با سه دلیل می‌توان معصوم بودن دومین اختر تابناک امامت را ثابت کرد.

الف) عصمت آن حضرت از جمله چیزهایی است که مسلمانان بر آن اتفاق دارند و این اتفاق مستند به آیات و روایات مختلف است که، در ذیل آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس…» [97] آمده است.

مفسران بزرگ شیعه و أهل سنت بر معصوم بودن حضرت مجتبی علیه‌السلام تصریح نموده‌اند و آن بزرگوار را از مصادیق مسلم آیه تطهیر دانسته‌اند که توضیح بیش‌تر آن خواهد آمد.

و نیز در تفسیر آیه شریفه «لا ینال عهدی الظالمین؛ امامت و رهبری حقیقی به ستمکاران نخواهد رسید» آمده است:

ابراهیم علیه‌السلام در اواخر عمر شریفش پس از ولادت اسماعیل و اسکان او در سرزمین مکه معظمه از خداوند منان تقاضای امامت را برای فرزندش (اسماعیل) کرد و گفت: و من ذریتی. خداوند پاسخ داد: «لا ینال عهدی الظالمین» [98].

هر کس که تمام عمرش را معصیت کرده و یا بخشی از آن را به معصیت گذرانده - گرچه بقیه را عبادت کرده باشد - امامت به او نخواهد رسید، زیرا او

ستمگر است (چه در حق خود و چه در حق دیگران) و از مقام والای امامت به دور است.

پس معصوم بودن و دوری از هر گونه تجاوز و ستمی از شرایط اساسی امامت است و باید امام، مؤید از جانب الهی باشد و در یک لحظه از عمرش گرفتار عصیان نشده باشد. [99].

پس آیه‌ی فوق عصمت را برای همه‌ی ائمه و جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت عموم ثابت می‌کند و در احادیث بعدی خواهد آمد که امام مجتبی علیه‌السلام به نص صریح از پیامبر صلی الله علیه و آله جانشین او می‌باشد.

ب) روایات متواتره، عصمت آن بزرگوار و امامتش را ثابت می‌کند و این تواتر از سوی شیخ طوسی (ره) ادعا گردیده است. اینک دو روایت ذیل جهت تأیید بیش‌تر آورده می‌شود: رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به فرزندش حسین بن علی علیه‌السلام نمود و فرمود:

«یا حسین أنت الامام و أخ الامام و ابن الامام، تسعة من ولدک امناء معصومون و التاسع مهدیهم فطوبی ممن أحبهم و الویل لمن أبغضهم [100]؛ ای حسین! تو امام و پیشوایی و برادر امام و فرزند امامی، نه نفر از فرزندان تو افراد امین (امانت‌دار خداوند) و معصومند و نهمین نفر آن‌ها مهدی [علیه‌السلام] است، پس خوشا به حال کسانی که دوست بدارند آنان را و بدا به حال آنانی که دشمن بدارند آنان را».

و باز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با تعبیری دیگر فرمود:

«أنت سید، ابن سید، أخو سید، و أنت امام، أخو امام، انت حجة، ابن حجة، أخو حجة، و أنت ابو حجج تسعة تاسعهم قائمهم [101]؛ حسین تو آقا و بزرگی، فرزند انسان مهتری، برادر سروری، تو پیشوا و امامی و فرزند امام و نیز برادر امامی،

تو حجت خدایی، فرزند حجتی و نیز برادر حجت خدایی تو پدر حجت‌های نه‌گانه خداوندی که نهمین آنان قائم ایشان خواهد بود.»

و باز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده:

«الائمة من بعدی بعدد نقباء بنی‌اسرائیل و کانوا اثنی عشر ثم وضع یده علی صلب الحسین فقال تسعة من ولده و التاسع مهدیهم، یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا فالویل لمبغضهم [102]؛

امامان و پیشوایان بعد از من همانند منتخبین قوم بنی‌اسرائیل هستند (جانشینان موسی) آنان دوازده نفر بودند، آن گاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست خود را بر پشت فرزندش حسین گذاشت و گفت: نه نفر از فرزندان حسینم امام خواهند بود (نه نفر به همراه حسین و حسن و علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام دوازده نفر می‌شوند). نهمین نفر آنان مهدی آن‌هاست، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، همان طوری که ستم و جنایت همه‌ی روی زمین را فراگرفته است، چه سیاه‌بخت و تیره روزند آنانی که دشمنی کنند با جانشینان من.»

پ) اضافه بر دو دلیل فوق حکما گفته‌اند: اقتضای وجوب لطف از سوی باری تعالی سبب می‌شود که رهبری و امامت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله از سوی او تعیین گردید و امام معصوم را مشخص کند و او را از هرگونه کج‌روی و ستم و انحراف دور نگه دارد تا او نیز مردم را از گناهان برهاند و به اعمال نیک همچون عدالت و صلاح و سعادت ترغیب کند.

علامه حلی (متوفای سال 726 ه. ق) در بحث عصمت پیامبر و دیگر امامان نکته‌ای زیبا آورده:

«… الثالث، فی أنه معصوم من أول عمره الی آخره لعدم انقیاد القلوب الی طاعة من

عهد منه فی سالف عمره أنواع المعاصی الکبائر و الصغائر و ما تنفر النفس منه ؛ سوم این که لازم است، پیامبر و امام علیه‌السلام از اول تا آخر عمرش مصون و محفوظ از هر نوع گناه و عصیان و اشتباهی باشد، زیرا انسان‌ها در برابر کسی که از او معصیتی (صغیره یا کبیره) سرزده، مطیع و فرمانبر نخواهند بود، بلکه قلب‌ها از آن شخص متنفر و بیزار است.»

فاضل مقداد (متوفای 821 ه. ق.) در شرح عبارت علامه حلی (ره) چهار دلیل عقلی بر وجوب عصمت امام علیه‌السلام می‌آورد و در پایان می‌نویسد: امامی که حافظ و نگهدار شریعت است، اگر معصوم نباشد، هیچ امنیتی نسبت به کم و زیاد کردن و تغییر و تبدیل نمودن شریعت از سوی او وجود ندارد.

پس در حقیقت، عصمت وسیله‌ی اطمینان بخشی است برای اعتماد مسلمانان و مردم بر امامان و اوصیای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله تا خط رسالت و سیره‌ی نبوی حفظ گردد و امام در مواقع لازم به تبیین و توضیح معضلات و مشکلات و راه حل آن‌ها بپردازد و از شریعت الهی نگهبانی و پاسداری کند.

موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]