روز به روز اظهار علاقه از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به حسن علیهالسلام بیشتر میگردید و هیچ گاه از محبت به او غافل نمیشد، او را میبوسید و میبویید و دهان مبارکش را بر دهان حسن میگذاشت و میفرمود:
«اللهم انی أحبه فأحبه و أح من یحبه! یقولها ثلاث مرات [59]؛ بارالها! من او (حسن) را دوست دارم، پس تو هم او را دوست بدار و دوست بدار هر کس او را دوست دارد.»
ابوهریره گوید: خود دیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله سه مرتبه جملات فوق را تکرار نمود.
همچنین أم الفضل [60] میگوید: در دورانی که حسن را شیر میدادم، روزی به همراهش به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدم، او مقداری رشد پیدا کرده بود و آرام نمیگرفت؛ در آغوشم بود که ادرار کرد، پس آرام با دست بر پشت او زدم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ارفقی یا بنی رحمک الله أوجعت ابنی [61]؛ با فرزندم حسن مدارا کن، خداوند بر تو رحم کند، فرزندم را ناراحت کردی.».
ابنعباس مینویسد: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله حسن بن علی علیهالسلام را بر گردن خود سوار کرده بود. مردی گفت: ای پسر! چه مرکب خوبی را سوار شدهای! پیامبر در جواب او فرمود: «نعم الراکب هو [62]؛ حسن چه سوارکار خوبی است.»
علاقه و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله به حدی بود که گاهی حسنش را در روی منبر آغوش میگرفت و در همان حال برای مردم سخن میگفت و گاه در حالی که بر منبر بود، پایین میآمد و حسن را در آغوش میکشید و مورد تفقد و مهربانی قرار میداد.
روح بلند و پاک مجتبی علیهالسلام در دوران کودکی، همانند آینهی صاف و شفاف، افکار و رفتار جدش پیامبر صلی الله علیه و آله و پدرش علی علیهالسلام و مادرش فاطمه علیهاالسلام را در خود منعکس مینمود.
[یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]