محيطهاى ما، شرط بكارت به عنوان يك شرط ضمنى و از پيش توافق شده مى باشد. و معنى فسخ اين است كه بگويد: «من عقد را فسخ كردم، يا به هم زدم». و به هر زبانى كافى است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 عيوب مرد   ...

    سؤال 430. زن در چه صورت مى تواند عقد را فسخ كند؟

    جواب: زن نيز مى تواند در چند صورت عقد را به هم زند:

    الف) ديوانه بودن شوهر.

    ب) نداشتن آلت مردى.

    ج) ناتوانى از نزديكى جنسى.

    د) بيضه هاى او را كشيده باشند (تفصيل اين مسأله و مسأله سابق در كتاب هاى مفصّل فقهى آمده است).

    سؤال 431. تعريف «خصا» را بيان فرماييد؟

    جواب: خصا به معناى بيرون كشيدن و بيرون آوردن بيضه هاست و اگر بيضه ها را بطورى بكوبند كه از كار بيفتد آن هم در حكم خصاست.

    سؤال 432. تعريف «جَبّ» چيست؟

    جواب: جبّ آن است كه آلت قطع شده باشد; بطورى كه قادر بر دخول نباشد.

    سؤال 433. شوهرم پزشك محترمى بود; ولى متأسّفانه پس از چند سال زندگى مشترك، مبتلا به جنون شد. اختلال حواسّ او را به دادگاه اعلام كردم و پزشك قانونى نيز آن را تأييد كرده است. در صورتى كه محجور شود نكاح خود به خود فسخ مى شود، يا جهت فسخ نكاح بايد به حاكم شرع مراجعه كنم؟

    جواب: زن مى تواند صيغه فسخ را جارى كند، و احتياط آن است كه آن را به اطّلاع حاكم شرع برساند.

    سؤال 434. اگر در ضمن عقد لازمى (همچون نكاح) به زوجه وكالت دهيم كه هرگاه عارضه اى پيش آمد، خود را مطلّقه سازد. سپس زوج مجنون شود، آيا زن مى تواند با استفاده از اين وكالت، خود را مطلّقه سازد، در حالى كه علما مى فرمايند: «وكالت، عقدى جايز است، و با جنون باطل مى شود»؟

    جواب: درست است كه وكالت با جنون باطل مى شود; ولى يكى از مجوّزات فسخ نكاح جنون است، هر چند بعد از ازدواج عارض شده باشد.

    سؤال 435. اگر مردى قبل از ازدواج از نزديكى عاجز باشد، و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد را بر هم نزند و از شوهر جدا نشود; ولى راضى به عقد نباشد، آيا در اين صورت زن مى تواند بدون طلاق شوهر كند؟

    جواب: در اين موارد، زن بايد به حاكم شرع مراجعه كند و حاكم يك سال به مرد مهلت مى دهد، اگر درمان شد ازدواج باقى است، در غير اين صورت زن مى تواند نكاح را فسخ كند و احتياج به طلاق نيست، و به فرض كه مرد بعد از آن هم خوب شود قابل بازگشت نيست; مگر به ازدواج جديد.

    سؤال 436. اينجانبه مدّت دو سال و نيم است كه به عقد دائم فردى درآمده ام كه به علّت ناتوانى جسمى قادر به تصاحب بنده نبوده، و هنوز هم باكره مى باشم. لطفاً در اين خصوص به سؤالات زير پاسخ دهيد:

    الف) آيا اين مورد، از موارد فسخ است؟

    ب) آيا شرعاً مستحقّ نفقه مى باشم؟

    ج) ساير حقوقى كه به بنده تعلّق مى گيرد چيست؟

    جواب: در صورتى كه به عيب او رضايت نداده باشيد، حقّ فسخ داريد. و چنانچه حكم را نمى دانسته ايد و فسخ نكرده ايد و آماده تمكين بوده ايد، حقّ نفقه داريد. و در صورت جدا شدن با فسخ، هرگاه عروسى نشده باشد، حقّ نصف مهر را داريد.

    سؤال 437. اگر در مدّت يك سال مهلت به فرد عنين، زوجه از تمكين خوددارى كند، آيا بعد از اتمام مدّت، زوجه حقّ فسخ دارد؟

    جواب: چنانچه درمان او نياز به همبستر شدن با زوجه دارد، در صورت عدم تمكين زوجه، بايد مدّت تمكين تجديد شود.

    سؤال 438. زوجه مدّعى ناتوانى جنسى زوج است، ولى زوج براى نفى ادّعاى زوجه حاضر نيست اعمالى از قبيل معاينه توسط اطباى موثّق، و مجامعت با زوجه را انجام دهد ،و نفقه زوجه را نيز نمى پردازد، حكم شرعى اين زوجين چيست؟

    جواب: اگر زوج نسبت به ترك انفاق، اصرار داشته باشد و حاضر به انجام وظيفه شرعى نشود، حاكم شرع مى تواند زوجه را مطلّقه سازد و يا حقّ او را از زوج بگيرد. و نسبت به اتّهام عنين بودن، اگر اين امر از ابتداى زوجيت بوده و زوج حاضر به آزمايش نشود و بر آن اصرار ورزد، باز حاكم شرع مى تواند زوجه را مطلّقه سازد. ضمناً توجّه داشته باشيد هر گاه ثابت شود زوج عنين است، بايد يك سال مهلت داد، اگر بيمارى او خوب نشد زوجه حقّ فسخ دارد، و مى تواند نصف مهر خود را بگيرد.

    سؤال 439. اگر فردى در بعضى مواقع، به علّت وضعيت خاصّ جسمانى اش، قادر بر نزديكى نباشد، ولى در بعضى مواقع، كه كليه شرايط فردى و محيطى مهيا باشد، و طرف مقابل نيز همكارى لازم را بنمايد، موفّق بر اين عمل شود، آيا اين مشكل عنن محسوب شده، و موجب فسخ نكاح مى شود؟

    جواب: در صورتى كه فراهم شدن اين شرايط ميسّر باشد، عنن محسوب نمى شود.

    سؤال 440. اگر فردى از لحاظ جنسى در حالت عادى موفّق به عمل نزديكى نباشد، ولى با استفاده از داروهاى موجود، كه توسّط پزشكان مورد تأييد و تجويز است، قادر به اين كار باشد. آيا بيمارى مذكور عنن محسوب، و موجب فسخ نكاح مى شود؟

    جواب: بيمارى مزبور عنن محسوب نمى شود.

    سؤال 441. با توجّه به پيشرفت علوم پزشكى، در صورتى كه با آزمايشات متعدّد اطمينان حاصل شود كه زوج عنين است، آيا باز هم يك سال مهلت دادن لازم است؟

    جواب: آرى لازم است و بايد به او فرصت معالجه داد.

    سؤال 442. زنى پس از سال ها ازدواج بچّه دار نشده است، دكتر تشخيص داده كه عيب از مرد مى باشد، اكنون زن مى گويد: «شوهرم فاقد بيضه است». و بدين جهت بچّه دار نشده است، آيا زن مى تواند عقد را فسخ كند؟

    جواب: در صورتى كه آگاهى بر اين امر نداشته، مى تواند فسخ كند; مگر اين كه بعد از آگاه شدن راضى شده و با او زندگى كرده باشد.

    سؤال 443. آيا بيمارى ايدز را در هر يك از زن و مرد، از عيوبى كه بتوان عقد نكاح را بدون طلاق فسخ كرد مى دانيد؟

    جواب: اگر به گواهى اهل اطّلاع اين بيمارى در مرحله اى باشد كه موجب سرايت و خطر گردد و شوهر حاضر به طلاق دادن زن نباشد، زن مى تواند طلاق خود را به وسيله حاكم شرع بگيرد و مرد نيز در اين گونه موارد مى تواند زن را طلاق بدهد.

    سؤال 444. زوجه اى به علّت بيمارى پيسى زوج (بيمارى برص كه در هر دو پا و هر دو دست اوست) از غذا خوردن با زوج و نيز در انجام وظايف زناشويى با او كراهت دارد. حال با توجّه به اين كه بيمارى زوج مسلّم و مبتنى بر گواهى پزشكى قانونى است و با عنايت به اين كه اقوام و خويشاوندان زوجه به لحاظ بيمارى زوج محدوديت شديدى در رفت و آمد خود قائل شده و تقريباً قطع رابطه نموده اند، و حتّى مردان آنها حاضر به دست دادن با زوج نيستند، آيا چنين وضعيتى براى زوجه «عسر و حرج» محسوب مى شود؟

    جواب: اگر ترس آنها از سرايت بيمارى مزبور از نظر پزشكى بجاست و پزشكان آن را تأييد مى كنند، عسر و حرج در فرض بالا مسلّم است.

    سؤال 445. اين جانب، سعيده، يك سال قبل به عقد دائمى آقاى «ح» درآمدم. مدّت 6 ماه در منزل شوهرم زندگى كردم; ولى او توان عمل زناشويى ندارد، بنده بعد از 6 ماه به منزل پدرم برگشتم و فعلاً باكره هستم و پزشك قانونى هم به عدم توانايى آميزش جنسى شوهرم نظر داده است، لطفاً بفرماييد:

    الف) در اين صورت آيا بنده مى توانم عقد را فسخ نمايم، يا نياز به طلاق دارم؟

    جواب: شما بايد از اين تاريخ تا يك سال مهلت بدهيد، اگر همسرتان معالجه شد و توانايى بر آميزش جنسى و دخول پيدا كرد عقد به قوّت خود باقى است. در غير اين صورت مى توانيد فسخ كنيد.

    ب) در صورت فسخ، مهريه و جهيزيه ام، كه فعلاً در دست شوهرم مى باشد، متعلّق به كيست؟

    جواب: جهيزيه متعلق به شماست و حق نصف مهريه را داريد.

    سؤال 446. آيا شخص مسلمانى كه مبتلا به ايدز مى باشد، مى تواند دختر مسلمانى را به عقد خود در آورد؟

    جواب: در صورتى كه توليد خطر كند جايز نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش هفتم: عيوب فسخ نكاح   ...

    1 كليات

    سؤال 425. آيا در صورت فسخ عقد، احتياجى به طلاق است؟

    جواب: هرگاه مرد يا زن به واسطه يكى از عيوبى كه موجب فسخ مى شود كه آن عيوب عبارتند از:

    1. عيوب مرد

    الف) ديوانه بودن شوهر.

    ب) نداشتن آلت مردى.

    ج) ناتوانى از نزديكى جنسى.

    د) بيضه هاى او را كشيده باشند.

    2. عيوب زن

    الف) ديوانگى.

    ب) بيمارى خوره.

    ج) بيمارى برص (پيسى).

    د) كور بودن.

    هـ) شل بودن بطورى كه آشكار باشد.

    و) افضا شدن.

    ز) گوشت يا استخوان يا غدّه اى در او باشد كه مانع نزديكى شود.

    در اين موارد اگر عقد را به هم زنند احتياجى به طلاق نيست، و همان فسخ كافى است.

    سؤال 426. در صورت فسخ عقد آيا پرداخت مهريه لازم است؟

    جواب: هرگاه به خاطر ناتوانى مرد از نزديكى، زن عقد را به هم زند، شوهر بايد نصف مهر او را بپردازد، ولى اگر به خاطر يكى ديگر از عيبهايى كه گفته شد، مرد يا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزديكى نكرده باشند چيزى بر مرد نيست و اگر كرده باشند بنابر احتياط واجب بايد تمام مهر را بپردازد

    سؤال 427. آيا عيوبى كه موجب فسخ عقد ازدواج دائم است، شامل عقد موقّت نيز مى شود؟

    جواب: ظاهراً شامل عقد موقّت هم مى شود.

    سؤال 428. با توجه به اين كه كشور ما، در حال حاضر، در مرحله حذف بيمارى جذام است، آيا مى توان جايگزين هاى ديگرى، مثل بيمارى ايدز، يا ساير بيمارى هاى پوستى كه مُخلّ روابط زناشويى است، براى آن در نظر گرفت؟

    جواب: در صورتى كه واقعاً مُخلّ رابطه زناشويى باشد، حقّ فسخ ثابت است.

    سؤال 429. مواردى كه مرد حقّ فسخ دارد، مانند بيمارى برص (ويتيليگو)، نقص مادر زادى، افضاء، موانع مقاربت (مانع استخوانى، يا پرده پوستى و مانند آن) همگى امروزه با درمان قابل رفع مى باشد. حال چنانچه مردى پس از ازدواج متوجّه موارد مذكور گردد، آيا باز هم اختيار بر هم زدن عقد را دارد؟ چنانچه نياز به درمان باشد، آيا درمان و هزينه آن، بر عهده زن و خانواده اوست، يا بر عهده شوهر مى باشد؟

    جواب: هر گاه به سهولت قابل معالجه باشد، و زن با هزينه خود اقدام به درمان نمايد، خيار فسخ جارى نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4 ازدواج پسر   ...

    سؤال 423. شخصى مايل به ازدواج با دخترى است كه خودش او را پسنديده است، امّا والدين او فرد ديگرى را در نظر دارند، اگر با او ازدواج نكند شايد و يا حتماً باعث ناراحتى پدر و مادر مى گردد. در اين صورت آيا اطاعت از آنها لازم و واجب است؟

    جواب: رعايت نظر پدر و مادر در اين گونه مسائل واجب نيست; ولى اگر بتواند موافقت آنها را جلب كند بهتر است.

    سؤال 424. برادر بزرگ تر از خودم عاشق دخترى است، ولى پدر و مادرم مانع از عشق او هستند. و دليل آنها اين است كه پدر آن دختر جزء اقوام يكى از قاتلين پسر عمّه ام مى باشد. آيا مطلب مذكور مانع ازدواج برادرم و آن دختر مى شود؟

    جواب: اگر در فاميلى يك نفر مرتكب خطايى شود، تمام آن فاميل بد نمى شوند. اگر واقعاً خانواده آن دختر خانواده خوبى است، ازدواج با او مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 ولايت بر صغيره   ...

    سؤال 418. اگر پدرى دختر دو ساله خود را به عقد پسرى درآورد و دختر پس از بلوغ بگويد: «به اين ازدواج راضى نيستم» حكم شرعى چنين ازدواجى چيست؟

    جواب: در صورتى كه ازدواج مذكور در آن زمان كه صورت گرفته به مصلحت دختر بوده بايد آن را بپذيرد; ولى اگر مصلحت او نبوده، ازدواج مزبور از اصل باطل است، و غالباً در عصر و زمان ما ازدواج دختران كوچك توسّط پدرها به مصلحت آنان نيست.

    سؤال 419. آيا پدر در امر ازدواج بر فرزند صغير ولايت دارد؟

    جواب: با توجّه به اين كه ولايت پدر منوط به مصلحت صغير است و در عصر و زمان ما غالباً غبطه و مصالح صغير در ازدواج نمى باشد، بنابراين پدران جز در موارد استثنايى حق ندارند صغير يا صغيره را به عقد كسى درآورند.

    سؤال 420. آيا در صورت لزوم، حكومت اسلامى مى تواند مانع از تزويج افراد غير بالغ (كودكان مميز يا غير مميز) توسّط اوليا، يا قيم آنها گردد؟

    جواب: ما معتقديم در عصر و زمان ما تزويج صغير و صغيره به وسيله اوليا مطلقاً اشكال دارد; زيرا مطابق غبطه و مصلحت آنها نيست.

    سؤال 421. پدرى دختر صغيره خود را، كه كمتر از 9 سال دارد، بدون اطّلاع او به عقد مردى، كه 25 سال از او بزرگ تر است و همسر ديگرى هم دارد، در آورده است. دختر پس از بلوغ نارضايتى خود را اعلام و اصرار بر طلاق مى نمايد، ولى شوهر حاضر به طلاق نمى شود، آيا عقد فوق صحيح است؟

    جواب: چنانچه اين عقد به مصلحت دختر نبوده باطل است و دختر مى تواند بدون طلاق شوهر كند; ولى اگر دختر بعد از بلوغ رضايت داده نمى تواند آن را بر هم زند.

    سؤال 422. آيا پدر و جدّ پدرى در امر ازدواج بر فرزند صغير خود ولايت دارند؟

    جواب: با توجّه به اين كه ولايت پدر و جدّ پدرى منوط به مصلحت صغير است، و در عصر و زمان ما غالباً غبطه و مصالح صغير در ازدواج نمى باشد، بنابراين پدران، جز در موارد استثنايى، حق ندارند صغير يا صغيره را به عقد كسى در آورند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 استثنائات   ...

    سؤال 408. دخترى 23 ساله و داراى مدرك تحصيلى ليسانس هستم، مدّت يك سال است فارغ التّحصيل شده ام و به علّت نيافتن شغل مناسب در خانه به سر مى برم. از زمانى كه به خاطر دارم مادرم به دلايلى، كه براى هيچ فرد عاقلى قابل قبول نيست، خواستگارانم را جواب مى كند، حتّى بدون اين كه من يا پدرم اطّلاع داشته باشيم. در آن زمان چون مشغول به تحصيل بودم و خود نيز تمايلى به ازدواج نداشتم، اين امر چندان برايم مهم نبود، ولى حالا كه تصميم به ازدواج با شخص مؤمن و متعهّدى، كه پسر عمّه ام نيز مى باشد، گرفته ام مخالفت غير منطقى و اخلاق ناسازگار مادرم برايم مشكل ساز شده است. جوان مورد نظر كه به همراه خانواده اش از من خواستگارى كرده، از هر جهت مورد اطمينان و قابل قبول تمامى كسانى است كه او را مى شناسند، و از آن جا كه پدرم تحت نفوذ مادرم مى باشد با حرف ايشان مخالفت نمى كند، آيا در چنين صورتى اجازه والدين شرط است؟

    جواب: در صورتى كه خواستگار، از نظر دينى و جهات اجتماعى، كفو و هم شأن بوده باشد، مخالفت پدر ضررى ندارد و رضايت مادر نيز شرط نمى باشد.

    سؤال 409. در رساله جنابعالى آمده: «اگر دختر عاقله بالغه رشيده نياز به شوهر داشته باشد، و پدر او را از ازدواج با مردى كه شرعاً و عرفاً كفو او است منع كند، اجازه پدر در اين جا شرط نيست.» آيا منظور، ازدواج دائم است يا شامل موقّت هم مى شود؟ اگر شامل ازدواج موقّت مى شود، هم كفو بودن در آن به چه معنايى است؟

    جواب: اگر به تأييد بزرگان فاميل شرعاً و عرفاً كفو و مناسب او باشد تفاوتى نمى كند; ولى معمولاً ازدواج موقّت به مصلحت دختران باكره نيست، و مخالفت پدر بجاست.

    سؤال 410. طبق فتواى مراجع عظام در صورتى كه پدر يا جدّ پدرى غايب باشد، و دختر باكره احتياج به شوهر داشته باشد، اجازه ولى ساقط مى شود. معناى «احتياج داشتن به شوهر» چيست؟

    جواب: منظور اين است كه به سنّى (بيش از سى سالگى) رسيده كه هرگاه شوهر نكند به زحمت يا خطر مى افتد.

    سؤال 411. اگر دختر باكره اى با پسر هم شأن شرعى و عرفى خود قصد ازدواج داشته باشد، آيا اذن پدر ساقط است؟

    جواب: اگر به تأييد بزرگان فاميل شرعاً و عرفاً كفو و مناسب او باشد و پدر بدون دليل مخالفت كند، اذن او ساقط مى شود.

    سؤال 412. به نظر حضرتعالى آيا كفو شرعى كافى است، يا كفو عرفى هم لازم است؟ منظور از كفو شرعى و عرفى چيست؟

    جواب: منظور از كفو شرعى آن است كه مسلمان باشد، و منظور از كفو عرفى آن است كه از نظر شؤون اجتماعى با هم متناسب باشند. و مراعات كفو عرفى لازم نيست; مگر در جايى كه دختر رشد فكرى كافى ندارد، و وليّ براى او شوهر انتخاب مى كند.

    سؤال 413. آيا در سقوطِ اذنِ وليِّ دخترِ باكره در صورت وجود كفو شرعى و عرفى براى دختر، انحصار كفو شرط است، مثل اين كه مانند اين پسر كه به خواستگارى او آمده ديگر نخواهد آمد؟ يا انحصار شرط نيست، يعنى هر چند مانند اين خواستگار، كه وليّ دختر با او مخالف است، افراد ديگرى هم باشند، و همه آنها كفو شرعى و عرفى دختر باشند، اذن ولى ساقط است؟

    جواب: در صورتى كه به تاييد بزرگان فاميل ولى با كفو شرعى و عرفى مخالفت كند، اجازه او ساقط است; خواه كسان ديگر باشند يا نباشند.

    سؤال 414. اگر پرده بكارت دخترى بر اثر ورزش و مانند آن زايل شود، يا دخترى به عقد مردى درآيد و قبل از عروسى طلاق بگيرد، و يا در حين عقد از طريق غير متعارف آميزش كنند، ولى بكارت او محفوظ باشد. آيا در اين موارد سه گانه اذن پدر ساقط مى شود؟ بطور كلّى دختر باكره كه در ازدواج نياز به اجازه ولى دارد، به چه دخترى گفته مى شود؟

    جواب: در صورتى كه دختر با اجازه پدر شوهر كند و سپس طلاق بگيرد در مرتبه بعد بدون اذن ولى مى تواند ازدواج كند.

    سؤال 415. اگر پدر دختر اجازه ازدواج ندهد، در حالى كه دختر بر اثر ترك ازدواج به گناه مى افتد، آيا در اين صورت هم اجازه او لازم است؟

    جواب: در صورتى كه به تاييد بزرگان فاميل همسر مناسب شرعى و عرفى پيدا شود و پدر مخالفت كند، رضايت او شرط نيست.

    سؤال 416. دختر و پسرى روابط نامشروع داشته اند، كه در نتيجه منجر به حامله شدن دختر مى شود و در هفت ماهگى به وسيله پسر سقط جنين انجام مى شود، آيا ازدواج ايشان از نظر شرعى، با توجّه به اين كه پدر دختر موافق نيست، جايز است؟

    جواب: در اين جا اجازه پدر شرط نيست; ولى بهتر است با موافقت او اقدام كنند.

    سؤال 417. در بعضى مواقع پسران و دختران مجرّد، كه رشيد مى باشند، به اتّفاق هم به حقير مراجعه و اعلام مى نمايند كه چندين بار خانواده پسر به خانواده دختر جهت امر مقدّس ازدواج مراجعه كرده اند، امّا پدر دختر بدون جهت با ازدواج نامبردگان مخالفت مى نمايد، كه اين امر باعث افسردگى روحى دختر و پسر، كه اغلب بالاى سنين 20 سال مى باشند، شده و طرفين اصرار شديد جهت اجراى صيغه عقد بدون اذن وليّ زوجه دارند و اعلام مى كنند كه در عسر و حرج خاصّى به سر مى برند، آيا در اين جا اذن پدر ساقط است؟

    جواب: اگر شوهرى كه براى دختر پيدا شده كه به تاييد بزرگان فاميل شرعاً و عرفاً كفو و مناسب او باشد، پدر حقّ مخالفت ندارد; ولى بايد تحقيق كرد كه آيا پدر دليلى براى مخالفت خود دارد يا نه؟

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش ششم: اولياى عقد   ...

    1 ولايت پدر بر دختر باكره

    سؤال 401. دختر باكره اى كه عقل و شعور كافى دارد و به سنّ بلوغ رسيده، آيا مى تواند بدون اذن پدر، خود را به عقد دائم و يا موقّت مردى درآورد؟

    جواب: جايز نيست، بايد با اجازه پدر باشد، و تفاوتى بين ازدواج موقّت و دائم نيست.

    سؤال 402. اگر در نكاح منقطع باكره بالغه رشيده، بنا بر دخول نداشته باشد، يا زن شرط عدم دخول نمايد، اذن ولى شرط است؟

    جواب: اذن وليّ در تمام موارد شرط است.

    سؤال 403. مى خواهيم دخترى را به عقد موقّت درآوريم; ولى نمى دانيم پدر او راضى است يا نه؟ اگر دختر بگويد: «پدرم راضى است» حرف او قابل قبول است؟

    جواب: بايد خودتان از پدر دختر اجازه بگيريد.

    سؤال 404. اجازه پدر در ازدواج دختر تا چه حدّى لازم است؟ اگر پدر مانع ازدواج دختر شود، در حالى كه دختر در اثر ترك ازدواج به گناه مى افتد، چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه به تاييد بزرگان فاميل همسر مناسب شرعى و عرفى پيدا شود و پدر بى جهت مخالفت كند رضايت او شرط نيست.

    سؤال 405. در يك حادثه رانندگى بكارت دخترى زايل شده، و با مراجعه به پزشك جرّاح ترميم گرديده است. آيا چنين فردى حكم باكره را دارد، و براى ازدواج اذن پدر شرط مى باشد؟ اگر بر اثر تجاوز ازاله بكارت شود چطور ؟

    جواب: در هر دو صورت اجازه پدر شرط است.

    سؤال 406. آيا دختر باكره اى كه پدر و جدّ پدرى ندارد، به هنگام ازدواج بايد از برادر، يا عمو، يا دايى، يا مادرش اجازه بگيرد، يا اصلاً نيازى به اجازه ندارد؟

    جواب: احتياط اين است كه از بعضى بزرگ ترهاى فاميل اجازه بگيرد; مخصوصاً برادر بزرگ تر.

    سؤال 407. آيا پدر مى تواند حقّ ولايت خود را بر دختر در مقابل وجهى به داماد منتقل كند؟

    جواب: حقّ ولايت پدر قابل انتقال نيست نه در برابر پول و نه بدون آن.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 شرايط غير مجاز عقد ازدواج   ...

    سؤال 396. زوجين توافق مى نمايند كه اختيار طلاق مطلقاً با زوجه باشد; آيا چنين شرطى منافات با مقتضاى عقد دائم ندارد؟

    جواب: تنها در صورت شرط وكالت زن از طرف مرد اين كار صحيح است، نه شرط واگذارى طلاق به زن.

    سؤال 397. آيا مرد مى تواند در ضمن عقد نكاح، حقّ ازدواج مجدّد را از خود سلب نمايد، يا تعهّد نمايد كه ازدواج مجدّد نكند؟ آيا اين شرط از شروط مخالف كتاب خدا مى باشد؟

    جواب: اين شرط صحيح نيست; ولى مى توان شرط كرد كه در صورت ازدواج مجدّد، زن وكالت در طلاق خود داشته باشد.

    سؤال 398. آيا مرد در ازدواج دائم مى تواند شرط كند كه تأمين مخارج زن بطور دائم يا تا مدّتى بر عهده او نباشد؟

    جواب: اين شرط اشكال دارد; ولى زن مى تواند نفقه خود را به او ببخشد.

    سؤال 399. دوشيزه اى بطور رسمى به عقد مردى در آمد. زوج علاوه بر شروط ضمن عقد نكاح، شرط زير را نيز متعهّد گرديد: «در ضمن عقد خارج لازم شرط شد كه هر زمان زوج خانه ملكى تهيه نمود، دو دانگ آن را به طور رسمى به زوجه انتقال دهد.» على رغم مرسوم بودن چنين شرطى در محاضر، وكيل زوج ادّعاى باطل بودن آن را مى نمايد. لطفاً در اين رابطه بفرماييد: با توجّه به اين كه مشروط در عقد فوق ملك به عنوان عام نبوده، بلكه به صورت خانه بوده، و آن هم به صورت دو دانگ از شش دانگ تعيين شده است. آيا باز هم شرط مورد نظر مجهول و باطل است؟

    جواب: با توجّه به اين كه مشخّصات خانه از نظر متراژ و قيمت و مانند آن تعيين نشده، شرط مجهول بوده و خالى از اشكال نيست. بهتر آن است طرفين در مورد خانه با هم مصالحه كنند.

    سؤال 400. همان طور كه امروز در ازدواجها معمول است ازدواج دوم مرد بايد با اذن و رضايت همسر اوّل باشد، آيا اين شرط واجب العمل است؟ هرچند زن نتواند مرد خود را تأمين كند، يا از خواسته او سر باز زند، يا از او دورى گزيند؟

    جواب: ازدواج دوم مشروط به اجازه همسر اوّل نيست; ولى دادگاه ها معمولاً به خاطر مسايلى كه بر اثر ازدواج دوم بدون قيد و شرط حاصل مى شود، محدوديت هايى براى آن قائل هستند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 شرايط مجاز عقد ازدواج   ...

    سؤال 385. اگر زنى خواسته باشد با مردى با اين شرط ازدواج كند كه مرد او را در طلاق دادن از طرف خود وكيل كند، آيا چنين شرطى صحيح است؟ آيا اين شرط در ضمنِ عقد ازدواج هم تحقّق مى يابد؟ يا بايد در ضمن يك معامله لازم ديگرى تحقّق يابد؟

    جواب: اين شرط مى تواند در ضمن عقد ازدواج، يا عقد لازم ديگرى باشد.

    سؤال 386. آيا زن مى تواند حقّ وكالت در طلاق دادن از طرف مرد را نه براى خود، بلكه براى يك فرد ثالث، مثلاً براى پدر خود، به عنوان شرط عقد ازدواج قرار بدهد؟ آيا در اين صورت نيز چنين شرطى در ضمن عقد ازدواج تحقّق مى يابد، يا بايد در ضمن معامله مستقلّ ديگرى تحقّق يابد؟ و آيا زن بعد از عقد ازدواج مى تواند حقّ وكالت در طلاق را براى خود، يا فرد ثالثى در ضمن معامله اى، يا مستقلاًّ از شوهرش بگيرد؟

    جواب: قرار دادن وكالت براى فرد ثالث در عقد ازدواج اشكال ندارد، و بعداً نيز مى توان آن را در ضمن معامله ديگرى، هرچند بعد از ازدواج باشد، قرار داد.

    سؤال 387. چنانچه زوج در سند ازدواج شرط كند كه ازدواج مجدّد ننمايد و اين شرط مطلق باشد، پس از آن براى يك روز زنى را به عقد موقّت خود درآورد، آيا در اين فرض با شرط مذكور مخالفت شده است؟

    جواب: اگر منظور شرط وكالت طلاق است كه در عقد نامه هاى كنونى در اين گونه موارد به زوجه داده مى شود، ظاهراً شامل چنين ازدواج كوتاه مدّتى نمى شود.

    سؤال 388. اگر زن مهريّه خود را به مردش ببخشد و بگويد: «به شرط آن كه تا وقتى كه من زنده هستم زن دوّمى نگيرى»; در اين صورت:

    الف) آيا اين شرط از نظر شرعى صحيح است؟

    جواب: اشكالى ندارد.

    ب) آيا در طول عمل كردن مرد به اين شرط مهريه از گردن او ساقط مى شود؟ و اگر مرد خلاف شرط عمل كند، زن اوّل و زن دوم نسبت به مرد چه حكمى پيدا مى كنند؟ آيا زن دوم حرام مى شود؟

    جواب: چنانچه مرد از اين شرط تخلّف كند و ازدواج نمايد ازدواجش صحيح است; ولى زن مى تواند مهريه اش را بازپس بگيرد، بنابراين زن دوم حرام نيست.

    سؤال 389. شخصى جهت ازدواج از دخترى خواستگارى مى كند، خانواده عروس از اوّل با داماد شرط مى كند كه مثلاً مقدار چند من برنج، چند عدد روغن بزرگ و فلان مقدار چيزهاى ديگر جهت خرج مطبخ، يا يكصد هزار تومان پول بايد بدهد، در صورتى كه داماد شرايط فوق را بپذيرد آيا عمل به آن لازم است؟

    جواب: هرگاه در ضمن عقد يا قبل از آن شرط كرده باشند صحيح و لازم الاجراست و بايد بپذيرد.

    سؤال 390. با توجّه به اين كه در قانون مدنى، نكاح اعمّ از دائم و منقطع مى باشد، در صورتى كه زوج شروط مندرج در عقد نامه را پذيرفته باشد، و ازدواج مجدّد (اعم از دائم يا منقطع) نمايد، آيا زوجه مى تواند تقاضاى طلاق كند؟ آيا همسر ديگر، شامل نكاح موقّت هم مى شود؟ آيا در صورت اثبات و تحقّق تخلّف، دادگاه مى تواند حكم فسخ نكاح را صادر نمايد؟

    جواب: شرط مزبور منصرف به ازدواج دائم است، و شامل عقد موقّت كوتاه مدّت نمى شود. ولى اگر عقد موقّت براى مدّت طولانى، مثلاً چند سال باشد، زن (طبق شرايط عقد نامه) وكيل در طلاق خواهد بود.

    سؤال 391. شخصى به شرط آن كه همسرش بچّه دار شود با وى ازدواج نموده، و تصريح مى كند كه در صورت تخلّف او را طلاق خواهد داد. آيا چنين شرطى صحيح است؟

    جواب: با توجّه به اين كه جلوگيرى از بچّه دار شدن امر حرامى نيست، اين شرط هم شرط حرامى نمى باشد. ولى سزاوار است در غير موارد ضرورت چنين شرطهايى نكنند.

    سؤال 392. آيا شرط عدم آميزش و اكتفاء به ساير تمتّعات از سوى زن، مخصوصاً در عقد موقّت، مشروع است؟

    جواب: مانعى ندارد.

    سؤال 393. اگر زن دائمى شرط كند كه هفته اى فقط يكى دوبار تمكين كند، آيا اين شرط صحيح است؟

    جواب: چنانچه طرفين به اين شرط راضى شده باشند اين شرط صحيح است.

    سؤال 394. شخصى قبل از ازدواج با دخترى صحبت مى كند و مى گويد با شما ازدواج مى كنم به شرط اين كه به مادر پيرى كه دارم رسيدگى كنى و او قبول مى كند ولى آن دختر پس از ازدواج به مادر شوهرش رسيدگى نمى كند آيا چنين شرطى قبل از ازدواج الزام آور است؟

    جواب: اين شرط الزام آور است.

    سؤال 395. آيا زن مى تواند در موقع اجراى عقد نكاح با شوهر شرط كند كه امر تدريس يا درس خواندن را همچنان ادامه دهد و در جلسات مختلف شركت كند؟

    جواب: مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش پنجم: شرايط مجاز و غير مجاز عقد ازدواج   ...

    1 كليات و شرايط لازم در عقد ازدواج

    سؤال 350. شرايط عقد ازدواج كدام است؟

    جواب: عقد ازدواج شرايطى دارد از جمله:

    الف) احتياط آن است كه صيغه آن به عربى صحيح خوانده شود، ولى در صورتى كه مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى بخوانند مى توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وكيل براى خواندن صيغه به زبان عربى واجب نيست، ولى بايد لفظى بگويند كه معنى همان صيغه عربى را بفهماند.

    ب) كسى كه صيغه را مى خواند بايد قصد انشاء داشته باشد يعنى قصدش اين باشد كه با گفتن اين الفاظ همسرى در ميان آن دو برقرار گردد، زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد اين معنى را قبول كند، وكيل نيز بايد چنين قصدى را داشته باشد.

    ج) كسى كه صيغه عقد را مى خواند بايد عاقل و احتياطاً بالغ باشد هر چند از طرف ديگرى وكيل باشد.

    د) ولى يا وكيل در اجراى صيغه عقد بايد زن و شوهر را معين كند، بنابراين اگر كسى چند دختر دارد نمى تواند به مردى بگويد: «زَوَّجْتُكَ اِحْدى بَناتى» (يكى از دخترانم را به همسرى تو درآوردم).

    هـ) زن و مرد بايد از روى اختيار به ازدواج راضى باشند ولى اگر يكى از آن دو ظاهراً با كراهت اجازه مى دهد، امّا مى دانيم قلباً راضى است عقد صحيح است.

    و) صيغه عقد بايد صحيح خوانده شود و اگر طورى غلط بخوانند كه معنى آن را عوض كند عقد باطل است، امّا اگر معنى عوض نشود اشكالى ندارد.

    سؤال 351. آيا صيغه عقد فضولى صحيح است؟

    جواب: اگر عقد زنى را براى مردى بدون اجازه آنها بخوانند و بعداً آنها راضى شوند و اجازه دهند عقد صحيح است.

    سؤال 352. زن و مردى يا يكى از آن دو را مجبور به ازدواج نمايند ولى بعد از خواندن عقد راضى شوند، عقد صحيح است؟

    جواب: اگر زن و مردى يا يكى از آن دو را مجبور به ازدواج نمايند ولى بعد از خواندن عقد راضى شوند و اجازه دهند احتياط واجب آن است كه صيغه عقد را از نو بخوانند.

    سؤال 353. آيا پدر و جدّ پدرى مى توانند براى فرزند نابالغ يا ديوانه خود ازدواج كنند؟

    جواب: پدر و جدّ پدرى مى توانند (در صورت ضرورت) براى فرزند نابالغ يا ديوانه خود ازدواج كنند و بعد از آن كه طفل بالغ شد يا ديوانه عاقل گرديد بنابر احتياط واجب نبايد آن را به هم زد.

    سؤال 354. آيا دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده و رشيده است، مى تواند بدون اجازه خانواده ازدواج نمايد؟

    جواب: دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده و رشيده است، يعنى مصلحت خود را تشخيص مى دهد چنانچه باكره باشد بايد با اجازه پدر يا جدّ پدرى ازدواج نمايد ولى اگر همسر مناسبى براى دختر پيدا شود و به تاييد بزرگان فاميل پدر بدون دليل مخالفت كند اجازه او شرط نيست، همچنين اگر به پدر يا جدّ پدرى دسترسى نباشد و دختر هم احتياج به شوهر كردن داشته باشد و همسر مناسبى براى دختر پيدا شود مى تواند با اطلاع بزرگان فاميل ازدواج كند، يا اين كه دختر قبلاً شوهر كرده باشد كه در اين صورت اجازه پدر و جد در ازدواج جديد لازم نيست.

    سؤال 355. مرد مقلّد مرجعى است كه مثلاً تعدد موجب و قابل را شرط مى داند و زن از مجتهدى تقليد مى كند كه اتّحاد موجب و قابل را كافى مى داند، در اين جا طبق نظر كدام يك از اين دو مرجع بايد عمل كرد؟

    جواب: در چنين مواردى احتياط آن است كه مطابق فتواى مرجعى كه تعدد را شرط مى داند عمل كنند.

    سؤال 356. به دخترى گفتند مهريه شما 15 هزار روپيه هندى است و او به اين مهريه راضى شد ولى در عقد نامه 10 هزار نوشته شد، وكيل بعد از خواندن عقدنامه، بر مهريه نوشته شده صيغه جارى كرد، آيا اين صيغه (ازدواج دائمى) صحيح است؟

    جواب: احتياط آن است كه صيغه عقد را مجدّداً با مهريه مورد توافق جارى كنند.

    سؤال 357. اگر زن، مرد را وكيل در اجراى عقد دائم كند و مرد مدعى اجراى عقد موقّت باشد (آن هم بعد از چند سال) حكم عقد، مهر و توارث بين زن و شوهر و فرزندان چيست؟

    جواب: چنانچه يقين داشته باشد كه مرد راست مى گويد و عقد موقّت خوانده است، عقد باطل است و زن و مرد از هم ارث نمى برند ولى فرزندان آنها از آنها ارث مى برند مگر اين كه مرد عالم بوده به بطلان عقد بوده باشد، كه در اين صورت فرزندان، تنها از زن ارث مى برند نه از مرد و حدّ زنا بر مرد جارى مى شود و در هر حال بايد مهرالمثل زن را بپردازد.

    سؤال 358. آيا يك نفر مى تواند عقد را به فارسى يا عربى اصالتاً از طرف خود و وكالتاً از سوى طرف مقابل اجرا كند؟

    جواب: مرد مى تواند از طرف زن وكيل شود و عقد را بخواند و از طرف خودش قبول كند مثل اين كه بگويد: موكله خودم فلان كس را به عقد موقّت خودم در فلان مدّت به فلان مبلغ مهر در آوردم سپس بگويد قبول كردم، در صورتى كه عربى بتواند، به عربى بخواند و اگر نتواند به فارسى بخواند و زن هم مى تواند از طرف مرد وكيل شود.

    سؤال 359. كسى كه بدون انقضاى عقد موقّت، عقد دائم اجرا كند و بعداً متوجّه شود، آيا عقد دائم او باطل است؟

    جواب: احتياط واجب آن است كه مجدّداً عقد را بخواند ولى اگر قبلاً فرزندانى به وجود آمده باشند، حلال زاده اند.

    سؤال 360. آيا تعدّد وكيل از سوى مرد و زن در اجراى عقد لازم است؟

    جواب: تعدّد وكيل در اجراى عقد احتياط مستحب است.

    سؤال 361. همان گونه كه مستحضريد در احكام عقود از قبيل بيع و اجاره و نكاح و… طرفين عقد (يا وكيل آنها) به منظور ايجاب و قبول بايد صيغه بخوانند مخصوصاً در عقد ازدواج و منظور از صيغه كلمات و جملات به هر لفظ و زبانى كه باشد، البتّه مقصود و مطلوب بالذّات، معانى و مفاهيم و مفاد كلمات و جملات مى باشد، بنابراين عقل و منطق حكم مى كند كه صيغه به زبانى باشد كه طرفين ازدواج و شاهدان قضيه و حضّار مجلس با آن زبان آشنايى داشته باشند; سؤال اين است كه براى غير عرب چه لزومى دارد كه اين صيغه به عربى باشد در حالى كه هر شخصى با زبان مادرى و رسمى خودش بهتر مى تواند مطلبى را بيان و تفهيم و يا تفهّم نمايد؟

    جواب: اجراى صيغه به هر زبانى كه براى طرفين مفهوم باشد جايز است، فقط در نكاح و طلاق احتياط اجراى صيغه به زبان عربى است مشروط بر اين كه معناى آن را بدانند بنابراين اگر مجرى صيغه آشنا به عربى نباشد مى تواند آن را هم به زبان خودش اجرا نمايد.

    سؤال 362. اگر صيغه به زبان غير عربى خوانده شود، آيا عبارتى كه خوانده مى شود، بايد حتماً مطابق عبارت عربى باشد؟

    جواب: همين مقدار كه زن به مرد براى خواندن عقد وكالت دهد، و مرد بگويد: «اين زن را براى هميشه، يا براى فلان مدّت، به فلان مبلغ مهريه به عقد خود درآوردم» و بعد بگويد: «از سوى خودم قبول كردم»، كافى است.

    سؤال 363. آيا اجراى صيغه عقد دائم، يا غير دائم از طريق مكالمه تلفنى و امثال آن، توسّط مرد و زن، يا وكيل آن دو صحيح است؟

    جواب: هرگاه شرايط رعايت شود، اشكالى ندارد.

    سؤال 364. نظر شريفتان راجع به عقد معاطاتى نكاح چيست؟ منظور اين است كه معيار حلّيت در نكاح، آيا صرفاً لفظ «انكحت» و مانند آن مى باشد، يا اين كه فقط نيت و قصد انشا و رضايت قلبى طرفين كفايت مى كند؟ اگر ملاك روح توافق و قصد انشاى طرفين است، در اين فرض چه لزومى به اداى الفاظ مخصوص است؟ بويژه آن كه به جاى آن الفاظ مخصوص، مى توان به وسيله حركات نيز از قصد و رضايت طرفين مطّلع شد.

    جواب: اوّل اين كه درست است كه عقد نكاح از نظر قرارداد مانند ساير عقود است; ولى اجماع علماى اسلام بر اين است كه در نكاح بايد صيغه عقد خوانده شود و روايات نيز شاهد بر اعتبار صيغه است; بلكه در ميان عقلاى اهل عرف نيز هميشه در عقد نكاح نوعى قرارداد لفظى يا كتبى وجود داشته و دارد و اين نشان مى دهد كه نكاح وضعى مخصوص به خود دارد.

    دوم اين كه معروف در ميان فقها اين است كه نكاح به عبادات شبيه تر است تا به معاملات; منظور اين است كه نكاح در شرع مقدّس قيود تعبّدى زيادى دارد كه آن را شبيه به عبادات مى كند كه جنبه توقيفى دارد.

    سؤال 365. بعضى از سردفتران ازدواج به گمان اين كه چون لفظ «انكحت و زوّجت» گاهى بنفسه وگاهى به حروف «مِن» و «باء» متعدّى مى شود، در جواب «أنكحت موكلتى فلانه من موكلك فلان» اين طور مى خوانند «قبلت النكاح من موكلى، و يا قبلت التزويج بموكلى» با اين كه به آنها تذكر داده مى شود كه اين عبارت غلط است و بايد گفته شود «قبلت النكاح يا قبلت التزويج لموكلى» باز به اشتباه خود ادامه مى دهند. خواهشمند است مرقوم فرماييد در صورت غلط بودن چنين صيغه اى، آيا عقد صحيح است؟

    جواب: اجراى عقد با صيغه مزبور اشكالى ندارد; هرچند بهتر است كه صيغه بطور صحيح تر، طبق موازين ادبيات عرب خوانده شود.

    سؤال 366. آيا عقد نكاح دائم، الفاظ معينى دارد، يا با هر لفظى كه معنا و مفهوم آن را برساند جارى مى شود؟

    جواب: عقد را با هر عبارتى كه مفهوم آن را به وضوح برساند مى توان جارى نمود; ولى اگر انسان به عربى آشنا باشد، احتياط آن است كه صيغه را عربى بخواند.

    سؤال 367. در اجراى صيغه عقد دائم، زوج بايد مقدّم شود، يا زوجه؟

    جواب: تفاوتى نمى كند; ولى تقدّم زوجه بهتر است.

    سؤال 368. «نَكحَ» در لغت چندين معنا دارد، و از الفاظ مشتركه است. هنگام قصد انشاء، كدام معنا را بايد قصد كنيم؟ در حالى كه «به زنىِ دائمى دادم…» از معانى لغويه آن نيست؟

    جواب: معناى مشهور نكاح همان عقد ازدواج است; و اگر زمان خاصّى در آن قيد نشود، ظهور در عقد دائم دارد.

    سؤال 369. نكاح دائم چند ركن دارد؟ آيا صداق نيز از اركان آن است؟

    جواب: صداق از اركان عقد دائم نيست; و اگر ذكر نشود بايد مهرالمثل پرداخت شود.

    سؤال 370. آيا در عقد نكاح، تقدّم ايجاب بر قبول لازم است؟

    جواب: لازم نيست; ولى بهتر است ايجاب مقدّم شود.

    سؤال 371. اگر روحانى سُنّى عقد نكاح پسر يا دختر شيعه را بخواند، حكمش چيست؟

    جواب: در صورتى كه شرايط معتبر نزد شيعه در آن رعايت شود اشكالى ندارد.

    سؤال 372. صيغه محرميت بين زن و مرد نامحرم (صيغه برادرى و خواهرى) چگونه است؟

    جواب: چيزى به نام صيغه برادرى و خواهرى نداريم. و صيغه محرميت يا به وسيله ازدواج دائم، و يا ازدواج موقّت حاصل مى شود; (البتّه با شرايطش) و غير آن ممنوع است.

    سؤال 373. اگر دختر باكره بدون اجازه پدر و يا جدّ پدرى شوهر كند شرعاً تكليف چيست؟

    جواب: احتياط آن است كه دختر اجازه پدر را به دست آورد.

    سؤال 374. طبق فتواى علما در صورتى كه پدر و يا جدّ پدرى غايب باشد و دختر باكره احتياج به شوهر داشته باشد، اجازه ساقط مى شود، معناى احتياج داشتن به شوهر چيست؟

    جواب: منظور اين است كه به سنّى رسيده باشد كه اگر شوهر نكند به زحمت يا به خطر مى افتد.

    سؤال 375. آيا براى ازدواج با دختر باكره، اذن پدر يا ولى لازم است؟ آيا در اين مسأله، ازدواج موقّت با دائم فرق دارد؟

    جواب: واجب است كه اجازه بگيرند و تفاوتى ميان ازدواج موقّت و دائم نيست.

    سؤال 376. دختر جوانى بدون اذن پدر و مادر خود به خانه كسى مى رود و به درخواست پسر و دختر عقد نكاح بدون رضايت پدر خوانده مى شود و اعمال مترتّب بر نكاح انجام مى گيرد، در حالى كه اگر دختر با پدر مشورت مى كرد مانعى هم وجود نداشت، در اين دو صورت (تحصيل رضايت پدر بعد از عقد و عدم تحصيل رضايت)، حكم عقد چيست؟

    جواب: بهتر اين است كه بعداً رضايت پدر را جلب نمايد.

    سؤال 377. دخترى قبل از نه سالگى به عقد شخصى در آمده است در حالى كه دختر از موضوع خبر نداشته و عقد را پدر دختر جارى كرده است و در ضمن، فاصله سنّى بين اين دختر و آن مرد حدود 25 سال است و آن مرد زن ديگرى نيز دارد و حتى دخترش با اين زن دوم هم سن است. وقتى دختر بالغ مى شود عدم رضايت خود را از اين عقد اعلام داشته و اصرار مى كند كه اين ازدواج به مصلحت من نيست و من طلاق مى خواهم ولى مرد حاضر به طلاق نمى شود، آيا اين عقد درست است و بايد به اين عقد ملتزم باشد يا مى تواند با كسى ديگر ازدواج كند با توجّه به اين كه دختر به حدّى رسيده كه احتياج به شوهر كردن دارد؟

    جواب: چنانچه اين عقد به مصلحت دختر نبوده، باطل است و دختر مى تواند بدون طلاق شوهر كند ولى اگر دختر بعد از بلوغ رضايت داده نمى تواند آن را به هم بزند.

    سؤال 378. اگر دخترى با پسر هم شأن شرعى و عرفى خود قصد ازدواج داشته باشد، آيا اذن پدر ساقط است؟

    جواب: در فرض مسأله اگر به تاييد بزرگان فاميل پدر بدون دليل مخالفت كند اذن او ساقط مى شود.

    سؤال 379. براى خاله بنده خواستگارهاى زيادى آمده كه بيشتر آنها افرادى متدين بوده اند ولى پدر ايشان آنها را رد كرده، و مى گويد فقط با فاميل من بايد ازدواج كند تكليف او با چنين پدرى چيست؟

    جواب: هرگاه خواستگاران با او تناسب داشته اند و كفو شرعى و عرفى بوده اند، او حق نداشته آنها را رد كند همچنين حق ندارد اصرار بر ازدواج با فاميل كند و اجازه و اذن او در اين صورت ها ساقط است، در عين حال اگر بتواند رضايت پدر را به دست آورد كار خوبى كرده است.

    سؤال 380. اگر مرد، مقلّد مرجعى باشد كه معتقد است ازدواج موقّت دختر باكره بدون اجازه پدرش جايز است ولى دختر مقلّد كسى است كه مى گويد اجازه پدر لازم است، آيا آن مرد مى تواند اين دختر را بدون اجازه پدرش عقد كند؟

    جواب: دختر نمى تواند بدون اجازه پدر ازدواج كند.

    سؤال 381. آيا شرايط نكاح بايد در متن عقد ذكر شود، يا در خارج عقد؟

    جواب: شرايط بايد در متن عقد باشد; مگر اين كه قبلاً بر آن توافق شود و عقد را مبنى بر آن شرايط بخوانند.

    سؤال 382. با توجّه به اين كه طبق بند 3 مادّه 15 كنوانسيون محو اشكال تبعيض عليه زنان، كلّيه قراردادها و اسناد خصوصى كه در جهت محدود كردن اختيارات و اهليت قانونى زنان است ملغى اعلام مى شود، آيا زن و مرد هنگام ازدواج مى توانند شروطى را در ضمن عقد بگنجانند كه مفاد آن محدود كردن اختيارات همسر باشد؟

    جواب: در بعضى از موارد مى توان از طريق شرطى حقّ همسر را محدود كرد، مانند حقّ سكنى و امثال آن; امّا در مواردى كه شرط بر خلاف كتاب و سنّت يا مقتضاى عقد باشد جايز نيست، خلاصه موارد مختلف است.

    سؤال 383. اگر مردى قبل از جارى شدن صيغه عقد، و به هنگام گفتگوهاى مقدّماتى ازدواج، توافقنامه هاى شروط ضمن عقد كتبى با دختر امضا كند، كه متضمّن شروط رفتارى و فعلى باشد. يعنى در زندگى اين كار را بكند يا نكند، و مخالف مقتضاى عقد هم نباشد. از جمله «با دار و ندار شوهر بسازد» و «تا قبل از بچّه دار شدن و سر و سامان گرفتن زندگى، ما بقى مهريه را از او مطالبه نكند» و دختر پس از گفتگو و مطالعه آنها، كتباً بنويسد: «من با تمام آنها موافقم» و امضا كند. ولى اين شرط در ذيل قباله رسمى نوشته نشود. آيا اين شروط اعتبار و سنديت دارد؟ اگر زن جهت فريب و جلب رضايت مرد آنها را قبول كرده، ولى پس از ازدواج تخلّف و عهد شكنى كند، و آنها را به تمسخر بگيرد، و سه ماه بعد از عروسى مهريه خود را به اجرا بگذارد، با توجّه به اين كه با عدم قبول شروط، عقد واقع نمى شد، وضعيت اين عقد چگونه است؟ آيا زوجه تدليس كرده است؟ آيا وى مى تواند على رغم اين كه سه دانگ از منزل مسكونى به نام وى شده، و مبالغ هنگفتى طلاجات و جواهرات و بقيه اقلام مهريه خود را گرفته، بقيه آن را طلب كند؟ آيا منزل مسكونى و محلّ كسب شوهر از مستثنيات دين و مهر زوجه محسوب مى شود؟

    جواب: هرگاه قبلاً توافق بر شروطى شده و طرفين آن را امضا كرده اند، سپس عقد خوانده شده، اين شروط لازم الاجراست و به اصطلاح فقهى از قبيل شروط مبنىّ عليها العقد است.

    سؤال 384. آيا كسى كه دستور زبان عربى را نميداند ميتواند عقد را بخواند؟

    جواب: كسى كه دستور زبان عربى را نمى داند ولى كلمات عقد را صحيح ادا مى كند و معنى آن را نيز مى داند عقد او صحيح است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4 عقد معاطاتى   ...

    سؤال 347. آيا در ازدواج رضايت طرفين به تنهايى كافى است، يا اينكه بايد صيغه عقد خوانده شود؟

    جواب: در عقد ازدواج خواه دائم باشد يا موقّت، خواندن صيغه لازم است و رضايت طرفين به تنهايى كافى نيست و صيغه عقد را طرفين يا وكيل آنها مى توانند بخوانند.

    سؤال 348. حكم ازدواج معاطاتى چيست و چه شرايطى دارد؟ اگر يكى از مقلّدين شما در اين مسأله (به فرض عدم صحّت ازدواج معاطاتى به نظر شما) به مرجع ديگرى رجوع نمايد حكم چيست؟ اگر فردى به علّت عدم آشنايى به حكم (در صورت عدم صحّت ازدواج معاطاتى) با فردى به اين طريق ازدواج كند و بعد حكم را بفهمد وظيفه اش چيست؟

    جواب: چيزى به نام ازدواج معاطاتى نداريم، چنين ازدواجى باطل است.

    سؤال 349. دختر و پسرى به هم علاقمند بودند، ولى خانواده دختر با ازدواج آنان مخالف بود. آن دو براى اين كه خانواده دختر را مجبور كنند تا با ازدواج آنان موافقت كنند، به طور نامشروع مجامعت كرده، و دختر حامله شده، و طفلى به دنيا آورده است اكنون اظهار مى دارند كه چون روستايى بوده، نمى دانسته، و يا نمى توانسته اند صيغه ازدواج را جارى كنند، و به رضايت طرفينى اكتفا كرده، و آن را كافى دانسته اند:

    الف) آيا توافق طرفين به عنوان صيغه عقد قابل قبول است؟

    جواب: توافق طرفين كافى نيست.

    ب) همين كه طرفين ادّعاى اجراى صيغه عقد نمايند براى ايجاد شبهه كافى است، يا بايد صحّت آن بررسى و اثبات شود؟

    جواب: چنانچه احتمال دهيم ادّعاى آنها راست باشد، بايد حمل بر صحّت كرد.

    ج) آيا در مسأله فوق حدوث شبهه، فقط موجب برائت از حدّ است، يا تعزير را نيز منتفى مى سازد؟

    جواب: در فرض بالا حدّ و تعزير هر دو ساقط مى شود.

    د) بر فرض احصان مرد، حكم چيست؟

    جواب: احصان مرد تفاوتى ايجاد نمى كند.

    هـ) آيا ازدواج آن دو با يكديگر بلامانع است؟

    جواب: آنها مى توانند با هم ازدواج كنند.

    و) آيا در فرض بكارت و عدم آن، حكم متفاوت است؟

    جواب: تفاوتى نمى كند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 صيغه عقد موقّت   ...

    سؤال 346. براى خواندن صيغه عقد موقّت چه عباراتى بايد گفته شود؟

    جواب: براى خواندن صيغه عقد موقّت كافى است بعد از آن كه مدّت و مهر معين شد، زن بگويد: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِى فِى الْمُدَّه الْمَعْلُومَه عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (من خودم را به همسرى تو در مدّت معين با مهر معين درآوردم) مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ» (قبول كردم) يا اين كه وكيل زن بگويد: «مَتَّعْتُ مُوَكلَتِى مُوَكلَكَ فِى الْمُدَّه الْمَعْلُومَه عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (موكله خودم را به ازدواج موكل تو در مدّت معين با مهر معين درآوردم) وكيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَكلِى هَكذا» (قبول كردم براى موكل خودم همين طور).

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 صيغه عقد دائم   ...

    سؤال 345. براى خواندن صيغه عقد دائم چه عباراتى بايد گفته شود؟

    جواب: براى خواندن صيغه عقد دائم كافى است كه زن بگويد: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِى عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُوم» (يعنى خود را به همسرى تو درآوردم به مهرى كه معين شده) و مرد هم بعد از آن بگويد: «قَبِلْتُ التَّزْويجَ» (يعنى قبول كردم اين ازدواج را) و اگر ديگرى را براى اين كار وكيل كنند كافى است كه وكيل زن بگويد: «زَوَّجْتُ مُوَكلَتى مُوَكلَكَ عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (موكله خودم را به همسرى موّكل تو با مهر معلوم درآوردم) وكيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَكلى هَكذا» (من نيز همين گونه از طرف موكل خودم قبول كردم).

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش چهارم: دستور خواندن صيغه عقد   ...

    1 كليات مربوط به صيغه عقد

    سؤال 339. عقد ازدواج چيست؟

    جواب: عقدى كه به واسط آن زن و مرد به هم حلال مى شوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم كه هميشگى است و زنى را كه به اين عقد در مى آيد «دائمه» گويند و ازدواج موقّت كه براى مدّت معينى عقد زناشويى مى بندند، خواه اين مدّت كوتاه باشد يا طولانى و آن را «متعه «و «صيغه» نيز مى نامند.

    سؤال 340. آيا وكالت مرد يا زن از طرف ديگرى براى خواندن عقد صحيح است؟

    جواب: وكالت مرد از طرف زن، يا زن از طرف مرد، براى خواندن صيغه مانعى ندارد.

    سؤال 341. آيا زوجين بايد يقين داشته باشند كه وكيل عقد را خوانده است؟

    جواب: هرگاه زن و مردى به كسى وكالت داده اند صيغه عقد آنها را بخواند تا يقين نكنند كه وكيل صيغه را خوانده بر يكديگر حلال نمى شوند، ولى اگر وكيل مورد اعتماد باشد و بگويد خوانده ام كافى است.

    سؤال 342. اگر زن به كسى وكالت دهد براى مدتى او را به عقد مردى در آورد ولى ابتداى آن را معيّن نكند، شروع عقد چه زمان مى شود؟

    جواب: هرگاه زن، كسى را وكيل كند كه او را مثلاً براى ده روز يا دو ماه به عقد مردى درآورد و ابتداى آن را معين نكند بايد آغاز آن را از روز و ساعتى كه عقد مى كند قرار دهد.

    سؤال 343. آيا براى خواندن عقد، يك نفر مى تواند از طرف زوجين وكيل شود؟

    جواب: احتياط مستحب آن است كه يك نفر از سوى دو همسر صيغه عقد را نخواند، يعنى دو طرف عقد دو نفر باشند و نيز احتياط مستحب اين است كه انسان نمى تواند از طرف زن وكيل شود تا او را براى خود بطور دائم و يا موقّت عقد كند.

    سؤال 344. اگر عاقد سنّى باشد و عروس و داماد هر دو شيعه، آيا جنين عقدى صحيح است؟

    جواب: اشكالى ندارد و عقد صحيح است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      15. ديگر مسائل مربوط به حرمت و جواز ازدواج   ...

    سؤال 328. زنا در عدّه عقد موقّت چه حكمى دارد؟ آيا موجب حرمت ابدى مى شود؟ فتواى امام(قدس سره) در اين مورد چيست؟

    جواب: زنا در عدّه متعه مسلّماً حرام است، ولى موجب حرمت ابدى آن زن نمى شود بنابراين اجراى صيغه عقد پس از گذشت عدّه اشكال ندارد و فتواى امام(قدس سره) در تحريرالوسيله و توضيح المسائل نيز همين است.

    سؤال 329. اگر زنى زنا كند به شوهرش حرام مى شود؟

    جواب: زن شوهردار اگر زنا دهد بر شوهر خود حرام نمى شود، ولى چنانچه توبه نكند و بر عمل خود باقى باشد بهتر است شوهر او را طلاق دهد، امّا مهرش را بايد بدهد و اگر مشهور به زنا شود احتياط واجب طلاق دادن اوست.

    سؤال 330. اگر كسى با زن شوهردارى (نعوذ باللّه) زنا كند، آيا بايد به شوهر زن بگويد؟

    جواب: هرگاه كسى با زن شوهردارى (نعوذ باللّه) زنا كند براى توبه كردن لازم نيست به آن مرد بگويد، بلكه بايد در پيشگاه خدا توبه حقيقى كند.

    سؤال 331. اگر مرد يا زن طواف نساء (يكى از اعمال حجّ) را به جا نياورد، آيا همسرش بر او حرام مى شود؟

    جواب: اگر مرد طواف نساء را كه يكى از اعمال حجّ است به جا نياورد، زن كه به واسطه احرام بستن بر او حرام شده بود حلال نمى شود، اين حكم درباره زن نيز ثابت است، ولى اگر بعداً طواف نساء را به جا آورند به يكديگر حلال مى شوند.

    سؤال 332. در بين عرب هاى خوزستان مرسوم است كه خانواده قاتل در عوض خون بها، به خانواده مقتول دختر مى دهند. چنين رسمى از نظر شرعى چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه ارباب دم بجاى گرفتن ديه به اين كار رضايت بدهند، و دختر و وليّ دختر راضى به اين امر باشند اشكالى ندارد.

    سؤال 333. مردى با زنى ازدواج موقت مى كند پس از دخول زن اظهار مى كند كه در عده ازدواج موقت شخص ديگرى بوده است كه پس از آن ارتباط آنان قطع مى گردد. حال پسر آن مرد مى تواند اين زن را صيغه كند؟

    جواب: بهتر است اجتناب كند.

    سؤال 334. با توجّه به اين كه در مبحث لعان، پس از انجام تشريفات ملاعنه، رابطه نسبى بين پدر و ارحام پدرى با فرزند قطع مى شود، آيا ازدواج فرزند با عمّه سابق خود كه با لعان رابطه نسبى اش با اين فرزند قطع شده صحيح است؟

    جواب: ظاهراً اشكالى ندارد; هرچند احتياط ترك آن است.

    سؤال 335. اخيراً از چند تن از علما پرسيده اند كه آيا ازدواج پدر، با مادر زن فرزند خويش شرعاً جايز است؟ ايشان گويا فرموده اند: جايز نيست، نظر حضرت عالى چيست؟

    جواب: جايز است و كسى قائل به حرمت نيست.

    سؤال 336. چنانچه شخصى با خنثاى مشكل عمل شنيع از قُبل يا دُبر انجام دهد، يا خنثاى مشكل با شخصى اين كار را بكند، وضعيت حرمت نزديكان آنها بر ديگرى چگونه خواهد بود؟

    جواب: در مواردى كه حرمت مشكوك شود; بنابر حلّيت مى گذارند.

    سؤال 337. هرگاه كسى دخترى را براى پسر خود عقد كند، خودش مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد؟

    جواب: ازدواج با مادر آن دختر مانعى ندارد.

    سؤال 338. اگر كسى اوّل با مادر آن دختر ازدواج كرده مى تواند آن دختر را براى پسر خود بگيرد.

    جواب: اوّل خودش با مادر آن دختر ازدواج كرده مى تواند آن دختر را براى پسر خود بگيرد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      14. ازدواج با دختر عمو   ...

    سؤال 326. چند سالى است كه در محافل و رسانه ها، از سوى اهل فنّ و علم اعلام مى گردد كه از ازدواجهاى فاميلى، بخصوص ازدواج پسر عمو با دختر عمو و امثال آن، خوددارى شود، با توجه به اين مطلب لطفاً بفرماييد:

    الف) ازدواج حضرت على(عليه السلام)، با دختر پسر عموى خويش، حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) كه به سفارش و با موافقت پيامبر(صلى الله عليه وآله) واقع شده، چگونه توجيه مى گردد؟ آيا صرف نظر از تمامى مسائل، اين خود يك امر تبليغى براى اين گونه ازدواجها نيست؟

    ب) دين اسلام كه كاملترين دينهاست و درباره تمامى آداب و رفتار و اعمال انسان ها حكم لازم را منظور و تبيين كرده، آيا در خصوص موضوع مورد سؤال، حكمى دارد؟

    جواب: در بعضى از روايات اسلامى از ازدواج فاميل هاى نزديك نهى شده و در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: «اين كار را نكنيد كه مايه ناتوانى فرزند مى شود» ولى هر قاعده كلّى استثنايى دارد و گاه ديده ايم كه حاصل ازدواج فاميلى فرزندان بسيار باهوش و سالم بوده است و ازدواج آن دو بزرگوار نيز از اين استثناهاست.

    سؤال 327. در بين عشاير عرب خوزستان رسمى به نام «نهوه» وجود دارد (اجبار دختر عمو به ازدواج با پسر عمو يا ديگر نزديكان، و منع از ازدواج با ديگران) چنين رسمى از نظر شرعى چه حكمى دارد؟

    جواب: چنين رسمى برخلاف شرع است، و بايد از آن پرهيز كرد، مگر اين كه زوج و زوجه هر دو بدون اجبار رضايت دهند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      13. ازدواج با سادات   ...

    سؤال 323. با توجّه به اين كه در ازدواج كفو بودن شرط است و بعضى معتقدند مرد غير سيّد كفو و مناسب زن سيّد نيست، ازدواج آنها چه حكمى دارد؟ اگر احتمال درگيرى باشد حكم چيست؟

    جواب: ازدواج آنان جايز مى باشد و در زمان ائمّه معصومين(عليهم السلام)فراوان بوده است ولى اگر خطر درگيرى باشد از آن صرف نظر كنيد.

    سؤال 324. حضرتعالى در استفتائات جديد جلد اوّل، سؤال 706 فرموده ايد كه عقد هاشميه با غير هاشمى در صدر اسلام و در زمان ائمّه طاهرين(عليهم السلام) فراوان بوده است. لطفاً چند مورد آن را با ذكر مدرك مورد قبول مرقوم فرماييد.

    جواب: يك نمونه روشن آن ازدواج زينب دختر عمّه پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)با زيد بن حارثه مى باشد، كه در قرآن مجيد صريحاً آمده است. نمونه ديگر، ازدواج ضباعه نوه عبدالمطلب با مقداد است كه در روايات آمده است. مخصوصاً در ذيل روايت تصريح شده كه پيامبر فرمود: «من اين كار را كردم تا مسأله ازدواج در ميان مردم توسعه يابد، و قيد و بندها بر چيده شود.» بسيارى از مراجع عصر ما مانند آيت الله خويى و آيت الله گلپايگانى كه از سادات بنى الزهرا هستند، نيز دختران خود را به غير سادات داده اند.

    سؤال 325. سادات در كشور پاكستان از احترام فوق العاده برخوردارند; حتّى سادات ناصالح; چون بزرگان سادات بوده اند كه غير سادات را با اسلام آشنا نمودند. لهذا غير سادات به خود اجازه نمى دهند دختران سادات را به عقد خود در آورند، و سادات هم بر اين باورند كه اين عمل اهانت به خانواده پيامبر صلوات الله عليهم مى باشد، و اين مطلب در نزد آنها به قدرى مهم است كه اگر كسى از آن تخلّف كند، بعضى جوانان، حتّى بزرگان، احساساتى شده و در چنين مواردى شوهر آن دختر را به قتل مى رسانند! همانطور كه چند ماه قبل، اين اقدام در لاهور انجام شد! و اين حادثه در روزنامه هاى پاكستان با تيتر بزرگ چاپ شد، و عموم مردم اين عمل را ستايش كردند. و شكى نيست كه اگر سيده با غير سيد ازدواج كند، مفاسدى بر آن مترتّب شده، و سبب بدنام نمودن مذهب شيعه و علماى مذهب هم مى شود. چون برادران اهل سنّت پاكستان در اين مسأله متّفق القولند، كه عقد سيده با غير سيد جايز نيست. لطفاً بفرماييد:

    الف) اگر در ازدواج سيده با غير سيد، مفسده اى باشد، و موجب اختلافات خانوادگى و بدنامى مذهب و مكتب اهل بيت(عليهم السلام) شود، آيا در چنين موردى اين اقدام جايز است؟

    ب) در صورتى كه براى دختر سيد، در فاميل خودش، يا ديگر خانواده هاى سادات كفوى موجود باشد، آيا آن دختر مى تواند با غير سيد ازدواج كند، با اين كه جدّش راضى نيست، و پدرش فوت كرده است؟

    جواب: ازدواج دختران سادات محترم با غير سادات ذاتاً اشكالى ندارد. و در زمان پيغمبر و ائمّه معصومين(عليهم السلام) زياد اتّفاق افتاده كه دختران سادات با غير سادات ازدواج كرده، و معصومين هم از آن نهى نكرده اند. ولى اگر واقعاً مفسده اجتماعى بر آن مترتّب شود، بايد از آن پرهيز نمود، و تدريجاً مردم را با اين حكم اسلامى آشنا كرد. و قتل نفس مسلمان از گناهان بسيار بزرگ است، و قصاص دارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      12. ازدواج بعد از سه طلاق   ...

    سؤال 322. اگر زوجين سه بار طلاق بگيرند، به يكديگر حرام مى شوند؟

    جواب: زنى را كه سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام مى شود، ولى اگر با شرايطى كه در بخش بيستوششم (احكام محلّل) آمده با مرد ديگرى (محلّل) ازدواج كند و سپس طلاق بگيرد مى تواند با شوهر اوّل دوباره ازدواج كند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      11. ازدواج در حال احرام   ...

    سؤال 321. ازدواج در حال احرام چه حكمى دارد؟

    جواب: هرگاه كسى در حال احرام كه يكى از اعمال «حج» يا «عمره» است با زنى ازدواج نمايد عقد او باطل است و چنانچه مى دانسته زن گرفتن در اين حال حرام است ديگر نمى تواند آن زن را عقد كند خواه نزديكى كرده باشد يا نه.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      10. ازدواج كودك   ...

    سؤال 319. آيا براى نزديكى با زن سن خاصى شرط است؟

    جواب: هرگاه كسى دختر نابالغى را با اجازه وليّ او براى خود عقد كند پيش از آن كه نه سال دختر تمام شود نزديكى كردن با او حرام است و بعد از نه سال نيز اگر استعداد جسمانى ندارد اشكال دارد، ولى در هر حال اگر نزديكى كند و او را افضا نمايد آن زن بر او حرام نمى شود مخصوصاً اگر از طريق جراحى يا درمان خوب شود و به حال اصلى بازگردد، بنابراين در مسأله نزديكى با زن علاوه بر تمام شدن سنّ نه سال، لازم است رشد جسمانى براى نزديكى نيز داشته باشد و اگر بيم افضا و ناقص شدن زن باشد نزديكى با او اشكال دارد هرچند به سنّ بلوغ رسيده باشد.

    سؤال 320. با توجّه به اين كه طبق مادّه 16 بند 3 كنوانسيون محو اشكال تبعيض عليه زنان، ازدواج كودك غير قانونى اعلام شده، و كودك در عرف بين المللى به كمتر از 18 سال اطلاق مى شود، ازدواج دختران كمتر از 18 سال چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه بالغ شرعى باشند و نيز رشد جسمانى، و رشد كافى عقلى براى تصميم گيرى در امر ازدواج داشته باشند، مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      9. ازدواج با زانيه   ...

    سؤال 315. اگر مرد با زنى كه در عدّه ديگرى است زنا كند، بعداً مى تواند با او ازدواج كند؟

    جواب: اگر با زنى كه در عدّه ديگرى است زنا كند آن زن بر او حرام مى شود، خواه طلاق رجعى باشد يا غير رجعى بنابر احتياط واجب.

    سؤال 316. اگر مرد با زن شوهردارى (نعوذ باللّه) زنا كند، بعداً مى تواند با او ازدواج كند؟

    جواب: اگر با زن شوهردارى (نعوذ باللّه) زنا كند آن زن براى هميشه بر او حرام مى شود، يعنى اگر از شوهرش طلاق بگيرد نمى تواند با او ازدواج نمايد (بنابر احتياط).

    سؤال 317. اگر با زن بى شوهرى كه در عدّه نيست زنا كند، بعداً مى تواند با او ازدواج نمايد؟

    جواب: اگر با زن بى شوهرى كه در عدّه نيست زنا كند بعداً مى تواند با او ازدواج نمايد، ولى احتياط مستحب آن است كه صبر كند تا آن زن حيض ببيند بعد او را به عقد خود درآورد.

    سؤال 318. ازدواج كردن با زنانى كه اشتهار به زنا دارند، حرام است يا مكروه؟ اگر حرام نيست، آيا اين گونه زنان مرتد هستند؟ آيا واجب است قبل از ازدواج از اعتقادات آنها تحقيق شود؟

    جواب: اين گونه زنان مرتد نيستند; بلكه مسلمان معصيت كارند و پرسش از اعتقادات قبل از ازدواج لازم نيست و امّا ازدواج با زنان مشهوره به زنا، احتياط لازم در ترك است; مگر اين كه واقعاً توبه كنند و راه سابق را ترك نمايند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      8. ازدواج در عدّه   ...

    سؤال 313. عقد كردن زنى كه در عدّه ديگرى است چه حكمى دارد؟

    جواب: هرگاه زنى را كه در عدّه ديگرى است براى خود عقد كند چنانچه مرد و زن يا يكى از آنان بداند زن در عدّه است و نيز بداند عقد كردن زن در عدّه حرام است آن زن بر او حرام ابدى مى شود، خواه با او نزديكى كرده باشد يا نه، ولى اگر هيچ كدام نمى دانسته اند زن در عدّه است، يا نمى دانسته اند عقد كردن زن در عدّه حرام است، اگر باهم نزديكى كرده باشند زن بر او حرام مى شود و اگر نزديكى نكرده باشند حرام نمى شود.

    سؤال 314. اگر مردى با زنى كه در عدّه است از روى جهل به مسأله، عقد دائم يا موقّت بخواند، آيا اين زن بر او حرام ابدى مى شود؟ حكم صورت عمد چيست؟

    جواب: در دو صورت حرام ابدى مى شود يكى آن كه ازدواج و دخول كند هرچند از روى جهل باشد دوم آن كه آگاهانه ازدواج كند، هر چند دخول ننمايد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      7. ازدواج با زن شوهردار   ...

    سؤال 310. ازدواج با زنى كه شوهر دارد چه حكمى دارد؟

    جواب: هرگاه كسى بداند زنى شوهر دارد و او را براى خود عقد كند، بايد از او جدا شود، بعداً هم بنابر احتياط واجب نمى تواند با او ازدواج كند هر چند با او نزديكى نكرده باشد.

    سؤال 311. در بين عشاير عرب مرسوم است كه چنانچه مردى با دختر، يا زن شوهردارى، دوست شود و بعد از محل فرار كرده، و رابطه نامشروع برقرار نمايند، زمانى كه به آنها دسترسى پيدا كنند، بعضاً آن زن يا دختر را به زانى مى دهند. اين مسأله چه حكمى دارد؟

    جواب: در مورد دختر هرگاه طرفين راضى باشند اشكالى ندارد. و در مورد زن شوهردار اگر با مرد بيگانه آميزش جنسى كرده باشد، و بعد شوهرش او را طلاق دهد، ازدواج او با زانى پس از عده جايز است، هر چند احتياط در ترك آن است.

    سؤال 312. دخترى در ايام عقد با يك نفر زنا كرده است، شوهرش كه فعلاً صورت عقدش معلوم نيست، او را طلاق داده و بعد از طلاق، زانى اين دختر را عقد كرده است آيا اين عقد شرعاً درست است؟

    جواب: در صورتى كه عقد قبلى با رضايت انجام شده و صحيح بوده و زنا با زن شوهردار واقع شده، آن دختر بر زانى حرام ابدى است (بنابر احتياط واجب).

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6. ازدواج با دختر خوانده و عروس همسر   ...

    سؤال 308. آيا با دختر خوانده مى توان ازدواج كرد؟

    جواب: در صورتى كه رابطه نسبى و سببى نداشته باشد اشكالى ندارد.

    سؤال 309. مى توان بعد از فوت پسر همسر، با عروس همسر ازدواج نمود؟

    جواب: اشكالى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5. ازدواج با خواهر زاده و برادر زاده همسر   ...

    سؤال 306. ازدواج با خواهر زاده و برادر زاده زن چه حكمى دارد؟

    جواب: مرد نمى تواند بدون اجازه زن خود، با خواهرزاده يا برادرزاده او ازدواج كند، ولى اگر بدون اجازه آنها را عقد نمايد بعد اجازه دهد عقد صحيح است.

    سؤال 307. آيا جايز است خواهرزاده زن مطلقه اى را كه در عدّه طلاق رجعى است بدون اجازه خاله مطلقه اش صيغه كرد؟

    جواب: بدون اذن او جايز نيست، مگر بعد از گذشتن عدّه.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. ازدواج با خواهر زن   ...

    سؤال 303. ازدواج با خواهر زن چه حكمى دارد؟

    جواب: هرگاه زنى را براى خود عقد كند تا وقتى آن زن در عقد اوست نمى تواند با خواهر آن زن ازدواج كند، خواه عقد دائم باشد يا موقّت، حتّى بعد از طلاق مادام كه در عدّه است، در صورتى كه عدّه رجعى باشد (كه شرح آن در كتاب طلاق خواهد آمد)، نمى تواند خواهر او را بگيرد و احتياط مستحب آن است كه در عدّه طلاق بائن كه شرح آن خواهد آمد با او ازدواج نكند، همچنين در عدّه متعه، خواه بعد از تمام شدن مدّت باشد و يا بخشيدن مدّت.

    سؤال 304. آيا مرد مى تواند با خواهر زن خود ازدواج كند؟ اگر همسرش بيمارى داشته باشد و اجازه اين ازدواج را بدهد چطور؟

    جواب: مادام كه آن خواهر در زوجيت اوست ازدواج با خواهر ديگر حرام است; خواه اجازه بدهد يا ندهد.

    سؤال 305. در قضيه جمع بين اختين در نكاح، در صورت حيات يكى، حرمت عقد و ازدواج با خواهر ديگر روشن است. حال اگر مردى به شكل صورى موقّتاً يكى را طلاق بدهد و در منزل نگهدارد و با خواهرش ازدواج نمايد، آيا اين كار در شرع انور جايز است؟ ضمناً بعد از طلاق سوم در ازدواج كه محلّل لازم است، آيا بين عقد دائم و موقّت تفاوتى هست؟

    جواب: اگر جدّاً نيت طلاق كند بعد از عدّه مى تواند با خواهرش ازدواج كند و بعد از طلاق سوم احتياج به محلّل است; ولى اگر به صورت عقد موقّت باشد هرچند بار تكرار شود، محلّل لازم نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. ازدواج با خواهر مفعول   ...

    سؤال 299. آيا لواط كننده مى تواند با خواهر مفعول ازدواج كند؟

    جواب: «مادر» و «خواهر» و «دختر» پسرى كه لواط داده بر لواط كننده حرام است، خواه لواط دهنده بالغ باشد يا نابالغ، ولى اگر لواط كننده نابالغ باشد حرام نمى شود، همچنين اگر شك داشته باشد كه دخول حاصل شده يا نه.

    سؤال 300. اگر (نعوذ باللّه) لواط بعد از ازدواج انجام شود، باعث حرمت خواهر مفعول بر او مى شود؟

    جواب: اگر با «مادر» يا «خواهر» يا «دختر» كسى ازدواج نمايد و بعد از ازدواج با آن شخص لواط كند آنها بر او حرام نمى شوند.

    سؤال 301. شخصى با پسرى لواط كرده است ولى شك دارد كه در زمان اين عمل بالغ بوده يا نه، آيا ازدواج او با خواهر يا دختر يا مادر آن پسر جايز است؟

    جواب: در صورتى كه فاعل، مشكوك البلوغ باشد، خواهر و مادر و دختر آن پسر بر او حرام نمى شود.

    سؤال 302. آيا خواهر، مادر و دختر لواط كننده بر لواط دهنده حرام مى باشند؟ در صورت نابالغ بودن طرفين، يا شك در دخول چه حكمى دارد؟

    جواب: مادر، خواهر و دختر لواط كننده بر لواط دهنده حرام نيست; ولى عكس آن، يعنى مادر، خواهر و دختر لواط دهنده بر لواط كننده حرام است، به شرط آن كه يقين به دخول حاصل شده باشد و لواط كننده بالغ باشد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. ازدواج با محارم   ...

    سؤال 298. ازدواج با محارم چه حكمى دارد؟

    جواب: ازدواج با زنانى كه با انسان محرم هستند حرام است، مانند مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، زن پدر، دختر زن و مادر زن.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      گروهى از زنان كه ازدواج با آنها حرام است   ...

    1. ازدواج با فرق و اديان مختلف

    سؤال 288. ازدواج با كافر چه حكمى دارد؟

    جواب: زن مسلمان نمى تواند به عقد كافر درآيد، همچنين مرد مسلمان نمى تواند بنابر احتياط با زن كافر ازدواج دائم كند ولى ازدواج موقت با زنان اهل كتاب مانند يهود و نصارى مانعى ندارد.

    سؤال 289. آيا ازدواج با پسر يا دخترى كه بظاهر مسلمان است، ولى اهل نماز نيست، حكم ازدواج با كافر را دارد؟

    جواب: چنين ازدواجى جايز است، ولى بايد تدريجاً او را دعوت به انجام واجبات نمود.

    سؤال 290. چنانچه مرتد فطرى توبه كند حق ازدواج با زن مسلمان را دارد؟

    جواب: بعد از توبه مانعى ندارد.

    سؤال 291. ازدواج زن مسلمان با مرد بهايى چه حكم دارد؟ و آيا طلاقش عدّه دارد؟

    جواب: ازدواج او باطل است و احتياج به طلاق ندارد و اگر حكم شرعى را نمى دانسته بايد عده نگهدارد.

    سؤال 292. ازدواج زنان و دختران شيعه، با جوانان و مردان اهل سنّت، چه حكمى دارد؟

    جواب: چنانچه خوف انحراف نباشد مانعى ندارد; ولى در صورتى كه احتمال انحراف عقيدتى باشد جايز نيست.

    سؤال 293. آيا ازدواج مردان شيعه، با زنان اهل سنّت، جايز است؟

    جواب: ازدواج مردان شيعه با دختران و زنان اهل سنّت اشكالى ندارد.

    سؤال 294.آيا پسر شيعه با دختر اسماعيلى مى تواند ازدواج كند؟

    جواب: اگر منكر ضروريات اسلام نباشد مانعى ندارد.

    سؤال 295. آيا ازدواج با صوفيه جايز است؟

    جواب: صوفيه فرقه هاى مختلفى دارند و عقايد آنها مختلف است، بعضى از نظر عقيده منحرفند و بعضى منكر ضروريات دين هستند در حالى كه بعضى ديگر چنين نيستند و فقط انحرافات جزيى دارند. بنابراين، هركدام را جداگانه بايد سؤال كرد تا جواب داده شود.

    سؤال 296. آيا ازدواج مرد شيعه با دختر يهودى و نصرانى و ارمنى و ساير اهل كتاب جايز است؟

    جواب: تنها ازدواج موقّت جايز است.

    سؤال 297. آيا ازدواج موقّت زن مسلمان با غير مسلمان، مخصوصاً اهل كتاب، نيز حرام است؟

    جواب: آرى حرام است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. محارم سببى   ...

    سؤال 268. پس از ازدواج چه كسانى به مرد محرم مى شوند؟

    جواب: هرگاه كسى زنى را براى خود عقد نمايد، هر چند با او نزديكى نكرده باشد، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم مى شوند، ولى دختر زن و نوه دخترى و پسرى آن زن در صورتى به آن مرد حرام مى شوند كه با آن زن نزديكى كرده باشد.

    سؤال 269. پس از ازدواج چه كسانى به زن محرم مى شوند؟

    جواب: پدر شوهر و جدّ او هر چه بالا روند و پسر و نوه پسرى و دخترى شوهر، هرچه پايين آيند به زن او محرمند، چه قبل از عقد متولد شده باشند يا بعد از عقد.

    سؤال 270. آيا عروس زوجه انسان (يعنى زوجه فرزندى كه آن زن از شوهر ديگر دارد) بر او محرم است؟

    جواب: تنها عروس خود انسان يعنى همسر پسرش بر او محرم است نه عروس همسرش.

    سؤال 271. اگر مردى همسرش را طلاق دهد و آن زن بعد از طلاق و عدّه، با فردى ديگر ازدواج كند و از ازدواج دوم دخترى متولّد شود، آيا شوهر اوّل مى تواند بعد از رسيدن آن دختر به سنّ ازدواج با او ازدواج كند؟

    جواب: دختر زن انسان از شوهر ديگر با او محرم است (به شرط دخول با آن زن) و فرقى ميان دخترانى كه قبل از نكاح و بعد از طلاق متولّد شده اند نيست.

    سؤال 272. مردى زنى را براى مدّت كوتاهى صيغه كرده، بعد از انقضاى مدّت، محرميت بين مرد با دختر زنى كه صيغه شده باقى است چه زن زنده باشد يا فوت كرده باشد آيا نسبت به دختر دختر اين زن و همچنين هر چه پايين رود، نيز محرميت باقى است؟

    جواب: چنانچه با آن زن نزديكى كرده باشد دختران آن زن مطلقاً براو حرامند.

    سؤال 273. اگر زنى كه شوهر او مرده است و از او پسران و دخترانى دارد با مرد دوّمى ازدواج كند آيا شوهر دوم به دختران اين خانم محرم است؟

    جواب: شوهر دوم پس از عروسى با آن زن نسبت به دختران آن زن از شوهر اوّل محرم است.

    سؤال 274. شخصى با همسر شهيدى كه داراى يك دختر است، ازدواج كرده، آيا اين دختر بر پدر اين آقا (پدربزرگ) محرم است، اگر نيست راه محرم شدن چيست؟

    جواب: نامحرم است، ولى هرگاه آن پدر فرزند ديگرى داشته باشد و صيغه شرعى اين دختر را با آن فرزند بخوانند، حكم عروس او را پيدا مى كند و بر او محرم مى شود.

    سؤال 275. مردى داراى دو زن است و از هر دو داراى اولاد است و مى دانيم كه اولاد پسر و اولاد اولاد پسر اين زن با آن زن محرمند، اينك سؤال اين است كه آيا اولاد دخترآن زن (نوه دخترى زن اوّل) نيز به زن ديگر محرمند؟

    جواب: نوه هاى پسرى و دخترى همه با آن زن محرمند، زيرا زن پدر و زن جد جزء محارمند.

    سؤال 276. چون قرار است در آينده نزديك فرزندى را از طريق اداره بهزيستى به عنوان فرزند خوانده (پسر يا دختر) جهت سرپرستى قبول نمايم، لذا خواهشمند است نظرات خود را پيرامون سؤالات ذيل مرقوم فرماييد.

    الف) با توجّه به آيه 5 سوره احزاب، نامگذارى فرزند به نام شخصى كه فرزند را جهت سرپرستى قبول مى نمايد چه حكمى دارد؟

    جواب: نبايد چيزى بر خلاف واقع بگويد و او را فرزند خود بنامد; مگر اين كه ضرورتى ايجاب كند.

    ب) از نظر شرعى رابطه مادر و پدر با فرزند خوانده (پسر يا دختر) با توجّه به قضيه محرميت چگونه مى باشد؟ آيا خواندن صيغه محرميت كفايت مى كند؟

    جواب: صيغه محرميت در اين جا معنا ندارد; مگر آن فرزند مثلاً دختر باشد و او را با اجازه حاكم شرع به عقد موقّت پدر آن مرد درآورند تا نسبت به آن مرد به عنوان زن پدر محرم شود، يا در صورت پسر بودن آن فرزند، شير خواهر يا مادرزن را بخورد.

    ج) اگر در آينده به خواست خداوند فرزندى از پدر و مادر متولّد گرديد (پسر يا دختر)، رابطه آنها از نظر محرميت با فرزند خوانده چگونه خواهد بود؟

    جواب: اگر طبق مسأله قبل عمل كنند و زن پدر او شود به همه فرزندان او محرم مى شود.

    د) از نظر مشروع و نامشروع بودن فرزند، آيا گفته نماينده بهزيستى كفايت مى نمايد؟

    جواب: آرى; براى مشروعيت كافى است.

    سؤال 277. شخصى پس از فوت همسرش دوباره ازدواج كرده و مادرزن اوّل او نيز دوباره ازدواج كرده است، آيا هنوز با مادر زن اوّل محرم است؟ در صورت طلاق چطور؟ اگر پسر كسى بميرد و عروس او شوهر ديگرى كند يا عروسش طلاق بگيرد و با ديگرى ازدواج كند، آيا باز هم به پدر شوهر اوّل محرم است؟

    جواب: مادر زن در هر حال محرم است و عروس هم در هر حال به پدر شوهر محرم است.

    سؤال 278. مردى داراى دو زن است و از هر زنى چنددختر دارد همه دخترها را شوهر داده، آيا شوهران اين دختران به زن ديگر آن مرد محرمند؟ و آيا فرزندان و نوه ها چه از اين دختران و چه از آن دختران، نسبت به زن هاى ديگر آن مرد محرمند؟

    جواب: بچه ها و نوه ها به مرد و زن محرمند ولى داماد يك زن به زن ديگر محرم نيست.

    سؤال 279. آيا مادر زن دوم به پسر زن اوّل محرم است؟

    جواب: محرم نيست.

    سؤال 280. در صورتى كه زن اوّل از شوهر اوّلى خود (غير از شوهر فعلى) پسرى داشته باشد، تكليف اين پسرى كه از شوهر قبل بوده است با زن و مادر زن شوهر دوم چيست؟

    جواب: محرم نيستند.

    سؤال 281. همسر حقير هفت سال پيش فوت نمود. پس از سر و سامان دادن فرزندانم و سپرى شدن هفت سال از فقدان وى، در مشهد مقدّس تجديد فراش كردم و با خانم مؤمنه و صالحه اى ازدواج نمودم. مستدعى است بفرماييد آيا بنده نسبت به دختران و عروسى كه دارند محرم هستم؟ و فرزندان من نسبت به ايشان چطور؟

    جواب: شما نسبت به دختران همسرتان محرم هستيد (البتّه بعد از عروسى و دخول با همسرتان) و امّا نسبت به عروسهاى او محرم نيستيد، فرزندان شما نيز نسبت به همسر جديدتان محرم هستند.

    سؤال 282. آيا زن پدر نسبت به فرزندان دختر و پسر شوهر خود كه از زن ديگرى مى باشند محرم است؟

    جواب: همه با هم محرمند.

    سؤال 283. زن و شوهرى بچه دار نمى شوند، اگر بخواهند بچّه اى از شيرخوارگاه اختيار كنند براى محرم شدن با مرد و زن چه راه شرعى وجود دارد؟

    جواب: اگر دختر باشد و پدر مرد در حيات است ميتوان عقد موقّت دختر را با اجازه حاكم شرع،براى پدر خواند و حكم زن پدر را پيدا كند و محرم شود و اگر خواهر، يا مادر،يا زن برادر،يا برادرزاده ها،يا خواهرزاده هاى مرد شير داشته باشند و بچّه شيرخوار باشد و از شير آنها (با شرايط لازم) بخورد، حكم خواهرزاده، يا خواهر يا برادرزاده رضاعى پيدا كرده محرم مى شود. و در صورتى كه پسر باشد راه محرميت آن است كه از شير خواهر، يا مادر، يا زنِ برادر، يا خواهرزاده ها، يا برادرزاده هاى آن زنِ فاقد فرزند بخورد تا آن زن، خاله يا خواهر و يا عمه رضايى آن پسر شود و محرم گردد. و اگر دوران شيرخوارگى پسربچّه گذشته باشد راهى براى محرميت او نيست.

    سؤال 284. شخصى همسر برادرش را به خاطر دين، ايمان، تقوا، حيا، حجاب و عفّتش دوست دارد اگر نگاهش به او مانند خواهرش باشد. لطفاً بفرماييد:

    الف) آيا راهى براى محرم شدن با او وجود دارد؟ حكمش چيست؟

    جواب: با حسن نيّتى كه آن شخص دارد بايد توجّه داشته باشد كه اين گونه مسائل دام شيطان است و گرفتارى دنيا و آخرت دارد و در انتظار محرم شدن نباشد، و رابطه اش در حدود عادى باشد.

    ب) دست دادن (مصافحه) با زن برادر مذكور چه حكمى دارد؟

    جواب: حرام است، و اين نخستين گام به سوى افتادن در دام شيطان است.

    سؤال 285. زنى دو شوهر كرده و از هركدام يك دختر دارد، آيا پدرِ پدر (جدّ پدرى) هر يك از اين دخترها به دختر ديگر محرم است؟ به عبارت ديگر، آيا مرد با ربيبه فرزندش محرم است؟

    جواب: محرم نيست.

    سؤال 286. اگر مردى دو زن به نام هاى فاطمه و زهرا داشته باشد، و از هر كدام دخترى داشته باشد، و دختران آن مرد شوهر كنند، لطفاً بفرماييد:

    الف) آيا داماد آن مرد با هر دو زن او محرم هستند؟ مثلاً حسن داماد فاطمه، با زهرا هم محرم است؟

    جواب: تنها به مادر زن خود محرم مى شود.

    ب) اگر شير يكديگر را خورده باشند، چطور؟ مثلاً ليلا، كه دختر فاطمه است، شير زهرا را هم خورده باشد. آيا حسن كه با فاطمه، مادر خانمش، محرم است، با زهرا كه همسرش را شير داده نيز محرم مى شود؟

    جواب: مادر زن رضاعى، محرم است.

    ج) اگر داماد دومى پيدا شود; مثلاً حسين با سكينه ازدواج كند و سكينه فقط شير مادرش را (كه زهرا است) خورده باشد و شير فاطمه را نخورده باشد، آيا حسين با فاطمه محرم مى شود؟

    جواب: محرم نمى شود.

    سؤال 287. مردى نعوذ بالله با زنى زنا مى كند، و زن حامله مى شود. قبل از اين كه بچّه به دنيا بيايد، زن با مرد ديگرى ازدواج مى نمايد، پس از ازدواج پسر بچّه اى به دنيا مى آيد، سپس همان زن از مردى كه با او ازدواج كرده، صاحب دخترى مى شود. آيا آن پسر و اين دختر بر يكديگر محرمند؟ اگر پسر ديگرى كه بالغ است، با آن پسر لواط كند، آيا دختر مذكور بر او حرام مى شود؟

    جواب: آن دختر و پسر، كه از يك مادر متولّد شده اند، با هم محرمند; هر چند يكى از آن دو فرزند، نامشروع است، و آن خواهر بر واطى حرام مى شود، مشروط بر اين كه يقين به دخول داشته باشد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش سوم: محارم و گروهى از زنان كه ازدواج با آنها حرام است   ...

    1 محارم

    1. محارم نسبى

    سؤال 262. آيا عمّه و خاله مادر و پدر و عمّه و خاله پدر بزرگ و مادر بزرگ جزء محارم هستند؟

    جواب: عمّه و خاله پدر و عمّه و خاله پدر پدر و عمّه و خاله مادر و عمّه و خاله مادر مادر، هر چه بالا روند به انسان محرمند.

    سؤال 263. چه مدركى براى محرميت دايى جز شهرت فتوايى وجود دارد؟

    جواب: اين مسأله صريحاً در آيه 23 سوره نساء آمده است، آن جا كه مى فرمايد: (وَ بَنَاتُ الاَخِ وَ بَنَاتُ الاُْخْتِ) مسلّماً هنگامى كه دختر خواهر به شخصى محرم باشد دايى هم با او محرم مى شود زيرا از يك طرف دختر خواهر است و از يك طرف دايى.

    سؤال 264. اگر از نظر طبّى اين امكان فراهم گردد كه همانند ساير اعضا بتوان تخمدان يك زن را به زن ديگر پيوند زده، در اين صورت اگر زن دوم (دريافت كننده پيوند) در اثر ازدواج صاحب فرزند شود، با توجّه به اين كه نطفه، حاصلِ لقاح سلول هاى زاياى مرد (اسپرم) با سلول هاى زاياى موجود در تخمدان (تخمك) زن اوّل است و طبيعتاً از نظر وراثت و خصوصيات فردى و ژنتيكى، پنجاه درصد متعلّق به زن اوّل است. حال از نظر شرعى، مسأله محارم شوهر و زن اوّل و دوم و محارم فرزند چگونه است؟

    جواب: در صورتى كه تخمدان زنى را به ديگرى پيوند بزنند و جزء بدن او شود، يعنى پيوند كاملاً بگيرد، در اين صورت هرچه از آن متولّد شود متعلّق به زن دوم است، و رابطه اى با زن اوّل ندارد.

    سؤال 265. آيا زن يا مرد مسلمان، با مرتد شدن به محارم خود نامحرم مى شود؟

    جواب: نامحرم نمى شود; جز زن و شوهر كه بايد از هم جدا شوند.

    سؤال 266. مى گويند زنازاده نه ارث مى برد، و نه محرميت برايش حاصل مى گردد. آيا اين مطلب صحّت دارد؟

    جواب: زنازاده ارث نمى برد، ولى محرميت و ساير آثار را دارد.

    سؤال 267. آيا در بهشت محرم و نامحرم وجود دارد؟ اگر دارد به چه صورت است؟ و اگر ندارد، آيا محارم مى توانند با هم ازدواج كنند؟

    جواب: در بهشت كسى هوس ازدواج با محارم و ساير كارهاى ناپسند را نمى كند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      7. كادو   ...

    سؤال 260. آيا كادو و هدايايى را كه بستگان عروس، (كه نسبتى با داماد ندارند) مى آورند متعلّق به عروس (زوجه) است؟

    جواب: آرى متعلّق به زوجه است; مگر اين كه بگويند متعلّق به داماد است، و يا قرائن قطعى حكايت از آن كند.

    سؤال 261. اگر عروس و دامادى با هم فاميل باشند، آيا كادو و هدايايى كه ضمن عروسى براى آنها مى آورند، متعلّق به كيست؟

    جواب: آنچه زنانه است متعلّق به عروس و آنچه مردانه است متعلّق به داماد و بقيه مشترك است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6. فيلم بردارى و عكاسى   ...

    سؤال 254. آيا خواهران مذهبى مى توانند در عروسى ها و عقدها كه نوعاً بدحجاب و آرايش كرده هستند، جلو دوربين قرار بگيرند توسط خواهران عكاس عكس آنها گرفته بشود؟ ناگفته نماند ظاهر كردن چنين عكسهايى به دست مردان نامحرم مى باشد.

    جواب: عكس گرفتن از زنان به وسيله زنان اشكالى ندارد، مگر اين كه به دست مردان بيگانه بيفتد و آنها را بشناسند و يا منشأ فساد شود.

    سؤال 255. عكس برداشتن مرد از زن نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: عكس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نيست، مگر اين كه ناچار باشد كه به بدن او غير از صورت و دست ها نگاه كند.

    سؤال 256. آيا جايز است عكسى كه بدون حجاب اسلامى گرفته شده را براى ظاهر كردن به عكاس نامحرم داد؟

    جواب: در صورتى كه عكاس صاحب آن عكس را نشناسد، و منشأ مفاسد خاصّى نگردد، مانعى ندارد.

    سؤال 257. آيا براى عكاس مسلمان جايز است از چيزهاى غير اسلامى، مانند رقص، عكسبرداى كند؟

    جواب: جايز نيست.

    سؤال 258. عكس گرفتن زن نزد عكاس نامحرم، يا ظاهر كردن عكس توسّط نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه او را نمى شناسد، ظاهر كردن عكس اشكالى ندارد و عكس گرفتن در صورتى جايز است كه با حجاب شرعى باشد.

    سؤال 259. فيلمبردارى و عكاسى در بعضى از مجالس عروسى، كه به علّت لاابالى گرى مسائل محرم و نامحرم احياناً رعايت نمى شود، توسّط عكاس زن كه شغلش اين كار است چه حكمى دارد؟

    جواب: جايز نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5. كف زدن   ...

    سؤال 252. حكم كف زدن و دست افشانى و چوب بازى در مجالس عروسى چيست؟

    جواب: كف زدن اشكالى ندارد، و چوب بازى نيز اشكالى ندارد، مگر اين كه مفسده خاصّى بر آن مترتب شود; ولى رقص براى غير شوهر اشكال دارد.

    سؤال 253. حكم كف زدنِ هماهنگ و مرتّب يا نامرتّب به صورت مطلق، و در هر مجلسى (عروسى، ميهمانى، مولودى و مانند آن) و در هر مكانى (اعمّ از مسجد، حسينيه، منزل و مانند آن)، جهت اظهار شادى و سرور، يا تشويق، چيست؟

    جواب: از جواب سابق معلوم شد ; ولى توجّه داشته باشيد كه افراط در هيچ كارى شايسته نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. رقص و شاباش   ...

    سؤال 247. تعريف رقص از نظر شرعى چيست؟ و حكم آن به نظر حضرتعالى چه مى باشد؟

    جواب: تنها رقص زن براى شوهرش جايز است، و بقيه اشكال دارد، و رقص يك امر عرفى است، و آن حركات موزونى است كه افراد مطّلع تصديق كنند مصداق رقص است، و اگر مصاديق مشكوكى پيدا كرد حرام نيست.

    سؤال 248. با توجّه به اين كه به جز رقص همسر براى همسر، بقيه رقص ها اشكال دارد، لطفاً بفرماييد: پولى كه به عنوان شاباش در مجالس رقص، به ويژه عروسى ها، به كسى كه مى رقصد مى دهند، براى دهنده و گيرنده آن، از نظر شرعى چه حكمى دارد؟

    جواب: دادن و گرفتن اين پول ها جايز نيست.

    سؤال 249. آيا براى عروس جايز است كه در مجلس عروسى زنانه، كه هيچ مردى جز داماد حضور ندارد، فقط براى شوهرش بر قصد; هر چند زنان ديگر هم تماشا كنند؟

    جواب: رقص زن فقط براى شوهرش جايز است، نه در حضور زنان ديگر.

    سؤال 250. آيا رقص در مجالس عروسى، مخصوصاً مجالس زنانه، جايز است؟

    جواب: رقص منشأ فساد است و اشكال دارد، خواه رقص زن براى زن، يا مرد براى مرد، و يا زنان براى مردان باشد; ولى رقص زن براى همسرش اشكال ندارد.

    سؤال 251. آيا جايز است زن در ميان زنان برقصد؟ اگر جايز نيست، حكم نشستن زنان در تالارها و چنين مجالسى چگونه است؟

    جواب: همان گونه كه گفته شد تنها رقص زن براى شوهرش جايز است، و بقيه اشكال دارد، و نبايد در مجالس معصيت شركت كرد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. آواز   ...

    سؤال 245. آوازخوانى زنان و دختران بصورت انفرادى يا دسته جمعى، در محفل خصوصى زنان، مخصوصاً مجالس عروسى، چه حكمى دارد؟

    جواب: اگر منظور از آواز، خوانندگى هاى مناسب مجالس لهو و فساد باشد، جايز نيست.

    سؤال 246. زنان در كشمير در مراسم ازدواج براى استقبال از داماد و عروس در خيابان ها و در جمع نامحرمان ترانه هاى محلّى مى خوانند، اين عمل چه حكمى دارد؟ آيا شركت در اين مجالس جايز است؟

    جواب: خواندن اين ترانه ها جايز نيست، و شركت در اين گونه مجالس اشكال دارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. موسيقى   ...

    سؤال 241. موسيقى حرام چيست؟

    جواب: كليه صداها و آهنگ هايى كه مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غير آن حلال است. و تشخيص آن با مراجعه به اهل عرف، يعنى افراد فهميده متدين، خواهد بود.

    سؤال 242. طبق نظر برخى از مراجع تقليد، موسيقى در مجالس عروسى استثناء شده است، نظر حضر تعالى در اين زمينه چيست؟ آيا مقلّدين شما (در صورتى كه جواب منفى باشد) مى توانند در اين مسأله از آن مراجع تقليد كنند؟

    جواب: بنابر احتياط واجب فرقى ميان مجالس عروسى و غير عروسى نيست. و با توجّه به اين كه ما در اين مسأله احتياط واجب داريم، مقلّدين ما مى توانند به مرجع ديگرى مراجعه كنند.

    سؤال 243. برخى از خانم ها معتقدند كه نواختن آهنگ با سازهاى بدون حلقه، و نيز با ظروفى مانند قابلمه و سطل و مانند آن اشكال ندارد، آيا نواختن آهنگ با اين وسائل در مجالس عروسى زنانه جايز است؟

    جواب: هرگاه با اين وسائل آهنگ هايى مانند وسايل موسيقى نواخته شود جايز نيست; امّا اگر مانند آن آهنگ ها نباشد مانعى ندارد.

    سؤال 244. عروس و داماد مخالف موسيقى و رقص هستند اگر بقيه انجام مى دهند چه حكمى دارد؟

    جواب:در صورتيكه آنها موافق نبوده و با زبان خوش نهى از منكر كنند مسئوليتى ندارند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      10 مراسم عروسى   ...

    1. برگزارى مجلس

    سؤال 236. به نظر حضرتعالى جشن عروسى يك مسلمان بايد چه ويژگى هايى داشته باشد؟ به تعبير ديگر، زوجين جوان مسلمان كه قصد دارند به گونه اى جشن عروسى برپا كنند، كه از يك سو مورد رضايت خداوند باشد و قدم اوّل زندگى مشترك را با معصيت آغاز نكنند، و از سوى ديگر همراه با شادى و شور و شعف باشد و رضايت دعوت شدگان هم فراهم شود، بايد چه كنند؟

    جواب: بايد از برنامه هايى استفاده كنند كه آميخته با خلاف شرع نباشد و اين، امر ممكنى است، و بسيارى از مؤمنين انجام مى دهند.

    سؤال 237. خانم ها در مجالس عروسى نسبت به سرو وضع و رخت و لباس خود حسّاسيت خاصّى دارند، به گونه اى كه اگر خانمى لباس گرانقيمتى را در يك جشن عروسى بپوشد، آن را در مجلس جشن ديگر نمى پوشد! حتّى برخى از خانم ها به اين مقدار نيز قناعت نكرده، و در يك مجلس عروسى چند بار لباس عوض مى كنند! اين گونه كارها چه حكمى دارد؟

    جواب: اين گونه كارها در شأن زنان با شخصيت و با ايمان نيست.

    سؤال 238. شركت در عروسى، يا مجالس ديگر، كه انسان مى داند در آن رعايت شؤونات اسلامى نمى شود (از قبيل اختلاط زن و مرد، رقص و پايكوبى، استفاده از نوارهاى موسيقى و مانند آن) چه حكمى دارد؟

    جواب: شركت در مجالس گناه حرام است.

    سؤال 239. متأسّفانه غالب مجالس عروسى در زمان ما براى مؤمنين مشكل ساز شده است، به گونه اى كه رفتن به مجلس عزا براى آنها، خوشايندتر از شركت در چنان مجالس شادى است! حال اگر شخصى مجبور باشد در مجلس عروسى، كه آلوده به گناهانى همچون موسيقى حرام و رقص و مانند آن است شركت كند، و در اطاقى كه اين گناهان انجام مى شود نرود، بلكه در اطاق مجاور كه صداى ساز و آواز مى آيد باشد، آيا مرتكب گناه شده است؟ همچنين اگر در تالارى باشند كه در يك قسمت موسيقى و رقص هست و او در قسمت ديگرى است، ولى صداى موسيقى را مى شنود، چه حكمى دارد؟

    جواب: اگر در محلّ جداگانه اى باشد كه دو مجلس محسوب شود اشكالى ندارد; ولى عمداً به موسيقى حرام گوش ندهد، هر چند بى اختيار به گوشش برسد.

    سؤال 240. حكم كاروان هاى عروسى كه با بوق زدن و دست زدن عروس را از خيابان ها عبور ميدهند چيست؟

    جواب: اين كارها مناسب اهل دين نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      9 جهيزيّه   ...

    سؤال 230. پولى را كه پدر دختر از داماد جهت جهيزيه دخترش مى گيرد در صورتى كه از جهيزيه زياد بيايد آيا براى پدر دختر حلال است؟

    جواب: اگر به صورت شرط ضمن العقد پول مزبور را جهت پدر قرار دهند مبلغ اضافى براى او حلال است و اگر آن پول را به نام دختر قرار داده باشند و جزء مهريه باشد متعلّق به دختر است.

    سؤال 231. اگر پدر دختر همان پولى را كه از داماد مى گيرد مهريه دخترش قرار دهد، به اين معنا كه دختر مبلغ را كاملاً از شوهرش به عنوان مهريه خود اخذ كند، هر مقدار كه خواست براى خودش جهيزيه تهيه كند و اضافه آن را به پدر يا مادر و يا برادر خود هبه كند، آيا براى آنها حلال است؟

    جواب: در صورتى كه مهريه و شيربها را دختر به صورت مهريه از شوهر بگيرد و مقدارى از آن را صرف تهيه جهيزيه نمايد و اضافى آن را به هر كس بدهد جايز است.

    سؤال 232. اگر يكى از فرزندان خانواده اى طلاق بگيرد، و در اين هنگام براى فرزند ديگرشان خواستگارى بيايد، و پدر و مادر مجبور شوند از مهريه فرزند بزرگ تر براى مخارج ازدواج فرزند ديگر هزينه كنند، چه حكمى دارد؟

    جواب: بدون رضايت آن دختر از مهريه او نمى توان استفاده كرد. و اگر اين كار را كرده اند، بايد به شكلى رضايت او را جلب كنند.

    سؤال 233. آيا بطور كلّى و در هر صورت پس از فوت زوجه، جهيزيه او جزء ماترك است؟

    جواب: جهيزيه، جزء ماترك زوجه است.

    سؤال 234. در بعضى از مناطق طبق عرف محل، در حين عقد زوجه قيد مى گردد كه اجناسى به عنوان جهيزيه از سوى زوج تهيه و تحويل خانواده زوجه گردد و پس از تحويل به عنوان مال پدرى صورت جلسه و همراه زوجه به خانه شوهر فرستاده مى شود، بعداً در مالكيت آن اختلاف مى شود، با توجّه به اين كه از نيت زوج در حين تهيه و تحويل اجناس اطّلاعى نيست، آيا اجناس قيد شده ملك زوجه مى باشد يا زوج؟

    جواب: در فرض مسأله مالك تمام آنها زوجه است.

    سؤال 235. آيا مرد ضامن جهيزيه همسرش مى باشد؟ اگر شوهر فوت كرد و جهيزيه همراه ديگر ماتركش در اختيار ورثه قرار گرفت، آيا ورّاث ضامن هستند؟ اگر در حين مطالبه، كلّ جهيزيه يا بعضى از آن وجود نداشت و ورثه هم اظهار بى اطّلاعى نمودند آيا ورثه ضامن هستند؟

    جواب: اگر ثابت شود شوهر در حفظ آن كوتاهى كرده مسئول است در غير اين صورت مسئوليت ندارد; و جهيزيه زن جزء تركه شوهر نمى شود و اگر ورثه بدون اجازه زوجه در آن تصرّف كنند ضامن هستند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



    [یکشنبه 1395-01-29] [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      8 خريد حلقه نامزدى و امثال آن   ...

    سؤال 223. شوهرم قصد دارد براى ازدواج حلقه طلا بخرد، ايشان مى گويد «من فقط شب عروسى حلقه را دست مى كنم» اين كار چه حكمى دارد؟

    جواب: زينت طلا بر مرد حرام است. و خريد و فروش طلاى مخصوص مردان اشكال دارد. ولى مى توانيد از پلاتين كه فلز گران بهايى است استفاده كنيد.

    سؤال 224. بسيارى از خانواده ها براساس يك سنّت غلط به داماد خود انگشترى يا ساعت يا گردنبند يا حلقه طلا هديه مى دهند و آنها نيز از آن استفاده مى كنند و در نتيجه زشتى اين كار از بين مى رود. مستدعى است نظر مبارك را در مورد استفاده مردها از انگشتر و ديگر زيور آلات و همچنين هديه دادن آن به دامادها و جوانان و همچنين ساختن و خريد و فروش آن كه مقدّمه و زمينه ساز اين منكر است صريحاً مرقوم فرماييد تا جوانان و ديگر طبقات جامعه وظيفه شرعى خود را بدانند.

    جواب: زينت طلا براى مردان مطلقاً حرام است و مسلمانان و پيروان مكتب اهل بيت(عليهم السلام) بايد به پيروى از دستورات آن بزرگواران از اين امر اجتناب ورزند و فرقى در ميان هديه وغيرهديه و داماد و غيرداماد نيست. ساختنو خريد و فروش آنها نيز اگر استفاده اش مخصوص مردان باشد اشكال دارد و اگر زينت طلا به صورت صليب باشد پوشيدن و ساختن و خريد و فروش آن گناه مضاعف دارد.

    سؤال 225. اينكه استفاده از طلا براى مردان به طور موقت اشكالى ندارد منظور چه مدت است؟ لطفاً توضيح دهيد.

    جواب: هر گاه براى امتحان مثلاً جهت خريد براى همسرش باشد اشكالى ندارد.

    سؤال 226. اگر در خريد عروسى براى ما شال گردن ابريشم (يك طرف ابريشم، يك طرف پشم) بگيرند مى توانيم استفاده كنيم؟

    جواب: جايز نيست.

    سؤال 227. اگر در خريد عروسى براى ما كراوات بگيرند مى توانيم استفاده كنيم؟

    جواب: با توجّه به اين كه در حال حاضر و در كشور ما، اين امر به عنوان شعار بيگانگان و همبستگى با آنها محسوب مى شود، از آن اجتناب كنيد. ولى در كشورهايى كه جزيى از لباس مردم محسوب مى گردد، پوشيدن آن اشكالى ندارد.

    سؤال 228. با توجه به اينكه امروزه بسيارى از لوازم آرايش مورد مصرف بانوان مسلمان از جفت جنين تهيه مى گردد استفاده و مصرف آن چه حكمى دارد ضمناً بفرماييد جفت نجس است يا متنجّس؟

    جواب: دليلى بر نجاست جفت نيست (همانطور كه در تعليقه عروه نيز نوشته ايم) بنابراين اگر آلوده به خون نباشد يا شك داشته باشيم پاك است.

    سؤال 229. اينجانب تازه عقد نموده ام و در خريد حلقه، (حلقه طلاى سفيد) خريدند به گفته طلا فروشان فرق اين طلا با طلاى زرد اين است كه با طلاى سفيد مى شود نماز خواند ولى با طلاى زرد نمى شود. در رساله آقا آمده است كه اگر پلاتين باشد حلقه براى مردان مشكلى ندارد و به گفته عده اى اين طلاى سفيد همان پلاتين است. و بعضى ها مى گويند همان طلاست. و آيا استفاده از طلاى سفيد (حلقه) براى مردان حرام است يا خير؟ و اگر استفاده كرد نماز با آن چه حكمى دارد؟

    جواب: زينت به هر طلايى (زرد ـ سرخ ـ سفيد) براى مردان جايز نيست و نماز با آن باطل است ولى پلاتين كه فلز ديگرى است مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      7 دوران عقد   ...

    سؤال 216. اگر كسى دخترى را عقد نمايد، آيا پدر و مادر دختر مجاز هستند زن و شوهر قانونى را از هم دور نگه دارند و نگذارند آن دو با هم به تفريح رفته و در كنار هم باشند؟

    جواب: در صورتى كه بر اساس عرف و عادت محل عقد انجام شده و مردم در آن محل براى فرستادن دختر همراه شوهر مادام كه عروسى نكرده اند رسوم و عاداتى دارند، بايد طبق آن عمل شود.

    سؤال 217. در محلّى رسم است كه از طرف داماد در ايام عيد گوسفندى به عنوان عيدى به منزل عروس مى برند، اين گوسفند ملك كيست؟ عروس يا پدرش يا برادرانش؟

    جواب: اگر قبل از آمدن عروس به خانه شوهر هدايايى ببرند، مال عروس است.

    سؤال 218. من در دوران عقد هستم در بعضى مواقع به دليل خجالت كشيدن تا 24 ساعت نمى توانم غسل كنم; آيا با تيمم بدل از غسل مى توانم نماز بخوانم؟

    جواب: در صورتى كه اين كار واقعاً براى شما عسر و حرج شديد دارد تيمم صحيح بوده والاّ بايد نمازها را قضا كنيد.

    سؤال 219. مردى عقد كرده و ما مى دانيم همسر او معتاد است; بايد به او اطلاع دهيم؟

    جواب: لازم است به او اطلاع دهيد.

    سؤال 220. آيا در دوران عقد اطاعت از شوهر بر زن لازم و پرداخت نفقه بر شوهر لازم است؟

    جواب: مطابق آنچه در عرف معمول امروز است، تا زمانى كه زن به خانه شوهر نيامده نه نفقه دارد و نه براى خروج از منزل از شوهر اجازه مى گيرد، و اين در واقع نوعى شرط ضمن عقد است.

    سؤال 221. بعضى از دختران در دوران عقد حامله مى شوند و براى حفظ آبرو كه اين كار را قبل از عروسى ناپسند مى شمرند اقدام به سقط جنين مى كنند. اين كار چه حكمى دارد؟ راه جبران آن چيست؟

    جواب: سقط جنين حتى در اين صورت جايز نيست، و اگر سقط كنند ديه دارد.

    سؤال 222. عقدنامه بايد نزد چه كسى باشد؟ خانواده عروس يا نزد خود داماد؟

    جواب: چنانچه قرار و شرط خاصّى قبل از عقد درباره عقدنامه نگذاشته باشند بايد آن را به خانواده زن داد و زوج مى تواند در صورت نياز گواهى از دفتر بگيرد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6 آزمايش   ...

    سؤال 213. اگر از باب احتياط، عروس براى بررسى بكارت به دكتر همجنس و در صورت نبودن همجنس به دكتر مرد مراجعه كند با توجّه به لزوم لمس، آيا اين كار جايز است؟

    جواب: هرگاه ترك اين كار مظّنه مفاسد و اختلافات مهمّى بوده باشد جايز است. و در اين صورت بايد حتّى الامكان از طبيب زن اگر ممكن است از غير طريق رؤيت مثلاً بااستفاده از لمس غيرمستقيم به وسيله دستكش و مانند آن انجام گيرد.

    سؤال 214. آيا شرعاً لازم است قبل از خواندن صيغه عقد دائم دختر و پسر آزمايش خون بدهند؟

    جواب: واجب نيست ولى احتياط ترك نشود.

    سؤال 215. جوانى جهت ازدواج براى آزمايش به پزشك مراجعه مى كند. پزشك وى را دچار بيمارى مسرى مى يابد، و يا متوجّه مى شود كه معتاد است. در اينجا، اگر واقعيت را براى ديگران، كه منتظر نتيجه آزمايش هستند بگويد، پرده از روى راز پنهان بيمار برداشته مى شود، كه قطعاً براى بيمار تبعات سويى به دنبال خواهد داشت. و اگر نگويد همسر آينده وى دچار بيمارى مسرى شده، و گرفتارى هايى پيدا مى كند، و ممكن است براى طبيب هم مشكل ساز شود.

    تكليف طبيب چيست؟

    جواب: با توجّه به اينكه اين گونه آزمايش ها نوعى مشورت با طبيب است، كتمان كردن واقعيت، خيانت در مشورت محسوب مى شود، و بايد واقعيت را بگويد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5 مهريّه   ...

    سؤال 206. شايستگى زنان مسلمان را به چه مهريّه اى مى دانيد؟ و براى دختران و پسران جوان و پدر و مادرهاى آنان در اين زمينه چه توصيه اى داريد؟

    جواب: اخلاق اسلامى ايجاب مى كند كه مهريّه ها سبك باشد، و اصولاً ازدواج با هزينه كم انجام گيرد، كه مايه سعادت زوجين خواهد شد، و سنگين كردن بار ازدواج شرعاً مذموم و عواقب ناگوار و مسؤوليت شديد دارد.

    سؤال 207. مرسوم است كه عقد را به انضمام يك جلد كلام اللّه مجيد جارى مى كنند، آيا اين كار به معنى تعليم قرآن به زوجه است، تا بر مرد واجب باشد قرآن را به همسرش تعليم بدهد، يا معناى ديگرى دارد؟

    جواب: قرار دادن قرآن جزء مهريه كار خوبى است، و مفهومش تهيه يك جلد كلام اللّه مجيد براى زوجه است، نه آموزش قرآن; ولى لازم است قيمت آن در موقع عقد تعيين شود، تا مبهم نباشد.

    سؤال 208. حدّ و ميزان مهريّه چقدر است؟ حدّاقلّ و حدّاكثر آن را بيان كنيد.

    جواب: مهر حدّ ثابتى ندارد، ولى شايسته است از مهريّه هاى سنگين پرهيز شود، طبق برخى از روايات(1) زنانى كه مهريّه سنگين دارند شوم هستند.

    سؤال 209. اگر مردى مهريّه همسرش را به قدرى سنگين كرده باشد كه معادل حقوق ماهيانه تمام عمرش هم كفاف آن را نكند، چنين مهريّه و عقدى چه حكمى دارد؟

    جواب: كار خوبى نكرده، ولى عقد و مهر باطل نيست; مگر اين كه در حدّى باشد كه آن مهريه را سفيهانه بدانند.

    سؤال 210. با توجّه به اين كه مورّخين مهريه بزرگ بانوى اسلام، حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) را مختلف نقل كرده اند:

    الف) برخى آن را يك زره جنگى به مبلغ 480 درهم، به اضافه يك دست لباس كتان و يك قطعه پوست گوسفند گفته اند.

    ب) بعضى آن را چهارصد درهم شمرده اند.

    ج) و برخى ديگر چهارصد مثقال نقره بيان كرده اند.

    و از طرف ديگر در روايتى مهريه آن حضرت «شفاعت گنهكاران از امّت پدرش»(2) آمده است، آيا صرف تعيين مهريه حضرت زهرا(عليها السلام)(مهرالسّنه) براى عروسان، بدون تعيين ارزش فعلى آن، صحيح است؟

    جواب: معروف است كه مهرالسّنه معادل پانصد درهم مى باشد(3) هر گاه در محيط زوجين اين شهرت وجود داشته باشد كافى است، و الاّ بايد تعيين كنند.

    سؤال 211. اگر مرد از اوّل قصدش اين باشد كه مهر زن را نپردازد عقد صحيح است؟

    جواب: آرى عقد صحيح است و پرداختن مهر بر او واجب است.

    سؤال 212. آيا زوج مى تواند مهريه همسر خود را آموزش تلاوت قرآن قرار دهد؟ در صورت مثبت بودن، اگر مرد تلاش خود را انجام دهد، ولى زن به جهت كند ذهن بودن نتواند ياد بگيرد، وظيفه زوج چيست؟

    جواب: آموزش قرآن مى تواند مهريه بوده باشد و مرد بايد وظيفه خود را انجام دهد، اگر زوجه استعداد نداشت و مرد كوشش لازم را كرد، دَين خود را ادا كرده است.

    ________________________________________

    1 . احاديثى به اين مضمون در كتاب وسائل الشيعه، ج 15، ابواب مهور، باب 5 آمده از جمله حديث 8 .

    2 . احقاق الحق، ج 10، ص 367 .

    3 . مهرالسنه در تيرماه 1388 حدوداً معادل پانصد و بيست و نه هزار تومان بوده است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4 شيربها   ...

    سؤال 202. شيربها چيست؟ چه حكمى دارد؟ متعلق به كيست؟

    جواب: شيربها معمولاً مبلغى است كه در ضمن عقد شرط مى شود، كه به پدر يا مادر عروس بدهند; و به اين صورت اشكالى ندارد.

    سؤال 203. آيا مادر دختر مى تواند شيربها بگيرد؟

    جواب: مادر در صورتى مى تواند شيربها بگيرد كه به صورت شرط ضمن العقد به هنگام خواندن عقد نكاح قيد شود.

    سؤال 204. در بين مردم و شيعيان افغانستان مرسوم است كه در ازدواج علاوه بر مهريه، پدر دختر مبلغى پول از داماد مى گيرد آيا اين پول حلال است و اگر سال بر آن بگذرد خمس دارد؟

    جواب: اگر پول مزبور را به صورت شرط ضمن عقد جهت پدر قرار دهند حلال است و با گذشتن سال، خمس آن واجب مى شود.

    سؤال 205. آيا در ازدواج، اخذ پول گزاف اضافه بر مهريه از داماد جايز است؟ به گونه اى كه اگر تهيه نشود عروسى معطّل مى ماند، در حالى كه افراد پولدارى كه كفو دختر نيستند بدون در نظر گرفتن رضايت دختر، با پدر و مادر او سازش كرده، پول مى دهند و دختر را مى گيرند; امّا جوان بى پول، هر چند كفو و مناسب دختر باشد، محروم مى ماند. آيا در چنين مواردى اخذ پول جايز است؟

    جواب: در ازدواج تنها پرداختن مهريه و آنچه در عقد شرط شده لازم است و در همه حال رضايت دختر شرط است، و مهريه و شرايط، منوط به رضايت زوج و زوجه است و زايد بر آن مشروع نيست. و سزاوار است مسلمانان در تمام اين موارد از سختگيرى و هزينه هاى گزاف پرهيز نمايند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 نامزدى   ...

    سؤال 198. گروهى از خانواده ها مقيدند قبل از ثبت رسمى ازدواج، جهت محرميت و ارتباطات دختر باكره و پسر، عقد شرعى جارى شود. با عنايت به اين كه طبق قانونِ ثبت ازدواج، قبل از ثبت رسمى، عقد ممنوع است و از طرفى ثبت بدون ارتباطات و شناخت، متضمّن مشكلاتى، از جمله طلاق زودرس خواهد بود كه گاه حتّى در هفته هاى اوّليه ازدواج رخ مى دهد، و از سوى ديگر عقد شرعى بدون ثبت رسمى هم مشكلات ديگرى به وجودآورد كه قانونگذار نيز اين معنا را مراعات و به اين خاطر آن را ممنوع نموده، بنابراين خواهشمندم بفرماييد كه حدود شرعى ارتباط دختر و پسرى كه حقيقتاً قصد ازدواج دارند تا چه ميزانى است؟ اگر ديده شود بعضى از پسرها و دخترهايى كه به رسم سنّتى نامزد هستند و در شهر تردّد دارند، از سوى مسئولين امر تحت تعقيب قرار مى گيرند، حكم چيست؟

    جواب: مرد و زنى كه مى خواهند با يكديگر ازدواج كنند، مى توانند به مقدار لازم در جلسه اى بنشينند و يكديگر را ببينند و با يكديگر صحبت كنند و اگر در يك جلسه مقصود حاصل نشد، مى توانند در چند جلسه با هم بنشينند و صحبت كنند، سپس تصميم بگيرند.

    سؤال 199. با توجّه به اين كه قرار نامزدى تا قبل از وقوع عقد طبق قانون مدنى موجب علقه زوجيت نمى باشد، لطفاً بفرماييد: رفتن دو نامزد پسر و دختر باكره، يا دو نامزد مرد و زن بيوه به تنهايى به خيابان يا خارج از شهر و يا به شهر بمنظور تفريح و گردش جايز است؟

    جواب: مادام كه عقد شرعى خوانده نشده جايز نيست.

    سؤال 200. شيرينى دختر و پسرى را مى خورند، پسر و بزرگان او هدايايى را براى عروس و خانواده اش مى برند، در صورتى كه نامزدى به هم بخورد و يا يكى از پسر و دختر بميرند، حكم اين هدايا چيست؟

    جواب: آنچه مصرف نشده بايد برگردانند، ولى نسبت به آنچه مصرف شده مديون نيستند.

    سؤال 201. حكم هداياى قبل از عقد در صورت تحقّق عقد يا به هم خوردن آن چيست؟

    جواب: چنانچه عقد به هم نخورد اين اشيا جنبه هديه از طرفين دارد و تصرّف در آن جايز است ولى هرگاه ازدواج به هم بخورد بايد آن هدايا را برگردانند زيرا مرسوم اين است كه هدايا را مشروط به انجام عقد مى دانند مگر هداياى جزيى از قبيل موادّ خوراكى كه از اين حكم خارج است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. ديگر مسائل مربوط به خواستگارى   ...

    سؤال 192. اين جانب مدّت سه سال است كه خواستگار دارم; ولى به علّت اين كه خواهر بزرگ ترم ازدواج نكرده، خانواده ام به خواستگارانم جواب ردّ مى دهند. در حال حاضر 27 سال سن دارم. آيا جايز است كه بنده براى حفظ حرمت خواهرم ازدواج نكنم؟ اگر ازدواج كنم آيا در حقّ خواهرم خيانت كرده و دچار معصيت شده ام؟

    جواب: شما شرعاً و اخلاقاً مى توانيد ازدواج كنيد و خيانت و بى احترامى نسبت به خواهرتان نخواهد بود.

    سؤال 193. آيا تحقيق كردن در مورد دختران يا پسران، يا فكر كردن در مورد آنها، و يا عاشق آنها بودن، اشكال دارد؟

    جواب: عشقى كه آميخته به گناه نشود، و مقدّمه ازدواج باشد مانعى ندارد; ولى در جايى كه انسان قصد ازدواج ندارد نبايد تحقيق كند.

    سؤال 194. اگر دختر يا پسر به هنگام خواستگارى داراى مشكلى از نظر جسمى باشد، و آن مشكل آشكار نباشد، آيا واجب است آن را به طرف مقابل بگويد؟

    جواب: واجب نيست; ولى خلاف آن را نگويد. امّا اگر مشكل مهمّى باشد، گفتنش بهتر است.

    سؤال 195. سختگيرى هاى بيش از حدّ برخى والدين در مورد مسائل مقدّماتى ازدواج (مهريه و مانند آن) موجب محروم شدن جوانان از ازدواج مى شود، خواهشمند است بفرماييد عمل مذكور چه صورت دارد؟

    جواب: سخت گيرى هاى بى مورد در امر مقدّس ازدواج جايز نيست; و چنانچه بر اثر اين سخت گيرى ها برخى از ازدواج محروم شوند، و خداى ناكرده مرتكب گناهى شوند، كسانى كه سخت گيرى كرده اند نيز در اين مورد مسؤولند.

    سؤال 196. نظرخواهى جوانى از دخترى، بدون اجازه ولى، به وسيله نامه چه حكمى دارد؟ چنانچه در ابراز علاقه و به كارگيرى الفاظ در اين جهت اغراقهايى صورت بگيرد تا در تصميم دختر مؤثّر افتد چگونه است؟

    جواب: خواستگارى اشكالى ندارد و مشروط به اجازه ولى نيست; مگر اين كه منشأ مفاسدى گردد، كه در اين صورت جايز نيست.

    سؤال 197. چنانچه شخصى از دخترى براى خودش خواستگارى كند و از طرف پدر دختر جواب مثبت بگيرد و پس از تحمّل مخارجى از قبيل مخارج جلسه خواستگارى، لباسهاى نامزديى، جواهرات، سوغات و هدايا، جريان ازدواج به هم بخورد، چنانچه انصراف از طرف پدر دختر يا بالعكس از طرف داماد باشد، هر كدام چه حكمى دارد؟ آيا خواستگار مى تواند مخارج خود را مطالبه نمايد؟

    جواب: هدايايى كه موجود است بازپس گرفته مى شود; ولى خرجهايى كه شده است قابل بازپس گيرى نيست; مگر اين كه قول قطعى داده باشد و بدون دليل موجّهى اعلان انصراف كند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. استخاره   ...

    سؤال 189. با عنايت به اين كه گروه زيادى از متدينين در خصوص امر ازدواج قبل از هرگونه مشورت و معارفه اى متوسّل به استخاره مى شوند و سنّت نبوى ازدواج را به بهانه استخاره ردّ و يا به تعويق مى اندازند و سدّى در جهت تشكيل كانون گرم، صميمى و عاطفى زوجين جوان ايجاد مى كنند، آيا اين كار چه حكمى دارد؟

    جواب: استخاره هميشه بايد بعد از مطالعه جوانب مسأله و مشورت باشد، اگر فكر انسان بجايى رسيد جاى استخاره نيست و اگر فكر به جايى نرسيد جاى استخاره است.

    سؤال 190. آيا در صورت انجام استخاره، عمل به آن واجب است؟

    جواب: عمل به استخاره واجب نيست ولى حتّى الامكان مخالفت نشود; مگر اين كه مدّت قابل ملاحظه اى تأخير بيندازد و بعد اقدام كند.

    سؤال 191. آيا در مورد ازدواج، تجديد استخاره جايز است؟ به چه روش؟

    جواب: در هيچ مورد تجديد استخاره درست نيست; مگر اين كه مدّت قابل ملاحظه اى بگذرد يا شرايط مورد استخاره تغيير كند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 خواستگارى   ...

    1. نگاه

    سؤال 183. نگاه كردن مرد به زنى كه مى خواهد با او ازدواج كند به منظور آگاه شدن از حسن و عيب او جايز است ؟

    جواب: آرى جايز است.

    سؤال 184. اگر با يك بار نگاه كردن به زنى كه مى خواهد با او ازدواج كند به منظور آگاه شدن از حسن و عيب اين منظور حاصل نشود مى تواند چند بار در چند مجلس نگاه كند؟

    جواب: آرى جايز است.

    سؤال 185. در سؤالات بالا و مسأله 2091 رساله حضرتعالى آمده است كه: «نگاه كردن مرد به زنى كه مى خواهد با او ازدواج كند، به منظور آگاه شدن از حُسن و عيب او جايز است». آيا براى زن نيز جايز است كه به همين منظور به بدن مردى كه به خواستگارى او آمده نگاه كند؟ محدوده اين نگاه و شرايط آن چيست؟

    جواب: آرى براى زن هم جايز است، و محدوده آن قسمت هايى از بدن است كه مشاهده آن در انتخاب همسر تأثير دارد. و اين امور بايد در مواردى باشد كه بطور جدّى تصميم بر ازدواج در فرض پسنديدن وجود دارد.

    سؤال 186. نگاه كردن به دخترى كه قصد ازدواج با او را دارد و براى آگاهى بيشتر بايد به اندام و صورت او نگاه كند و نيز حرف زدن با او چطور است؟

    جواب: به مقدار لازم براى شناخت او مانعى ندارد.

    سؤال 187. شخصى در جستجوى ازدواج موقّت است و مى داند كه در فلان مكان با عدّه اى از زنانى كه براى اين امر آماده اند رو به رو مى شود، آيا مى تواند به آن مكان رفته و به آنها نگاه كند و يكى از آنها را انتخاب كند؟

    جواب: در صورتى كه به قصد ازدواج باشد مانعى ندارد.

    سؤال 188. امام خمينى(قدس سره) فرموده اند: «كسى كه مى خواهد با زن يا دخترى ازدواج كند جايز است به صورت و مو و دست و مواضع زينت او نگاه كند» منظور از مواضع زينت چيست؟

    جواب: به سر و صورت و گردن و مقدارى از دست و بازو و مقدارى از پاها مى توان نگاه كرد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6. ديگر مسائل ازدواج   ...

    سؤال 178. با توجّه به اين كه در حال حاضر تعداد دختران و زنان آماده ازدواج به مراتب بيشتر از پسران و مردان آماده ازدواج است و عدم توجّه به اين مسأله اساسى مشكلات عديده اخلاقى در جامعه اسلامى ايجاد مى نمايد، آيا مردانى كه شرايط لازم ازدواج مجدّد را دارند، اين ازدواج بر آنها واجب مى شود؟

    جواب: ارقامى كه ذكر كرديد چندان مطابق واقع نيست و ازدواج مجدّد بر افرادى كه گفتيد واجب نمى باشد و اگر شرايط ازدواج براى افراد مجرّد آسان بشود ظاهراً مشكل حل مى شود.

    سؤال 179. اگر زانى و زانيه با يكديگر ازدواج كنند فساد كمترى در محلّ آنها به وجود مى آيد و اصلاح مى شوند در اين صورت آيا مى توان آن دو را مجبور به ازدواج كرد؟

    جواب: كسى را نمى توان مجبور به ازدواج كرد ولى توصيه و ارشاد آنها بلامانع است، همچنين در مواردى كه قاضى مى تواند عفو كند و از اجراى حدّ صرفِ نظر كند حق دارد عفو كردن را مشروط به ازدواج آنها نمايد.

    سؤال 180. بين دو طايفه، در محلّى درگيرى واقع شده و چشم پسر بچه اى نابينا مى شود، به عنوان وجه المصالحه دختر ده ساله اى را با اجازه وليش براى برادر بچه 8 ساله اى كه چشمش از بين رفته عقد مى كنند. خود دختر ادّعا مى كند من راضى نبوده و نيستم. در قانون سنّ پسر و دخترى كه بتوانند مستقلاً در كارهاى خود مداخله كنند 18 سال است و كمتر از 18 سال بايد به دادگاه مراجعه و دادگاه به پزشك متخصص ارجاع مى دهد كه بالغ و رشيده باشند، چنانچه پزشك متخصص قانونى بر بلوغ و رشد گواهى كند، دادگاه قبل از سن 18 سالگى حكم رشد صادر مى كند. در اين مورد چنين اقدامى نشده ليكن در سن 18 سالگى صورت جلسه اى بين زوجين به اين كيفيت كه تا پايان تحصيلات متوسطه زوجين به تحصيل خود ادامه دهند، تنظيم شده است. در مورد همين صورت جلسه نيز دختر ادعا مى كند پدر و مادرم تهديدم كردند من امضا كردم.

    اين ازدواج در بعضى از روستاها مرسوم بوده و هست. در ضمن در مسأله 4 تحريرالوسيله در فصل اولياى عقد آمده است كه «يشترط فى… صحه تزويج الاب و الجد و نفوذه عدم المفسده» و در آخر مسأله ذكر شده «بل الاحوط مراعات المصلحة» آيا اين عدم مفسده و رعايت مصلحت مربوط به دختر مى باشد يا به پدر و فاميل دختر؟ آيا چنين عملى صحيح است؟

    جواب: رعايت مصلحت و مفسده مربوط به دختر است يعنى مصالح دختر بايد در نظر گرفته شود و ارتباطى به پدر و مادر ندارد و ملاحظات فاميلى و جبران خسارت ها، نمى تواند مجوز باشد كه صغير مال المصالحه شود و امّا در مورد كبير شرعى واضح است كه بدون رضاى او عقد صحيح نيست.

    سؤال 181. اگر مردى به هيچ وجه قادر به ازدواج نباشد يعنى هميشه در امور زندگيش با شكست مواجه بوده و حتّى قادر به سبك ترين نوع ازدواج هم نيست و ازدواج نكردن هم موجب اختلالاتى در بدنش مى شود، آيا مى تواند به وسيله خوردن دارو و يا عمل جراحى، مردى خود را از بين ببرد؟

    جواب: جايز نيست و بايد صبر كند تا خداوند فرجى براى او فراهم سازد.

    سؤال 182. استمنا كردن براى شخص جوانى كه 25 سال سن دارد و نمى تواند ازدواج كند، چه حكمى دارد؟

    جواب: حرام است; بايد به فكر راه هاى مشروع باشد و چنانچه از عوامل تحريك نظير فيلم ها و كتاب ها و نشريات فاسد و مجالس آلوده، دوستان ناباب و حتّى مناظر تحريك كننده اجتناب كرده و اوقات فراغت را با مطالعه و كار و مانند آن پر كنيد و بر خداوند توكل نماييد و هر روز مقدارى ورزش كنيد، ان شاءالله بر هواى نفس و وسوسه هاى شيطان غالب مى شويد. ما هم براى موفقيت شما دعا مى كنيم.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5. ازدواج دوقلوهاى به هم چسبيده   ...

    سؤال 176. ازدواج دو قلوهاى به هم چسبيده چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه بتوانند ترك ازدواج و عمل به احتياط كنند و به عسر و حرج شديد گرفتار نشوند، احتياط آن است كه از ازدواج صرفِ نظر نمايند و اگر ناچار از ازدواجند، آن دو دختر مى توانند به نوبت به ازدواج مرد واحدى در آيند. به اين ترتيب كه يكى را به عقد خود در آورد و بعد از طلاق و گذشتن عدّه ديگرى را عقد كند (البتّه براى اين كه گرفتار مشكلات طلاق هاى متعدّد نشوند مى توانند از عقد موقّت استفاده كنند). در مورد دو پسر نيز احتياط آن است كه اگر ممكن است ازدواج نكنند و در صورت ضرورت انتخاب يك همسر در زمان واحد جايز نيست، ولى مى توانند به طريق بالا با يك زن ازدواج كنند و به هر حال با توجّه به اين كه وجود چنين افرادى بسيار كم است ذكر اين احكام شرعى نيز اگر عجيب به نظر برسد، جاى بحث و گفتگو نيست.

    سؤال 177. طبق جواب حضرتعالى، در خصوص ازدواج دو قلوهاى به هم چسبيده، مسأله سه صورت خواهد داشت، كه شما حكم دو صورت آن را ذكر فرموديد. به اين نحو كه دو قلوها يا هر دو پسر هستند، يا هر دو دختر، كه حكم اين دو صورت در جلد اوّل استفتائات جديد، پاسخ سؤال 874 ذكر گرديده است. حال اگر يكى از دو قلوها پسر و ديگرى دختر باشد، و نياز شديد به ازدواج داشته باشند، ازدواج آنها به چه شكل خواهد بود؟

    جواب: در صورتى كه ضرورتى نباشد بايد از ازدواج صرفِ نظر كنند، و اگر ضرورت قطعى و غير قابل اجتناب باشد، هر كدام مى توانند همسرى انتخاب كنند. ولى تا آن جا كه ممكن است بايد جهات مربوط به محرم و نامحرم را رعايت نمايند، و از آن جا كه اين گونه مسائل بسيار نادر است، طبعاً احكام آن هم عجيب به نظر مى رسد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. نذر ازدواج   ...

    سؤال 174. بعضى از دختران كه در سنّ بالا (30 تا 35 سال) هستند، خود را از نظر ازدواج در محدوديت هايى قرار مى دهند، مثلاً مى گويند: «فقط با سادات ازدواج مى كنيم». آيا اين كار در اين شرايط سنّى جايز است؟

    جواب: اين گونه محدوديت ها به مصلحت دختران نيست; حتّى اگر نذر كنند و آن نذر سبب مشكلاتى در زندگى آنها شود، آن نذر هم اعتبارى ندارد.

    سؤال 175. بعضى از مؤمنين نذر مى كنند كه دختران خود را فقط به سادات بدهند، بدين جهت گاه برخى از اين دختران تا سنّ سى سالگى، بلكه بالاتر، موفّق به ازدواج نمى شوند، آيا چنين نذرى ظلم به دختران و خلاف شرع محسوب نمى شود؟ آيا از نظر شرعى پدر و مادر حق دارند چنين محدوديتى براى دختر خود ايجاد كنند؟

    جواب: پدر و مادر حق ندارند درباره دختر يا پسر خود نذر كنند، يا محدوديتّى از اين نظر قائل شوند; حتّى اگر خود دختران هم نذر كنند و سبب بروز مشكلاتى شوند، نذرشان اعتبارى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. انتخاب همسر   ...

    سؤال 170. به نظر حضرتعالى در ازدواج دو جوان بهتر است چه چيزهايى معيار باشد؟

    جواب: بالاترين معيار ايمان و تقوا و اطاعت فرمان خدا و صفاتى است كه موجب محبّت و سازش با يكديگر است.

    سؤال 171. ازدواج مرد غير سيد با دختر سيده و بالعكس چه حكمى دارد؟ در صورتى كه اين كار باعث اختلافاتى شود وظيفه چيست؟

    جواب: مسلّماً از نظر شرع اسلامى اشكال ندارد ولى اگر در مناطقى بر اثر تعصّب يا ناآگاهى مردم منشأ اختلافاتى مى شود از آن پرهيز نماييد.

    سؤال 172. آيا ازدواج با بستگان نزديك مكروه است؟

    جواب: طبق روايتى كه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به اين مضمون رسيده است كه: «با نزديكان ازدواج نكنيد به علّت اين كه فرزند ضعيف و لاغر به دنيا مى آيد» ازدواج با نزديكان مكروه است.

    سؤال 173. آيا پسر مجبور است با دخترى كه مادرش پسنديده، امّا مورد پسند خود نيست، ازدواج كند؟

    جواب: پسر مجبور نيست با آن دختر ازدواج كند ولى در احترام مادر كوتاهى نكند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. سّن ازدواج   ...

    سؤال 167. آيا در شرع مقدّس اسلام تغيير سنّ شرعى و قانونى ازدواج دختران از 9 سال به 15 سال مجاز است؟

    جواب: سنّ نُه سالگى سنّ تكليف است، و الزاماً سنّ ازدواج نيست. توضيح اين كه: ازدواج در صورتى جايز است كه دختر رشد جسمانى كافى براى ازدواج داشته باشد، و در صورتى كه كارشناسان بطور خاص يا بطور عام تأييد كنند كه فلان دختر يا عموم دختران در محيط ما، در فلان سن، رشد جسمانى كافى براى ازدواج ندارند، ازدواج در چنان سنّى حرام است. به تعبير ديگر، بلوغ به حسب ادّله شرع، چهار مرحله دارد:

    الف) بلوغ به معناى سنّ تكليف و رعايت واجب و حرام و انجام نماز و مانند آن.

    ب) بلوغ به معناى آمادگى براى روزه، بطورى كه مايه ضرر و زيان و بيمارى پسران و دختران نشود.

    ج) بلوغ براى ازدواج، بطورى كه دختران از نظر جسمى آمادگى كافى داشته باشند، و خطر إفضاء و نقائص ديگرى در كار نباشد.

    د) بلوغ و رشد براى مسائل اقتصادى و مالى، بطورى كه در معاملات مغبون نشوند. از آنچه در بالا گفته شد، جواب سؤال روشن شد.

    سؤال 168. چهل وهفت سال سن دارم از نظر شرع اختلاف سن ازدواج چقدر بايد باشد؟

    جواب: اختلاف سن در ازدواج حدّ معينى ندارد ولى بهتر اين است كه فاصله زيادى نباشد تا پيوند آنها دوام بيشترى داشته باشد.

    سؤال 169. آيا دستورى در مورد تسريع در امر ازدواج داريم؟

    جواب: مستحبّ است در شوهر دادن دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده تعجيل كنند، همچنين در مورد زن دادن به پسرانى كه نياز به همسر دارند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش دوم: مقدّمات زندگى مشترك   ...

    1 ازدواج

    1. حكم ازدواج

    سؤال 164. آيا ازدواج واجب است؟

    جواب: ازدواج از مستحبّات مؤكد است; مگر در مواردى كه انسان بترسد كه اگر آن را ترك كند به گناه مى افتد، كه در اين صورت واجب مى شود.

    سؤال 165. در توضيح المسائل حضرت عالى آمده: «كسى كه به خاطر ازدواج نكردن به گناه مى افتد، واجب است ازدواج نمايد.» لطفاً بفرماييد:

    الف) آيا منظور از گناه فقط زناست، يا چشم چرانى، خود نمايى زن، عشوه و ناز زن براى مرد نامحرم، و مانند آن را نيز شامل مى شود؟

    جواب: شامل تمام اين گناهان مى شود.

    ب) منظور از عبارت «به خاطر ازدواج نكردن به گناه مى افتد» كدام يك از اين دو حالت زير است؟

    اوّل: اگر به خاطر ازدواج نكردن مرتكب گناه شد، بعد از آن ازدواج بر او واجب مى شود.

    دوم: وقتى به خاطر ازدواج نكردن ميل شديدى به گناه پيدا كرد، قبل از ارتكاب گناه ازدواج بر او واجب مى شود.

    جواب: منظور احتمال دوم است.

    ج) آيا حكم مذكور اعم از دائم و موقّت است، يا فقط منظور ازدواج دائم است؟

    جواب: فرق نمى كند.

    سؤال 166. همان گونه كه مى دانيد روز به روز فاصله بين بلوغ جنسى و سنّ ازدواج، رو به افزايش است و اكنون به حدود 12 الى 13 سال رسيده است (چه در مورد دختران و چه در مورد پسران); اين مسأله باعث شده كه روابط پنهانى و نامشروع دختران و پسران از اصلى ترين مشكلات جوانان به حساب آيد. در اين رابطه ها حرمت شرعى 100% است و گاهى آثار و تبعات اجتماعى و روانى نيز به دنبال دارد. حال سؤال اين است كه با توجّه به خوددارى جوانان از ازدواج (به دليل مشكلاتى مانند تحصيل، شغل و مسكن) و سود نبخشيدن تفريحاتى مانند ورزش، و غيره و همچنين نپذيرفتن رياضت و رهبانيت در طيّ اين دوران (و بلكه ناممكن بودن آن در بعضى اوقات) و از همه مهمتر روا نبودن سكوت در مقابل اين همه خلاف شرع و اثراتى كه از بُعد معنوى و عبودى بر روح و جان جوانان مى گذارد لطفاً بفرماييد: آيا دعوت عمومى دختران و پسرانى كه داراى روابط نامشروع هستند و به ادامه آن اصرار مىورزند، با حفظ همان ميزان رابطه، به ازدواج غير دائم، با اذن ولى يا بدون اذن وليّ، صحيح است؟ آيا اين عمل اخراج از حرام به حلال نيست، كه در برخى روايات ابواب متعه به آن اشاره شده است؟

    جواب: دعوت به سوى اين رابطه ظاهراً مشروع، مفاسد زيادى در بر دارد و تجربه نشان داده كه غريزه سركش جنسى هرگز آنها را در يك مرحله محدود نمى كند; بلكه غالباً به مراحل ديگر مى كشاند كه سبب مشكلات عظيم براى جامعه مى گردد. به علاوه چون اين گونه ارتباط ها مسئوليت و تقيد خاصّى همراه ندارد، در يك نفر محدود نمى شود و ممكن است يك فرد با چند نفر نيز رابطه برقرار كند كه مفاسد آن بر كسى مخفى نيست. بنابراين، از چنين روشى در شرايط فعلى جامعه ما بايد صرف نظر كرد و به طرق ديگر، از جمله تشويق به ازدواجهاى ساده، ازدواجهايى در حدّ عقد بدون عروسى و همچنين مبارزه با عوامل تحريك كننده اقدام شود، كه اگر اين عوامل كم شود مسأله بسيار محدودتر خواهد شد. تشويق به سرگرمى هاى سالم مانند ورزش و غير آن نيز سهمى در كنترل اين امر دارد، منتها بايد جوانان را تشويق كرد در ورزش از لباسهاى مناسب استفاده كنند، تا نتيجه معكوس ندهد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. اختلاط در بازيگرى   ...

    سؤال 161. آيا براى نمايش صحنه هاى تاريخى، اختلاط زن و مرد مسلمان كه در نقش كفّار بازى مى كنند و همراه با مكالمات مهيج شهوت و عاشقانه است، جايز است؟

    جواب: بازى كردن در نقش كفّار به منظور اهداف آموزنده مانعى ندارد; ولى مكالمات محرّك و شهوت انگيز جايز نيست.

    سؤال 162. هنر پيشگى دختران و زنان در فيلم هاى تلويزيونى و سينمايى در كنار مردان نامحرم و به عنوان همسر صورى آنان چه حكمى دارد؟ آيا در هنگام اجراى نقش، مجاز به خنده و گفتگوى صميمانه با يكديگر هستند؟

    جواب: صحبت هاى معمولى و ايفاء اين نقش ها، اگر مفسده خاصّى بر آن مترتّب نشود و حجاب اسلامى رعايت گردد، اشكالى ندارد.

    سؤال 163. فيلم هايى ساخته مى شود كه زن و مرد نامحرم در آن بازى مى كنند، و به مقتضاى نقش محوّله، با هم شوخى كرده، و به يكديگر نگاه هاى عاشقانه دارند. بازى كردن آنها در چنين فيلم هايى چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه آداب عفّت اسلامى را رعايت كنند مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. اختلاط در محيط كار   ...

    سؤال 159. آيا اشتغال زنان در اداراتى كه محلّ مراجعه مردان است جايز است؟

    جواب: با رعايت شؤون اسلامى اشكالى ندارد.

    سؤال 160. آيا شركت دختران و بانوان همراه با مردان و پسران در ارگان هاى انقلابى، مانند جهاد سازندگى، بنياد شهيد، سپاه پاسداران و مانند آن، و انجام امور محوّله و نشست با هم، كه ناچار از تماس و برخورد با هم مى باشند، مشروع است؟

    جواب: در صورتى كه جهات شرعى رعايت شود، و منشأ فسادى نگردد، جايز است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. اختلاط در محيط هاى آموزشى   ...

    سؤال 153. نظر حضر تعالى در مورد مدارس مختلط پسر و دختر، كه در برخى مناطق بخاطر كمبود محلّ درس ناچار از آن هستند، چيست؟

    جواب: در موارد ضرورت، با رعايت حجاب اسلامى و موازين شرعى مانعى ندارد; ولى كوشش براى جدا سازى اين مدارس بايد ادامه يابد.

    سؤال 154. خانمى مى خواهد به تحصيل خود ادامه دهد، تا در آينده شغل مناسب و مشروعى انتخاب كند، ولى ادامه تحصيل مستلزم اين است كه با نامحرمان روبه رو شود; مثل اين كه نزد نامحرم درس بخواند، يا با دانشجويان پسر در يك كلاس بنشيند، آيا ادامه تحصيل در چنين شرايطى جايز است؟

    جواب: هرگاه توأم با امر حرامى ـ مانندِ خلوت با اجنبيه يا مفاسد ديگر ـ نگردد، مانعى ندارد.

    سؤال 155. گاه دانشجوى پسرى در بين عدّه اى دانشجوى دختر، و يا بالعكس درس مى خواند، با توجّه با اين كه اگر با اين شرايط تحصيل را ادامه ندهد متضرّر مى شود، آيا درس خواندن در فرض مسأله جايز است؟

    جواب: اگر موجب كار حرامى نمى شود اشكالى ندارد; ولى سزاوار است مسؤولين كشورهاى اسلامى برنامه اى براى جدا ساختن مراكز تحصيلى پسران و دختران تنظيم كنند.

    سؤال 156. آيا خواهران دانشجو مى توانند در مورد امور كلاس، يا مسائل علمى در بين برادران دانشجو، كنفراس دهند؟

    جواب: هرگاه موازين شرعى در آن رعايت گردد، و مفسده خاصّى نداشته باشد مانعى ندارد.

    سؤال 157. خنده و شوخى استاد خانم در كلاس درس دانشجويان دختر و پسر به منظور رفع كسالت و خستگى و تجديد روحيه دانشجويان چه حكمى دارد؟

    جواب: رعايت آداب عفّت در كلاس درس واجب است.

    سؤال 158. تبعيّت از دستور استادى كه مقيد به فرايض شرعى نيست و با وجود دانشجويان دختر به دانشجويان پسر دستور معاينه زنان بيمار را مى دهد چه حكمى دارد؟ البتّه تمرّد از دستور استاد ممكن است در نمره قبولى يا رد او دخالت داشته باشد؟

    جواب: دراين مورد كه ضرورت نيست بايد به صورت معقولى تمرّد كند مگر اين كه معاينه زنان براى تكميل تحصيلات پزشكى لازم باشد (تحصيلاتى كه سبب نجات جان زنان مى شود) كه در اين صورت جايز است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      7 احكام اختلاط زن و مرد   ...

    1. اختلاط در مجالس خانوادگى

    سؤال 147. مقدار و نوع پوشش زن در ميهمانى هاى خانوادگى چه ميزان است؟

    جواب: زن بايد در مقابل نامحرم بدن خود را جز صورت و دست ها تا مچ بپوشاند; و تفاوتى ميان ميهمانى خانوادگى و غير آن نيست.

    سؤال 148. آيا عرف در نوع پوشش زنان در ميهمانى هاى خانوادگى مؤثر است؟

    جواب: اگر منظور اين است كه تمام بدن به غير از گردى صورت و دست ها تا مچ پوشيده باشد تفاوت عرفها تاثيرى ندارد، و در مقابل نامحرم در مجالس خانوادگى يا غير آن بايد پوشش اسلامى رعايت شود.

    سؤال 149. بوسيدن سر و دست زنان و مردان سالخورده فاميل كه نامحرم هستند به جهت احترام چه حكمى دارد؟

    جواب: اشكال دارد.

    سؤال 150. شوخى و صحبت با اقوام نامحرم در مجالس چه حكمى دارد؟

    جواب: صحبت هاى عادى مانعى ندارد ولى شوخى اشكال دارد.

    سؤال 151. در برخى مناطق اقوام نامحرم نزديك را جزء محارم مى دانند و حجاب را در مقابل آنها رعايت نكرده و گاه با آنها دست مى دهند و امثال آن، حكم اين امور چيست؟

    جواب: بايد تمام اين امور كه خلاف شرع است ترك شود و آنان را با زبان خوب امر به معروف و نهى از منكر نمود.

    سؤال 152. نشستن افراد نامحرم فاميل بر سر يك سفره چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه جهات شرعى را رعايت كنند مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. دوستى با نامحرم   ...

    سؤال 144. متأسّفانه روابط بين پسر و دختر در جامعه ما بسيار بد جا افتاده، و پدر و مادرها از آن به عنوان يك كار زشت ياد مى كنند. من به عنوان يك پسر جوان موارد زيادى از اين روابط را ديده ام. اگر پسر و دختر در روابط خود، حدود را رعايت كنند، و بدون اطّلاع پدر و مادرشان رابطه اى برقرار نمايند، و بين خود دوستى پايدارى را برنامه ريزى كرده باشند، كه به احتمال قريب به يقين به ازدواج آنها منتهى شود، آيا شرعاً مشكلى دارد؟

    جواب: تجربه هاى مكرّر در مكرّر نشان داده كه رابطه هاى دختران و پسران دام هاى شيطان است، و منجر به خلاف شرع مى شود. بنابراين تنها در صورتى كه قصد ازدواج داشته باشند، آن هم به مقدارى كه براى شناخت يكديگر لازم است، مى توانند تماس بگيرند.

    سؤال 145. لطفاً به سؤالات زير پاسخ فرماييد:

    الف) آيا ارتباط نوشتارى و نامه نگارى دختر و پسر بالغ نامحرم از طريق كامپيوتر و شبكه اينترنت جايز است؟

    ب) پس از آشنايى طرفين از طريق بالا، آيا ملاقات عمومى تعدادى دختر و پسر بالغ و نامحرم، در مكان عمومى جايز است؟

    ج) آيا مصاحبه و نگاه به چشم ها و صورت همديگر جايز است؟

    د) اگر موارد بالا جايز باشد، در چه مرحله اى اجازه پدر براى ادامه ارتباط دختر يا پسر بالغ و نامحرم، حضورى يا نوشتارى، واجب است؟

    جواب: با توجّه به اين كه اين گونه ارتباطها غالباً منشأ مفاسدى مى شود، جايز نيست.

    سؤال 146. مكالمه تلفنى پسر و دختر و مراوده طرفين جهت دوستى چه حكمى دارد؟

    جواب: جايز نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. گفتگو و مواجهه با نامحرم   ...

    سؤال 137. آيا بطور كلّى گفتگو با زن نامحرم جايز است؟

    جواب: در صورتى كه بطور عادى باشد مانعى ندارد.

    سؤال 138. گفتگو با مردان نامحرم با چه شرائطى جايز است؟

    جواب: در حدود سخنان عادى، مشروط به اين كه منشأ فسادى نباشد، جايز است.

    سؤال 139. آيا سلام كردن مرد بر زن نامحرم كراهت دارد؟

    جواب: كراهت ندارد ; ولى از بعضى از اخبار استفاده مى شود كه سلام كردن به زن جوان مكروه است.

    سؤال 140. گفتگو با همكاران نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه جهات شرعيه مراعات شود، و به جز آن دو نفر شخص ثالثى نيز وجود داشته باشد، يا امكان ورود ديگرى بدون اجازه آنها باشد، و سخنان عادى و معمولى باشد، اشكال ندارد.

    سؤال 141. چت كردن با نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: اين كار با جنس مخالف اشكال دارد، و غالباً پيامدهاى منفى به همراه دارد، مگر اين كه مقدّمه ازدواج باشد. كه در اين صورت به مقدارى كه جهت ازدواج لازم است، اشكالى ندارد.

    سؤال 142. دوختن لباس زنانه توسط خياط مرد، چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه مستلزم تماس بدنى و محرّمات ديگرى نشود اشكالى ندارد.

    سؤال 143. جوان مجرّدى در برخورد با نامحرم دچار مشكل است. اين برخوردها و نگاه هاى غير مستقيم و گاه مستقيم (كه بنا به ضرورت و از روى ناچارى انجام مى شود)، و حتّى در برخى موارد شنيدن صداى نامحرم و صداى پاى او، برايش نوعى لذّت به همراه دارد. لازم به ذكر است محدود كردن خود و خانه نشينى براى فرار از مشكل مطرح شده، تنها براى مدّتى او را از اين صحنه ها دور مى كند، امّا در برخوردهاى بعدى، كه به ناچار هر انسانى ناگزير از آن است، اوّلاً: اين حالت ها در او تشديد مى شود، به طورى كه گاه حتّى در برخورد با محارم نيز مشكل مطرح شده، بروز مى كند، ثانياً: در دراز مدّت به علّت قطع ارتباط با ديگران، و بيرون نرفتن از منزل، و حتّى ترك درس و تحصيل در دانشگاه، و چشم پوشيدن از تلويزيون و تصاوير و عكس ها، و در يك كلام به انزوا نشستن، باعث بروز ناراحتى هاى مختلف جسمى و روحى از جمله افسردگى و ناراحتى هاى عصبى او خواهد شد. وظيفه شرعى چنين شخصى چيست؟

    جواب: به هيچ وجه لازم نيست با مردم قطع رابطه كند، و خانه نشين شود. همين اندازه كه عمداً نگاه نكند مشكلى ندارد، حتّى اگر قهراً و بدون اختيار براى او لذّتى حاصل شود.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. مراجعه به پزشك نامحرم   ...

    سؤال 135. مراجعه زن به دكتر مرد اگر دكتر حاذق زن نباشد چه حكمى دارد؟

    جواب: در مورد ضرورت مانعى ندارد.

    سؤال 136. آيا مراجعه زن به پزشك مرد در صورتى كه بتواند پزشك زن در آن رشته بيابد جايز است؟

    جواب: در صورتى كه مستلزم نگاه به غير وجه و كفّين يا مستلزم لمس كردن باشد فقط در صورت ضرورت جايز است و با وجود پزشك زن جايز نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6 احكام مراوده و معاشرت با نامحرم   ...

    1. خلوت با نامحرم

    سؤال 132. خلوت با نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: احتياط واجب آن است كه مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتى كه كسى در آنجا نيست و ديگرى هم نمى تواند وارد شود، نمانند; حتّى اگر در آنجا نماز بخوانند نماز آنها اشكال دارد.

    سؤال 133. محدوده خلوت با اجنبيه چيست؟ اگر شخصى مطمئن باشد كه در خلوت با اجنبيه به گناه نمى افتد، باز هم اين كار اشكال دارد؟

    جواب: اگر در مكانى هستند كه معمولاً هيچ كس رفت و آمد نمى كند، خلوت با اجنبيه محسوب مى شود. و خلوت با اجنبيه، حتّى اگر فكر مى كنند به حرام نمى افتند، اشكال دارد.

    سؤال 134. آيا خلوت با زن نامحرم اگر چه مطمئن باشد مرتكب حرام نمى شود جايز است؟ محدوده خلوت اجنبيه چيست؟

    جواب: اگر در مكانى هستند كه معمولاً هيچ كس رفت و آمد نمى كند، خلوت با زن نامحرم محسوب مى شود و خلوت با اجنبيه اشكال دارد حتّى اگر فكر مى كنند به حرام نمى افتند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5 احكام صداى نامحرم   ...

    سؤال 126. شنيدن صداى زن نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: شنيدن صداى زن نامحرم در صورتى كه به قصد لذّت نباشد و سبب افتادن در گناه نشود اشكالى ندارد، ولى زن نبايد لحن صداى خود را طورى كند كه هوس انگيز باشد.

    سؤال 127. گوش دادن به آواز زن نامحرم براى مرد در صورتى كه اشعار مذهبى بخواند و موجب مفسده هم نباشد چه حكمى دارد؟

    جواب: اشكال دارد.

    سؤال 128. شغل بعضى از خانم ها ذكر توسّل به اهل بيت(عليهم السلام) در مجالس زنانه است، گاهى از اوقات هنگامى كه مشغول روضه خوانى هستند مرد و يا بچه هايى كه خوب و بد را مى فهمند وارد حياط آن خانه مى شوند و صداى اين خانم را مى شنوند، حكم اين قبيل روضه خوانى ها چيست؟

    جواب: در اين مورد كه نوشته ايد، صداى خود را آهسته تر كند و يا بدون تكيه به صوت بخواند.

    سؤال 129. اگر زن با صوت قرآن بخواند، آيا مرد مى تواند به آن گوش بدهد؟ آيا تفاوتى بين نوار و غير آن هست؟

    جواب: در صورتى كه زن به طور ساده قرآن بخواند مانعى ندارد، ولى اگر با آهنگ يا صداى زيبا بخواند گوش دادن مرد اجنبى جايز نيست و نوار و غير نوار فرقى نمى كند.

    سؤال 130. هنگامى كه در مراسم صبحگاهى مدرسه يكى از خواهران قرآن را با صوت تلاوت مى كند دبيران مرد صداى وى را مى شنوند، آيا به طور كلّى تلاوت قرآن در صورت شنيدن نامحرم توسط خواهران گناه است؟

    جواب: اگر با آهنگ باشد اشكال دارد و اگر به طور ساده باشد مانعى ندارد.

    سؤال 131. گوش دادن به خنده زن نامحرم اگر موجب مفسده نباشد چه حكمى دارد و در صورتى كه مفسده داشته باشد چه حكمى دارد؟

    جواب: در مواردى كه مفاسد خاصّى بر آن مترتب نشود مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6. دست دادن با نامحرم   ...

    سؤال 122. دست دادن زن با مرد نامحرم با دستكش چه حكمى دارد؟

    جواب: بهتر ترك اين كار است; مگر در موارد ضرورت.

    سؤال 123. آيا دست دادن با نامحرم از روى لباس اشكال دارد؟

    جواب: تماس از روى لباس بدون قصد تلذّذ و ريبه اشكالى ندارد.

    سؤال 124. در منطقه ما رسم بر اين است كه گاه زن عمو دست پسر برادر شوهر خود را مى گيرد و او را مى بوسد، يا زن برادر و خواهر زن نيز خود را با برادر شوهر و شوهر خواهر محرم حساب مى كنند، و يا دست دادن، خصوصاً بوسيدن سر و دست به هنگام بازگشت از سفر و ايام عيد شديداً رايج و مرسوم گرديده، و هر چه تذكر داده مى شود نمى پذيرند، بلكه گاه ناراحت مى شوند، تكليف ما چيست؟ اگر موجب قطع صله رحم شود چه حكمى دارد؟

    جواب: اين گونه كارها حرام و خلاف شرع است، و نتيجه ناآگاهى بعضى از مردم مى باشد. وظيفه شما آن است كه با زبان خوش امر به معروف و نهى از منكر كنيد، و اگر صله رحم بدون آن ميسّر نيست، صله رحم را ترك كنيد.

    سؤال 125. در محيطهاى دانشگاهى فرانسه، هنگام برخورد با اساتيد مرد، يا دانشجويان پسر، ناگزير به مصافحه هستيم، و گرنه حمل بر اسائه ادب دانشجويان مسلمان مى شود، در اين صورت مصافحه با مردان غير مسلمان چه صورت دارد؟

    جواب: وظيفه شرعى شما دست ندادن است، و بايد اين فرهنگ اسلامى را به آنها فهماند تا حمل بر اسائه ادب نشود.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5. لمس غير مسلمان   ...

    سؤال 120. آيا در حكم تماس بدن مرد و زن نامحرم، فرقى بين مسلمان و غير مسلمان مى باشد؟

    جواب: فرقى نيست، هر دو حرام است.

    سؤال 121. دست دادن با غير مسلمان چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه جنس مخالف نباشد اشكالى ندارد، و اگر رطوبت سرايت كننده اى در دست باشد، احتياطاً بعداً دست ها را بشويد; ولى با جنس مخالف جايز نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. لمس جهت آموزش   ...

    سؤال 118. لمس و تماس دست دانشجوى پسر با دست زن موقع گرفتن نبض و معاينه و معالجه در مقام آموزش علمى كه از نظر استاد الزامى است در صورت ضرورت و غير ضرورت چه حكمى دارد؟

    جواب: تنها در مورد ضرورت جايز است و اگر امكان داشته باشد كه از روى لباس بگيرد مقدّم است.

    سؤال 119. آيا معاينه و لمس افراد غير بيمار در مقام آموزش پزشكى جهت كنترل سلامتى واستخدام و سربازى و… درصورتى كه همجنس نباشند جايز است؟

    جواب: در امورى كه براى جامعه ضرورت دارد جايز است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. لمس بيمار توسط پزشك و پرستار   ...

    سؤال 114. افعال و مشاغلى براى زن و مرد هست كه مستلزم نظر و لمس بدن ديگرى است مثل دندان پزشكى، زايمان، جراحى و… در اين گونه موارد تكليف چيست؟ و آيا فرقى بين حال ضرورت و غير آن هست و ملاك ضرورت چيست؟

    جواب: اين گونه امور فقط در صورت ضرورت جايز است و معيار ضرورت تشخيص عرف عام و صالح است.

    سؤال 115. آمپول زدن زن توسط مرد نامحرم چگونه است؟

    جواب: در غير ضرورت جايز نيست.

    سؤال 116. آيا مى توان بيمارى كه امكان طهارت عورتين توسّط خودش وجود ندارد، را تطهير نمود؟

    جواب: چنانچه مستلزم نگاه و لمس نباشد، يا اين كه به وسيله همسر انجام شود، اشكالى ندارد; در غير اين صورت تنها در موارد ضرورت مى توان انجام داد.

    سؤال 117. لمس عورت و بدن بيمار توسط پرستار و طبيب چه حكمى دارد؟

    جواب: هرگاه پرستار يا طبيب ناچار باشد به عورت بيمار دست بزند بايد دستكش يا مانند آن در دست داشته باشد، همچنين اگر طبيب و پرستار مرد ناچار باشد دست به بدن زن بزند يا طبيب و پرستار زن دست به بدن مرد بزند، ولى در صورت ضرورت و ناچارى اشكالى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. لمس در اماكن عمومى   ...

    سؤال 113. تماس زن با مرد نامحرم در موقع پول دادن، يا مبادله شىء، و يا تماس بدنى در معابر، يا نشستن كنار مرد نامحرم در وسيله نقليه، چه حكمى دارد؟

    جواب: اگر دست ها در موقع پول دادن و مبادله اشياء، با هم تماس پيدا كند حرام است; ولى تماس بدنها از روى لباس در وسايل نقليه يا مكان هاى پر ازدحام اشكالى ندارد; مگر اين كه مفسده خاصّى بر آن مترتّب شود.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4 احكام لمس   ...

    1. لمس و بوسيدن همجنس

    سؤال 112. بوسيدن و لمس كردن همجنس (مثل اين كه زنى، زن ديگرى را ببوسد) اگر موجب لذّت شود، يا مصداق ريبه باشد، چه حكمى دارد؟

    جواب: جايز نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. جرّاحى زيبايى   ...

    سؤال 110. عمل هاى جراحى كه براى زيبايى است مانند عمل بينى چه حكمى دارد؟

    جواب: اشكالى ندارد، ولى بايد از طريق هم جنس بوده باشد مگر اين كه لمس صورت نگيرد.

    سؤال 111. نظر شما در مورد عمل جرّاحى زيبايى كه بعضى انجام مى دهند چيست؟ قابل توجّه اين كه اين عمليات گاه براى از بين بردن زشتى مادرزادى است و گاه براى از بين بردن زشتى غير مادرزادى است مثل زخم ها و جراحاتى كه بعداً عارض مى شود و گاه براى از بين بردن زشتى نيست، بلكه براى زيباتر شدن است؟

    جواب: در صورتى كه آميخته با حرام ديگرى نباشد در هيچ صورت اشكال ندارد; و در صورتى كه مستلزم حرامى باشد (مانند نظر و لمس نامحرم) تنها در صورت ضرورت، جايز است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. زينت و آرايش آقايان   ...

    سؤال 102. استفاده از عينكى كه دسته آن مخلوط به طلا، يا طلاى آن ظاهر است، براى مردان چه حكمى دارد؟

    جواب: اگر مخلوط به طلا باشد، اشكالى ندارد; امّا اگر قسمت طلا به صورت روكش باشد، جايز نيست.

    سؤال 103. آيا دندان پزشك مجاز به نصب دندان طلا براى مردان مى باشد؟

    جواب: جز در موارد ضرورت و يا در جايى از دهان كه در موقع سخن گفتن نمايان نمى شود مجاز نيست.

    سؤال 104. آيا بلند نگاه داشتن مو جزء سيره پيامبر يا امامان آمده است؟ من شنيده ام كه پيامبر زمانى كه در شعب ابوطالب بودند مويشان به شانه هاى مباركشان مى رسيد. آيا اين صحت دارد؟

    جواب: بلند بودن موى پيامبر يا ائمه هدى(عليهم السلام) بعيد نيست; زيرا در آن زمان معمول بوده است.

    سؤال 105. اخيراً در ميان برخى از جوانان مدل مو و لباسهايى (مانند رپ و غيره) رسم شده كه از كشورهاى اروپايى و بلاد بيگانه اخذ مى گردد نظر به اين كه پوشيدن اين لباسها و انجام اين گونه آرايش ها عرفاً از مصاديق تشبه به كفّار است چه حكمى دارد؟

    جواب: با توجّه به اين كه اين امور بخشى از فرهنگ منحطّ بيگانگان است، مسلمانان بايد از آن پرهيز كرده، و فرهنگ خود را زنده كنند.

    سؤال 106. تراشيدن ريش چه حكمى دارد؟

    جواب: احتياط در ترك آن است، ولى چنانچه قسمت چانه باقى بماند، كه گاه به آن ريش پروفسورى گفته مى شود، كافى است. و جوانانى كه محاسن آنها به صورت نامنظم روئيده مى توانند آن را بتراشند تا به صورت كامل درآيد.

    سؤال 107. عدّه اى از جوانان كه از نظر علمى نيز در حدّ بالايى هستند به طرز خاصّى لباس مى پوشند و بيش از اندازه محاسن مى گذارند، داشتن محاسن به حدّى كه مايه تمسخر شود، چه حكمى دارد؟

    جواب: از پوشيدن لباس، يا گذاردن محاسن بيش از اندازه كه موجب تمسخر و توهين به شخص باشد بايد اجتناب كرد و شخص مؤمن هميشه بايد عزّت خود را حفظ كند.

    سؤال 108. آرايش و اصلاح زنانه براى مردان چه حكمى دارد؟

    جواب: جايز نيست مردان خود را شبيه زنان كنند، ولى اصلاح جزيى و مرتّب كردن بعضى از قسمت ها كه منظره خوشايندى ندارد، اشكالى ندارد.

    سؤال 109. بسيارى از خانواده ها براساس يك سنّت غلط به داماد خود انگشترى يا ساعت يا گردنبند يا حلقه طلا هديه مى دهند و آنها نيز از آن استفاده مى كنند و در نتيجه زشتى اين كار از بين مى رود. نظر مبارك در مورد استفاده مردها از انگشتر و ديگر زيورآلات و همچنين هديه دادن آن به دامادها و جوانان و همچنين ساختن و خريد و فروش آن كه مقدّمه و زمينه ساز اين منكر است، چه مى باشد؟

    جواب: زينت طلا براى مردان مطلقاً حرام است و مسلمانان و پيروان مكتب اهل بيت(عليهم السلام) بايد به پيروى از دستورات آن بزرگواران از اين امر اجتناب ورزند و فرقى ميان هديه و غير هديه و داماد و غير داماد نيست. ساختن و خريد و فروش آنها نيز اگر استفاده اش مخصوص مردان باشد اشكال دارد و اگر زينت طلا به صورت صليب باشد پوشيدن و ساختن و خريد و فروش آن گناه مضاعف دارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 احكام زينت و آرايش   ...

    1. آرايش بانوان

    سؤال 93. آيا براى زن جايز است كه عطر بزند و از منزل بيرون رود؟

    جواب: در روايات متعدّدى(1) از اين معنا نهى شده و ظاهر بعضى از آنها حرمت است.

    سؤال 94. كوتاه كردن مو براى دختران چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه مثل پسران و مردان نباشد مانعى ندارد.

    سؤال 95. آيا زنان مى توانند موهاى سر خود را بتراشند يا كوتاه كنند؟

    جواب: اشكال دارد.

    سؤال 96. مى خواستم نظر حضرتعالى را در مورد كوتاه نمودن موهاى زائد بدن دختران قبل از ازدواج جويا شوم; زيرا مادرم مرا از اين كار منع مى كند، ولى دبيران دينى و قرآن در مدرسه همواره نسبت به كوتاه نمودن موهاى زائد سفارش مى كنند و مى گويند: «بلند بودن اين موها باعث باطل شدن غسل مى گردد» حال وظيفه من چيست؟

    جواب: كوتاه كردن موهاى زائد بدن نه تنها اشكالى ندارد، بلكه كار خوبى است; ولى بودن و نبودن آن ضررى براى غسل ندارد، امّا در مواردى كه متعارف است دوشيزه ها موهاى زائد را از بين نمى برند (مانند اصلاح ابرو و صورت) بهتر است مراعات عرف و عادت را بكنند.

    سؤال 97. حكم برداشتن ابرو در دختران از نظر شرعى و عرفى چه حكمى دارد؟

    جواب: شرعاً اشكالى ندارد، ولى اگر در عرف محل كار خلافى محسوب مى شود بهتر اجتناب از آن است.

    سؤال 98. آيا دخترى كه ازدواج نكرده و قصد دارد ازدواج كند مى تواند كمى آرايش داشته باشد و خود را آراسته كند؟

    جواب: آرايش براى اين گونه دختران سزاوار نيست.

    سؤال 99. آيا اصلاح كردن در ماه محرم و صفر براى خانم ها از نظر اسلام و فقه اشكال دارد؟

    جواب: اشكالى ندارد.

    سؤال 100. آيا بلند بودن ناخن براى خانم ها زينت است و اشكال دارد؟

    جواب: اشكالى ندارد، ولى بايد آن را براى وضو و غسل تميز نگه دارند.

    سؤال 101. حكم چيدن و برداشتن قسمتى از موهاى ابروى خانم ها و خالكوبى چيست؟

    جواب: اشكال ندارد.

    ________________________________________

    1 . وسائل الشيعة، ج 14، ابواب مقدمات النكاح، باب 80، ص 113 .

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      8. پوشش مردان   ...

    سؤال 88. پوشيدن لباس آستين كوتاه براى مردان چه حكمى دارد؟ اگر حرام است آيا علّت تحريم احتمال معاونت بر اثم است؟ در اين صورت، چگونه حكم قطعى مى آورد و دوم اين كه با توجّه به كيفيت لباس احرام كه به مراتب بازتر از پيراهن آستين كوتاه است و استفاده از آن هنگام طواف براى مردان كه دوش به دوش زنان طواف مى كنند الزامى است آيا احتمال معاونت براثم در آن جا بيشتر نيست؟

    جواب: استفاده از لباس آستين كوتاه براى مردان اشكالى ندارد مگر در مواردى كه بدانيم مفاسد خاصّى بر آن مترتّب مى شود.

    سؤال 89. حجاب مرد را در برخورد با زن نامحرم بيان فرماييد.

    جواب: نگاه كردن به بدن مرد نامحرم به آن مقدار كه معمولاً آن را نمى پوشانند مانند سر و صورت و گردن و مقدارى از پاها و دست ها اشكال ندارد.

    سؤال 90. حكم استفاده مرد از شال گردن ابريشم (يك طرف ابريشم، يك طرف پشم) چيست؟

    جواب: جايز نيست.

    سؤال 91. استفاده از كراوات چه حكمى دارد؟

    جواب: با توجّه به اين كه در حال حاضر و در كشور ما، اين امر به عنوان شعار بيگانگان و همبستگى با آنها محسوب مى شود، از آن اجتناب كنيد. ولى در كشورهايى كه جزيى از لباس مردم محسوب مى گردد، پوشيدن آن اشكالى ندارد.

    سؤال 92. در برخى از مراكز علمى مسائلى به وجود آمده كه سبب ايجاد ذهنيت ناخوشايند، و بدبينى به دين، و موجبات دورى جوانان از دين و مذهب را فراهم آورده است; مسائلى كه هيچ گونه ممانعتى براى انجام آن، نه از سوى دين و نه از سوى مراجع عاليقدر تقليد، ذكر نشده است. در دانشگاه «ع ك» پوشيدن لباسهاى آستين كوتاه براى مردان ممنوع است، و اين مسأله بحث و گفتگوهايى را در پى داشته است. از آن جا كه طرح تمام گفتگوهاى مطرح شده بين دانشجويان و مسئولين دانشگاه قدرى مشكل است، سعى كرده ايم خلاصه آن را در اين استفتا بگنجانيم:

    دانشگاه: پوشيدن لباسهاى آستين كوتاه ممنوع است.

    دانشجويان: در كجاى دين پوشيدن لباسهاى آستين كوتاه براى مردان حرام شمرده شده است؟

    دانشگاه: بعضى از مراجع تقليد حرام دانسته اند.

    دانشجويان: كدام مرجع تقليد حرام شمرده است؟ شايد ما مقلّد ايشان نباشيم.

    دانشگاه جوابى ندارد و فقط مى گويد: شما بايد مقلّد همان كسى باشيد كه ما هستيم.

    چندى بعد يكى از روحانيون سرشناس به دانشگاه ما تشريف آوردند، موضوع را با ايشان در ميان گذاشتيم، ايشان فرمودند: هيچ مرجع تقليدى آن را حرام نشمرده است. نظر حضرتعالى در اين مورد چيست؟

    جواب: پوشيدن لباسهاى آستين كوتاه براى مردان شرعاً حرام نيست; ولى مسئولين دانشگاه حق دارند مقرّراتى را طبق مصالحى كه در نظر دارند براى محدوده دانشگاه ها وضع كنند، مثلاً بگويند شرط ورود به دانشگاه استفاده از فلان نوع و رنگ لباس است. همان گونه كه در محيطهاى نظامى و انتظامى لباسهاى خاصّى را شرط مى كنند، بنابراين خوب است دانشجويان عزيز با مسئولين دانشگاه ها در اين گونه مسائل بطور منطقى و بدون جرّ و بحث كنار بيايند تا مشكل شرعى براى هيچ يك از دو طرف پيدا نشود.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      7. لباس زينتى و مبتذل   ...

    سؤال 85. منظور از لباس زينتى، كه پوشيدن آن اشكال دارد، چيست؟

    جواب: منظور لباسهايى است كه در عرف مردم آن را لباس زينت مى خوانند.

    سؤال 86. آيا لباس زينتى صرفاً شامل زيورآلات مى شود، يا آنچه عرفاً لباس محسوب مى شود نيز مى تواند مصداق آن باشد؟

    جواب: لباس زينتى چيزى است كه زن ها براى زيبايى آن را مى پوشند، و شبيه آرايشى است كه در صورت خود انجام مى دهند.

    سؤال 87. پوشيدن لباسهاى مبتذل، يا لباسهاى تنگ و مهيج، يا مدل هايى كه موجب ترويج فرهنگ غرب است، بويژه براى زنان، چه حكمى دارد؟

    جواب: اين گونه لباسها اشكال دارد، و بر پسران و دختران و مردان و زنان مسلمان لازم است رعايت موازين عفّت اسلامى را، كه مايه سعادت دنيا و آخرت آنهاست، بنمايند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6. پوشاندن زينت و آرايش   ...

    سؤال 80. لطفاً در مورد تزيين زنان به انگشتر و حلقه نامزدى به سؤالات زير پاسخ دهيد:

    الف) در دست كردن حلقه نامزدى طلا در جلوى مرد نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: اشكال ندارد.

    ب) اگر در مورد سؤال استعمال آن بى اشكال باشد، ولى همين عمل از نظر مرجع تقليد بنده (شوهر) جايز نباشد، آيا استفاده از آن براى همسرم منعى دارد؟

    آيا لازم است از او بخواهم كه استفاده نكند؟

    جواب: هركس بايد به فتواى مرجع تقليد خود عمل كند، و شما نمى توانيد او را از اين كار نهى كنيد.

    ج) زن از چه انگشترى مى تواند در جلوى نامحرم استفاده كند؟

    جواب: هر نوع انگشترى كه منشأ مفسده خاصّى نگردد اشكالى ندارد.

    سؤال 81. چنانچه زن با خود زينت داشته باشد (مانند حلقه ازدواج، يا انگشتر، يا آراستن چهره) آيا واجب است صورت و دست ها را هم بپوشاند؟

    جواب: در مورد حلقه و انگشتر مانعى ندارد; ولى در مورد آرايش هاى تند اشكال دارد.

    سؤال 82. در عرف مرسوم است كه بانوان بعد از ازدواج، خود را به امورى از قبيل برداشتن زير ابرو و زائل كردن موهاى صورت و مانند آن زينت مى كنند، آيا پوشيدن صورت در اين حالت لازم است؟

    جواب: اگر تنها كم كردن موهاى صورت و ابرو و مانند آن باشد اشكالى ندارد.

    سؤال 83. آيا سرمه كشيدن، ابرو چيدن، استفاده از انگشتر عقيق، ساعت، عينك طبّى زيبا، براى زنان زينت به حساب مى آيد، كه پوشش آن لازم باشد؟

    جواب: ظاهراً جزء زينت ممنوع نيست.

    سؤال 84. آيا براى زن جايز است كه با آرايش و زينتى كه جلب نظر مى كند بدون نيت سوء از منزل خارج شود؟

    جواب: جايز نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5. نوع پوشش   ...

    سؤال 75. در مورد پوشش لباس خاصى شرط است ؟

    جواب: لباس خاصّى شرط نيست ولى پوشيدن لباسهاى تنگ و چسبان و همچنين لباسهاى زينتى اشكال دارد.

    سؤال 76. گفته مى شود كه «استفاده از چادر مشكى مناسب نيست، بلكه كراهت دارد. و خانم ها بايد از پوشاك روشن و رنگ هاى متنوّع استفاده نمايند. و دليلى ندارد كه توصيه شود خانم ها كفش و مانتوى تيره بپوشند». نظر شما در اين مورد چيست؟

    جواب: انتخاب چادر مشكى براى زنان مكروه نيست. و استفاده از رنگ هاى ساده ديگر، مادام كه منشأ مفاسدى نشود، جايز است; البتّه رنگ هاى سنگين بهتر است.

    سؤال 77. آيا پوشيدن مانتو براى زنان، در صورتى كه حجاب اسلامى حفظ نشود و برجستگى هاى اندام مشخّص باشد، اشكال دارد؟

    جواب: در صورتى كه لباس چسبان باشد حرام است; ولى اگر گشاد باشد اشكال ندارد.

    سؤال 78. پوشيدن لباسهايى كه فقط تنه را مى پوشاند براى بانوان در مقابل بانوان ديگر در مكان هاى ورزشى مخصوص بانوان كه هيچ مردى حضور ندارد چه حكمى دارد؟

    جواب: در فرض مسأله مانعى نيست، مگر در موارى كه مفاسد خاصّى ظاهر گردد.

    سؤال 79. اگر مدرسه اى ابلاغ كند كه دختران به هنگام ورزش بايد لباس مخصوص ورزش بپوشند، چه حكمى دارد؟

    جواب: پوشيدن لباس ورزشى براى دختران، در صورتى كه در محيط مخصوص خودشان باشند، مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. حجاب زن غير مسلمان   ...

    سؤال 74. همانطور كه مى دانيم خداوند متعال در سوره نور، حجاب را مختصّ مؤمنان، زنان پيامبر(صلى الله عليه وآله) و زنان مؤمن دانسته است. حال سؤال اين است كه:

    الف) آيا حجاب براى غير مسلمانان در كشورهاى اسلامى واجب است؟

    ب) اگر واجب است، همانطور كه در فرانسه و تركيه بر اعتقادات اسلامى ما مى تازند، و ما آنها را ظالم و ضدّ اسلام مى دانيم، آيا ما هم با پوشاندن زنان خارجى كه به ايران مى آيند، يا پيروان ساير مذاهب داخل كشور، به آنها اجحاف ننموده ايم؟

    ج) اگر حجاب اختيارى بود بهتر نبود، و معضلات اجتماعى حلّ نمى شود؟

    جواب: يك اصل مسلّم در اسلام داريم كه هر حكمى براى مؤمنين و مسلمانان ثابت است، ديگران نيز مكلّف به آن هستند (الكفار مكلّفون بالفروع كما انّهم مكلّفون بالاصول)، بنابراين آنها هم موظّف به حكم حجاب و ترك شرابخوارى (حدّاقلّ آشكارا) و گناهان ديگر هستند، و نسبت به حجاب كه ما مى توانيم اعمال كنيم كار صحيح و عادلانه اى است، و ما دوران قبل از انقلاب را فراموش نكرده ايم كه وقتى اختيار و آزادى داده شد چه زنانى با چه وضعى بيرون آمدند، و اكثر جوانان را به فساد كشيدند; و نوشته ايد كه اگر ما به كشورهاى آنها برويم و ما را اجبار به بى حجابى كنند، چه مى شود؟ فراموش نكنيد كه آنها بى حجابى را واجب نمى داننددرحالى كه ما حجاب را واجب مى دانيم.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. استثنائات حجاب   ...

    سؤال 73. شنيده شده كه حجاب بر زنان بزرگسال، كه اميد ازدواج آنها نمى رود، لازم نيست، لطفاً در اين مورد به سؤالات زير پاسخ دهيد:

    الف) چنين زنانى چه مقدار از بدنشان را مى توانند در مقابل نامحرم نپوشانند؟

    جواب: مى توانند سر و گردن و مقدارى از دست ها را نپوشانند; ولى پوشانيدن براى آنها نيز بهتر است.

    ب) آيا اين حكم اختصاص به زنان بيوه دارد، يا شامل زنان شوهردار، كه در اين سنّ و سال هستند، نيز مى شود؟

    جواب: اين حكم شامل همه زنان در اين سنّ و سال مى شود.

    ج) حكم مذكور مختصّ پوشش و نظر است، يا شامل لمس هم مى شود؟

    جواب: اين حكم شامل لمس نمى شود.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. محدوده پوشش   ...

    سؤال 57. محدوده اى كه بر زنان واجب است بپوشانند چه مقدار است و آيا لباس خاصى شرط است؟

    جواب: كافى است كه زن بدن خود را جز صورت و دست ها تا مچ به هر وسيله اى كه مى تواند بپوشاند و لباس خاصّى شرط نيست ولى پوشيدن لباسهاى تنگ و چسبان و همچنين لباسهاى زينتى اشكال دارد.

    سؤال 58. حدود حجاب اسلامى براى بانوان چيست؟ براى اين منظور، آيا پوشيدن لباس بلند و آزاد و شلوار و روسرى كفايت مى كند؟ اصولاً چه كيفيتى در لباس و پوشش زن در برابر افراد نامحرم بايد رعايت شود؟

    جواب: براى حجاب اسلامى كافى است تمام بدن را با لباس مناسب (به جز گردى صورت و دست ها تا مچ) بپوشانند; ولى بى شك پوشيدن چادر به عنوان حجاب برتر خصوصاً در اماكن مذهبى مطلوبتر است.

    سؤال 59. آيا بر زنان و دختران لازم است پاهايشان تا مچ را نيز بپوشانند؟ يا آنچه اكنون در جامعه رواج پيدا كرده، كه با پاى بدون پوشش ظاهر مى شوند، اشكالى ندارد؟

    جواب: پوشيدن روى پا و كف پا بهتر است.

    سؤال 60. آيا پوشيدن جوراب هاى نازك، در صورتى كه پا در آن پيدا باشد، براى زنان جايز است؟

    جواب: اگر پا در آن پيدا باشد جايز نيست; ولى معلوم بودن حجم پاها ضررى ندارد.

    سؤال 61. آيا پوشيدن جوراب ضخيم بدون شلوار، با اين كه حجم بدن مشخّص و در بعضى موارد مهيج است، يا پوشيدن كفش هايى كه در هنگام راه رفتن صداى مهيج دارد، جايز است؟

    جواب: در صورتى كه منشأ مفسده اى باشد، اشكال دارد.

    سؤال 62. چنانچه نپوشاندن صورت و دست ها تا مچ، براى برخى از زنان در جامعه فسادى را به دنبال داشته باشد، آيا پوشاندن آن واجب است؟

    جواب: در اين صورت واجب مى شود; ولى تا يقين به چنين چيزى نداشته باشد پوشانيدن وجه و كفّين لازم نيست.

    سؤال 63. آيا شوهر، يا پدر و مادر، مى توانند همسر و يا دختران خود را مجبور كنند تا دست ها و صورتشان را نيز به هنگام خروج از منزل بپوشانند؟

    جواب: اجبار در اين امر جايز نيست; ولى هر گاه پدر و مادر يا شوهر حسّاسيت خاصّى داشته باشند رعايت آن خوب است.

    سؤال 64. پوشانيدن چهره براى زنان خوش سيما، كه مى دانند در صورتى كه صورتشان پوشيده نباشد باعث گناه و انحراف جوانان مى شوند، چه حكمى دارد؟

    جواب: پوشانيدن صورت بر آنان واجب نيست; جوانان وظيفه دارند نگاه نكنند.

    سؤال 65. اگر خانمى به خاطر اين كه مبادا نپوشانيدن وجه و كفّين موجب فسادى شود آن را بپوشاند، آيا كار مستحبّى را انجام داده است؟

    جواب: عمل به احتياط كرده است.

    سؤال 66. آيا پوشاندن صورت واجب است با توجّه به اين كه در محيط درسى كار مشكلى است؟

    جواب: وجه و كفّين از حجاب مستثنا هستند و پوشاندن آنها واجب نيست.

    سؤال 67. آيا حكومت مى تواند، يا بر او لازم است، از بدحجابى يا بى حجابى بعضى از خانم هايى كه در اين امر مهم كوتاهى مى كنند، جلوگيرى نمايد؟ توضيح اين كه: بنده دانشجو هستم. چندى قبل استاد در كلاس اين شُبهه را مطرح كرد، و مدّعى شد كه هيچ دليل فقهى وجود ندارد كه حكومت را ملزم كند تا مواظب حجاب خانم ها باشد، همان طور كه وظيفه ندارد مواظب نماز صبح افراد باشد. علاوه بر اين گفتند: حضرت امير (عليه السلام) دستور داد حجاب را از سر كنيزانى كه خود را شبيه زنان آزاد كرده بودند، بردارند. نظر شما چيست؟

    جواب: حكومت اسلامى و مسلمانان نسبت به گناهان پنهانى افراد وظيفه اى ندارند، ولى بدون شك نسبت به گناهانى كه به طور علنى و آشكار، در سطح جامعه انجام مى شود وظيفه نهى از منكر دارند، و الاّ جايى براى انجام اين وظيفه مهم باقى نمى ماند. البتّه با اين تفاوت كه مردم بايد به نهى از منكر زبانى اكتفا كنند. و ازهرگونه برخورد فيزيكى اجتناب ورزند، ولى حكومت مى تواند وارد اين مرحله نيز شود; و در مورد كنيزها اساساً ميزان پوشش آنها نسبت به زنان آزاد از نظر اسلام متفاوت بوده است.

    سؤال 68. برخى از مادران، دختران نابالغ خود را، با سر و پاى برهنه در خيابان ها و مجالس در حضور نامحرمان ظاهر مى كنند، وظيفه چنين مادرانى چيست؟

    جواب: بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را از زمان طفوليت به مسائل اسلامى آشنا كنند.

    سؤال 69. محدوده پوشش در مقابل پسر نا بالغ چه ميزان است؟

    جواب: واجب است زن بدن و موى خود را از نامحرم بپوشاند و احتياط مستحب آن است كه از پسر نابالغ كه خوب و بد را مى فهمد و به حدّى رسيده كه مورد نظر شهوانى است مستور دارد، ولى پوشانيدن صورت و دست ها تا مچ واجب نيست.

    سؤال 70. گفته مى شود كه زن بايد خود را از پسر بچّه مميز بپوشاند، بفرماييد مميز بودن پسر بچّه از چه راهى شناخته مى شود؟

    جواب: مستحبّ است خود را از چنين پسرى بپوشاند، و منظور از مميز اين است كه از مسائل جنسى آگاه باشد.

    سؤال 71. مقدار پوشش زنان مسلمان، در برابر زنان غير مسلمان چيست؟

    جواب: بهتر آن است كه بدن خود را در برابر زنان غير مسلمان برهنه نكنند; هر چند با پوشاندن عورت، ظاهر كردن بقيه حرام نيست.

    سؤال 72. وظيفه خواهران مسلمان دانشجوى تركيه را نسبت به «رعايت حجاب» در فرض هاى ذيل بيان فرماييد:

    الف) شرط طىّ كردن تمام ترم هاى دانشجويى در دانشگاه هاى تحت مديريت لاييك ها، رعايت نكردن حجاب شرعى است.

    ب) شرط اتمام چند ترم باقى مانده از رشته خاصّى در دانشگاه، رعايت نكردن حجاب است.

    جواب: با توجّه به اين كه اگر دختران مسلمان و متدين دروس عالى را نخوانند تنها افراد بى بند و بار و لامذهب پست هاى مهم را اشغال مى كنند، به افراد متدين اجازه داده مى شود كه مسأله حجاب را در خصوص مواردى كه ضرورت دارد رعايت نكنند، ولى در غير آن موارد حتماً رعايت نمايند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 احكام پوشش   ...

    1. تعريف، جايگاه و فلسفه حجاب

    سؤال 53. فلسفه حجاب بانوان چيست؟ آيا حجاب با آزادى زنان در جامعه منافات ندارد؟

    جواب: حجاب براى حفظ شخصيت زن، و جلوگيرى از انحراف جوانان، و (ممانعت از) گسترش فساد در جامعه اسلامى است. و همان گونه كه اصل پوشيدن لباس براى زنان و مردان منافات با آزادى آنها ندارد، حجاب نيز چنين است.

    سؤال 54. آيا حجاب از ضروريات دين است؟ منكر حجاب چه حكمى دارد؟ لطفاً توضيح دهيد كه منظور از «ضرورى دين» چيست؟

    جواب: آرى حجاب از ضروريات دين و برگرفته از قرآن مجيد است، و همه مذاهب اسلامى آن را قبول دارند. و منظور از ضرورى دين چيزى است كه هر كس با مسلمين مقدارى معاشرت داشته باشد، مى فهمد مسلمانان به آن پايبند هستند.

    سؤال 55. حجاب از نظر اسلام چيست؟ و چه نوع پوششى براى زن حجاب است؟ آيا موهاى مصنوعى، كه بعضى از زن ها بر سر مى گذارند، حجاب موهاى طبيعى محسوب مى شود؟

    جواب: حجاب شرعى در مورد زنان پوشيدن تمام بدن به جز صورت و دست ها تا مچ مى باشد، امّا بعضى از انواع پوشش كه زينت ظاهرى محسوب مى شود، مثل موهاى مصنوعى كافى نيست. و همچنين لباسهايى كه لباس زينت محسوب مى شود، كافى نيست.

    سؤال 56. نظر حضرتعالى در مورد اصل مسأله حجاب چيست؟ رعايت آن، مخصوصاً در شهرهاى مذهبى، و بالاخص در اماكن مقدّسه دينى، چه حكمى دارد؟

    جواب: بدون شك حجاب از مسلّمات اسلام است، و تمام فقهاى اسلام در آن اتّفاق نظر دارند، و هرگونه بد حجابى و بى حجابى بر خلاف شريعت مقدّسه است. خصوصاً در شهرهاى مذهبى، و از آن بالاتر در أماكن مقدّسه دينى، بايد بيشتر مراعات شود، و گناه بد حجابى و بى حجابى در اين اماكن بيشتر است. و بدون شك پوشيدن چادر همه جا، مخصوصاً در اين أماكن، اولى است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      11. نگاه به جسد ميت   ...

    سؤال 52. نگاه به جسد همجنس و غير همجنس، مسلمان و غير مسلمان در مقام آموزش پزشكى براى معاينه و كالبد شكافى و تشريح يا پيوند زدن و قطع اعضا چه حكمى دارد؟

    جواب: تنها در صورت ضرورت چنين آموزشى، جايز است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      10. نگاه به زنان غير مسلمان   ...

    سؤال 48. ديدن عكس زنان بدون حجاب غيرمسلمان، بدون قصد لذّت چه حكمى دارد؟

    جواب: چنانچه بدون قصد لذّت باشد و منشأ مفاسدى نگردد، اشكال ندارد.

    سؤال 49. نگاه كردن به موى سر زنان اهل كتاب بدون قصد لذّت چه حكمى دارد؟

    جواب: اگربه قصد لذّت نباشد اشكال ندارد.

    سؤال 50. نگاه كردن به عكس برهنه زنان اهل كتاب و مشركين، بدون لذّت و شهوت و بدون آن كه مقدّمه گناه شود، چه حكمى دارد؟

    جواب: اگر منظور از برهنه اين است كه موهاى سر خود را نپوشانده باشند در فرض مسأله بالا كه فسادى بر آن مترتّب نمى شود، اشكالى ندارد; امّا اگر منظور، برهنه مادرزاد و يا نيمه عريان است، جايز نيست.

    سؤال 51. نگاه كردن به اعضاى بدن زن كافر غير ذمّى چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه كردن به اعضايى كه معمولاً در عرف آنها مكشوف است، بدون قصد لذّت اشكالى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      9. نگاه به برنامه هاى ماهواره   ...

    سؤال 46. استفاده افراد از برنامه هاى ماهواره اى چگونه است، با اين كه بعضى برنامه هاى خوب نيز دارد؟

    جواب: استفاده از اين برنامه ها جايز نيست و برنامه هاى ظاهراً خوب يا بى ضرر آن وسيله اى است براى سوق دادن به برنامه هاى فاسد، بنابراين نبايد مسلمانان از حيله هاى دشمنان اسلام براى نشر فساد در ميان مسلمين غافل باشند.

    سؤال 47. آيا استفاده كودكان از برنامه هاى ماهواره اى مجوّز تهيه و نصب آنتن و استفاده از آن مى باشد؟

    جواب: فرقى در ميان كودكان و بزرگسالان نيست و خطر آن براى هر دو مسلّم است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      8. نگاه به برنامه هاى تلويزيون   ...

    سؤال 38. آيا تصوير تلويزيون در حكم عكس متحرّك است؟

    جواب: آرى مناظرى كه در تلويزيون ديده مى شود حكم عكس متحرّك را دارد.

    سؤال 39. آيا ديدن سريال ها و فيلم هاى خارجى كه بعضاً بطور نامناسبى از سيماى جمهورى اسلامى ايران پخش مى شود، و خانم هاى بى حجاب در آن بازى مى كنند، جايز است؟

    جواب: نگاه كردن به فيلم هاى مبتذل، كه موجب فساد خود انسان يا خانواده اش مى شود، جايز نيست، و بايد از نگاه كردن به آن خوددارى كرد; ولى برنامه هايى كه موجب فساد نمى باشد، جايز است.

    سؤال 40. آيا ديدن فيلم هاى ايرانى كه خانم هاى ايرانى با روسرى در آن بازى مى كنند جايز است؟

    جواب: هرگاه موجب مفاسد خاصّ و انحرافات اخلاقى نشود اشكال ندارد.

    سؤال 41. نگاه كردن به فيلم هايى كه زن هاى بى حجاب و آرايش كرده در آن بازى مى كنند و بعضاً از تلويزيون پخش مى شود چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه منشأ مفاسد خاصى بشود حرام است.

    سؤال 42. مشاهده فيلم هاى ايرانى در خارج و خارجى از سيماى جمهورى اسلامى ايران چه حكمى دارد؟

    جواب: مشاهده فيلم هاى ايرانى در صورتى كه صحنه و آهنگ هاى نامشروعى در آن نباشد جايز است چه براى كسانى كه در داخل هستند يا در خارج و در غير اين صورت جايز نيست و در مورد فيلم هاى خارجى چنانچه صحنه هاى نامشروع سانسور مى شود مانعى ندارد.

    سؤال 43. آيا نشان دادن زنان بدحجاب يا بى حجاب، به عنوان مظهر فساد رژيم سابق، حتّى با استفاده از موى مصنوعى و كلاه گيس و استفاده از چهره پرداز زن، در فيلم هاى سينمايى تلويزيون و نمايش هاى روى صحنه مجاز است؟

    جواب: براى نشان دادن مفاسد بدحجابى و بى حجابى راه هاى بى اشكال تر پيدا مى شود.

    سؤال 44. ديده مى شود كه گاهى تلويزيون شناگران را با بدن هاى عريان و يا فيلم هاى خارجى، زنان را نيمه عريان نشان مى دهد، ديدن اين مناظر چه حكمى دارد؟

    جواب: چنانچه ديدن آنها منشأ فساد گردد جايز نيست.

    سؤال 45. نگاه كردن به بدن نيمه عريان زنان در فيلم هاى غربى از نظر شرعى چه حكمى دارد؟ حدّ مجاز نگاه كردن به آن چقدر است؟ آيا بين زنان مسلمان و غير مسلمان و اهل كتاب تفاوتى وجود دارد؟ نگاه كردن زنان به بدن نيمه عريان مردان در مسابقات ورزشى از قبيل شنا، وزنه بردارى و كشتى چه حكمى دارد؟

    جواب: با توجّه به اين كه نگاه به فيلم ها مشاهده مستقيم نيست، نگاه كردن به آنها مصداق نگاه به نامحرم نمى باشد، مگر اين كه منشأ فسادى گردد، كه در اين صورت نگاه كردن به آنها در هر دو صورت حرام است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      7. نگاه به فيلم و عكس   ...

    سؤال 30. در صورتى كه زنى مقيد به حفظ حجاب شرعى است نگاه كردن به عكس بدون حجاب او اشكال دارد؟

    جواب: اشكال دارد; مگر اين كه او را نشناسد و مفسده ديگرى از نگاه كردن حاصل نشود.

    سؤال 31. زن و شوهرى كه حجاب كامل و كافى نداشته اند با هم عكس گرفته، سپس از هم جدا شده، يا يكى از آنها فوت كرده است، آيا بعد از طلاق يا فوت يكى از آنها، يا ديگرى مى تواند به آن عكسها نگاه كند؟

    جواب: در صورت وفات اشكال ندارد ; ولى در صورت جدايى نگاه نكنند.

    سؤال 32. آيا ديدن عكس ها، يا فيلم هاى مبتذل براى متأهّلين كه جهت تحريك براى آميزش به آن نگاه مى كنند، اشكال دارد؟ اگر اشكال دارد، براى كسانى كه جهت تحريك جنسى ناچار از نگاه كردن آن فيلم ها هستند، چه حكمى دارد؟

    جواب: استفاده از اين فيلم ها جايز نيست، مگر در حال ضرورت. ضمناً توجّه داشته باشيد مشاهده اين فيلم ها تدريجاً نيروى جنسى را ضعيف مى كند.

    سؤال 33. ديدن فيلم هاى ويدئويى كه در آن زن ها در برابر زن ها، و مردان در برابر مردان مى رقصند چه حكمى دارد؟

    جواب: مشاهده اين فيلم ها موجب فساد است، و جايز نيست.

    سؤال 34. با توجّه به اين كه زنان و مردان به همديگر نامحرم مى باشند، آيا جايز است از مجلس مردان فيلمبردارى شود و در پشت پرده براى خواهران به صورت مستقيم و به وسيله تلويزيون مدار بسته نمايش دهند؟

    جواب: در صورتى كه مردان برهنه نباشند، اشكالى ندارد.

    سؤال 35. آيا صحيح است در كشور ما كه مسلمان هستيم نامحرمها در فيلم ها بازى كنند؟

    جواب: اگر شئون اسلامى در آن رعايت شود اشكالى ندارد.

    سؤال 36. حكم نگاه كردن بدون ريبه به تصويرها و فيلم هايى كه مواضعى از بدن را نمايش مى دهند كه معمولاً پوشانده مى شود، چيست؟ همچنين نگاه به تصوير و فيلم عورتين بدون ريبه چه حكمى دارد؟ آيا شناختن صاحب تصوير و فيلم، دخالت در حكم دارد؟ شناختن از نظر شرعى به چه معنا است؟ آيا صرف دانستن اسم و رسم كافى است؟

    جواب: در مورد فيلم هايى كه اعضاى بدن را نشان مى دهد چنانچه به قصد شهوت نگاه نكنند، و خوف مفسده اى نباشد، اشكال ندارد; ولى نسبت به عورتين مطلقاً جايز نيست. و اگر زنانى باشند كه معمولاً خود را مستور مى دارند، نگاه كردن به عكس هاى برهنه آنان مجاز نمى باشد. و منظور از شناخت، تنها شناخت اسمى نيست، بلكه مشخّصات بيشترى لازم است.

    سؤال 37. نگاه كردن به عكسهاى عريان موجود در كتب پزشكى كه آموزش آن براى دانشجويان ضرورى است و گاهى ريبه آور است، چه حكمى دارد؟

    جواب: بدون قصد لذّت و ريبه اشكالى ندارد و هرگاه چنين حالتى خود به خود حاصل شود تنها در موارد ضرورت و به مقدار ضرورت نگاه كنند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6. نگاه به چهره آرايش شده   ...

    سؤال 26. اخيراً برخى از بانوان نسبت به ابرو يا دور لب، عمليات تاتو انجام مى دهند، (پررنگ كردن دور ابرو و لب با خال كوبى) كه طبعاً زينت تلقّى مى شود. و گاه پوشاندن آن نيز مقدور نمى باشد. لطفاً بفرماييد كه اين عمل مشمول آيه شريفه (وَلاَ يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ)(1) مى باشد، يا نه؟ نگاه به صورت چنين زنانى چه حكمى دارد؟

    جواب: آيه (وَلاَ يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ) با توجه به جمله (اِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا)(2) زينت هاى موجود در صورت و دست ها تا مچ را شامل نمى شود. ولى اگر اين زينت تند و زننده باشد، و منشأ مفاسدى شود، جايز نيست.

    سؤال 27. در كتاب تفسير نمونه در شرح آيه 31 سوره نور آورده ايد كه: «از آيه استفاده مى شود زينت هايى كه در صورت و دست باشد تابع صورت و دست مى باشد و پوشاندن آنها لازم نيست» آيا فتواى اجتهادى شما نيز چنين است؟ آيا اصلاح صورت و ابرو زينت است؟

    جواب: فتواى اجتهادى ما هم همين است و اصلاح صورت و ابرو اشكالى ندارد.

    سؤال 28. امروزه زن هاى آرايش كرده در جامعه زياد ظاهر مى شوند، آيا نگاه كردن به آنها بدون قصد شهوت جايز است؟ و اگر جايز نيست حكم نگاه غير عمدى چيست؟

    جواب: نگاه غير عمدى اشكال ندارد و رفت و آمد چنين زن هايى در كوچه و خيابان نمى تواند مانع رفت و آمد مردان مسلمان گردد اگر چه بدانند بدون قصد، نگاهشان به آنها مى افتد.

    سؤال 29. معمولاً خانم ها در مجالس جشن و عروسى لباس هاى زيبا پوشيده، و خود را آرايش مى كنند، گاه آرايش آنها بقدرى غليظ است كه ما زن ها هم از نگاه به آنان لذّت مى بريم، آيا نگاه كردن در اين صورت جايز است؟

    جواب: در صورتى كه نگاه هوس آلود بوده باشد جايز نيست.

    ________________________________________

    1 . سوره نور، آيه 31 .

    2 . سوره نور، آيه 31 .

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5. نگاه در دانشگاه   ...

    سؤال 23. در كلاسهاى دانشگاه، هم اساتيد مرد و هم اساتيد زن، تدريس مى كنند، نگاه كردن دانشجويان مرد به استاد زن و بالعكس چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه نگاه هوس آلود نباشد، در مورد وجه و كفّين اشكالى ندارد.

    سؤال 24. حكم مشاهده دست ها و موهاى سر و صورت زن، بيش از مقدار شرعى كه در هنگام نوشتن روى تخته سياه ظاهر مى گردد چگونه است؟ (البتّه به منظور تفهيم استاد و دريافت و درك دانشجويان).

    جواب: بايد حجاب را طورى مراعات كنند كه زايد بر وجه كفّين ظاهر نشود.

    سؤال 25. آيا خواهران دانشجو مى توانند در مورد امور كلاس يا مسائل علمى در ميان برادران دانشجو كنفرانس ارائه نمايند؟

    جواب: هرگاه موازين شرعى در آن رعايت گردد و مفسده خاصّى نداشته باشد مانعى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. نگاه و مشاغل خاص   ...

    سؤال 21. نگاه كردن طبيب به زن نامحرم جهت معالجه چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه كردن طبيب مرد به زن نامحرم براى معالجه در صورتى كه ضرورت داشته باشد جايز است.

    سؤال 22. با توجه به اينكه به هنگام تدريس معلم و شاگرد به يكديگر نگاه ميكنند، تدريس معلمان ،دبيران و اساتيد مرد براى دختران و بالعكس چه حكمى دارد؟

    جواب: چنانچه تمام موازين شرعى مراعات شود و مفاسدى بر آن مترتّب نشود اشكالى ندارد، ولى به يقين استفاده از دبيران همجنس به احتياط نزديك تر است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. نگاه به عورت   ...

    سؤال 15. نگاه به عورت ديگران چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه كردن به عورت ديگرى حرام است هر چند در آيينه يا آب صاف و مانند آن باشد خواه محرم باشد يا نامحرم، مرد باشد يا زن و احتياط واجب آن است كه به عورت بچّه مميز نيز نگاه نكند، ولى زن و شوهر مى توانند به تمام بدن يكديگر نگاه كنند.

    سؤال 16. هنگامى كه با مادرم به حمام مى رويم هيچ كدام لباس زیر نمى پوشيم، آيا اين كار براى ما اشكال دارد؟

    جواب: جايز نيست.

    سؤال 17. زنان تا چند سالگى مى توانند به بدن پسر بچّه ها نگاه كنند؟ نگاه به عورت بچه هاى كوچك تا چند سالگى براى مادران آنها، مخصوصاً در موارد ناچارى، مثلاً هنگامى كه مى خواهند آنها را شستشو بدهند يا تطهير كنند جايز است؟

    جواب: آنها مى توانند به قسمت هايى از بدن بچّه هاى غير بالغ كه معمولاً پوشانيده نمى شود نگاه كنند. و نگاه به عورت بچّه غير مميز اشكالى ندارد، و مادران در موارد ضرورت مى توانند آن را جهت شستشو يا غير آن لمس كنند.

    سؤال 18. در سازمان هاى نظامى كشور، اعمّ از ارتش، سپاه پاسداران، نيروى انتظامى و برخى ديگر از سازمان هاى دولتى از اين قبيل، براى استخدام نيروى جديد، ابتدا بايستى شخص را از هر جهت معاينه كامل بدنى نمايند، تا از سلامت جسمى شخص اطمينان حاصل گردد. در اين آزمايشات تمامى اعضاى بدن، از جمله دستگاه تناسلى، مورد معاينه قرار مى گيرد.آيا پزشك همجنس اجازه ديدن و لمس آن قسمت از بدن را جهت معاينه و احراز سلامتى دارد؟

    جواب: در مواردى كه ضرورت دارد مجاز است. و منظور از ضرورت اين است كه معاينه بدنى براى آن كار لازم است، و بدون معاينه بدنى استخدام نمى كنند، و شخص هم نياز به استخدام دارد.

    سؤال 19. در بعضى از حمّام هاى داخل شهر يك نفر كيسه مى كشد، و موهاى زائد بدن را زايل مى كند. با توجّه به اين كه نگاه به عورت جايز نيست، آيا اين كار جايز است؟

    جواب: نگاه به عورت ديگرى، خواه براى زائل كردن مو باشد، يا چيز ديگر، جايز نيست. ولى زايل كردن موهاى زير بغل و مانند آن، به وسيله همجنس مانعى ندارد.

    سؤال 20. گذراندن واحدهاى زنان و زايمان براى دانشجويان پزشكى و پرستارى الزامى است آيا اين الزام، نگاه كردن به عورت زن را براى آموزش تجويز مى كند؟

    جواب: تنها در صورت ضرورت چنين آموزشى، جايز است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:42:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. نگاه به نامحرم   ...

    سؤال 4. نگاه به نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم، خواه با قصد لذّت باشد يا بدون آن حرام است و همچنين نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم، ولى نگاه كردن به صورت و دست هاى زن نامحرم تا مچ اگر به قصد لذّت نباشد و مايه فساد و گناه نگردد اشكال ندارد، همچنين نگاه كردن به بدن مرد نامحرم به آن مقدار كه معمولاً آن را نمى پوشانند مانند سر و صورت و گردن و مقدارى از پا و دست.

    سؤال 5. نگاه به دختر نابالغ چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه كردن به دختر نابالغ اگر به قصد لذّت نباشد و به واسطه نگاه كردن ترس از افتادن در حرام نداشته باشد جايز است، ولى بنابر احتياط واجب بايد به جاهايى مثل ران و شكم كه معمولاً مى پوشانند نگاه نكند.

    سؤال 6. نگاه كردن به زن نامحرم براى شناختن او به منظور شهادت دادن در دادگاه چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه كردن به زن نامحرم براى شناختن او به منظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمى از اين قبيل جايز است.

    سؤال 7. در مسأله 2093 توضيح المسائل جنابعالى، چاپ بيست و هشتم (كه در سؤال بالا هم آمده)، چنين مى خوانيم: «نگاه كردن به زن نامحرم براى شناختن او به منظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمى از اين قبيل جايز است». آيا حكم فوق اختصاص به مردان دارد؟

    جواب: در اين گونه مسائل فرقى ميان زنان و مردان نيست.

    سؤال 8. نگريستن به مرد نامحرم چه حكمى دارد؟ آيا مى توان به مردانى كه پيراهن آستين كوتاه مى پوشند، نگاه كرد؟

    جواب: هر گاه نظر از روى شهوت نباشد، اشكالى ندارد.

    سؤال 9. نگاه كردن به صورت زنان چادرنشين كه معمولاً قسمتى از موى سر آنها نيز ديده مى شود براى مرد نامحرم چه حكمى دارد؟ توضيح اين كه آنان به اين نوع پوشش عادت كرده اند و اگر تذكر داده شود نمى پذيرند.

    جواب: اگر قصد تلذّذ و ريبه نباشد اشكالى ندارد.

    سؤال 10. بيرون بودن مقدارى از موى سر، امروزه در شهرهاى بزرگ امرى عادى شده است، آيا مى توان از اين جهت كه اين مقدار از موى سر بيرون است به آن نگاه كرد؟ (همانند برخى قبايل كه معمولاً مقدارى از موى سر آنها در معرض ديد است).

    جواب: اگر با نهى از منكر رعايت نمى كنند مصداق «اِذا نُهينَ لا ينْتَهينْ»(1)هستند و نگاه كردن بدون تلذّذ و ريبه اشكالى ندارد.

    سؤال 11. اگر انسان بداند وقتى به خيابان و بازار مى رود نگاهش به نامحرم مى افتد، وظيفه اش چيست؟

    جواب: نظر و نگاه اتّفاقى حرام نيست; لكن عمداً نگاه نكند.

    سؤال 12. نگاه كردن به زن هايى كه رعايت حجاب شرعى نكرده و بى مبالات هستند، در گذرها، يا به هنگام گفتگو، يا در وسايل نقليه، كه طبعاً نگاه انسان به آنها مى افتد، چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه قهرى و بدون قصد اشكالى ندارد.

    سؤال 13. نگاه كردن به اعضاى جدا شده از بدن نامحرم چه حكمى دارد؟

    جواب: اشكالى ندارد.

    سؤال 14. اگر انسان همان طور كه از ديدن يك باغ و گلستان لذّت مى برد از نگاه كردن به صورت انسان ديگر (مرد يا زن) لذّت ببرد، آيا اين كار حرام است و مصداق قصد ريبه و لذّت به حساب مى آيد؟

    جواب: غالباً اين گونه نگاه ها جنبه لذّت جنسى دارد لذا اشكال دارد.

    ________________________________________

    1 . من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 470 .

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:37:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش اوّل: روابط مرد و زن   ...

    1 احكام نگاه

    1. نگاه به محارم

    سؤال 1. محارم تا چه مقدار مجاز هستند به بدن يكديگر نگاه كنند؟

    جواب: مرد و زنى كه باهم محرمند (مانند خواهر و برادر) مى توانند به بدن يكديگر به آن مقدار كه در ميان محارم معمول است نگاه كنند و در غير آن احتياط آن است كه نگاه نكنند.

    سؤال 2. نگاه به بدن همجنس با قصد لذت چه حكمى دارد؟

    جواب: نگاه كردن به بدن همجنس با قصد لذّت حرام است.

    سؤال 3. آيا خواهر و برادر، يا پسر و مادر، يا دختر و پدر، يا عمو و دختر برادر، و مانند آن، مى توانند با همديگر به حمام بروند (با توجّه به اين كه در حمام معمولاً تمام بدن به جز عورتين برهنه است). مخصوصاً در مواردى كه افراد مسنّ نياز به همراه و مراقبت دارند؟

    جواب: تا ضرورتى نباشد اقدام به اين كار نكنند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:37:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى   ...

    پيشگفتار

    سپاس خداوندى كه انسان را نهاد و فطرتى پاك عطا فرمود تا همواره در جستجوى حق باشد و هيچ گاه از توفيق هدايت محروم نساخت و بعضى از بندگان پاكش را يكى پس از ديگرى مُرشد آدميان ساخت و بهترين آنان محمد امين(صلى الله عليه وآله) را بزرگ ترين معلّم اخلاق و خاتم رسولان قرار داد، رسول رحمت كه دو امانت به يادگار گذاشت، اوّل قرآن مجيد و دوم تمام كننده نعمت الهى يعنى ولايت مولى الموحدين، اميرمؤمنان، اسدالله الغالب، على ابن ابى طالب(عليه السلام) و دو سيّد جوانان اهل بهشت حضرت امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) و نه تن از اولاد امام حسين(عليهم السلام); آنان كه پاكترين پاكان و از نسل زهراى اطهر(عليها السلام) هستند.

    خدايى كه هيچ گاه انسان را تنها نگذارد و از آغاز غيبت مهدى فاطمه(عليه السلام) با اشاره حضرتش هدايت بشر را بر عهده فقها گذاشت، همان فقهاى وارسته اى كه عمر خود را وقف راه خدا كردند.

    بشريّت هميشه مُحتاج تعاليم حَقّه الهى بوده، تا بتواند به آرامش برسد و مسير تكامل را طى نمايد و امروز پيمودن اين راه فقط در پرتو فقه شيعى ممكن است و آنان كه از پرتو فقاهت دور شدند، در ظلمت دنيا اسير شيطان و شيطان صفتان گشته، دنيا و آخرت خود را تباه شده ديدند.

    مردان الهى همانند خورشيد تابناك هستند; همان گونه كه اگر كسى خانه خود را رو به خورشيد بسازد و پنجره اش را به سوى خورشيد بگشايد، خانه اى روشن از انوار، گرم از حرارت و به دور از آلودگى به بركت پرتو خورشيد خواهد داشت; آنان كه پنجره دل را به سوى انوار فقاهت بگشايند، معناى كامل حَرَمُ الله را درك مى كنند زيرا نور فقاهت قلبشان را روشن، حرارت عشق الهى، دلشان را گرم و تعاليم اسلامى آنان را از آلودگى ها پاك مى كند و آنگاه انسان مى شود خليفة الله و قلبش هم مى شود حَرَمُ الله و اين همان لقاءالله است كه محقّق نمى شود مگر با زندگى در پرتو فقه شيعى.

    در طول تاريخ بعضى انسان ها گاه با تكيه بر علم، ادراك و آگاهى زندگى خود را بنا نهاده و در راه مستقيمى كه خداوند فرموده حركت كرده اند، ولى بعضى ديگر به دنبال اميال، غرايز و شهوات رفته و گمراه شده اند امّا همواره فقه اسلامى با ضمانت هاى اجرايى قوى مثل اخلاق، انسان ها را به راه حق و حقيقت دعوت نموده و تا مقصد همراهى كرده است.

    مجموعه حاضر نظرات فقيه عاليقدر جهان تشيّع حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدّ ظلّه العالى) است، پيرامون روابط مرد و زن، مقدّمات و مراسم عروسى، ازدواج دائم و موقت، مسائل زناشويى، احكام فرزند، طلاق و ارث زن و شوهر و بعضى مسائل مرتبط با اين موضوعات، به انضمام بخشى ديگر كه شامل 240 واژه و اصطلاح فقهى همراه با معانى آنها بيان شده است.

    يكى از مهم ترين دلايل گردآورى اين مجموعه روشن نمودن افكار عمومى نسبت به برخى رسوم بى اساس و دست و پا گير در امر ازدواج و به تعبيرى ديگر تولّد دوم كه تولّدى است ارادى و اختيارى و پا نهادن به دنيايى جديد كه اگر در پرتو فقه و با بصيرت و تعقّل همراه شود، سبب آرامش و تكامل و اگر بر اساس معيارهاى اشتباه انجام شود سبب طوفان در زندگى و ايجاد مشكلات فراوان مى شود; طوفانى كه گاه منتهى مى شود به هلاكت، و مشكلاتى كه نمى توان براى آنها راه حل مناسبى پيدا كرد. در كنار اين بحث نيز به بيان بعضى احكام براى پيشگيرى از ورودِ برخى انحرافات در ساختار روابط اجتماعى و خانوادگى در جامعه اسلامى پرداخته ايم; البته با توجه به اين كه اين مجموعه مختص به بيان احكام است بيشتر به مسائل فقهى و احكام عملى پرداخته شده و إن شاءالله اگر عمر باقى و توفيق رفيق بود در مجال ديگر به واكاوى ساختارهاى اجتماعى و مسائل خانوادگى خواهيم پرداخت.

    جا دارد از تمام عزيزانى كه در تهيّه اين مجموعه ياريم نموده اند و با نظرات خود راهگشايم بوده اند بهويژه جناب حجت الاسلام والمسلمين ابوالقاسم عليان نژادى كه از ابتدا تا انتهاى كتاب را با دقت مطالعه نموده، و نكاتى ظريف و دقيق را براى پربارتر شدن كتاب يادآور شده اند، تقدير و تشكر نمايم; مشتاقانه منتظر راهنمايى ها، انتقادات و پيشنهادات خوانندگان محترم خصوصاً جوانان پويا و حقيقت جو هستم.

    در آخر عرض مى كنم، پروردگارا! هر چند عمل و كردار ما بندگان تو، ناچيز است، امّا كَرَم تو بى حدّ است، از ذات پاكت مى خواهم اين اثر ناقابل را از اين بنده ناچيز بپذيرى و پدر و مادر، خانواده، اساتيد و دوستان و تمام كسانى كه به گردنم حقّى دارند و تمام آنهايى كه در طول تاريخ خالصانه ـ در حدّ فهم خود ـ براى خدا زيستند، را در ثوابش شريك گردانى و مهدى فاطمه(عليه السلام) را از ما راضى و خشنود سازى.

    وحيد عليان نژاد

    ميلاد مسعود پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و امام جعفر صادق(عليه السلام)

    17 ربيع الاول 1430ق

    برابر با 25 اسفند 1387ش

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:37:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم