حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
خرداد 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 544
  • دیروز: 750
  • 7 روز قبل: 3102
  • 1 ماه قبل: 18831
  • کل بازدیدها: 2404163





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • دهقان
  • سعید رضایی
  • یا کاشف الکروب
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)
  • سمیه صالحی
  • یگانه حضرتقلی زاده


  •   علم   ...

    دانش و آگاهی امام مجتبی علیه‌السلام از صفات بارز و روشنی بود که هر انسان

    منصف و تشنه‌ی علم را جذب می‌نمود. او از مصادیق روشن «و علم آدم الأسماء کلها ثم عرضهم علی الملائکة…» [118] بود. او آگاه‌ترین و عالم‌ترین فرد زمان خود پس از أمیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بود. در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش پاسخ‌گویی معضلات علمی و فرهنگی جامعه را به عهده داشت.

    پیامبر و علی - صلوات الله علیهما - همواره می‌کوشیدند، این مطلب برای آیندگان روشن شود که حسن و برادرش حسین امام و رهبر بعد از آنان می‌باشند، به ویژه امام مجتبی علیه‌السلام که بعد از 23 سال در حساس‌ترین دوران، ناخدایی کشتی امامت را به عهده می‌گیرد. از این رو - همان گونه که پیش از این اشاره شد - از دوران کودکی همراه پیامبر در مسجد حضور داشت و از زبان جدش وحی را می‌شنید و آن‌گاه که به خانه بازمی‌گشت، آیات را برای مادرش فاطمه علیهاالسلام تلاوت می‌کرد. در روایت آمده است که:

    روزی علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام زودتر به خانه آمد و از دید فرزندش حسن بن علی علیه‌السلام مخفی گردید تا آیات جدید را که بر پیامبر نازل شده بار دیگر از فرزندش بشنود و چگونگی تلاوت وی را از نزدیک ببیند. حسن علیه‌السلام وارد خانه شد و مادرش از وی خواست تا آیات قرآن را بخواند. اما زبان حسن به لکنت افتاد و از خواندن سریع بازماند. وقتی مادرش او را چنین دید پرسید:

    «یا بنی، لمذا أرتج علیک؛ فرزندم! چرا در گفتارت لرزه و اضطراب می‌بینم؟» امام حسن گفت: «لاتعجبین یا أماه فان کبیرا یسمعنی فاستماعه قد أوقفنی» و نیز در روایت دیگر آمده است: «یا أماه قل بیانی و کل لسانی لعل سیدا یرعانی.» مادرم! گویا شخصیت بزرگی در خانه است که شکوه و جلالش مرا از سخن گفتن باز می‌دارد.

    در این هنگام بود که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام از محل خفا خارج شد و

    فرزندش حسن را بوسید.

    امام حسن علیه‌السلام در سن چهار سالگی آیات قرآن و دعاهایی را که از جدش پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده بود، برای دیگران می‌خواند.

    حذیفة بن یمان گوید: زیبا و شگفت‌انگیز آن که روزی صحابه در نزدیکی کوه حرا گرد پیامبر جمع شده بودند که حسن در خردسالی با وقار خاصی به جمع آنان پیوست. پیامبر صلی الله علیه و آله نگاهی طولانی به فرزندش کرد، به طوری که چشمش را از او برنمی‌داشت، آن گاه فرمود:

    «أما انه سیکون بعدی هادیا مهدیا، هذا هدیة من رب العالمین لی، ینبی‌ء عنی و یعرف الناس آثاری، و یحی سنتی و یتولی أموری فی فعله، ینظر الله الیه فیرحمه رحم الله من عرف له ذلک و برنی فیه و اکرمنی فیه؛

    آگاه باشید که همانا او (حسن) بعد از من راهنما و هدایت‌گر شما خواهد بود. او تحفه‌ای است از خداوند جهان بر من، از من خبر خواهد داد و مردم را با آثار باقی مانده از من آشنا خواهد کرد، سنت و راه مرا زنده خواهد کرد و افعال و کردارش نشانگر کارهای من است. خداوند عنایت و رحمتش را بر او فرومی‌فرستد. رحمت و رضوان خداوند بر کسی که حق او را بشناسد و به خاطر من به او نیکی کند و به او احترام نماید.»

    سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله که به این جا رسید، ناگاه دیدند مرد عربی، خشمگین و چماق به دست وارد شد و فریاد برآورد:

    کدام یک از شما محمدید؟ یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله با ناراحتی جلو رفته، و گفتند: چه می‌خواهی؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آرام بگیرید.

    مرد عرب خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: تو را دشمن داشتم، الآن دشمنی من بیش‌تر شد؛ تو ادعای رسالت و پیامبری کرده‌ای، دلیل و برهانت بر

    این ادعا چیست؟

    حضرت فرمود: چنانچه بخواهی، برهان و دلیل را فرزندم و پاره‌ی تنم حسن ارائه خواهد کرد. آن مرد که گمان کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله او را مسخره می‌کند، گفت: خود از عهده‌ی پاسخ‌گویی برنمی‌آید بچه‌ی خردسالی را می‌فرستد.

    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انک ستجده عالما بما ترید؛ به زودی فرزندم حسن را آگاه به خواسته‌های خویش خواهی یافت.»

    امام مجتبی علیه‌السلام جلو آمد و این اشعار را قرائت کرد:

    ما غبیا سألت و ابن غبیی

    بل فقیها اذن و أنت الجهول

    فان تک قد جهلت فان عندی

    شفاء الجهل ما سأل السئول

    و بحرا لا تقسمه الدوالی

    تراثا کان أورثه الرسول

    «ای مرد عرب! پرسش نمی‌کنی تو از سفیه و نادان و یا فرزند سفیهی، بلکه تو در برابر انسان آگاه و فقیهی واقع شده‌ای و این تو هستی که نادانی و جهل بر افکارت مستولی شده؛ پس حال که گرفتار جهل شده‌ای و دوای مریضی‌ات در نزد من است، آنچه را نیازمندی سؤال کن؛ همانا دریای بی‌کران فضایل و علوم ما که یادگار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است، هرگز با برداشتن و گرفتن با سطل‌ها تقسیم و جدا جدا نخواهد شد.»

    سپس فرمود: ای مرد صبر کن! زبان درازی کردی، از حقت تجاوز نمودی و خودت را گول زدی، اما به زودی ایمان خواهی آورد. آن مرد خنده‌ای بر لب نشاند. آن گاه امام علیه‌السلام چگونگی آمدن به مکه مکرمة و اهداف پنهان و زشت [120] وی را توضیح داد و بعد فرمود:

    «تو در شب روشن از منزل خارج شدی، اما باد و طوفان همه جا را تاریک کرده بود؛ ابرها در آسمان متراکم شده بودند؛ تو در اضطراب و حیرت به سر می‌بردی؛ قدرت جلو رفتن و بازگشت را نداشتی؛ ستارگان دیده نمی‌شدند و از طریق آن‌ها راه پیدا نمی‌کردی؛ باد و طوفان تو را غافلگیر کرد؛ خار و خاشاک تو را آزار داد؛ الان که در پیش ما هستی چشم‌هایت خسته و رمقی برایت باقی نمانده است.»

    چون سخنان امام مجتبی علیه‌السلام بدان جا رسید، آن مرد با تعجب گفت:

    «ای پسر! این مطالب را از کجا می‌دانی؟ تو اسرار دل مرا برملا کردی، گویی همراه من بوده‌ای، چگونه است که هیچ مطلب پنهانی از من پیش تو وجود ندارد؟! تو غیب می‌دانی، آن گاه پرسید: اسلام را چگونه پذیرا شوم؟»

    امام مجتبی علیه‌السلام در برابر پیامبر صلی الله علیه و آله و دیگر یاران آن حضرت، همچون علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و حذیفه بن یمان و أنس و جمعی از مهاجر و انصار، اسلام را بدان مردم تعلیم نمود و فرمود:

    «الله اکبر، أشهد ان لا اله الا الله، وحده لا شریک له و أن محمدا عبده و رسوله.»

    آن مرد سرانجام اسلام آورد و رسول خدا صلی الله علیه و آله آیاتی از قرآن را به وی تعلیم داد. او رفت و بعد از چند روز با افراد بسیاری از قبیله‌اش خدمت رسول الله صلی الله علیه و آله آمد و همگی مسلمان شدند. بعد از این داستان هر گاه آنان به حسن بن علی علیه‌السلام نگاه می‌کردند، می‌گفتند:

    «او (حسن) هدیه‌ای به ما عنایت کرد که هرگز احدی آن را به ما نداده است.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



    [یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      تغییر جنسیت با نفرین امام   ...

    محمد فتال نیشابوری با سلسله سندش از عیسی بن حسن و او از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: بعضی از یاران امام مجتبی علیه‌السلام از آن حضرت پرسیدند: گرفتاری‌هایی را که معاویه برای شما ایجاد می‌کند، چگونه تحمل می‌کنید؟ امام علیه‌السلام پاسخی بدین مضمون داد: «لو دعوت الله - تعالی - لجعل العراق شاما و الشام عراقا و جعل المرأة رجلا و الرجل امرأة؛ چنانچه از پروردگار بخواهم، هر آینه عراق را شام و شام را عراق و همچنین زن را مرد و مرد را زن می‌گرداند.»

    یکی از مردان شامی که حضور داشت با تمسخر گفت: چه کسی بر چنین کاری قادر است؟ امام مجتبی علیه‌السلام نگاهی به او انداخت و فرمود: «انهضی ألا تستحین أن تقعدی بین الرجال؛ ای زن برخیز! آیا خجالت نمی‌کشی که در میان مردان نشسته‌ای.» مرد شامی متوجه شد که تغییر ماهیت داده و به صورت زن درآمده است. امام علیه‌السلام ادامه داد: «و صارت عیالک رجلا و یقاربک و تحمل عنها و تلد ولدا خنثی؛ زن تو نیز مرد شد و با تو نزدیکی خواهد کرد و از او باردار می‌شوی و فرزندی خنثی به دنیا خواهی آورد.»

    سرانجام با قدرت تکوینی امام و دعای مستجابش، آن دو تغییر ماهیت دادند. آن دو خدمت آن بزرگوار آمدند و به عذرخواهی و توبه پرداختند و بسیار پافشاری کردند تا حضرت بار دیگر دعا کرد تا به صورت اول بازگشتند. [117].

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دعای مستجاب   ...

    ابواسامه گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود: امام حسن علیه‌السلام در یکی از سفرها که پیاده به خانه‌ی خدا می‌رفت، پاهای مبارکش ورم کرده بود. بعضی از یاران آن حضرت گفتند: اگر بر مرکب سوار شوی، ورم پاهایت بهبود خواهد یافت.

    فرمود: هرگز راه خانه‌ی معشوق را سواره طی نخواهم کرد. سپس خطاب به آنان فرمود: در ایستگاه و منزل بعدی مردی سیاه چهره از ما پذیرایی خواهد کرد، او روغنی به همراه دارد که به مجرد استفاده از آن، ورم پاهایم درمان خواهد شد. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! در پیش روی ما ایستگاه هست، لیکن کسی در آن زندگی نمی‌کند. حضرت فرمود: چرا، کسی در آن جاست، هرگاه او را دیدید، روغن را بگیرید و پولش را پرداخت کنید.

    آنان وقتی به منزلگاه رسیدند، خواسته‌ی خود را با آن شخص مطرح کردند. او پرسید: دوا را، برای چه کسی می‌خواهید؟ در پاسخ گفتند: برای حسن بن علی علیهماالسلام. مرد سیاه چهره به همراه غلامش خدمت حضرت آمد، اظهار ارادت و محبت نمود و گفت: «بأبی أنت و امی انما أنا مولاک؛ پدر و مادرم فدای تو باد! همانا من غلام شما هستم [و هرگز پول این دوا را نمی‌گیرم].» آن گاه گفت: ای فرزند پیامبر! زنم حامله است، هنگامی که از خانه‌ام بیرون می‌آمدم، زنم از درد به خود می‌پیچید. از خداوند بخواه به ما پسری عنایت کند و او از موالیان و دوستداران شما باشد.

    امام حسن علیه‌السلام فرمود: «انطلق الی منزلک فان الله - تعالی - قد وهب لک ولدا ذکرا سویا؛ بلند شو و به سوی منزل خود حرکت کن، خداوند پسری نیکو به تو عنایت کرده است.» شیخ کلینی (ره) اضافه می‌کند: «… و هو من شیعتنا [114]؛ آن فرزند از شیعیان ما خواهد بود.» آن مرد وقتی به منزل خود رسید، دعای امام را مستجاب یافت، بی‌درنگ بازگشت و از امام مجتبی علیه‌السلام تشکر فراوان نمود و حضرت نیز آن روغن را به پای خود مالید و در همان لحظه، ورم پاهایش بهبود یافت.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خرما دادن نخل خشک   ...

    حسین بن عبدالوهاب با سلسله سند خویش از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند: امام مجتبی علیه‌السلام در یکی از سفرها با مردی از فرزندان زبیر - که معتقد به امامت زبیر بود - همسفر شد. آنان شتری را نیز کرایه کرده بودند. در میان راه به آبگاهی رسیدند و جهت استراحت توقف نمودند و فرشی را برای نشستن امام مجتبی علیه‌السلام در زیر نخل خرمای خشک گستردند و آن مرد زبیری در زیر نخل دیگر پارچه‌ای را انداخت و نشست. وقتی چشم آن مرد زبیری به درخت خرمای خشک افتاد گفت: اگر خرمایی داشت از آن می‌خوردیم. امام مجتبی علیه‌السلام خطاب به او فرمود:

    خرما می‌دهی؟ جواب داد: آری. حضرت دست به سوی آسمان بلند نمود و دعایی کرد، این جا بود که درخت خرما سبز شد و برگ درآورد و خرمای بسیار مطبوعی داد. ساربان چون این صحنه را دید، گفت: این کار، چیزی جز سحر نیست! امام مجتبی علیه‌السلام فرمود: «لیس هذا بسحر، ولیکن دعوة أولاد الأنبیاء مستجابة؛ این کار سحر نیست، بلکه دعای فرزندان پیامبران مستجاب است» در آن حال یکی از آنان از درخت خرما بالا رفت و آنچه خرما میل داشتند چید و همگی خوردند. [113].

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اعجاز   ...

    اشاره

    از ویژگی‌های دیگر امام، داشتن قدرت اعجاز برای اثبات امامت خویش است. در تعریف اعجاز آمده است: مدعی منصب و مقام الهی - مانند نبوت و امامت - کاری را که بر خلاف نظام طبیعی عالم است، انجام می‌دهد، به طوری که دیگران از انجام دادن آن عاجز باشند و آن کار به منظور اثبات ادعای امامت خویش باشد.

    حدیث حبابه دختر جعفر والبیه گواه مطلب فوق است که می‌گوید: بعد از شهادت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام خدمت امام مجتبی علیه‌السلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگریزه هایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگ‌ها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست. حبابه می‌گوید: این اعجاز امام، دلیل دیگری بر امامت وی بود، چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه‌السلام پیش از آن بر این حقیقت تصریح کرده بودند. برای حسن بن علی علیه‌السلام معجزات و کرامات فراوانی نقل شده که

    بعضی از آن‌ها را در ذیل می‌آوریم:

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      آیه‌ی تطهیر   ...

    امام در مرحله‌ای از ایمان و یقین است که هرگز امیال نفسانی و خطا در اعمال او راه ندارد و این به دلیل نبودن حجاب و مانع میان امام و حقیقت اشیاست؛ به عکس افراد غیر معصوم در برابر هواهای نفسانی و گناهانی از خود ضعف نشان می‌دهند و همواره مانع بسیار بر سر راه دارند. بنابراین امامت غیر معصوم هرگز نمی‌تواند به پیروان خود آرامش و اطمینان در جهت تأمین مصالح دنیوی و اخروی دهد.

    روایات و احادیث متواتر، عصمت انبیا و اوصیا را ثابت می‌کند و

    رسول خدا صلی الله علیه و آله جهت آرامش این سفینه‌ی الهی در میان امواج سهمگین برای اهل بیتش که ناخدایی آن را بر عهده داشتند و حسن بن علی علیه‌السلام دومین آن‌ها بود، بارها این آیه شریفه را تلاوت می‌فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ اراده‌ی [تکوینی] خداوند بر آن تعلق گرفته است که هر گونه پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور گرداند و شما را کاملا پاک سازد.»

    حاکم حسکانی روایات متعددی را از ابوسعید خدری - صحابه‌ی معروف رسول خدا صلی الله علیه و آله - نقل می‌کند که آیه‌ی فوق تنها درباره‌ی پنج تن نازل گردیده است؛ او می‌نویسد:

    آیه‌ی شریفه‌ی تطهیر درباره‌ی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، فاطمه‌ی اطهر، حسن، حسین و علی بن ابی طالب علیه‌السلام نازل گردیده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله آن گاه که آیه‌ی شریفه نازل شد، عبا را بر روی آنان انداخت و فرمود:

    «اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا ؛ پروردگارا! اینان اهل بیت منند، پس پلیدی و گناه و زشتی را از اینان دور کن و پاکشان گردان.»

    و باز روایت دیگری نقل می‌کند که:

    ابوسعید خدری گفت: وقتی آیه‌ی شریفه‌ی «و أمر أهلک بالصلاة» نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدت هشت ماه، هر روز هنگام نماز صبح به در خانه علی علیه‌السلام می‌ایستاد و ندا برمی‌آورد: «الصلاة رحمکم الله؛ برپا دارید نماز را، خداوند رحمتش را بر شما فرو فرستد» و سپس آیه شریفه‌ی: «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس…» را تلاوت می‌نمود.

    حسکانی 136 روایت دیگر نیز از جعفر طیار، ام سلمه، عایشه و… نقل می‌کند.

    پس عصمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت گرامی‌اش به دلیل آنچه گذشت ثابت گردید و روشن شد عصمت امام مجتبی علیه‌السلام مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ادله عصمت امام حسن   ...

    با سه دلیل می‌توان معصوم بودن دومین اختر تابناک امامت را ثابت کرد.

    الف) عصمت آن حضرت از جمله چیزهایی است که مسلمانان بر آن اتفاق دارند و این اتفاق مستند به آیات و روایات مختلف است که، در ذیل آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس…» [97] آمده است.

    مفسران بزرگ شیعه و أهل سنت بر معصوم بودن حضرت مجتبی علیه‌السلام تصریح نموده‌اند و آن بزرگوار را از مصادیق مسلم آیه تطهیر دانسته‌اند که توضیح بیش‌تر آن خواهد آمد.

    و نیز در تفسیر آیه شریفه «لا ینال عهدی الظالمین؛ امامت و رهبری حقیقی به ستمکاران نخواهد رسید» آمده است:

    ابراهیم علیه‌السلام در اواخر عمر شریفش پس از ولادت اسماعیل و اسکان او در سرزمین مکه معظمه از خداوند منان تقاضای امامت را برای فرزندش (اسماعیل) کرد و گفت: و من ذریتی. خداوند پاسخ داد: «لا ینال عهدی الظالمین» [98].

    هر کس که تمام عمرش را معصیت کرده و یا بخشی از آن را به معصیت گذرانده - گرچه بقیه را عبادت کرده باشد - امامت به او نخواهد رسید، زیرا او

    ستمگر است (چه در حق خود و چه در حق دیگران) و از مقام والای امامت به دور است.

    پس معصوم بودن و دوری از هر گونه تجاوز و ستمی از شرایط اساسی امامت است و باید امام، مؤید از جانب الهی باشد و در یک لحظه از عمرش گرفتار عصیان نشده باشد. [99].

    پس آیه‌ی فوق عصمت را برای همه‌ی ائمه و جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت عموم ثابت می‌کند و در احادیث بعدی خواهد آمد که امام مجتبی علیه‌السلام به نص صریح از پیامبر صلی الله علیه و آله جانشین او می‌باشد.

    ب) روایات متواتره، عصمت آن بزرگوار و امامتش را ثابت می‌کند و این تواتر از سوی شیخ طوسی (ره) ادعا گردیده است. اینک دو روایت ذیل جهت تأیید بیش‌تر آورده می‌شود: رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به فرزندش حسین بن علی علیه‌السلام نمود و فرمود:

    «یا حسین أنت الامام و أخ الامام و ابن الامام، تسعة من ولدک امناء معصومون و التاسع مهدیهم فطوبی ممن أحبهم و الویل لمن أبغضهم [100]؛ ای حسین! تو امام و پیشوایی و برادر امام و فرزند امامی، نه نفر از فرزندان تو افراد امین (امانت‌دار خداوند) و معصومند و نهمین نفر آن‌ها مهدی [علیه‌السلام] است، پس خوشا به حال کسانی که دوست بدارند آنان را و بدا به حال آنانی که دشمن بدارند آنان را».

    و باز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با تعبیری دیگر فرمود:

    «أنت سید، ابن سید، أخو سید، و أنت امام، أخو امام، انت حجة، ابن حجة، أخو حجة، و أنت ابو حجج تسعة تاسعهم قائمهم [101]؛ حسین تو آقا و بزرگی، فرزند انسان مهتری، برادر سروری، تو پیشوا و امامی و فرزند امام و نیز برادر امامی،

    تو حجت خدایی، فرزند حجتی و نیز برادر حجت خدایی تو پدر حجت‌های نه‌گانه خداوندی که نهمین آنان قائم ایشان خواهد بود.»

    و باز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده:

    «الائمة من بعدی بعدد نقباء بنی‌اسرائیل و کانوا اثنی عشر ثم وضع یده علی صلب الحسین فقال تسعة من ولده و التاسع مهدیهم، یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا فالویل لمبغضهم [102]؛

    امامان و پیشوایان بعد از من همانند منتخبین قوم بنی‌اسرائیل هستند (جانشینان موسی) آنان دوازده نفر بودند، آن گاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست خود را بر پشت فرزندش حسین گذاشت و گفت: نه نفر از فرزندان حسینم امام خواهند بود (نه نفر به همراه حسین و حسن و علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام دوازده نفر می‌شوند). نهمین نفر آنان مهدی آن‌هاست، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، همان طوری که ستم و جنایت همه‌ی روی زمین را فراگرفته است، چه سیاه‌بخت و تیره روزند آنانی که دشمنی کنند با جانشینان من.»

    پ) اضافه بر دو دلیل فوق حکما گفته‌اند: اقتضای وجوب لطف از سوی باری تعالی سبب می‌شود که رهبری و امامت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله از سوی او تعیین گردید و امام معصوم را مشخص کند و او را از هرگونه کج‌روی و ستم و انحراف دور نگه دارد تا او نیز مردم را از گناهان برهاند و به اعمال نیک همچون عدالت و صلاح و سعادت ترغیب کند.

    علامه حلی (متوفای سال 726 ه. ق) در بحث عصمت پیامبر و دیگر امامان نکته‌ای زیبا آورده:

    «… الثالث، فی أنه معصوم من أول عمره الی آخره لعدم انقیاد القلوب الی طاعة من

    عهد منه فی سالف عمره أنواع المعاصی الکبائر و الصغائر و ما تنفر النفس منه ؛ سوم این که لازم است، پیامبر و امام علیه‌السلام از اول تا آخر عمرش مصون و محفوظ از هر نوع گناه و عصیان و اشتباهی باشد، زیرا انسان‌ها در برابر کسی که از او معصیتی (صغیره یا کبیره) سرزده، مطیع و فرمانبر نخواهند بود، بلکه قلب‌ها از آن شخص متنفر و بیزار است.»

    فاضل مقداد (متوفای 821 ه. ق.) در شرح عبارت علامه حلی (ره) چهار دلیل عقلی بر وجوب عصمت امام علیه‌السلام می‌آورد و در پایان می‌نویسد: امامی که حافظ و نگهدار شریعت است، اگر معصوم نباشد، هیچ امنیتی نسبت به کم و زیاد کردن و تغییر و تبدیل نمودن شریعت از سوی او وجود ندارد.

    پس در حقیقت، عصمت وسیله‌ی اطمینان بخشی است برای اعتماد مسلمانان و مردم بر امامان و اوصیای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله تا خط رسالت و سیره‌ی نبوی حفظ گردد و امام در مواقع لازم به تبیین و توضیح معضلات و مشکلات و راه حل آن‌ها بپردازد و از شریعت الهی نگهبانی و پاسداری کند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      عصمت   ...

    اشاره

    عصمت و اعجاز و علم از ویژگی‌های امام است که درباره‌ی هر یک بحث خواهد شد.

    امام مجتبی علیه‌السلام از همه‌ی گناهان، اعم از صغیره و کبیره مصون و محفوظ بود و حتی نسیان و فراموشی و خطا و جهل و… در او راه نداشت. اگر امام حسن دارای مقام والای عصمت نبود، اعتماد مردم از وی سلب می‌گردید و فوایدی که بر وجود امام علیه‌السلام مترتب است، نقض می‌گردید و اهداف رسالت و امامت تحقق نمی‌یافت.

    به بیان دیگر، هدف از وجود امامان معصوم، حفظ و نگهداری قرآن و شریعت اسلامی در تمام ابعاد آن است تا مردم در سایه‌ی عمل به آن، سعادت دنیا و آخرت را دریابند و گفتار وسوسه‌های شیطانی و گناهان و رذایل اخلاقی نگردند. روشن است که احتمال گناه و اشتباه و مفاسد اخلاقی در امام معصوم علیه‌السلام سبب می‌گردد که اطمینان و اعتماد دیگران از او سلب شود و دیگر نتواند نمونه و اسوه باشد.

    و به قول آن شاعر عرب:

    اذا کان رب البیت بالدف مولعا

    فشیمة أهل البیت کلهم رقص

    «هرگاه صاحب خانه خود بر دف زدن [96] حریص باشد، رفتار و روش اهل آن خانه رقصیده خواهد شد.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      موقعیت استثنایی (اجتماعی، سیاسی و...)   ...

    امام حسن علیه‌السلام در معرفی خود فرمود:

    «انا شعبة من خیر الشعب، آبائی أکرم العرب، لنا الفخر و النسب، و السماحة عند الحسب، من خیر شجرة أنبتت فروعا نامیة، و أثمارا زاکیة، و أبدانا قائمة، فیها أصل الاسلام، و علم النبوة فعلونا حین شمخ بنا الفخر، و استطلنا حین امتنع منا العز، بحور زاخرة لا تنزف و جبال شامخة لا تقهر [89]؛

    من بهترین و برترین شاخه از قبایل و اقوام عربم، پدر و اجدادم گرامی‌ترین آن‌هایند. بزرگواری و افتخار در حسب و نسب مخصوص و منحصر در ماست، از شجره‌ای هستیم که شاخه‌های پر رونق و میوه‌های پاک و گران‌بهایی دارد. ما خاندان نبوت و رسالتیم، در آن خانواده اساس اسلام و دانش پیامبری پی‌ریزی گردیده است. عزت و افتخار پیامبری ما را برتری داد و آن گاه که دیگران مانع بودند، این عزت ریشه‌دارتر گشت. ما دریاهای ژرف و شگرفیم که هرگز خشک نمی‌شود و قله‌های بلند و مرتفع و سرافرازیم که هرگز خوار و ذلیل نمی‌گردد.»

    این مباهات و افتخار برخاسته از اعتماد به نفسی است که حسن بن علی علیه‌السلام در خود می‌بیند و همین امتیازات، زیربنای اموری است که حضرت آن‌ها

    را بیان داشته‌اند.

    و درباره‌ی برتری‌های فکری و سیاسی خود نسبت به دیگران فرمود:

    «و لو کنت بالحزم فی أمر الدنیا و للدنیا أعمل و أنسب، ما کان لمعاویة بأبأس منی و أشد شکیمة و لکان رأیی غیر ما رأیتم [90]؛

    و اگر من به دنیا می‌پرداختم، کوشاتر و لایق‌تر از دیگران بودم. معاویة بن ابی‌سفیان هیچ گاه محکم‌تر، جدی‌تر و سخت‌کوش‌تر از من نخواهد بود، ولی نظر من غیر از آن است که شما می‌پندارید.»

    و در جای دیگر درباره‌ی برتری‌های اجتماعی و معنوی و… خود فرمود:

    «أنا مستجاب الدعوة، أنا ابن الشفیع المطاع، أنا ابن أول من ینفض عن الرأس التراب، أنا من یقرع باب الجنة فیفتح له، أنا ابن من قاتل معه الملائکة و أحل له المغنم و نصر بالرعب من مسیرة شهر [91]؛

    من آن کسی هستم که دعایش مستجاب می‌گردد. من فرزند کسی هستم که شفاعتش پذیرفته شد و فرمانش مطاع است. من فرزند کسی هستم که برای اولین بار خاک و غبار از سرش زدوده شد. [92] من فرزند کسی هستم که چون در بهشت را بکوبد، به روی او باز خواهد شد. من فرزند آن کسی هستم که ملائکه به کمک و همراهی او با کفار جنگیدند (اشاره‌ی به جنگ بدر است) و خداوند سبحان غنایم جنگی را بر او حلال نمود (فان لله خمسه و للرسول…) و با ایجاد ترس و وحشت در دل دشمن، او را یاری کرد و امید یک ماهه‌ی آنان را ناامید ساخت

    - اشاره به غزوه‌ی احزاب است -.»

    درباره‌ی صفات ذاتی و اجتماعی و مکارم اخلاق امام مجتبی علیه‌السلام افزون بر آنچه گذشت، باید توجه داشت که آن حضرت یکی از دو ثقلی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از خود به یادگار گذاشت. حسن بن علی علیه‌السلام از افراد «عترت» و «أهل بیت» است. در حدیثی امام مجتبی علیه‌السلام فرمود:

    «أنا من أهل البیت الذین افترض الله مودتهم علی کل مسلم و قال: قل لا أسألکم علیه أجرا الا المودة فی القربی [93]؛

    من از اهل بیتی هستم که خداوند، محبت و دوستی آنان را بر هر مسلمانی واجب دانست و به رسولش فرمان داد که بگو: من در مقابل رسالت خود، هیچ گونه اجر و مزدی نمی‌خواهم، جز مودت و دوستی اهل قربی.»

    ابن‌عباس (ره) از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: اقربای تو کدامند که اطاعت و دوستی آن‌ها واجب است؟ حضرت پاسخ داد: «علی، فاطمه و دو فرزندش.»

    جامعیت حسن بن علی علیه‌السلام سبب شد که امید مسلمانان، به ویژه شیعیان و موالیان أهل بیت علیهم‌السلام به آن حضرت باشد؛ مطالب محمد بن اسحاق بیانگر این حقیقت است.

    محمد بن اسحاق معروف به ابن‌ندیم (متوفای 438 ه. ق.) می‌نویسد:

    «ما بلغ من الشرف بعد رسول الله صلی الله علیه و آله ما بلغ الحسن بن علی، کان یبسط له علی باب داره فاذا خرج و جلس انقطع الطریق فما یمر أحد من خلق الله اجلالا له، فاذا علم قام و دخل بیته فمر الناس.» [94].

    هیچ کس در فضل و شرافت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله همانند حسن بن علی علیه‌السلام

    نبود. [95] در خانه‌اش برای برآورن نیازمندی‌های مردم باز بود. هرگاه از خانه خارج می‌شد، مردم جلو پایش می‌ایستادند، به طوری که کسی عبور نمی‌کرد تا آن حضرت عبور کند و یا داخل منزل شود.

    این ویژگی‌ها و صفات موجب شد که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و در زمان پدر به خوبی از عهده‌ی کارهای اساسی برآید که توضیح بسیاری از آن‌ها خواهد آمد.

    او که امام منصوص بعد از پدرش علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بود، برجستگی‌ها و صفات پسندیده‌ای داشت که هریک لازمه‌ی امامت بود و باعث می‌شد که از دیگران برتری یابد.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خصایص و ویژگی‌های ذاتی   ...

    او - گذشته از وراثت معنوی و تربیتی آن حضرت توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام - دارای غرایز و ملکات نفسانی و صفات مخصوصی بود که منحصر به خویش می‌شد؛ جلوه‌ی صفاتی همچون هیبت و سطوت، تواضع و خشوع، شجاعت و کرامت، ترس و خوف از خدا، خشم و غضب در برابر همه ناجوانمردی‌ها و… سبب امتیاز و جدایی ایشان از دیگران می‌گردید. مورخان و نویسندگان درباره‌ی آن حضرت نوشته‌اند:

    «کانت شمائله آیة الانسانیة الفضلی؛ امتیازهای برتر او نشانگر انسان مافوق و بشریت نمونه بوده است.»

    حسن بن علی علیه‌السلام شباهت زیادی به جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت؛ گفتار و کردار و اندام ظاهری‌اش همانند نبی گرامی اسلام بود. غزالی و ابوطاب مکی گویند: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أشبهت خلقی و خلقی [83]؛ ای حسن در آفرینش و اخلاق همانند من شده‌ای».

    انس بن مالک درباره‌ی حسن بن علی علیه‌السلام می‌گوید:

    «لم یکن أحد أشبه بالنبی من الحسن بن علی علیه‌السلام [84]؛ هیچ کس همچون حسن بن علی به پیامبر همانند و شبیه نبوده است.»

    محدثان، سیمای ملکوتی امام مجتبی علیه‌السلام را چنین توصیف کرده‌اند: رخسارش سفید و آمیخته با سرخی؛ سیاهی چشمانش در کنار سفیدی آن درخششی خاص داشت؛ دارای مویی درهم و پیچیده و انبوه بود؛ استخوان و عضلاتش درشت؛ فاصله‌ی شانه و بازوانش زیاد؛ گردنش همانند ابریقی نقره

    می‌درخشید؛ با هوش و ذکاوت سرشاری که داشت، هر آنچه از جد و پدر و مادرش سر می‌زد، همانند آینه‌ی تمام‌نما در وجودش منعکس می‌گشت؛ او در امتیازهای عقلی و اخلاقی در بلندترین قله قرار داشت؛ در کنار همه‌ی آنچه گذشت، از اصالت و ریشه‌ای بس والا برخوردار بود و بر اساس قانون وراثت و نسب همه‌ی برجستگی‌ها و سرمایه‌های معنوی رسول گرامی اسلام در وجود حسن بن علی علیهماالسلام تبلور یافته بود و به قول معروف: «آنچه خوبان همه دارند او تنها داشت».

    رسول خدا صلی الله علیه و آله در مواردی از حسن و برادرش حسین به ریحانه و سید تعبیر می‌کند، آن جا که می‌فرماید: «و ریحانتای: الحسن و الحسین [85]؛ حسن و حسین دو ریحانه‌ی منند.» و نیز فرمود:

    «الحسن و الحسین ریحانتای من الدنیا [86]؛ حسن و حسین دو ریحانه‌ی من در دنیایند. و گاهی در مورد حضرت مجتبی علیه‌السلام فرموده است:

    «ان هذا ریحانتی و ان ابنی هذا سید سیصلح الله به بین فئتین من المسلمین [87]؛ همانا حسن ریحانه‌ی من است و این فرزندم آقاست و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح برقرار خواهد کرد.»

    علامه طریحی در توضیح واژه‌ی «ریحانه» می‌نویسد: «کل نبت طیب الرائحة؛ هرگیاه خوشبو و لذت‌بخشی را ریحانه گویند» و سپس درباره‌ی احادیث فوق اضافه می‌کند: خوشبوترین و جذاب‌ترین گل و گیاه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله دو فرزندش حسن و حسین بودند و این زیباترین نوع تشبیه است. [88].

    همچنین واژه‌ی «سید» که صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و دوام دارد،

    یعنی کسی که سیادت و آقایی با تمام وجودش عجین گشته و از او جدا نخواهد شد و مجد و بزرگواری در تمام حالات در سراسر وجودش متبلور است.

    آری، مجموعه‌ی اوصاف زیبای ذاتی و مورثی، او را بر دیگران برتری داده بود و برای همین، وی از نظر بیان، شجاعت، سخاوت، هیبت، تقوا، و عبادت و… زبانزد خاص و عام بود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ویژگی‌های امام مجتبی علیه السلام   ...

    اشاره

    سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله دارای مقام و منزلتی عظیم بود که در میان رجال آن روزگار کسی همانندش نبود. او همچون خورشید عالم‌افروز درخششی همه جانبه داشت، به طوری که در هر کوی و برزنی سخن از مناقب و فضایل او بود. حسن حسن که آینه‌ی تمام‌نمای مکارم و فضایل نبوی (انک لعلی خلق عظیم [82]) و دارنده‌ی صولت و شجاعت و صبر علوی و دربرگیرنده‌ی همه‌ی زیبایی‌های مادی و معنوی فاطمی بود، راه را برای مقایسه با دیگر افراد زیبا صورت و نیکو سیرت بسته بود.

    قلم و بیان از شمارش اوصاف حمیده‌اش عاجز است، لیکن اظهار محبت، ما را وا می‌دارد تا دورنمایی از آن چهره‌ی ملکوتی را ترسیم کنیم و خود را در زمره‌ی محبان و علاقه‌مندانش جای زنیم.

    صفات پسندیده و مکارم اخلاق و امتیازات برجسته امام مجتبی علیه‌السلام را می‌توان در پنج بخش برشمرد و توضیح داد:

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حسنین در لحظات پایانی عمر پیامبر   ...

    جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید:

    «دخلت فاطمة علیهاالسلام علی رسول الله صلی الله علیه و آله و هو فی سکرات الموت… ثم دخل الحسن و الحسین علیهماالسلام فانکبا علی رسول الله صلی الله علیه و آله و هما یبکیان و یقولان: أنفسنا لنفسک الفداء یا رسول الله، فذهب علی علیه‌السلام لینحیهما عنه فرفع رأسه الیه، ثم قال: دعهما یا أخی یشمانی و أشمهما و یتزودان منی و أتزود منهما فانهما مقتولان بعدی ظلما و عدوانا فلعنة الله علی من یقتلهما ثم قال یا علی أنت المظلوم بعدی و أنا خصم لمن أنت خصمه یوم القیامة

    فاطمه‌ی اطهر علیهاالسلام در آخرین لحظات عمر و به هنگام جان سپردن پدر، بر آن حضرت وارد شد… بعد از دقایقی حسن و حسین نیز وارد شدند و خود را بر روی بدن جدشان انداختند، در حالی که اشک بر گونه‌هایشان جاری بود؛ فریاد می‌زدند: جانمان فدای تو ای رسول خدا. در آن هنگام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام

    نزدیک شد و خواست آن دو را از روی بدون آن حضرت کنار بکشد. پیامبر سر را بلند کرد و رو به علی فرمود: برادرم علی! آن دو را به حال خود واگذار تا مرا استشمام کنند و از من بهره ببرند و من نیز آنان را ببویم و بهره ببرم، همانا آن دو به شهادت خواهند رسید و با ستم و دشمنی کشته خواهند شد، پس نفرین خدا بر قاتلان آن‌ها باد و سپس فرمود: ای علی! تو هم بعد از من ستم خواهی دید و من تا روز قیامت، دشمن کسانی هستم که تو با آنان دشمن باشی.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مشارکت در بیعت رضوان   ...

    شرکت دادن دو طفل خردسال در این ماجرای تاریخی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله چیزی جز نشان دادن عظمت و اثبات حقانیت و بزرگی آنان نیست و آن حضرت خواست در این مرحله از مصاف حق با باطل، آنان را که همیشه معیار حق و حقیقتند معرفی کند و اوصیای خویش را به مسلمانان و مسیحیان و همه رهروان راه حق بشناساند. اگر بعضی ادعای مشارکت حسن و حسین علیهماالسلام در بیعت رضوان به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه‌السلام و… را نموده‌اند [74] ، نمی‌توان گفت ناصحیح و دور از حقیقت است، زیرا خردسال بودن و یا در جبهه جنگ وارد نشدن غیر مکلف و… دلیلی قانع کننده‌ای نیست.

    حسن و حسین علیهماالسلام چهارم و پنجمین أصحاب کسایند؛ آنان دو گل خوشبوی

    پیامبرند. [75] دو گوشواره‌ی عرش خدا [76] و دو سرور جوانان بهشتند [77]؛ آن دو از مصادیق روشن آیه‌ی تطهیر [78] و ذوی القربی [79] و أبرار هل أتی [80] و… هستند. پیامبر صلی الله علیه و آله خود را از آن دو و آن دو را از خویش می‌داند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      داستان مباهله   ...

    سال ششم هجرت بود، عده‌ای از بزرگان نصارای نجران، همچون سید، عاقب، قیس، حارث و عبدالمسیح بن یونان (أسقف نجران) و… جهت گفتگو و بحث با رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد مدینه شدند و با پیامبر صلی الله علیه و آله به گفتگو و بحث نشستند، لیکن به نتیجه نرسیدند. سرانجام این آیه نازل شد:

    «فمن حآجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع أنباءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین [72]؛

    کسانی که پس از ارائه علم و دانش لجبازی کردند، پس به مباهله دعوتشان کن و بگو شما خود به همراه فرزندان و زنانتان جمع شوید و ما هم با فرزندان و زنان خود جمع می‌شویم و نفرین (مباهله) می‌کنیم، عذاب خداوند شامل دروغ‌گویان خواهد شد.»

    روز 24 یا 25 ذی حجه فرارسید، مردم مدینه و مسیحیان در انتظار بودند که چه کسی در این مراسم تاریخی شرکت می‌کند و پیامبر صلی الله علیه و آله چه کسی را به همراه خواهد برد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در برابر جمعیت مسیحی، در حالی که حسین را در بغل گرفته بود و دست در دست حسن داشت و از سویی دخترش فاطمه علیهاالسلام و دامادش علی علیه‌السلام هم همراهش بودند و جهت مباهله به سوی آنان رفتند. این منظره‌ی زیبا و پرشکوه وحشتی در میان مسیحیان ایجاد کرد به ناگاه اسقف فریاد زد:

    «أقلنا أقال الله عثرتک؛ از ما بگذر و عفو کن، خداوند شما را ببخشاید.» پیامبر فرمود: «نعم قد أقلتکم؛ بلی من از شما گذشت کردم» و بدین سان پیامبر صلی الله علیه و آله مصالحه کرد و بنا بر آن شد که آنان دو هزار حله، سیصد زره، سی اسب سواری و

    سی شتر به عنوان مالیات پرداخت نمایند. دیری نگذشت که عاقب و سید خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و مسلمان شدند. عاقب یک حله و عصا و یک سینی همراه یک جفت نعلین به رسول خدا صلی الله علیه و آله هدیه کرد. رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:

    «لو باهلتمونی بمن تحت الکساء لأضرم الله علیکم نارا تأجج ثم ساقها الی من ورائکم فی أسرع من طرفة العین فأحرقتهم تأججا [73]؛ اگر شما نصارای نجران با اصحاب کساء (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم‌السلام) به مباهله بر می خاستید، همانا خداوند بر شما آتشی را شعله‌ور می‌ساخت که همگی در کم‌تر از یک چشم به هم زدن، نابود می‌شدید و می‌سوختید.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شخصیت دادن به فرزندان   ...

    هرچه زمان می‌گذشت و روزها سپری می‌شد، علاقه‌ی امام مجتبی علیه‌السلام به جد بزرگوارش بیش‌تر می‌گشت؛ به همراه جدش به مسجد می‌رفت و در کنار او نماز می‌خواند و نیایش می‌نمود، وحی را بدون واسطه از آن بزرگوار می‌شنید و رسول خدا صلی الله علیه و آله او را میوه‌ی دل، سید، حجت [68] و ابومحمد و… می‌خواند و هرآنچه را که برای استمرار وصایت خود، بعد از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام لازم می‌دید، به وی القا می‌نمود. سلامتی حسن و برادرش حسین علیه‌السلام برای پیامبر صلی الله علیه و آله به قدری اهمیت داشت که وقتی شنید آنان مریض شده‌اند، خود به همراه چندی از بزرگان از صحابه به دیدارشان شتافت. پیامبر صلی الله علیه و آله در حضور صحابه برای شفای آن دو دعا کرد و خطاب به علی علیه‌السلام فرمود: ای ابوالحسن! خوب بود نذری برای شفای فرزندان خویش می‌کردی. علی و فاطمه علیهماالسلام و فضه نذر کردند که اگر آن‌ها شفا یابند، سه روز روزه بگیرند. طبق بعضی از روایات حسن و حسین علیهماالسلام نیز

    چنین کردند. طولی نگذشت که خداوند، آن دو را شفا بخشید. آنان شروع به روزه گفتن نمودند، در حالی که در منزل چیزی برای خوردن نداشتند. علی علیه‌السلام سه من جو قرض کرده بود و فاطمه علیهاالسلام یک سوم آن را آرد کرد و برای افطار نان پخت. که به هنگام غروب وقتی خواستند افطار نمایند مستمندی آمد و درخواست غذا برای خود و خانواده‌اش نمود که همگی، آن مستمند را بر خود مقدم داشتند و با آب افطار نمودند. روز دوم به هنگام افطار (همچون روز قبل) یتیمی آمد و اظهار کرد که گرسنه است، آنان باز هم او را بر خویش مقدم داشتند و همانند روز پیش با آب افطار کردند. روز سوم نیز در لحظات فرا رسیدن وقت افطار اسیری در را کوبید و گفت که نیازمند است، آنان برای سومین بار نان‌های جوین خود را صدقه دادند و سه روز بدین ترتیب روزه گفتند. روز بعد که رسول خدا صلی الله علیه و آله آنان را بدان وضع دید و ماجرا را شنید، سخت متأثر گردید. جبرئیل نازل شد و به آن حضرت به خاطر داشتن چنین أهل بیتی، تبریک و تهنیت گفت و آیات سوره هل أتی… را قرائت کرد.

    بسیاری از مفسران تصریح کرده‌اند که آیات «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا…» [70] در بیان فضیلت اهل بیت است. حاکم حسکانی شأن نزول آیه را اهل بیت می‌داند و آن را نسبت به بسیاری از محدثان می‌دهد. [71] رسول خدا صلی الله علیه و آله به هر دو فرزند خویش شخصیت می‌داد و سعی می‌کرد آنان را در کارهای عبادی، سیاسی و اجتماعی شرکت دهد و از هر فرصتی برای این منظور استفاده می‌کرد.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اثری ژرف در روح کودک   ...

    پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بسیار سعی می‌کرد تا حسن آینه‌ی تمام‌نمای خویش بعد از علی علیه‌السلام گردد، از این رو با عنایتی خاص فرزندش را با اصول و فروع دین آشنا می‌نمود و این شیوه‌ی تربیتی پیامبر صلی الله علیه و آله اثری ژرف در روح و روان حسن علیه‌السلام می‌گذاشت.

    امام حسن علیه‌السلام می‌فرماید:

    روزی در محضر جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم که مقداری خرما به عنوان صدقه خدمتش آورده بودند. پیامبر آن‌ها را نگه داشته بود تا به اهلش (فقرا) برساند و من به خیال این که از آن ماست، خرمایی برداشتم و به دهانش گذاشتم. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله چنین دید، نزدیک‌تر آمد و خرما را به همراه زنجاب آن از دهانم بیرون کشید. مردی که ناظر صحنه بود، به آن برخورد اعتراض کرد و گفت: چرا خرما را از فرزند خردسالت گرفتی؟! حضرت جواب داد: «ما آل محمدیم و صدقه بر ما حلال نیست.»

    همچنین امام مجتبی علیه‌السلام می‌فرماید:

    در دوران کودکی‌ام، جدم پیامبر صلی الله علیه و آله را بر روی منبر دیدم که می‌فرمود:

    «أنا مدینة العلم و علی بابها و هل یدخل المدینة الا من بابها [67]؛ من شهر دانش و فضیلتم و علی دروازه‌ی آن است، آیا کسی که می‌خواهد وارد شهری شود از غیر در دروازه‌ی ورودی داخل خواهد شد؟».

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      تربیت در کانون پر مهر مادر   ...

    انعکاس زمزمه‌های مادر در کنار گاهواره‌ی فرزند، او را برای تربیت در مدرسه‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله بیش‌تر آماده می‌کرد؛ زمزمه‌هایی که همانند اذان پیامبر صلی الله علیه و آله شعله‌های فطرت خداپرستی را در روان فرزندش عروج می‌داد؛ او زیر لب چنین می‌سرود:

    اشبه أباک یا حسن

    و اخلع عن الحق الرسن

    و اعبد الها ذامنن

    و لا توال ذا الاحن

    «ای حسن به پدر خویش شباهت پیدا کن و از ریسمان الهی (قرآن) پیروی نما؛ خداوند صاحب نعمت را ستایش کن و هرگز با انسان‌های کینه‌توز دوستی نکن!».

    دختر گرامی پیامبر بیش‌ترین نقش را در تربیت فرزندان خویش داشت؛ او پیوسته حوادث و رشادتهای پدر و شوهر خویش را به گونه‌ای برای حسن و دیگر فرزندانش جلوه می‌داد، چرا که در آینده‌ای نه چندان دور، خود آن‌ها قافله سالار حق و حقیقت خواهند شد و همانند پدر و جد خویش راهبری انسان‌ها را عهده‌دار خواهند گردید.

    آری، فاطمه مادری است که جدا از تربیت فرزند و خانه‌داری در غزوات اسلامی به همراه پدر و شوهرش حضور می‌یابد و مجروحان را مداوا می‌کند و از خانواده‌های آنان دلجویی می‌نماید و گاه خون جراحت را از چهره‌ی پدر و شوهرش پاک می‌کند.

    فاطمه هر روز وقتی حسنش از مسجد باز می‌گردد، اخبار فرهنگی و سیاسی مسجد را از او می‌پرسد و او هر آنچه را شنیده و دیده برای مادر باز می‌گوید، به

    طوری که وقتی أمیر مؤمنان علی علیه‌السلام وارد منزل می‌شود آیات نازل شده را از زهرا علیهاالسلام می‌شنود و با تعجب می‌پرسید: این مطالب و آیات را از کجا چنین دقیق شنیده‌ای؟!

    فاطمه پاسخ می‌داد: از طریق فرزندم حسن شنیدم.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اظهار محبت‌های پیامبر   ...

    روز به روز اظهار علاقه از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به حسن علیه‌السلام بیش‌تر می‌گردید و هیچ گاه از محبت به او غافل نمی‌شد، او را می‌بوسید و می‌بویید و دهان مبارکش را بر دهان حسن می‌گذاشت و می‌فرمود:

    «اللهم انی أحبه فأحبه و أح من یحبه! یقولها ثلاث مرات [59]؛ بارالها! من او (حسن) را دوست دارم، پس تو هم او را دوست بدار و دوست بدار هر کس او را دوست دارد.»

    ابوهریره گوید: خود دیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله سه مرتبه جملات فوق را تکرار نمود.

    همچنین أم الفضل [60] می‌گوید: در دورانی که حسن را شیر می‌دادم، روزی به همراهش به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدم، او مقداری رشد پیدا کرده بود و آرام نمی‌گرفت؛ در آغوشم بود که ادرار کرد، پس آرام با دست بر پشت او زدم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ارفقی یا بنی رحمک الله أوجعت ابنی [61]؛ با فرزندم حسن مدارا کن، خداوند بر تو رحم کند، فرزندم را ناراحت کردی.».

    ابن‌عباس می‌نویسد: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله حسن بن علی علیه‌السلام را بر گردن خود سوار کرده بود. مردی گفت: ای پسر! چه مرکب خوبی را سوار شده‌ای! پیامبر در جواب او فرمود: «نعم الراکب هو [62]؛ حسن چه سوارکار خوبی است.»

    علاقه و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله به حدی بود که گاهی حسنش را در روی منبر آغوش می‌گرفت و در همان حال برای مردم سخن می‌گفت و گاه در حالی که بر منبر بود، پایین می‌آمد و حسن را در آغوش می‌کشید و مورد تفقد و مهربانی قرار می‌داد.

    روح بلند و پاک مجتبی علیه‌السلام در دوران کودکی، همانند آینه‌ی صاف و شفاف، افکار و رفتار جدش پیامبر صلی الله علیه و آله و پدرش علی علیه‌السلام و مادرش فاطمه علیهاالسلام را در خود منعکس می‌نمود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ختنه   ...

    روز هفتم ولادت بود که پیامبر دستور داد فرزندش «حسن» را ختنه کنند تا به این سنت الهی جامه‌ی عمل بپوشاند و به عنوان سیره عملی پیامبر صلی الله علیه و آله باقی بماند، زیرا خود پیش از آن فرموده بود:

    «اختنوا أولادکم فی السابع، فانه أطهر و أسرع لنبات اللحم، ان الأرض تنجس ببول الأغلف أربعین یوما [58]؛ نوزادان خود را در روز هفتم ختنه کنید؛ این عمل برای سلامتی طفل بهتر است و جراحت آن به سرعت بهبود می‌یابد. چنانچه فرد ختنه نشده‌ای بر روی زمین ادرار کند تا چهل روز آلودگی آن باقی می‌ماند.» رسول خدا صلی الله علیه و آله به میمنت ولادت امام مجتبی علیه‌السلام به فقرا صدقه داد و بعضی را هم اطعام نمود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      عقیقه   ...

    هفت روز از ولادت سبط اکبر پیامبر گذشت. همگی خوشحال و مسرور بودند و به پدر و مادرش تبریک و تهنیت می‌گفتند. روز هفتم رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد گوسفندی تهیه کردند، آن گاه با دست مبارک خویش گوسفند را برای نوه‌اش عقیقه نمود.

    نقل شده است که امام صادق علیه‌السلام فرمود: جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد عقیقه‌ی عمویم حسن بن علی علیه‌السلام فرمود:

    «بسم الله عقیقة عن الحسن؛ به نام خداوند، این گوسفند عقیقه از جانب حسن علیه‌السلام است.»

    سپس در حین کشتن گوسفند، این دعا را قرائت کرد: «اللهم عظمهما بعظمه و لحمهما بلحمه و دمها بدمه و شعرها بشعره، اللهم اجعلها وقاء لمحمد و آله، ثم قال: کلوا و أطعموا و ابعثوا الی القابلة برجل [54]؛ بار خدایا! استخوانش را به جای استخوان او، گوشتش را به جای گوشت او، خونش را به جای خون او و مویش را به جای موی او عقیقه می‌کنم. خدایا! این عقیقه را پناه و نگهبان محمد و آل محمد قرار ده.»

    آن گاه فرمود: بخورید آن‌ها را و اطعام کنید و یک ران آن را برای قابله بفرستید. [55] در همان روز رانی از گوشت عقیقه را به همراه یک دینار طلا به قابله دادند و بعد از آن، موی سر فرزند هفت روزه‌اش را تراشیدند و به اندازه‌ی وزن آن‌ها نقره در راه خدا صدقه دادند، آن گاه سر مبارکش را با ماده‌ای خوشبو به نام خلوق [56] آغشته نمودند؛ این کار یعنی آغشته نمودن سر فرزند هفت روزه به خلوق بعد از تراشیدن در اسلام سنتی جدید بود، زیرا در فرهنگ جاهلیت سر کودک را به خون آغشته می‌کردند.

    پیامبر صلی الله علیه و آله در این مورد به أسماء بنت عمیس فرمود:

    «یا أسماء الدم فعل الجاهلیة [57]؛ ای اسماء! آغشته به خون نمودن سر نوزاد از کارهای ناپسند مردم جاهلیت است.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سیمای امام حسن   ...

    انس بن مالک درباره‌ی امام حسن علیه‌السلام می‌گوید:

    «لم یکن أحد أشبه برسول الله - ص - من الحسن بن علی؛ هیچ فردی از امام حسن علیه‌السلام شبیه‌تر به پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است.»

    أحمد بن حنبل به نقل از علی بن ابیطالب علیه‌السلام می‌نویسد:

    «کان الحسن أشبه برسول الله ما بین الصدر الی الرأس و الحسین أشبه فیما کان أسفل من ذلک [51]؛ حسن علیه‌السلام از سینه تا سر شبیه‌ترین فرد به نبی گرامی اسلام بود و حسین از سینه به پایین بیش‌ترین شباهت را به آن حضرت داشت».

    ابن‌صباغ مالکی در زیبایی صورت و اعضای حسن بن علی علیه‌السلام می‌نویسد: رنگ چهره‌ی حسن بن علی علیه‌السلام سفید آمیخته با سرخی بود؛ چشمانش سیاه، درشت و گشاده؛ گونه‌هایش هموار، موی وسط سینه‌اش نرم؛ موی ریشش پر و انبوه؛ پشت گوشش پر مو؛ گردن آن حضرت کشیده، براق همچون شمشیری از نقره؛ مفاصلش درشت و دو شانه‌اش پهن و دور از یکدیگر بود؛ انسانی چهارشانه، میانه قد و نمکین که نیکوترین صورت را داشت، ریش خود را با رنگ سیاه خضاب می‌کرد؛ مویش پرچین و کوتاه و قامتش رسا بود.

    واصل بن عطا گفته است:

    صورت حسن بن علی علیهماالسلام چون سیمای انبیا و هیأت و شکل او چون هیأت ملوک و امرا بوده است.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      القاب و کنیه   ...

    نواده‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله را به لقب‌های زیر می‌شناختند:

    امام دوم؛ ریحانه‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ زکی؛ سبط أول؛ سید؛ طیب؛ مصلح؛ نقی و ولی.

    رسول خدا صلی الله علیه و آله از شدت علاقه به او، او را «أبومحمد» نامید و بدان کنیه صدایش می‌زد. ابن‌شهر آشوب به القاب آن بزرگوار، امین، اثیر، امیر، بر، حجت، زاهد، قائم، مجتبی و وزیر را اضافه می‌کند و کنیه او را ابوالقاسم نیز می‌نامد.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      نام گذاری   ...

    صدیقه طاهره از همسر خویش خواست تا برای نوزاد نامی انتخاب کند، لیکن امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: من در نام‌گذاری فرزندم بر رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشی نمی‌گیرم.

    پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به خانه‌ی دختر آمد و از وضعیت زایمان و چگونگی نوزادش پرسش نمود. زهرا و علی نوزاد را در پارچه‌ای زرد پیچیدند و به پیامبر دادند. رسول خدا صلی الله علیه و آله ضمن تبریک و تهنیت به داماد و دخترش، فرمود:

    «ألم أتقدم الیکم أن لا تلفوه فی خرقة صفراء؛ مگر پیش از این نگفته بودم که نوزاد را در پارچه‌ی زرد نپیچید؟».

    سپس پارچه‌ی سفیدی طلبید و آن مولود مسعود را در میان آن نهاد [43]؛ او را می‌بوسید، زبان مبارکش را در دهان او می‌گذاشت و آن طفل زبان پیامبر را همچون سینه‌ی مادر می‌مکید.

    رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از حمد و سپاس به درگاه الهی، أذان در گوش راست و اقامه در گوش چپش خواند، آن گاه رو به علی علیه‌السلام نمود، پرسید: چه نامی بر فرزند خود نهاده‌اید؟ [44].

    علی علیه‌السلام پاسخ داد: «در نام گذاری‌اش بر شما پیشی نمی‌گیرم.»

    پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من نیز در نام‌گذاری او بر پروردگار سبقت نخواهم گفت. خداوند، فرشته‌ی وحی را از ولادت سبط اکبر پیامبرش آگاه ساخت و او را جهت تهنیت و نام‌گذاری خدمت آن حضرت فرستاد.

    جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد، درود و سلام خدا را بر او ابلاغ کرد و ضمن تبریک و تهنیت گفت: خداوند به تو فرمان می‌دهد که نام فرزند هارون برادر موسی علیه‌السلام را برای فرزندت انتخاب کن. پرسید: اسمش چیست؟ جرئیل پاسخ داد: شبر. فرمود: اما زبان من عربی است. گفت: نامش را «حسن» بگذار.

    آن گاه نامش را «حسن» گذاشت.

    ابن‌اثیر می‌نویسد: «حسن» نامی است که در عرب جاهلیت تا آن روز، سابقه نداشت و کسی آن را نمی‌شناخت.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ولادت   ...

    پانزدهمین روز ماه مبارک رمضان، سال دوم یا سوم هجرت بود که أولین ثمره‌ی نبوت و امامت، مدینة الرسول را نور باران کرد و کانون امامت و ولایت را درخششی دیگر بخشید. [42] پیشانی بلندش تجلی فروغ نبوت و امامت

    [صفحه 49]

    را در خود ترسیم کرده بود. موجی از سرور و شادی خاندان اهل‌بیت علیهم‌السلام را فراگرفت. این نوزاد بیش‌ترین شباهت را به پیامبر اسلام داشت. پدرش علی بن ابی‌طالب و مادرش فاطمه زهرا علیهماالسلام از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      نگاهی گذرا به دوران کودکی امام مجتبی علیه السلام   ...

    اشاره

    بدیهی است که ساختار اولیه‌ی هر انسانی نشانگر ویژگی‌های مثبت و منفی او در آینده است و باید گفت که شخصیت‌های بزرگ عالم، از این امر جدا نبوده‌اند و مستثنی نشده‌اند. حسن بن علی علیه‌السلام که در بیت نبوت و امامت چشم به جهان گشود و ولادتش بالاترین مژده به پیامبر خدا و علی و فاطمه‌ی زهرا علیهم‌السلام بود. خلق و خلق او از عنایت‌های بی‌شمار خداوند کریم بر امت اسلامی شد. او در سال‌های اولیه‌ی هجرت آن هم در ماه مبارک رمضان پا به عرصه وجود گذاشت و برکات و خیرات زیادی را به همراه آورد. تسبیح و تهلیل و قراءت قرآن او به هنگام ولادت و هم‌سخن شدن جبرئیل با وی در گهواره، بیانگر عظمت و بزرگی او بود. [40].

    او کسی است که بهشت آرزوی سکونت دادنش را داشت و بارها این امر را از خداوند متعال مسألت نمود و چنین درخواست کرد: «یا رب ألیس قد وعدتنی أن تسکنی رکنا من أرکانک؛ بار خدایا! آیا وعده ندادی که یکی از پایه‌های اساسی عالم

    خلقتت را در من سکنی دهی؟».

    جواب آمد: «أما ترضین أنی زینتک بالحسن و الحسین فأقبلت تمیس کما تمیس العروس؛ آیا خشنود نمی‌گردی، از این که تو را با ساکن شدن حسن و حسین زینت دهم؟ بهشت به پیش خواهد آمد و همانند داماد آنان را در آغوش خواهد گرفت.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اهداف مشترک   ...

    گفتار و رفتار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیانگر آن است که امامت و وصایت بعد از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام در حسن و حسین علیهماالسلام تعین دارد. و آنان همانند دیگر ائمه‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام دارای قدرت کافی جهت زعامت مسلمانان بوده‌اند و آرامش امت اسلامی در سایه‌ی رهبرانی چون آنان است که معصومند و مؤید از ناحیه‌ی پروردگار؛ انسان‌هایی که در انجام وظایف خود، کوچک‌ترین قصور و تقصیری نداشته‌اند.

    امامان شیعه در فراز و نشیب‌های گوناگون، جلوه‌های مختلف و متفاوتی داشته‌اند و حافظ اسلام و شریعت الهی بوده‌اند؛ آنان حدود و ثغور دین را ترسیم می‌کردند و به خط راستین اسلام محمدی استمرار می‌بخشیدند.

    زندگانی امامان عالی‌قدر شیعه، همچون حضرت مجتبی علیه‌السلام و حضرت سیدالشهدا در ظاهر شکل‌ها و شیوه‌های مختلفی داشت، به طوری که در نگاه اول برای بسیاری از افراد ناآشنا ابهام‌آور و سؤال برانگیز است، لکن بررسی و تحلیل درست از زندگانی این پاکان راستین، این نتیجه را می‌دهد که آنان به دنبال حقیقت واحدی بوده‌اند که آن هدایت و راهبری امت اسلامی و ایجاد مدینه‌ی فاضله، به وسعت تمامی کره‌ی زمین بوده است تا مردم، همگی عبادت و بندگی حق کنند و از ظلم و ستم و چپاول به دور باشند و آرامش و اطمینان قلبی جهت

    شکوفایی استعدادها فراهم شود.

    از این رو برای تحقق بخشیدن به اهداف فوق، هر گاه می‌دیدند آمدن به میدان نبرد و درگیری مستقیم با دشمنان اسلام منجر به نابودی نیروهای مؤمن و فعال و کارآمد می‌شود و دشمن از جهت سیاسی و نظامی غالب و پیروز می‌گردد، همه‌ی شماتت‌ها و زخم زبان‌ها را تحمل می‌کردند و شرایط دشوارتر از میدان‌های جنگ را می‌پذیرفتند و ناخدایی و سکان‌داری کشتی اسلام را به عهده می‌گرفتند و به گونه‌ای دقیق هدایتش می‌کردند و توصیه‌های لازم را جهت حفاظت و سازماندهی نیروهای موجود می‌نمودند و هر گاه می‌دیدند امت اسلامی نیاز به سازماندهی علنی دارد و زمینه‌ی آن نیز فراهم گشته و همگی آمادگی کامل دارند و یا اعلان جنگ به عنوان یک ضرورت مطرح است، فرماندهی مردم را در میادین مختلف جهاد و جنگ به عهده می‌گفتند و رضوان و خشنودی خدا و رسولش را به دست می‌آوردند.

    حسین بن علی بن أبی‌طالب علیه‌السلام به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه به برادر خود محمد بن حنفیه فرمود:

    «انما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدی، أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیر بسیرة جدی و أبی علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام [39]؛ همانا حرکت من به سوی عراق جهت ایجاد صلاح و سعادت در امت جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله است. می‌خواهم آنان را به معروف فرمان دهم و از منکرات بازشان دارم و بر سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام حرکت نمایم.»

    اهداف و آرمان‌های مقدس ائمه أهل بیت را می‌توان در سه محور جمع‌بندی و خلاصه نمود:

    1. رهبری صحیح امت اسلامی در سایه‌ی حاکمیت قرآن و احیای

    سیره‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله؛

    2. حفاظت نیروهای مؤمن و کارآمد و پرورش استعدادهای درخشان مادی و معنوی در امت اسلامی و ایجاد آرامش روحی؛

    3. ایجاد صلاح و سعادت برای مردم در سایه‌ی امر به معروف و نهی از منکر و رساندن آنان به استقلال و آزادی و حریت.

    گفتنی است که دو هدف اخیر، پس از تحقق هدف اول به وجود خواهد آمد.

    اینک با توجه به آنچه گذشت، زندگی امام حسن مجتبی، سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله را در فصل‌های آینده مورد بررسی قرار می‌دهیم و وضعیت تربیتی و سیاسی آن امام همام و همچنین موضع‌گیری‌های زیبا و به حقش را در برابر بی‌عدالتی‌ها و انحراف‌ها شرح می‌دهیم تا پرتو انوار تابناک حسنی، خورشید هدایت در همه‌ی ابعاد زندگی گردد.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حسن مصلح بزرگ   ...

    حسن بصری از ابوبکره نقل کرده است: پیامبر بر روی منبر مشغول موعظه و

    خطابه بود که حسن بن علی علیه‌السلام وارد شد و می‌خواست بر روی منبر رود، در آن هنگام پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

    «ان ابنی هذا سید و ان الله سیصلح به بین فئتین من المسلمین عظمتین [36]؛ همانا این فرزند من آقا و سرور است و خداوند سبحان به واسطه‌ی او در میان دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح برقرار خواهد کرد.»

    و نیز درباره‌ی حسین بن علی علیه‌السلام آمده است:

    اسماء بنت عمیس گوید: وقتی حسین علیه‌السلام چشم به جهان گشود، او را در پارچه‌ی سفیدی پیچیدم و به رسول خدا صلی الله علیه و آله دادم. حضرت أذان در گوش راست و اقامه در گوش چپش خواند و سپس او را به سینه چسبانید و گریه می‌کرد. سبب را پرسیدم. فرمود:

    «تقتله الفئة الباغیة من بعدی لا أنا لهم الله شفاعتی؛ متجاوزان ستمگر بعد از من او (حسین علیه‌السلام) را خواهند کشت، خداوند شفاعت مرا نصیب آنان نگرداند.».

    سپس فرمود: أسماء! مبادا دخترم فاطمه علیهاالسلام را از این خبر آگاه سازی! او حسین را تازه به دنیا آورده است. [37].

    و در حدیثی دیگر ابن‌عباس (ره) گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: وحی کرد خداوند سبحان به جبرئیل که بگوید ما فرزند تو را حسین نامیدیم، او را عزیز و گرامی دار و سپس به من خبر داد که بدترین افراد امتت حسین علیه‌السلام را خواهند کشت، در حالی که بر شرورترین مرکب سوار خواهند بود. وای بر قاتل او، وای بر کسی که او را بدان جا فرستاد، وای بر فرماندهی آن معرکه و پیکار، من از قاتل او بیزارم و او نیز از رحمت من دور خواهد بود، چرا که در قیامت مجرم‌تر و جنایتکارتر از او وجود ندارد؛ او با مشرکان محشور خواهد شد، آتش

    جهنم برای سوزاندن و عذاب دادن وی رغبت بیش‌تری خواهد داشت از کسی که برای شوق بهشت خدا را اطاعت کند. [38].

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حسن و حسین دو ریسمان محکم الهی   ...

    امام باقر علیه‌السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

    «من أراد أن یتمسک بالعروة الله الوثقی التی قال الله عزوجل فی کتابه فلیتوال علی بن أبی‌طالب و الحسن و الحسین، فان الله - تبارک و تعالی - یحبهما من فوق عرشه [35]؛ هرکس که بخواهد [برای نجات خویش] به ریسمان محکم و اطمینان‌بخش الهی چنگ زند، همان عروة الوثقایی که خدای سبحان در قرآن دستور تمسک به آن را داده است، باید علی بن ابی‌طالب و حسن و حسین علیهم‌السلام را دوست بدارد؛ خداوند - تبارک و تعالی - محبت خود را نسبت به حسنین از بالای عرشش اعلان می‌دارد.».

    اظهار علاقه و ابراز محبت‌های پیامبر نسبت به دو فرزندش حسن و حسین علیهماالسلام نشانگر سیره و هدف واحد این دو امام همام بعد از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است. رسول خدا صلی الله علیه و آله بارها برخورد خصمانه‌ی دشمنان اسلام نسبت به دو سبط خود را محکوم نمود و آن را نشانگر انحراف و گمراهی و تیره‌بختی آنان دانست.

    در دیدگاه پیامبر صلی الله علیه و آله امامت و رهبری حسنین علیهماالسلام هر دو مورد تأیید بوده و صلاح و سعادت امت اسلامی را در پیروی و اطاعت از آنان در زمان خویش می‌دیده است. پیامبر صلی الله علیه و آله چگونگی برخورد دو سبط گرامی‌اش را با حوادث آینده، دو نوع تاکتیک نسبت به هدف واحد می‌داند، همان طوری که احادیث گذشته آن را روشن نمود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حسن و حسین دو پیشوای امت   ...

    قال علی علیه‌السلام:

    «دخلت یوما منزلی فاذا رسول الله صلی الله علیه و آله جالس و الحسن عن یمینه و الحسین عن یساره و فاطمة بین یدیه و هو یقول: یا حسن و یا حسین أنتما کفتا المیزان و فاطمة لسانه و لا تعدل الکفتان الا باللسان و لا یقوم اللسان الا علی کفتین… أنتما الامامان و لأمکما الشفاعة [30]؛

    علی - ع - فرمود: روزی وارد خانه‌ام شدم دیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته است، فرزندم حسن در طرف راستش، حسینم در طرف چپش و همسرم فاطه در مقابل آن حضرت بودند و او می‌فرمود: ای حسن و ای حسین! شما دو نفر دو کفه میزانید، مادر شما فاطمه زبان میزان و ترازوست؛ دو کفه متعادل نمی‌شود، مگر با زبان ترازو و زبان هماهنگ نمی‌شود مگر

    با دو کفه… آن گاه فرمود: شما دو نفر امام و پیشوایید و برای مادرتان مقام شفاعت است.»

    ابن‌شهر آشوب در ذیل تفسیر آیه شریفه‌ی: «و التین و الزیتون…» آورده است:

    «مسلمانان همگی بر این مطلب اتفاق دارند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: الحسن و الحسین امامان قاما أو قعدا [31] ، و یا ابنای هذان امامان قاما أو قعدا.» [32].

    پیامبر فرموده است:

    «حسن و حسین دو امام و پیشوای امتند، چه پیکار و جهاد کنند و یا به طور علنی درگیر نشوند و به صورت مخفی و تقیه عمل کنند.»

    همچنین فرموده است:

    «این دو فرزندم حسن و حسین رهبر و پیشوای امتند، هر گونه که عمل کنند، جهاد و قیام نمایند و یا مبارزه‌ی علنی و آشکار نداشته باشند.»

    گروهی از مورخان همانند هاشم معروف الحسنی نیز نسبت به حدیث فوق ادعای تواتر نموده‌اند، این گروه معتقدند: محدثان اجماع نموده‌اند بر این که حدیث فوق را پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده است. [33] همچنین طارق بن شهاب گوید: شنیدم که علی بن أبی‌طالب به فرزندانش حسن و حسین می‌فرمود:

    «أنتما امامان بعقبی و سیدا شباب أهل الجنة، و المعصومان حفظکم الله و لعنة الله علی من عاداکما [34]؛ شما دو تن (حسن و حسین) امامان و پیشوایان بعد از من هستید، و شما سرور جوانان بهشتید و هر دو معصوم هستید. خداوند شما را حافظ و یاور باشد و نفرین خداوند بر کسانی باد که با شما دشمنی می‌ورزند.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سروران جوانان بهشت   ...

    ابوسعید خدری و ابن‌عباس و ابن‌عمر و حذیفة و أنس و… گویند:

    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة [28]؛ حسن و حسین، آقا و سرور جوانان بهشتند.»

    ترمذی نقل می‌کند:

    «هما سیدا شباب أهل الجنة [29]؛ آن دو (حسن و حسین) آقا و سرور جوانان اهل بهشتند.»

    قابل توجه است که ترمذی این روایت را صحیح و حسن می‌داند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سفارش به دوستی حسنین   ...

    ابن‌مسعود و أبوهریره گفته‌اند: «دیدیم رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که دو فرزند خردسالش حسن و حسین علیهماالسلام را بر دو شانه‌ی مبارکش گرفته بود، گاهی این و گاهی آن را می‌بوسید. مردی پرسید: آیا آن دو را دوست داری؟ فرمود:

    «من أحب الحسن و الحسین فقد أحبنی و من ابغضهما فقد أبغضنی [26]؛ هر کس حسن و حسینم را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و هر کس با آنان دشمنی ورزد، بر من دشمنی کرده است.».

    در کتاب‌های مختلف شیعه و أهل سنت نمونه و مانند این روایت بسیار آمده است؛ تنها در صحیح مسلم در مورد حسن بن علی علیهماالسلام شش روایت آمده است؛ ابوحسین نیز در کتاب نظم الأخبار دو بیت ذیل را آورده است:

    أخذ النبی ید الحسین و صنوه

    یوما و قال و صحبه فی مجمع

    من ودنی یا قوم أو هذین أو

    أبویهما فالخلد مسکنه معی [27].

    «رسول خدا صلی الله علیه و آله روزی در پیش روی یارانش که گرد هم آمده بودند، دست حسن و حسین را گرفت و فرمود: «هرکس دوست بدارد مرا یا این دو را و یا پدر آنان، علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را پس در بهشت، همراه من خواهد بود.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حدیث کساء   ...

    مردم مدینه همچنین دیدند که رسول خدا صلی الله علیه و آله صبحگاهان از منزل خارج شد، در حالی که عبایی مشکی و تیره رنگ بر دوش داشت؛ دو فرزند خردسالش حسن و حسین علیهماالسلام را زیر عبایش جای داد و سپس دامادش علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و دختر گرامی‌اش فاطمه علیهاالسلام را فراخواند و همگی را داخل عبای خویش جای داد و آیه شریفه‌ی «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا [23]؛ همانا خداوند می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» را قرائت نمود و با این کار، علی بن أبی‌طالب علیه‌السلام، دخترش فاطمه علیهاالسلام و دو فرزندش حسن و حسین علیهماالسلام را افراد حقیقی و بارز أهل بیت معرفی نمود [24] رسول خدا صلی الله علیه و آله حسن بن علی علیهماالسلام را از اصحاب کساء دانست و در زیر کساء جا داد و در حق او و دیگر اصحاب کساء - هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها - دعا فرمود. [25].

    اظهار محبت‌های فراوان رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به أهل بیت به ویژه حسنین علیهماالسلام گویای آن است که در آینده حوادث تکان دهنده‌ای پدید خواهد آمد و مردم باید به هوش باشند تا فتنه‌ها را بشناسند و نهایت تلاش خود را در حمایت از اهل بیت و سیره‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و حرکت در خط آنان به کار برند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حسنین در مباهله   ...

    مردم مدینه در سال‌های آخر عمر پیامبر صلی الله علیه و آله شاهد توصیه‌های فراوان آن حضرت نسبت به أهل بیت خود به ویژه حسن و حسین علیهماالسلام بودند؛ آن‌ها به چشم خود دیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله آن دو کودک خردسال را درمباهله‌ی با نصارا در کنار وصی خود أمیرمؤمنان علیه‌السلام و پاره تنش فاطمه أطهر علیهاالسلام شرکت داد، آن هم در

    حساس‌ترین لحظه‌ای که نصارای نجران، همگی به انتظار نشسته بودند تا شرکت‌کنندگان در مباهله را ببینند و آنان را بشناسند. [22].

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پافشاری بر استمرار امامت   ...

    پیامبر گرامی اسلام مطالب مربوط به وصایت را تنها به انتخاب وصی بعد از

    خود (علی بن ابی‌طالب) محدود نکرد. او در ماه‌های آخر عمر خویش، امامت را برای همیشه توسعه داد. ابوسعید خدری گوید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انی أوشک أن أدعی فأجیب و انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله - عزوجل - و عترتی، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الأرض و عترتی أهل بیتی و ان اللطیف الخبیر أخبرنی انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض، فانظرونی بم تخلفونی فیهما [20]؛

    همانا دعوت خدای را اجابت خواهم کرد؛ من در میان شما دو امر گرانبها باقی خواهم گذاشت: کتاب خدا که ریسمانی است از آسمان تا زمین امتداد دارد و عترتم که أهل بیت من هستند. خداوند آگاه و مهربان به من خبر داد: این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در قیامت، کنار حوض کوثر ملاقاتم کنند، پس توجه کنید به آنچه با آن دو بعد از من انجام می‌دهید.»

    و نیز فرموده است:

    «ألا ان مثل أهل بیتی فیکم مثل سفینة نوح من رکبها نجی و من تخلف عنها غرق [21]؛ بدانید که أهل بیت من در میان شما همانند کشتی نوح است، هر کس بر کشتی سوار شود (از اهل بیت پیروی کند) نجات می‌یابد و هر کس تخلف ورزد نابود و غرق خواهد شد.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حجة الوداع (واقعه‌ی غدیر خم)   ...

    در سال دهم هجرت، خداوند به رسولش فرمان داد:

    «یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس، ان الله لا یهدی القوم الکافرین [16]؛ ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت به تو نازل شده [وصایات و جانشینی علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام] به مردم ابلاغ کن و اگر آن را ابلاغ نکنی، پیام پروردگارت را نرسانده‌ای؛ خدا تو را از گزند مردم

    نگاه می‌دارد و خداوند، کافران لجوج را هدایت نمی‌کند.»

    پیامبر صلی الله علیه و آله به هنگام نزول این آیه‌ی شریفه، آخرین ماه‌های عمرش را سپری می‌کرد و از کنار بیت باعظمت حضرت حق به همراه هزاران مسلمان، که هر یک راهی دیار خویش بودند، باز می‌گشت. آن حضرت همراهان را در غدیر خم [17] فراخواند و فرزند کعبه را بر روی دست گرفت و فرمان خدایش را این گونه ابلاغ کرد:

    «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه فانصر من نصره واخذل من خذله [18]؛ کسی که من عهده‌دار امور او هستم، علی بن ابی‌طالب ولی امر و مولای اوست. بار خدایا! دوست بدار آن کسی که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی را که با او دشمن است؛ یاری کن کسی که او را یاری می‌کند، خوار و ذلیل نما آن کسی که او را خوار می‌نماید.»

    و در جای دیگر فرموده: «أنت تبین لأمتی ما اختلفوا فیه بعدی [19]؛ ای علی! تو بعد از من، بیانگر و روشن کننده‌ی موارد اختلاف در میان امتم خواهی بود» یعنی بعد از من کلام تو معیار حق و باطل است.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حدیث منزلت   ...

    پیامبر عظیم الشأن در سال نهم هجرت به هنگام خروج از مدینه در حالی که با

    سپاهیان اسلام، عازم جنگ تبوک بودند، لایق‌ترین فرد بعد از خود را جهت اداره‌ی مدینه بر آن شهر گماشت، آن کسی که قلبش برای مبارزه در راه خدا می‌تپید و همراهی با پیامبر صلی الله علیه و آله و دفاع از اسلام را بر همه چیز مقدم می‌داشت. او دل افسرده و رنجیده خاطر بود که چرا توفیق جهاد در راه خدا را ینافته است؛ از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله دلداری‌اش داد و فرمود: «برادرم! به جای خویش (مدینه) بازگرد که اداره‌ی مدینه را کسی جز من و تو شایسته نیست و تو جانشین من در میان خاندان و محل هجرت و عشیره‌ام هستی.» [14] در این هنگام دستش را بر شانه آن انسان پاک، که فضیلتش زبانزد خاص و عام بود، نهاد و موقعیتش را این گونه ترسیم نمود:

    «أما ترضی یا علی أن تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا أنه لا نبی بعدی [15]؛ ای علی! آیا خشنود نمی‌شوی از این که بعد از من همانند هارون نسبت به موسی باشی (جانشین و خلیفه من شوی)، تنها تفاوت این که بعد از من پیامبری نخواهد آمد.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اولین پیام بعد از توحید   ...

    رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در اولین دعوت مردم به توحید و امامت و رهبری

    آیه‌ی کریمه‌ی «و أنذر عشیرتک الأقربین [12]» را ابلاغ کرد و سپس در آن روز (یوم الدار) به خویشاوندان خود - که چهل نفر بودند - فرمود: «یا بنی عبدالمطلب انی و الله ما أعلم أن شابا فی العرب جاء قومه بأفضل مما جئتکم به أنی قد جئتکم بخیر الدنیا و الآخرة و قد أمرنی الله أن أدعوکم الیه فأیکم یوازرونی علی هذا الأمر علی أن یکون أخی و وصیی و خلیفتی فیکم؛

    ای فرزندان عبدالمطلب! به خدا سوگند هیچ کس از مردم برای کسان خود چیزی برتر از آنچه من برای شما آورده‌ام نیاورده است، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام. خدایم به من فرمان داده که شما را به سوی او بخوانم؛ کدام یک از شما پشتیبان من خواهید بود تا برادر و وصی و جانشین من در میان شما باشد.»

    در آن هنگام سکوت بر جمع حاکم شد و همگی در فکر فرو رفتند؛ علی علیه‌السلام (که جوانی پانزده ساله بود) به پا خاست و فریاد برآورد: «أنا یا نبی الله أکون و زیرک علیه؛ ای پیامبر خدا، من آماده‌ی پشتیبانی از شما هستم.» پیامبر صلی الله علیه و آله سه مرتبه تکرار کرد، فقط علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام در حضور همه با رشادت کامل جواب مثبت داد، آن‌گاه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

    «ان هذا أخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و أطیعوه [13]؛ مردم! این جوان (علی بن ابی‌طالب) برادر، وصی و جانشین من میان شماست، به سخنان او گوش دهید و از او پیروی و اطاعت کنید.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      رهبری در اسلام   ...

    اشاره

    کشتی نجات‌بخش اسلام با ناخدایی انسان برگزیده‌ی خداوند بر روی امواج سهمگین و پرتلاطم جاهلیت، حرکت خویش را آغاز کرد تا انسان‌ها را از سیاه‌بختی و تیره‌روزی قومیت‌ها و نژاد پرستی‌ها و عادات و فرهنگ غلط آن روز نجات بخشد. آن ناخدای دوراندیش و آگاه می‌دید که در آینده‌ای نه چندان دور، ناپاکان کج‌اندیش، این راهزنان فضیلت و کرامت و در کنار آنان خفاشان ترسو و فرصت‌طلب که توان و یارای دیدن نور نبوت و ولایت مطلقه‌ی الهی را ندارند با توطئه‌های شیطانی خود بر اریکه قدرت تکیه خواهند زد. اهداف رسالت را واژگون خواهند کرد؛ از این رو برگزیده‌ی حق، محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله خط پربرکت امامت و ولایت را ترسیم نمود و در جاها و مناسبت‌های مختلف، آن را بازگو کرد و فرمان الهی‌اش را با جدیت تمام دنبال نمود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پیشگفتار   ...

    قرن‌هاست که توجه نویسندگان و عالمان عرب و غیرعرب و مسلمان و غیرمسلمان، جذب زندگی سراسر افتخار جانشینان راستین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شده و در ابعاد مختلف شخصیت آنان به صورت گروهی و یا فردی قلم زده‌اند، گاه همه را در یک کتاب شناسانده‌اند و گاه برای هریک به صورت مستقل کتابی نگاشته‌اند. اینک مجموع آن‌ها از هزاران رساله و کتاب تجاوز کرده است، سعی‌شان مشکور!

    لیکن باید گفت که آنان با همه‌ی تلاش‌هایشان نتوانسته‌اند ابعاد مختلف و گوناگون وجودی ائمه علیهم‌السلام را بررسی کامل نمایند، که این ناتوانی دو جهت اساسی دارد:

    1. عمق ارزش‌های والای انسانی که خداوند در وجود آنان به ودیعت نهاده، به طوری که هریک می‌تواند منشأ تحولی در جامعه و افراد باشد و اسباب سعادت و خوش‌بختی را برای آنان فراهم آورد.

    2. اتهام‌های گوناگونی که از ناحیه‌ی قدرتمندان و زورمندان هر عصر بر آنان وارد آمده و خواسته‌اند این بزرگواران را در زندان اتهامات و برچسب‌های ناروا محبوس سازند و چند صباحی آفتاب فروزنده‌ی‌شان را پشت ابر نگاه دارند و دیدگان

    حقیقت‌بین را از فروغ آنان محروم کنند.

    آری در چنین وضعی است که بسیاری از ویژگی‌های زیبا و درخشنده‌ی ائمه اهل بیت علیهم‌السلام که توجه بیش‌تر انسان‌های پاک‌باخته را به خود جذب می‌کند به صورت وسیع و گسترده مطرح نمی‌گردد و یا لااقل برای مدتی مسکوت می‌ماند.

    زندگی سیاسی امام همام سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله همانند دیگر امامان راستین تشیع از آنچه گفتیم مستثنا نیست؛ او که آیینه‌ی تمام‌نمای نبوی و علوی بعد از امیرمؤمنان علیه‌السلام است، دوران کودکی خود را در آغوش پرمهر پیامبر و دامان پاک فاطمه‌ی اطهر علیهاالسلام به سر برد و سپس در کانون ولایت علوی پرورش یافت و ادبار و اقبال دنیا و دنیاپرستان را لمس کرد و مظهر اسمای حسنای الهی گردید، لیکن بنی‌امیه ستمی بسیار، به گستردگی تاریخ بر او روا داشتند و از هیچ گونه اتهام و تهاجمی کوتاهی نکردند و دور از انتظار نبود، چرا که معاویه و ابوسفیان مخالفت با پیامبر و اهل بیتش را بر خود فرض و واجب می‌دانستند و همواره تهاجم نظامی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بر ضد خاندان رسالت را در دستور کار خود داشتند. همچنین چهره‌های زور و زر و تزویر این حرکت را ادامه می‌دادند، از آن جمله است ماجراهای احد، احزاب، صفین، فدک، از بین بردن حقوق موالیان اهل‌بیت علیهم‌السلام و خود آن‌ها، تخریب و انهدام مایملک پناهندگان به حضرت مجتبی علیه‌السلام همچون عبدالله بن ابی‌سرح (توسط ابن‌زیاد)، به شهادت رساندن حجربن عدی و دیگر یاران گران‌قدر اهل‌بیت علیهم‌السلام و… که همگی گواه روشن بر مطالب بالاست.

    امام حسن علیه‌السلام که خود «ساسة العباد و أرکان البلاد» است و مسؤولیت ارشاد نسل‌های آینده را بر دوش خود احساس می‌کند، فرمایش جدش پیامبر صلی الله علیه و آله را درباره‌ی خود و اهل‌بیتش آویزه گوش دارد که فرمود:

    «نحن نوامیس العصر و أحبار الدهر و نحن سادة العباد و نحن ساسة البلاد و نحن الکفاة و الولاة و الحماة و الرعاة و طریق النجاة… فینا النبوة

    والولایة و الامامة… [10]؛

    ما رازهای پنهان زمان و استوانه‌های همیشه روزگاریم، سیادت و آقایی بندگان و سیاست‌گزاری همه‌ی شهرهای آنان در دست ماست. استقلال و خودکفایی و سرپرستی و پشتیبانی دین و رهبری امت و راه نجات مردم در پیروی از ماست… نبوت و زعامت و امامت در میان ماست.»

    و از همین روست که جهاد و دفاعی بنیادین را در برابر بنی‌امیه برعهده گفت و د این راستا از هیچ گونه درگیری نظامی با دژخیمان بنی‌امیه ترس و وحشتی نداشت، لذا در پاسخ به معاویه نوشت:

    «لو اثرت أن أقاتل من أهل القبلة لبدأت بقتالک فانی ترکتک لصلاح الأمة و حقن دمائها [11]؛

    اگر می‌خواستم در میان اهل قبله شمشیر بزنم، جنگ را از تو آغاز می‌کردم، اینک که دست از تو برداشته‌ام، تنها برای مصلحت امت و جلوگیری از خون‌ریزی آنان است و بس.»

    آری، او می‌داند که پاسخ شمشیر را با شمشیر و جواب حیله و نیرنگ را با تدبیر باید داد و از این رو آن مصلح بزرگ، در دوره‌ی امامت خویش همواره می‌کوشید تا صحابه و یاران واقعی اسلام را حفظ کند و بنیه‌ی قوی اقتصادی جهت بقای امامت راستین پی‌ریزی نماید و در فشارهای سیاسی - اقتصادی حکام بنی‌امیه موالیان را یاری دهد و در دراز مدت، فرهنگ اصیل اسلامی را جایگزین تحریفات بنی‌امیه نماید و مدینه‌ی پیامبر را بار دیگر معهد علم و فضیلت و پناهگاه تشنه کامان فرهنگ غنی و ارزشمند اسلام گرداند و سیاست خودکامانه‌ی حاکمان شام و بنی‌امیه را در اداره‌ی امور دین و دنیای مردم تبیین کند و امت اسلامی را از حقوق خویش آگاه سازد.

    حاکمان بنی‌امیه با این که زمام حکومت شام و عراق را در دست داشتند، لیکن از برخورد اصلاحی امام مجتبی علیه‌السلام سخت وحشت داشتند و کم‌تر روزی بود که نیروهای اطلاعاتی آنان، اوضاع و احوال آن حضرت را گزارش نکنند و مزاحمت به وجود نیاورند که سرانجام هم نتوانستند تحملش کنند و به شهادتش رسانیدند.

    در این نوشتار بر آن شدیم که زندگی سیاسی آن مظلوم مرد را ورق زنیم و ضمن پاسخ‌گویی به برخی از اتهامات و شبهات، محورهای زیر را مورد بحث و بررسی قرار دهیم:

    1. چگونگی ساختار شخصیتی امام مجتبی علیه‌السلام (دوران کودکی و نوجوانی).

    2. مسؤولیتهای سنگین در دوران حاکمیت امیرمؤمنان علیه‌السلام.

    3. دوران پر ماجرای امامت و خلافت ظاهری آن حضرت.

    4. انگیزه‌های صلح و بررسی مواد صلح‌نامه و پاسخ به بعضی شبهات و اشتباهات.

    5. دوران ده ساله‌ی پایانی عمر مبارک آن بزرگوار در مدینه‌ی منوره (جنگ سرد با حاکمان بنی‌امیه).

    6. تهاجم فرهنگی امویان و عباسیان و بررسی انگیزه‌های شیطانی آنان.

    و محورهای دیگری که هریک بیانگر برخورد سیاسی آن حضرت با افراد و یا گروه‌های مختلف زمان خویش است.

    باید اذعان داشت بعضی از بزرگان معاصر به زبان غیرفارسی در زندگی سیاسی امام مجتبی علیه‌السلام قلم زده‌اند و سعی وافر نموده‌اند، لیکن متأسفانه کار را ناتمام گذاشته‌اند و تنها به زندگی آن حضرت در دوره‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله و خلفای سه‌گانه‌ی بعد از او اکتفا کرده‌اند. گرچه این دو دوره، مرحله‌ی ساختار شخصیتی سیاسی آن بزرگوار بوده، اما بقیه‌ی عمرش که نزدیک به هفده سال است و حساس‌ترین وضعیت را در این ایام گذرانده و بزرگ‌ترین تحول سیاسی در تاریخ اسلام رخ داده، مسکوت مانده است و یا تنها به بخش خاصی همچون «صلح» پرداخته و خوب از عهده‌اش

    برآمده‌اند. و آن‌ها هم که متعرض بیش‌تر بخش‌های زندگی آن مظلوم امام علیه‌السلام گشته‌اند گرفتار اشتباهات بزرگ و جبران‌ناپذیری گردیده‌اند.

    و اینک ضمن توجه به آن‌ها و استفاده از تألیفات پیش کسوتان اهل قلم، هدیه‌ی ناقابلی را به محضر مبارک اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام به ویژه امام حسن مجتبی علیه‌السلام تقدیم داشته‌ایم، امید است که ثواب آن به روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی و احیا کننده اسلام ناب محمدی حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - و شهدای پرفضیلت انقلاب شکوهمندمان و رهروان آن‌ها ایصال گردد و خداوند به آنان درجات عالی در جوار رحمتش عنایت فرماید.

    از همه‌ی صاحبان علم و فضیلت و ارباب قلم تقاضا می‌شود چنانچه نگاهی بر این نوشتار داشتند، منت نهاده با ملاحظات سازنده‌ی خویش ما را در ادامه راه یاریمان فرمایند.

    در پایان از همه اساتید به ویژه استاد بزرگوار رجالی توانمند و مورخ آگاه و فقیه پرتلاش آیت‌الله حاج شیخ جعفر سبحانی که عنایت و رهنمودها یشان شامل حال ما گردید تشکر و سپاس‌گزاری می‌نمایم.

    از همه کسانی که در به ثمر رسیدن این اثر ما را یاری دادند خاصه عزیزانی که در مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه‌ی علمیه‌ی قم سعی وافر داشتند قدردانی می‌کنم و آرزوی توفیق بیشتری را برایشان دارم.

    والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

    احمد (رجبعلی) زمانی

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حقایق پنهان   ...

    کتابی که هم اکنون در اختیار شما قرار می‌گیرد، به نام «حقایق پنهان» پژوهشی است مستند درباره زندگی دومین پیشوای شیعیان جهان، پیشوایی که زندگی او دارای ابعاد گوناگون است، بعدی در قرآن، بعدی در لسان و سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله و بعدی در تاریخ دارد.

    در بعد قرآنی او کافی است که کتاب آسمانی ما، او را فرزند پیامبر می‌داند و می‌گوید: پیامبر او را به میدان مباهله آورد تا دعای رسول را با گفتن «آمین» بدرقه کند و دعای او به هدف اجابت برسد و سرانجام میدان مباهله برای مسیحیان نجران [7] به سرزمین آتش تبدیل گردد.

    وحی الهی او را عضوی از اعضای خانواده می‌داند که خدا آنها را از هر نوع آلودگی روحی و فکری و رفتاری پاکیزه گردانیده است [8] و سوره «هل أتی» درباره

    آنان نازل گردیده [9] و سرانجام مهر آنان، مزد رسالت قرار داده شده است. [7].

    در بعد حدیثی؛ یعنی، لسان رسول خدا صلی الله علیه و آله، او و برادرش (سالار شهیدان) پیشوایان امت و سرور بهشتیان و گلهای خوشبوی پیامبر و گوشواره‌های عرش خدا، معرفی گردیده‌اند. [8].

    در بعد تاریخی همین بس که پس از درگذشت پدر بزرگوارش امیرمؤمنان، امت اسلامی با او به عنوان خلیفه اسلام بیعت کرده و چند ماهی زمام خلافت را به دست گرفت، سپس به عللی به پیشنهاد دشمن (صلح) تن داد. [9].

    این بخش از زندگانی او، ده سال تمام از تاریخ اسلام را به خود اختصاص می‌دهد و در این مورد موافق و مخالف قلم‌فرسایی کرده، گروهی حقیقت را نوشته و گروهی به ترور شخصیت او پرداخته‌اند.

    از میان تحلیل‌های علمی و اجتماعی که در این کتاب به صورت بس زیبا ترسیم شده است، این بخش از زندگی امام است؛ یعنی، کارنامه اقامت ده ساله امام در مدینه پس از صلح تحمیلی، در حالی که بسیاری از نویسندگان و تحلیل‌گران سیره سبط اکبر، از این بخش غفلت ورزیده‌اند.

    البته این نه به این معناست که نقاط مثبت کتاب به همین بخش اختصاص دارد؛ بلکه در بخشهای دیگر نوآوری‌هایی به چشم می‌خورد که می‌توان آن را از ابتکارات مؤلف دانست، بالاخص آن جا که به یاوه‌سرایی های دائرة المعارف به اصطلاح اسلامی پاسخ گفته و دست نویسنده را کاملا رو کرده است و نشان داده است که چگونه نویسندگان مسیحی و یا صهیونیست با تاریخ اسلام بازی می‌کنند و شخصیتهای والای ما را هدف تهمت‌های خود قرار می‌دهند.

    البته این تقصیر ماست که درباره‌ی بزرگان خود سکوت می‌ورزیم و تاریخ اسلام را به صورت یک درس رسمی مطرح نمی‌کنیم و به این بخش عظیم از دیده جنبی می‌نگریم در این موقع است که فرصت طلبان مانند نویسندگان دائرة المعارف اسلامی، انسان والامقامی را آماج ناسزاگویی قرار می‌دهند.

    ما این نوشته ارزشمند را به مؤلف گرامی، حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ احمد زمانی، تبریک می‌گوییم، ولی آن را به عنوان پایان کار نمی‌پذیریم و از حضورش درخواست می‌کنیم در ترجمه این کتاب به زبان عربی و سپس انگلیسی کوشش بلیغ کند و لااقل آن بخش از انتقادهای خود را نسبت به دائرة المعارف اسلامی ارسال بفرمایند.

    به امید روزی که حوزه علمیه بخشهایی از تاریخ اسلام را به صورت تحلیل جزء دروس اساسی قرار داده و گروهی را در این زمینه تربیت نماید.

    مؤسسه امام صادق علیه‌السلام

    1 / 10 / 75

    جعفر سبحانی

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مقدمه از آیة الله سبحانی   ...

    پژوهشی در ابعاد زندگی مظهر کوثر

    سیره نگاری شاخه‌ای از تاریخ نگاری است که در نیمه دوم قرن نخست، به میان نویسندگان اسلامی راه یافت. نخستین کسی که این راه را پیمود، نویسنده شیعی تابعی دبیر امیرمؤمنان علی علیه‌السلام به نام «عبیدالله بن ابی‌رافع» بود. [1] چیزی نگذشت دانشمند شیعی دیگر به نام «جابر جعفی» (م / 128 ه.) این روش را دنبال کرد و آثاری در این زمینه به یادگار گذارد. [2] و با پیشرفت مسلمانان در دیگر رشته‌ها، سیره نگاری به پیشرفت خود ادامه داد و محمد بن اسحاق مدنی (م / 151 ه.) سیره پیامبر را به نام «مغازی» نگاشت و این کتاب از کمال بالایی برخوردار بود که به تعبیر امام شافعی، دیگران ریزه خوار سفره پر نعمت او می‌باشند. [3].

    نگارش نقلی و تحلیلی

    شیوه سیره نگاری در گذشته به صورت نقلی بود. نویسندگان سیره، به

    گزارش رویدادها می‌پرداختند و به تحلیل حوادث و بیان علل و نتایج اشاره‌ای نمی‌کردند. تنها تصرف آنان در تاریخ این بود که برخی از آنان، تحت تأثیر عواطف دینی و قومی قرار گرفته، چه بسا برای نزدیکی به صاحبان زور و زر، تاریخ را برابر خواسته‌ی خواسته‌های آنان می‌نوشتند.

    در حالی که اساس تاریخ امروز، تحلیل و نقادی است؛ از دقت در لابلای گزارش‌ها، علل و پیامدهای رویدادها را می‌نگارند و با گردآوری قراین و شواهد، به جداسازی درست از نادرست می‌پردازند. آنچه که امروز به این نوع تحلیل کمک می‌کند، دقت در اسناد گزارش‌هاست؛ زیرا سیره‌های نخست به صورت مسند تألیف شده و با شناخت راویان تاریخ، می‌توان درباره‌ی پایه استواری گزارشها داوری نمود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مشخصات کتاب   ...

    عنوان و نام پدیدآور : حقایق پنهان: پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام/ احمد زمانی؛ با مقدمه جعفر سبحانی

    سرشناسه : زمانی، احمد

    مشخصات ظاهری : [۵۱۱ ص

    شابک : 964-371-289-3۲۵۰۰۰ریال؛ 964-371-289-3۲۵۰۰۰ریال

    وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی

    یادداشت : چاپ قبلی: حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز انتشارات، ۱۳۷۸

    یادداشت : ص. ع. به‌انگلیسی:[(S. A)Aresearch into political life of Imam Hasan Mojtaba ]Ahmad Zamani. Haqa’q - e penhan .

    یادداشت : کتابنامه: ص. [۴۹۹] - ۵۱۰؛ همچنین به‌صورت زیرنویس

    عنوان دیگر : پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام

    موضوع : حسن‌بن علی(ع)، امام دوم، ق‌۵۰ - ۳

    موضوع : اسلام – تاریخ – از آغاز تا ق‌۱۳۲

    شناسه افزوده : سبحانی تبریزی، جعفر، ۱۳۰۸ - ، مقدمه‌نویس

    شناسه افزوده : حوزه علمیه قم. دفتر تبلیغات اسلامی. بوستان کتاب قم

    رده بندی کنگره : BP۴۰/ز۸ح‌۷ ۱۳۸۱

    رده بندی دیویی : ۲۹۷/۹۵۲

    شماره کتابشناسی ملی : م‌۸۱-۴۶۷۸۱

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حقایق پنهان (پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام)   ...
    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دلنوشته های ماه رمضان   ...

     

    … کریم ترین کریم…
    فرموده شماست که آنچه ما اهل بیت عطا کردیم هرگز پس نمی گیریم…
    یا حسن بن فاطمه…
    امشب در سفره ی کریمانه ی خدای منتهای کرم پانزده شب را سپری کردم و تو مولود کریمانه‌ی این کریم بی نهایتی
    ای کریم ترین امام من….
    بندگی عاشقانه و خالصانه را کرامت کن .
    به ذلت دستهای خالی و سیاهم بنگر و به پستی وجود و سیاهی قلبم ننگر
    یا امام حسن.

    نوشته شده توسط: مدیر وبلاگ حُسنِ حَسَن

    موضوعات: ماه رمضان  لینک ثابت



     [ 11:09:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      افطاری   ...

     در روایت است که: هیچ چیز مانند غذا دادن و قربانى كردن انسان را به خداوند متعال نزدیك نمی‌كند. (بحارالانوار، ترجمه ج 67 و 68، ج‏2، ص347) در این میان افطاری بهتر و برتر است .

    پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود هر كس یك مؤمن روزه‏دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد كردن یك بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود،

    پس گفتند: یا رسول الله، همگى ما قادر بر افطارى دادن به روزه دارى نیستیم، پس فرمود: خداى تبارك و تعالى چندان كریم است كه به كسى از شما كه نتواند جز با جرعه شیر آمیخته با آبى، یا شربت آب گوارایى، یا چند دانه خرما روزه‌دارى را افطارى دهد و بر انفاق چیزى بیش از این قادر نباشد، همین ثواب را عطا مى‏كند.

     

    سفره افطاری خانوادگی

     

    پيامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
    بار خدايا! براى تو روزه گرفتيم و با روزى تو افطار مى كنيم، پس آن را از ما بپذير، تشنگى رفت، رگ ها شاداب شد و پاداش ماند.

    كافى، ج 4 ، ص 95، ح 1.

    موضوعات: ماه رمضان  لینک ثابت



     [ 03:23:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


    1 2

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.