حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 1650
  • دیروز: 1092
  • 7 روز قبل: 2006
  • 1 ماه قبل: 11408
  • کل بازدیدها: 2481400





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • یا کاشف الکروب
  • مسافر
  • anam


  •   گنجشك فريادگر   ...

    سليمان جعفرى كه از نسل حضرت ابى طالب است ، مى گويد: در ميان باغ در خدمت امام رضا عليه السلام بودم كه ناگاه گنجشكى آمد با حال اضطراب جلوى آن حضرت نشست و مرتب داد مى زد و فرياد مى كشيد.

    حضرت به من فرمود:

    فلانى مى دانى اين گنجشك چه مى گويد؟

    گفتم : خير!

    فرمود: مى گويد؛

    مارى در خانه مى خواهد جوجه هاى مرا بخورد.

    سپس فرمود:

    اين عصا را بردار و حركت كن و در فلان خانه مار را بكش !

    سليمان مى گويد:

    من عصا را برداشتم و وارد آن خانه شدم ديدم مارى به سوى جوجه ها در حركت است او را كشته و به خدمت امام برگشتم .(69)

    69- بحار: ج 49، ص 88، و ج 64، ص 302.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



    [سه شنبه 1395-06-30] [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      باغى از باغهاى بهشت   ...

    حضرت رضا عليه السلام مى فرمايد:

    در خراسان مكانى است بسيار ارزشمند، زمانى فرا مى رسد كه آنجا تا هنگام دميده شدن ((صور)) و بر پاى قيامت ، محل رفت و آمد فرشتگان خواهد شد.

    پيوسته دسته اى از فرشتگان در آنجا فرود مى آيند و دسته اى به سوى آسمانها پر مى كشند.

    از حضرت سؤ ال شد:

    اين مكان در كجا واقع است ؟

    فرمود:

    در سرزمين طوس (مشهد) است ، به خدا قسم ! آنجا باغى از باغهاى بهشت است .

    هر كس در آن مكان مرا خالصانه زيارت كند، همانند كسى است كه رسول خدا را زيارت نموده .

    خداوند به خاطر اين زيارت او، ثواب هزار حج ، و هزار عمره پذيرفته شده به او عطا مى كند.

    من و پدرانم در قيامت از او شفاعت خواهيم كرد.(68)

    68- بحار: ج 102، ص 31.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      امتياز در پرتو تقوا   ...

    زيد برادر امام رضا عليه السلام در مدينه قيام كرد، خانه هاى گروهى را آتش ‍ زد و تعدادى را كشت . به اين جهت او را زيد النار (زيد آتش افروز) مى گفتند.

    ماءمون افرادى را فرستاد او را گرفتند و نزد وى آوردند.

    ماءمون (به خاطر برادرش امام رضا از تقصيراتش گذشت ) و دستور داد او را نزد برادرش ، امام رضا ببريد.

    حسن پسر موسى مى گويد:

    در خراسان در مجلس حضرت رضا عليه السلام بودم ، زيد هم در آن مجلس ‍ بود، امام كه مشغول صحبت شد، زيد بى اعتناء به سخنان امام متوجه عده اى از افراد مجلس شد و گفت : ما چنين و چنانيم و به خويشتن مى باليد.

    امام رضا عليه السلام سخنان زيد را شنيد و فرمود:

    اى زيد! گفتار بقال هاى كوفه تو را گول زده و مغرور كرده است كه مى گويند:

    خداوند به خاطر پاكدامنى فاطمه عليهاالسلام فرزندان او را به آتش جهنم حرام كرد.

    به خدا سوگند! اين مقام ، مخصوص (حسن و حسين ) و فرزندان بلاواسطه (فاطمه زهرا) است .

    آيا ممكن است پدرت امام موسى بن جعفر بندگى كند، روزها روزه بگيرد و شبها را به عبادت بگذراند و تو معصيت خدا را بكنى فرداى قيامت هر دو داخل بهشت شويد؟

    اگر چنين باشد، مقام تو در پيش خداوند بالاتر از امام موسى بن جعفر خواهد بود. زيرا پدرت با زحمت بهشت رفته اما تو بدون زحمت داخل بهشت شده اى .

    در صورتى كه حضرت على بن الحسين مى فرمايد: لمحسننا كفلان من الاجر و لمسيئنا ضعفان من العذاب

    اجر نيكوكاران ما خاندان ، دو برابر و عذاب گنهكاران ما، نيز دو برابر خواهد بود.

    زيد گفت :

    من برادر و پسر شما هستم و به خاطر شما من هم وارد بهشت مى شوم . امام عليه السلام فرمود:

    آرى ! تو آن وقت مى توانى برادر من باشى كه از خدا اطاعت كنى .

    سپس فرمود:

    پسر نوح مادامى كه معصيت نكرده بود از خاندان او بود، ولى هنگامى كه گناه كرد، خداوند او را از خاندان نوح به شمار نياورد و در پاسخ درخواست حضرت نوح عليه السلام (كه نجات فرزندش را از غرق شدن در آب از او مى خواست ) فرمود:

    انه ليس من اهلك او از خاندان شما نيست او متمرد و معصيت كار است .(67)

    مسلمانان بايد بكوشند تا فرهنگ قرآن و اهل بيت پيغمبر در جامعه زنده گردد. جز تقوا به هيچكدام از وسايل مادى و خرافى امتياز ندهند.

    67- بحار: ج 43، ص 230 و 231، روايت 2 و 6، و ج 49، ص 217، و 218 و 219 روايت 2 و 3 و 4.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مرگ آسان   ...

    يكى از فرزندان امام موسى بن جعفر عليه السلام در جوانى دنيا را وداع مى كرد، امام عليه السلام به فرزندش قاسم فرمود:

    - برخيز در بالين برادرت سوره والصافات را تا آخر بخوان ! قاسم هم شروع كرد بخواندن ، وقتى كه به آيه ((اهم اشدا خلقا ام من خلقنا))(65) رسيد جوان از دنيا رفت . پس از آنكه كفن كردند و به سوى قبرستان حركت دادند، يعقوب بن جعفر به امام كاظم عليه السلام عرض كرد:

    - وقتى كسى به حالت احتضار در مى آمد بالاى سرش سوره ياسين مى خوانند شما دستور داديد ((والصافات )) بخوانند.

    امام عليه السلام فرمود:

    - پسرم ! اين سوره در بالاى سر هر كس كه گرفتار مرگ است خوانده شود خداوند او را فورى آسوده مى كند و از دنيا مى رود.(66)

    65- سوره صافات : آيه 11.

    66- بحار: ج 48، ص 289.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ابوحنيفه در محضر امام كاظم عليه السلام   ...

    ابوحنيفه مى گويد:

    من خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيدم تا چند مساءله بپرسم . گفتند:

    حضرت خوابيده است . منتظر نشستم تا بيدار شود، در اين وقت پسر بچه پنج يا شش ساله اى را كه بسيار خوش سيما و باوقار و زيبا بود، ديدم ، پرسيدم :

    اين پسر بچه كيست ؟

    گفتند:

    موسى بن جعفر عليه السلام است .

    عرض كردم :

    - فرزند رسول خدا! نظر شما درباره گناهان بندگان چيست و از كه سر مى زند؟

    چهار زانو نشست و دست راست را روى دست چپش گذاشت و فرمود:

    - ابوحنيفه ! سؤ ال كردى اكنون جوابش را بشنو! آن گاه كه شنيدى و ياد گرفتى عمل كن !

    گناهان بندگان از سه حال خارج نيست :

    1. يا خداوند به تنهايى اين گناهان را انجام مى دهد.

    2. يا خدا و بنده هر دو انجام مى دهند.

    3. يا فقط بنده انجام مى دهد.

    اگر خداوند به تنهايى انجام مى دهد پس چرا بنده اش را كيفر مى دهد بر كارى كه انجام نداده است . با اين كه خداوند عادل و رحيم و حكيم است .

    و اگر خدا و بنده هر دو با هم هستند،

    چرا شريك قوى شريك ضعيف خود را مجازات مى كند در خصوص كارى كه خودش شركت داشته و كمكش نموده است .

    سپس فرمود:

    - ابوحنيفه آن دو صورت كه محال است .

    ابوحنيفه : بلى ! صحيح است .

    فرمود:

    - بنابراين ، فقط يك صورت باقى مى ماند و آن اينكه بنده به تنهايى گناهان را انجام مى دهد و به تنهايى مسؤ ول اعمال خود مى باشد.(64)

    64- بحار: ج 48، ص 175.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خدمت در دستگاه ظالم   ...

    على بن يقطين در عين حال كه وزير مقتدر هارون الرشيد بود، از شيعيان مخلص امام موسى بن جعفر عليه السلام به شمار مى رفت . با اينكه امام همكارى با ستمگران را جايز نمى دانست ، اما اشتغال بعضى افراد مورد اطمينان را در دستگاه ظالمان ضرورى مى دانست . يكى از آنها على بن يقطين بود، وى بارها از امام كاظم عليه السلام اجازه نداد و فرمود:

    اين كار را نكن ! ما به شما علاقه داريم ، اشتغال تو در دربار خليفه مايه عزت برادران دينى تو (شيعه ) است . اميد است خداوند ناراحتى ها را به وسيله تو برطرف كند و آتش كينه دشمنان را خاموش سازد.

    اى على بن يقطين ! كفاره خدمت در دربار ظالم ، نيكى به برادران دينى است .

    سپس به وى فرمود:

    تو يك چيز را براى من ضمانت كن ! من در مقابل سه چيز را ضمانت مى كنم .

    اما آنچه تو بايد ضمانت كنى اين است كه هر وقت يكى از دوستان ما به تو مراجعه كرد، هر حاجتى داشت برطرف كنى و براى او احترام و عزت قايل شوى .

    و اما آنچه من بايد ضامن شوم عبارتند از:

    1. هيچوقت زندانى نشوى .

    2. هرگز با شمشير دشمن كشته نشوى .

    3. هيچ وقت فقر و تنگدستى نبينى .

    اى على ! هر كس مؤ منى را شاد كند، مرحله اول خدا، مرحله دوم پيغمبر صلى الله عليه و آله و در مرحله سوم همه ما را خوشحال نموده است .(63)

    63- بحار: ج 48، ص 136، و ج 75، ص 379 با اندكى تفاوت .

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      امام كاظم (ع ) در كاخ هارون   ...

    روزى امام موسى بن جعفر عليه السلام را در بغداد به يكى از كاخهاى با شكوه هارون وارد كردند.

    هارون كه مست قدرت و سلطنت بود، به كاخ اشاره كرد و گفت :

    اين كاخ از آن كيست ؟

    - نظر هارون اين بود كه عظمت و جلال خويش را به رخ حضرت بكشد.-

    امام با كمال بى اعتنايى به كاخ پرتجمل وى فرمود:

    اين خانه ، خانه فاسقان است ؛ همان افرادى كه خداوند درباره آنها مى فرمايد:

    به زودى كسانى را كه در روى زمين به ناحق كبر مى ورزند از (درك و فهم ) آيات خود منصرف مى سازم به طورى كه هرگاه آيات الهى ببينند ايمان نمى آورند و اگر راه هدايت و كمال ببينند آن را انتخاب نمى كنند. اما هرگاه راه گمراهى ببينند آن را پيش مى گيرند همه اينها به خاطر آن است كه آنان آيات ما را تكذيب نموده و از آن غفلت كردند.(61) (تو نيز اى هارون از آنان هستى كه در برابر حق تكبر ورزيده و جبهه گرفته اند.) هارون از اين پاسخ سخت ناراحت شد. از امام پرسيد:

    پس در واقع اين خانه ، خانه كيست ؟

    حضرت فرمود:

    اين خانه در حقيقت از آن شيعيان ما است اكنون ديگران (شما) با زور آن را گرفته اند و بر ايشان باعث آزمايش و امتحان است .

    هارون گفت :

    اگر اين كاخ از آن شيعيان است ، چرا صاحبش آن را از ما نمى گيرد؟

    امام فرمود:

    اين خانه از صاحب اصليش در حال عمران و آبادى گرفته شده است ، هرگاه توانست آن را آباد كند پس خواهد گرفت …(62)

    61- سوره اعراف : آيه 146.

    62- بحار: ج 48، ص 138.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دعاهايى كه مستجاب نمى شود   ...

    امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

    چهار كس دعايشان به اجابت نمى رسد:

    1. مردى كه در خانه خود نشسته و مى گويد:

    خدايا! به من روزى بده !

    خداوند به او مى فرمايد:

    آيا به تو دستور ندادم به جستجوى روزى بروى ؟

    2. مردى كه درباره زن ناشايست خود نفرين كند.

    خداوند به او هم مى فرمايد:

    آيا اختيار طلاق او را به تو واگذار نكردم ؟

    3. و مردى كه مال خود را در جاهاى بد و اسراف تلف كرده و مى گويد: خدايا! به من روزى بده !

    خداوند به او نيز مى فرمايد:

    آيا به تو دستور ميانه روى ندادم ؟ آيا به تو دستور ندادم ، مالت را اصلاح كن و در موارد بد مصرف منما؟

    چنانچه در قرآن مى فرمايد:

    كسانى كه چون خرج كنند نه اسراف و نه بر خود تنگ گرفته ، بخل ورزند و ميان اين دو صفت ، معتدل و ميانه رو هستند.

    4. مردى كه بدون شاهد و گواه و سند به ديگرى وام دهد. (سپس بدهكار انكار نمايد) براى دريافت حق خود از خدا كمك بخواهد.

    به او نيز مى فرمايد:

    آيا به تو دستور ندادم كه هنگام وام دادن شاهد بگيرى ؟(60)

    60- بحار: ج 93، ص 360، و ج 73، ص 3.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      برهانى بر وجود آفريدگار   ...

    ابو شاكر ديصانى مى گويد:

    وارد محضر امام صادق عليه السلام شدم .

    عرض كردم :

    اجازه مى فرماييد مطلبى بپرسم ؟

    حضرت فرمود:

    از هر چه مى خواهى سؤ ال كن .

    گفتم :

    دليل شما بر اين كه آفريدگارى دارى چيست ؟

    حضرت فرمود:

    وجود خودم ؛ زيرا وجود خود را خالى از اين دو جهت نمى دانم :

    يا خود، خويشتن را آفريده ام ؟

    در اين صورت ، يا در هنگام ساختن ، خود ((هستى من )) وجود داشته يا وجود نداشته است .

    اگر ((هستى من )) وجود داشته و با اين حال باز آن را ساخته ام ، در اين فرض نيازى نبوده و اين تحصيل حاصل بوده است و تحصيل حاصل محال است .

    و اگر در حالى كه نبوده ام خودم را ساخته ام ، مى دانى كه معدوم نمى تواند چيزى بسازد.

    بنابراين ، مطلب سوم ثابت مى گردد و آن اين كه براى من صانع و آفريننده اى هست .

    ابوشاكر بدون اينكه حرفى بزند از مجلس برخواست و رفت .(59)

    59- بحار: ج 3، ص 50.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      رفتار با همسايه   ...

    شخصى مى گويد:

    محضر امام صادق عليه السلام رسيدم عرض كردم :

    - همسايه اى دارم مرا اذيت مى كند.

    فرمود:

    - تو با او خوش رفتار باش !

    گفتم :

    - خداوند او را نيامرزد.

    حضرت از من روى گردانيد.

    آن مرد مى گويد:

    من نخواستم با آن حال از امام جدا شوم . براى اينكه توجه حضرت را جلب كنم عرض كردم :

    همسايه ام با من چنين و چنان مى كند و مرا آزار مى دهد.

    فرمود:

    - تو فكر مى كنى اگر آشكارا با او دشمنى كنى (تو هم به او آزار و اذيت كنى ) مى توانى از او انتقام بگيرى ؟

    عرض كردم :

    - بلى ! مى توانم .

    فرمود:

    - همسايه تو آدم حسودى است . او از كسانى كه به خاطر نعمت هايى كه خداوند به آنان داده است ، به مردم حسد مى ورزد. چنين آدمى اگر نعمتى را براى كسى ديد، از ناراحتى و آتش درونى كه از حسد شعله ور است ، چنانچه خانواده داشته باشد با آنان درگير شده ، اذيت و آزارشان مى كند و اگر خانواده نداشته باشد به نوكر و خدمتكارش دعوا مى كند و اگر خدمتكار نداشته باشد، شبها را به خواب نمى رود و روزها را با خشم و غضب سپرى مى كند.(58)

    بنابراين ، با چنين آدمى رو در روئى صلاح نيست بايد كچدار و مريض رفتار كرد، چون آدم مريضى است .

    58- بحار: ج 74، ص 152.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم