سؤال 447. كدام عيوب زن به مرد اين اجازه را ميدهد عقد را فسخ كند؟

جواب: هرگاه مرد بعد از عقد بفهمد كه زن او يكى از هفت عيب زير را دارد مى تواند عقد را فسخ كند:

الف) ديوانگى.

ب) بيمارى خوره.

ج) بيمارى برص (پيسى).

د) كور بودن.

هـ) شل بودن بطورى كه آشكار باشد.

و) افضا شدن (يعنى راه بول و حيض او، يا راه حيض و غائط او، يكى شده باشد و بطور كلّى پارگى طورى باشد كه قابل استفاده براى آميزش جنسى نباشد).

ز) گوشت يا استخوان يا غدّه اى در او باشد كه مانع نزديكى شود.

سؤال 448. تعريف «برص» كه سبب جواز فسخ نكاح مى شود چيست؟

جواب: برص به معناى پيسى است و آن يك نوع بيمارى پوستى است كه رنگ قسمتى از پوست بدن بر اثر آن سفيد مى شود.

سؤال 449. لطفاً «كورى» را تعريف كنيد.

جواب: كورى آن است كه مطلقاً چيزى را نبيند، يا بينايى به قدرى كم باشد كه به حساب نيايد; خواه چشم ظاهراً سالم باشد يا غير سالم.

سؤال 450. اگر زن و شوهرى قبل از ازدواج و نزديكى، يا بعد از ازدواج و دخول، به مرض جنون ادوارى مبتلا شوند، آيا حقّ فسخ نكاح را دارند؟

جواب: آرى، حق فسخ دارند.

سؤال 451. دختر خانمى ازدواج نموده، و پس از آن طبق نظر متخصّصان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده كه قبل از ازدواج داراى مرتبه اى از جنون بوده، و اكنون ادامه زندگى با ايشان غير ممكن است. آيا شوهر حقّ فسخ دارد؟ و در صورت فسخ، آيا زوجه مستحقّ مهرالمثل است يا مهر المسمّى؟

جواب: شوهر حقّ فسخ دارد; ولى اگر دخول واقع شده بايد مهر المسمّى را بپردازد.

سؤال 452. زنى به صورت مزمن مبتلا به جنون دائم يا ادوارى بوده، و سوابق جنون و بسترى شدن در بيمارستان روانى را از شوهر مخفى نگاه داشته، و حتى پس از طرح دعوا از طرف مرد، نيز موضوع را انكار نموده است. مرد پس از ازدواج و دخول و گذشت چند سال، از نوع بيمارى و سوابق بسترى شدن قبلى زوجه در بيمارستان آگاهى نسبى يافته، و بلافاصله پس از اطّلاع، ضمن مشورت با حقوقدانها، اقدام به فسخ نكاح مى نمايد. حال اگر بيمارى فوق توسّط كميسيون پزشكى قانونى به صورت زير تأييد گردد: «زوجه داراى سابقه اختلال روانى و واجد علائم جنون حدّاقلّ از سال 1367 (شش سال قبل از ازدواج) بوده، و در حال حاضر نيز دچار عوارض مزمن بيمارى است». در فرض مسأله آيا مرد حقّ فسخ دارد، و به زن مهريه اى تعلّق مى گيرد؟

جواب: سابقه بيمارى روانى به تنهايى براى فسخ كافى نيست. و با توجّه به اين كه چند سال با او زندگى كرده، و آثار محسوسى در اين مدّت نبوده، نشان مى دهد كه بهبودى نسبى يافته است. و وجود عوارض غير محسوس، يا ضعيف گذشته، به تنهايى براى فسخ نكاح كافى نيست.

سؤال 453. آيا نبودن بكارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد مى شود؟ معنى فسخ چيست؟

جواب: در صورتى كه شرط بكارت كرده باشد حقّ فسخ دارد. و معمولاً در محيطهاى ما، شرط بكارت به عنوان يك شرط ضمنى و از پيش توافق شده مى باشد. و معنى فسخ اين است كه بگويد: «من عقد را فسخ كردم، يا به هم زدم». و به هر زبانى كافى است.

موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



[دوشنبه 1395-01-30] [ 11:13:00 ب.ظ ]