امام حسن علیه‌السلام در معرفی خود فرمود:

«انا شعبة من خیر الشعب، آبائی أکرم العرب، لنا الفخر و النسب، و السماحة عند الحسب، من خیر شجرة أنبتت فروعا نامیة، و أثمارا زاکیة، و أبدانا قائمة، فیها أصل الاسلام، و علم النبوة فعلونا حین شمخ بنا الفخر، و استطلنا حین امتنع منا العز، بحور زاخرة لا تنزف و جبال شامخة لا تقهر [89]؛

من بهترین و برترین شاخه از قبایل و اقوام عربم، پدر و اجدادم گرامی‌ترین آن‌هایند. بزرگواری و افتخار در حسب و نسب مخصوص و منحصر در ماست، از شجره‌ای هستیم که شاخه‌های پر رونق و میوه‌های پاک و گران‌بهایی دارد. ما خاندان نبوت و رسالتیم، در آن خانواده اساس اسلام و دانش پیامبری پی‌ریزی گردیده است. عزت و افتخار پیامبری ما را برتری داد و آن گاه که دیگران مانع بودند، این عزت ریشه‌دارتر گشت. ما دریاهای ژرف و شگرفیم که هرگز خشک نمی‌شود و قله‌های بلند و مرتفع و سرافرازیم که هرگز خوار و ذلیل نمی‌گردد.»

این مباهات و افتخار برخاسته از اعتماد به نفسی است که حسن بن علی علیه‌السلام در خود می‌بیند و همین امتیازات، زیربنای اموری است که حضرت آن‌ها

را بیان داشته‌اند.

و درباره‌ی برتری‌های فکری و سیاسی خود نسبت به دیگران فرمود:

«و لو کنت بالحزم فی أمر الدنیا و للدنیا أعمل و أنسب، ما کان لمعاویة بأبأس منی و أشد شکیمة و لکان رأیی غیر ما رأیتم [90]؛

و اگر من به دنیا می‌پرداختم، کوشاتر و لایق‌تر از دیگران بودم. معاویة بن ابی‌سفیان هیچ گاه محکم‌تر، جدی‌تر و سخت‌کوش‌تر از من نخواهد بود، ولی نظر من غیر از آن است که شما می‌پندارید.»

و در جای دیگر درباره‌ی برتری‌های اجتماعی و معنوی و… خود فرمود:

«أنا مستجاب الدعوة، أنا ابن الشفیع المطاع، أنا ابن أول من ینفض عن الرأس التراب، أنا من یقرع باب الجنة فیفتح له، أنا ابن من قاتل معه الملائکة و أحل له المغنم و نصر بالرعب من مسیرة شهر [91]؛

من آن کسی هستم که دعایش مستجاب می‌گردد. من فرزند کسی هستم که شفاعتش پذیرفته شد و فرمانش مطاع است. من فرزند کسی هستم که برای اولین بار خاک و غبار از سرش زدوده شد. [92] من فرزند کسی هستم که چون در بهشت را بکوبد، به روی او باز خواهد شد. من فرزند آن کسی هستم که ملائکه به کمک و همراهی او با کفار جنگیدند (اشاره‌ی به جنگ بدر است) و خداوند سبحان غنایم جنگی را بر او حلال نمود (فان لله خمسه و للرسول…) و با ایجاد ترس و وحشت در دل دشمن، او را یاری کرد و امید یک ماهه‌ی آنان را ناامید ساخت

- اشاره به غزوه‌ی احزاب است -.»

درباره‌ی صفات ذاتی و اجتماعی و مکارم اخلاق امام مجتبی علیه‌السلام افزون بر آنچه گذشت، باید توجه داشت که آن حضرت یکی از دو ثقلی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از خود به یادگار گذاشت. حسن بن علی علیه‌السلام از افراد «عترت» و «أهل بیت» است. در حدیثی امام مجتبی علیه‌السلام فرمود:

«أنا من أهل البیت الذین افترض الله مودتهم علی کل مسلم و قال: قل لا أسألکم علیه أجرا الا المودة فی القربی [93]؛

من از اهل بیتی هستم که خداوند، محبت و دوستی آنان را بر هر مسلمانی واجب دانست و به رسولش فرمان داد که بگو: من در مقابل رسالت خود، هیچ گونه اجر و مزدی نمی‌خواهم، جز مودت و دوستی اهل قربی.»

ابن‌عباس (ره) از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: اقربای تو کدامند که اطاعت و دوستی آن‌ها واجب است؟ حضرت پاسخ داد: «علی، فاطمه و دو فرزندش.»

جامعیت حسن بن علی علیه‌السلام سبب شد که امید مسلمانان، به ویژه شیعیان و موالیان أهل بیت علیهم‌السلام به آن حضرت باشد؛ مطالب محمد بن اسحاق بیانگر این حقیقت است.

محمد بن اسحاق معروف به ابن‌ندیم (متوفای 438 ه. ق.) می‌نویسد:

«ما بلغ من الشرف بعد رسول الله صلی الله علیه و آله ما بلغ الحسن بن علی، کان یبسط له علی باب داره فاذا خرج و جلس انقطع الطریق فما یمر أحد من خلق الله اجلالا له، فاذا علم قام و دخل بیته فمر الناس.» [94].

هیچ کس در فضل و شرافت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله همانند حسن بن علی علیه‌السلام

نبود. [95] در خانه‌اش برای برآورن نیازمندی‌های مردم باز بود. هرگاه از خانه خارج می‌شد، مردم جلو پایش می‌ایستادند، به طوری که کسی عبور نمی‌کرد تا آن حضرت عبور کند و یا داخل منزل شود.

این ویژگی‌ها و صفات موجب شد که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و در زمان پدر به خوبی از عهده‌ی کارهای اساسی برآید که توضیح بسیاری از آن‌ها خواهد آمد.

او که امام منصوص بعد از پدرش علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بود، برجستگی‌ها و صفات پسندیده‌ای داشت که هریک لازمه‌ی امامت بود و باعث می‌شد که از دیگران برتری یابد.

موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]