پژوهشی در ابعاد زندگی مظهر کوثر
سیره نگاری شاخهای از تاریخ نگاری است که در نیمه دوم قرن نخست، به میان نویسندگان اسلامی راه یافت. نخستین کسی که این راه را پیمود، نویسنده شیعی تابعی دبیر امیرمؤمنان علی علیهالسلام به نام «عبیدالله بن ابیرافع» بود. [1] چیزی نگذشت دانشمند شیعی دیگر به نام «جابر جعفی» (م / 128 ه.) این روش را دنبال کرد و آثاری در این زمینه به یادگار گذارد. [2] و با پیشرفت مسلمانان در دیگر رشتهها، سیره نگاری به پیشرفت خود ادامه داد و محمد بن اسحاق مدنی (م / 151 ه.) سیره پیامبر را به نام «مغازی» نگاشت و این کتاب از کمال بالایی برخوردار بود که به تعبیر امام شافعی، دیگران ریزه خوار سفره پر نعمت او میباشند. [3].
نگارش نقلی و تحلیلی
شیوه سیره نگاری در گذشته به صورت نقلی بود. نویسندگان سیره، به
گزارش رویدادها میپرداختند و به تحلیل حوادث و بیان علل و نتایج اشارهای نمیکردند. تنها تصرف آنان در تاریخ این بود که برخی از آنان، تحت تأثیر عواطف دینی و قومی قرار گرفته، چه بسا برای نزدیکی به صاحبان زور و زر، تاریخ را برابر خواستهی خواستههای آنان مینوشتند.
در حالی که اساس تاریخ امروز، تحلیل و نقادی است؛ از دقت در لابلای گزارشها، علل و پیامدهای رویدادها را مینگارند و با گردآوری قراین و شواهد، به جداسازی درست از نادرست میپردازند. آنچه که امروز به این نوع تحلیل کمک میکند، دقت در اسناد گزارشهاست؛ زیرا سیرههای نخست به صورت مسند تألیف شده و با شناخت راویان تاریخ، میتوان دربارهی پایه استواری گزارشها داوری نمود.
[یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]