1 ازدواج

1. حكم ازدواج

سؤال 164. آيا ازدواج واجب است؟

جواب: ازدواج از مستحبّات مؤكد است; مگر در مواردى كه انسان بترسد كه اگر آن را ترك كند به گناه مى افتد، كه در اين صورت واجب مى شود.

سؤال 165. در توضيح المسائل حضرت عالى آمده: «كسى كه به خاطر ازدواج نكردن به گناه مى افتد، واجب است ازدواج نمايد.» لطفاً بفرماييد:

الف) آيا منظور از گناه فقط زناست، يا چشم چرانى، خود نمايى زن، عشوه و ناز زن براى مرد نامحرم، و مانند آن را نيز شامل مى شود؟

جواب: شامل تمام اين گناهان مى شود.

ب) منظور از عبارت «به خاطر ازدواج نكردن به گناه مى افتد» كدام يك از اين دو حالت زير است؟

اوّل: اگر به خاطر ازدواج نكردن مرتكب گناه شد، بعد از آن ازدواج بر او واجب مى شود.

دوم: وقتى به خاطر ازدواج نكردن ميل شديدى به گناه پيدا كرد، قبل از ارتكاب گناه ازدواج بر او واجب مى شود.

جواب: منظور احتمال دوم است.

ج) آيا حكم مذكور اعم از دائم و موقّت است، يا فقط منظور ازدواج دائم است؟

جواب: فرق نمى كند.

سؤال 166. همان گونه كه مى دانيد روز به روز فاصله بين بلوغ جنسى و سنّ ازدواج، رو به افزايش است و اكنون به حدود 12 الى 13 سال رسيده است (چه در مورد دختران و چه در مورد پسران); اين مسأله باعث شده كه روابط پنهانى و نامشروع دختران و پسران از اصلى ترين مشكلات جوانان به حساب آيد. در اين رابطه ها حرمت شرعى 100% است و گاهى آثار و تبعات اجتماعى و روانى نيز به دنبال دارد. حال سؤال اين است كه با توجّه به خوددارى جوانان از ازدواج (به دليل مشكلاتى مانند تحصيل، شغل و مسكن) و سود نبخشيدن تفريحاتى مانند ورزش، و غيره و همچنين نپذيرفتن رياضت و رهبانيت در طيّ اين دوران (و بلكه ناممكن بودن آن در بعضى اوقات) و از همه مهمتر روا نبودن سكوت در مقابل اين همه خلاف شرع و اثراتى كه از بُعد معنوى و عبودى بر روح و جان جوانان مى گذارد لطفاً بفرماييد: آيا دعوت عمومى دختران و پسرانى كه داراى روابط نامشروع هستند و به ادامه آن اصرار مىورزند، با حفظ همان ميزان رابطه، به ازدواج غير دائم، با اذن ولى يا بدون اذن وليّ، صحيح است؟ آيا اين عمل اخراج از حرام به حلال نيست، كه در برخى روايات ابواب متعه به آن اشاره شده است؟

جواب: دعوت به سوى اين رابطه ظاهراً مشروع، مفاسد زيادى در بر دارد و تجربه نشان داده كه غريزه سركش جنسى هرگز آنها را در يك مرحله محدود نمى كند; بلكه غالباً به مراحل ديگر مى كشاند كه سبب مشكلات عظيم براى جامعه مى گردد. به علاوه چون اين گونه ارتباط ها مسئوليت و تقيد خاصّى همراه ندارد، در يك نفر محدود نمى شود و ممكن است يك فرد با چند نفر نيز رابطه برقرار كند كه مفاسد آن بر كسى مخفى نيست. بنابراين، از چنين روشى در شرايط فعلى جامعه ما بايد صرف نظر كرد و به طرق ديگر، از جمله تشويق به ازدواجهاى ساده، ازدواجهايى در حدّ عقد بدون عروسى و همچنين مبارزه با عوامل تحريك كننده اقدام شود، كه اگر اين عوامل كم شود مسأله بسيار محدودتر خواهد شد. تشويق به سرگرمى هاى سالم مانند ورزش و غير آن نيز سهمى در كنترل اين امر دارد، منتها بايد جوانان را تشويق كرد در ورزش از لباسهاى مناسب استفاده كنند، تا نتيجه معكوس ندهد.

موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-01-29] [ 12:44:00 ق.ظ ]