حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 2510
  • دیروز: 1092
  • 7 روز قبل: 2006
  • 1 ماه قبل: 11408
  • کل بازدیدها: 2481400





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • anam


  •   حکومت عثمان   ...

    وی در سوم محرم سال 24 هجری(سنة الرعاف)با پیش‌بینی عمر و تصمیم‌گیری شورای از پیش تعیین شده‌اش روی کار آمد. عده‌ای فکر می‌کردند با روی کار آمدن عثمان هفتاد ساله کارها اصلاح می‌گردد و اهداف پیامبر صلی الله علیه و آله که گسترش اسلام و سعادت دنیوی و اخروی بشر است، پیگیری می‌شود. در این دوران که آغاز حکومت عثمان بود، بسیاری از صحابه‌ی بزرگ خواستند با

    کمک کردن به او از انزوای تحمیلی که عمر بن خطاب ایجاد کرده بود، به درآیند. آنان همانند عبدالله بن عباس و حذیفة بن یمان و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر و… در فتوحاتی همچون شمال آفریقا و فتح طبرستان و گرگان و… شرکت نمودند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



    [یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      وصیت سیاسی عمر علیه حاکمیت علی   ...

    در روزهای پایانی و در آستانه‌ی مرگ عمر مهاجرین نزد او آمدند و پیشنهاد تعیین خلیفه و جانشین بعد از او را نمودند، عمر سرباز زد. بار دیگر فرزندش

    عبدالله بن عمر درخواست مهاجرین را تکرار کرد. آن گاه عمر گذشتگانی را که در تعیین ابوبکر نقش داشتند به یاد آورد و گفت: ای کاش ابوعبیده‌ی جراح و معاذ بن جبل و خالد بن ولید و… می‌بودند و عهده‌دار امر خلافت می‌گشتند، سپس عمر؛ علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و سعد وقاص و عبدالرحمن بن عوف و طلحة بن عبیدالله و زبیر و عثمان را فراخواند [157] و چنین وصیت کرد: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت، از شما شش نفر خشنود بود، من دستور می‌دهم، شورایی تشکیل دهید و از میان خود یک نفر را برگزینید، چنانچه پنج نفر رأی واحدی دادند و یک نفر مخالفت کرد، او را گردن بزنید و همچنین اگر دو نفر مخالفت کردند، آن‌ها را بکشید و چنانچه سه نفر مخالفت کردند، حق به جانب آن سه نفری است که عبدالرحمن بن عوف در میان آن‌هاست و سه نفر دیگر چنانچه تن در ندادند، آن‌ها را بکشید. بعد از آن جلسه و وصیت عمر، علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام خارج شد، در میان راه به عباس بن عبدالمطلب برخورد نمود و پیش‌بینی خود را چنین بازگو کرد:«با توطئه‌ای که انجام گرفت، بار دیگر خلافت و حکومت را از ما دور کردند؛ زیرا با توجه به این که حق در جانب سه نفری است که عبدالرحمن بن عوف در آن طرف باشد و عبدالرحمن بن عوف هم داماد عثمان است و از سوی دیگر، سعد بن وقاص پسر عموی عبدالرحمن می‌باشد، آیا مجال و فرصتی برای من باقی می‌ماند؛ این سه با یکدیگر اختلافی ندارند، پس خلافت را برای عثمان پیش‌بینی کرده‌اند.» [158].

    بعد از مرگ عمر همان شد که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام پیش‌بینی می‌کرد، زیرا در شورا فقط زبیر به نفع و به طرفداری علی علیه‌السلام برخاست و دیگران در جانب

    عبدالرحمن ایستادند که او هم به نفع عثمان رأی داد، دیگران هم نمی‌توانستند کاری انجام دهند، زیرا عمر در تعیین اعضای شورای بعد از خود جهت اداره‌ی امور و تعیین جانشین و خلیفه، حساب شده عمل کرده بود. عبدالله بن عباس و حسن بن علی علیه‌السلام را که قرابت نزدیکی با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله داشتند، جهت تیمن و تبرک شرکت داده بود [159] ، ولیکن از اول تصریح کرده بود که این دو حق رأی در شورا را ندارند. [160].

    عمر با این وصیت سیاسی غیرمنصفانه‌اش عثمان را به عنوان خلیفه برای مدت دوازده سال بر اریکه‌ی قدرت نشاند و هستی مسلمانان را در اختیارش گذاشت و به تاراج داد و جانشین حقیقی پیامبر صلی الله علیه و آله را برای مدتی دیگر خانه‌نشین کرد.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مقاومت‌های فاطمه در برابر انحرافات سیاسی   ...

    و باز حسن بن علی علیه‌السلام شاهد مخالفت‌های مادرش صدیقه اطهر علیه‌السلام در برابر هیأت حاکم بود. او می‌دید که شبانگاه مادرش به خانه‌ی بسیاری از انصار

    می‌رود و از آنان برای یاری پدرش علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام استمداد می‌طلبد و از سوی دیگر شاهد غصب فدکی بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمان حیات خویش به مادرش فاطمه واگذار نموده بود ، ولیکن هیأت حاکم که می‌خواستند علی بن ابی‌طالب و اهل بیت علیهم‌السلام گرفتار مضیقه‌ی مالی گردند، بر روی آن دست گذاشتند و با این استدلال که رسول خدا صلی الله علیه و آله ارثی باقی نمی‌گذارد، آن را در اختیار خود قرار دادند و همه‌ی کسانی را که از سوی علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و فاطمه‌ی اطهر علیهاالسلام

    مأمور حراست فدک بودند، بیرون راندند و شهادت و گواهی افرادی همانند علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و أم‌ایمن و… ر زیر پا گذاشتند و برخلاف همه‌ی موازین اسلامی از مالکی که فدک در اختیار او بود، درخواست دو شاهد عادل کردند، نه از آنانی که علیه فاطمه اطهر علیهاالسلام ادعای مالکیت می‌کردند و می‌خواستند سرزمین فدک را جهت به مضیقه انداختن اهل بیت علیهم‌السلام از چنگ آنان درآورند، همچنان که این کار را کردند و امام مجتبی علیه‌السلام در سن طفولیت شاهد انزجار و نفرین مادرش بر ضد خلیفه‌ی اول و دوم بود(بحث فدک به طور مشروح خواهد آمد). خلیفه أول، ابوبکر در روز سه‌شنبه، 22 جمادی الثانی سال سیزده هجرت مرد و پس از دو سال و سه ماه و ده روز، پرونده‌ی حکومتش بسته شد. با پیدا شدن آثار مرگش عمر را به عنوان جانشین خویش معرفی کرد و بدین وسیله چند سال دیگر خورشید عالم‌تاب آسمان ولایت و امامت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را خانه‌نشین ساختند. در دوران حکومت ده سال و شش ماه و چهار روزه‌ی عمر، حسن بن علی علیه‌السلام ده ساله‌ی دوم عمر خود را می‌گذراند. او شاهد بدعت‌ها و زورگویی‌هایی حاکمان بود. مقام و کرسی خلافت رسول خدا صلی الله علیه و آله، مسجد و محراب آن حضرت، فدک و… را در اختیار آنان می‌دید، بخشنامه‌های عمر و هیأت حاکم را هر روز شاهد بود که آثاری جز برکناری، عزلت و گوشه‌نشینی صحابه‌ی بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و به ویژه أهل بیت عصمت و طهارت ثمر دیگری نداشت. بسیاری از راویان و مورخان نوشته‌اند که عمر بن خطاب بخشنامه‌ای کرد و در آن نوشت: لازم نیست صحابه و یاران بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ‌ها و درگیری‌ها و

    کارهای این چنینی شرکت کنند که بعضی از آنان را هم نام برد.

    عمر بدین وسیله بزرگانی همچون علی بن ابی‌طالب، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، ابوذر و… را خانه‌نشین کرد و در جهت مصالح سیاسی خویش گوشه‌نشینی را بر آنان تحمیل نمود و چه بسا این امر و امور دیگر باعث شد که در فتوحات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله چهره‌های سرشناس صحابه دیده نشوند. حسن و حسین هم در کنار پدر گرامی‌شان به نشر اسلام حقیقی پرداختند، چنانچه مشکل خاصی برای مردم مسلمان و غیرمسلمان پیش می‌آمد آن را حل می‌کردند. ده سال حاکمیت عمر دورانی بود که صحابه‌ی بزرگ خانه‌نشین گشتند و در عمل از کارهای سیاسی کشوری به دور بودند و همین، سبب شد هنگامی که ابولؤلؤ [156] با پیش‌بینی خود بر عمر حمله کرد و او را از پای درآورد، تأثر و تأسف کمتری مشاهده گردید؛ با جراحتی که ابولؤلؤ بر عمر وارد ساخت، وی بر بستر افتاد، بعد از چند روزی آثار مرگ ظاهر شد، او با وصیت خویش اهداف سیاسی خود را پس از مرگ چنین دنبال کرد:

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      موضع گیریهای علی بن ابی طالب   ...

    امیرالمؤمنین علیه‌السلام که از خدعه و مکر آنان اطلاع یافت و احساس کرد، عده‌ای گول تبلیغات عوام‌فریبانه‌ی آنان را می‌خورند، در موضع‌گیری خود این چنین پافشاری نمود: الله الله، یا معشر المهاجرین! لا تخرجوا سلطان محمد صلی الله علیه و آله فی العرب عن داره و قعر بیته، الی دورکم و قعور بیوتکم، و لا تدفعوا أهله عن مقامه فی الناس و حقه؟ فوالله یا معشر المهاجرین لنحن أحق الناس به - لأنا أهل البیت - و نحن أحق بهذا الأمر منکم، أما کان فینا القاری‌ء لکتاب الله، الفقیه فی دین الله، العالم بسنن رسول الله، المضطلع بأمر الرعیة،

    المدافع عنهم الأمور السیئة، القاسم بینهم بالسویه، و الله انه لفینا فلا تتبعوا الهوی فتضلوا عن سبیل الله فتزدادوا من الحق بعدا… [148]؛ شما را به خدا قسم ای گروه مهاجران! حکومت آسمانی و الهی محمد صلی الله علیه و آله را از اهل بیتش بیرون نبرید و به خانه‌های خود سوق ندهید و عترت او را از جایگاه رهبری جامعه کنار نزنید. ای گروه مهاجران! به خدا قسم ما اهل بیت برای احراز این مقام از هر کس شایسته‌تریم، ما اهل بیت رسول خداییم و این ماییم که قاریان حقیقی قرآن و فقیه در دین خدا و آگاه به سنت پیامبر و روش اداره‌ی مردم هستیم. ما می‌توانیم بدی‌ها را از جامعه دور سازیم و حقوقشان را به طور مساوی و حساب شده پرداخت نماییم، پس از هواهای نفسانی خویش پیروی نکنید که گمراه می‌شوید و از حقیقت فاصله خواهید گرفت.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      تحرکات سیاسی   ...

    بعد از رحلت جانگداز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام مشغول دفن جنازه‌ی مبارک آن بزرگوار شد اختلاف بر سر جانشیی آن حضرت از سوی مهاجر و انصار به اوج خود رسیده بود، گویا احراز و در دست گرفتن خلافت و قدرت برای هر گروه و جناحی از آنان هدف اساسی بود، که انتظار مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله را داشتند.

    تعیین سعد بن عباده از سوی انصار و پا گرفتن توطئه‌ی حساب شده از سوی سقیفه بنی‌ساعده بسیار جدی شد، تحمیل ابوبکر به عنوان جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله از سوی مهاجرین، سیاست دیگری را دنبال می‌کرد که برای همیشه جامعه‌ی اسلامی را گرفتار کند و فرهنگ مقام‌پرستی را جایگزین امامت راستین نماید و رأی شورا را بر تعیین پیامبر صلی الله علیه و آله و فرمان خداوند ترجیح دهد. امام مجتبی علیه‌السلام خود می‌دیدند که حاکمان غاصب، تلاش فراوانی جهت مشروعیت خود می‌کنند و حتی می‌خواهند از پدرش علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام نیز بیعت و اقرار بگیرند و همچنین شاهد بحث‌ها و گفتگوهای زیادی از سوی پدر بود که هرگز تن به بیت با ابوبکر نداد و مشروعیت آنان را امضا نکرد و می‌دید افرادی همچون ابن‌عباس اصرار بر بیعت او می‌کنند و برای او مصلحت‌اندیشی می‌نمایند؛ او با سوز و گدازی که از اعماق جانش برمی‌خاست می‌فرمود:«أنا أحق بهذا الأمر منکم لا أبایعکم و أنتم أولی بالبیعة لی أخذتم هذا الأمر من الأنصار واحتججتم علیهم بالقرابة من النبی صلی الله علیه و آله و تأخذونه منا أهل البیت غصبا، ألستم زعمتم للأنصار أنکم أولی بهذا الأمر منهم لما کان محمد منکم فأعطوکم المقادة و سلموا الیکم الأمارة و أنا احتج علیکم بمثل ما احتججتم به علی الأنصار نحن أولی برسول الله حیا و میتا

    فانصفونا ان کنتم تؤمنون و الا فبوء و ابا لظلم و أنتم تعلمون… ؛ من از شما برای خلافت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله شایسته‌ترم و با شما بیعت نمی‌کنم و این شمایید که باید رهبری مرا بپذیرید شما خلافت را از انصار گرفتید و گفتید چون ما به رسول خدا صلی الله علیه و آله از شما نزدیک‌تریم، پس به جانشینی او نیز سزاوارتریم و من هم به همین دلیل به شما می‌گویم که ما خاندان پیامبر از هر کس به احراز مقام خلافت سزاوارتریم، پس اگر ایمان دارید، انصاف را پیشه کنید و ولایت ما را بپذیرید و گرنه شما با آگاهی کامل ستم می‌کنید…»در این میان، ابوعبیدة بن جراح تلاش کرد تا امام علیه‌السلام را متقاعد کند و به طور موقت خلافت ابوبکر را بپذیرد. ابوعبیده گفت: شما با ابوبکر بیعت کنید و بدانید که در مدت حاکمیت او برای شما تجربیاتی حاصل می‌شود و توان بیش‌تری پیدا می‌کنید و در آینده‌ی نزدیکی که خلافت به شما واگذار شد، با بهره‌گیری از این تجربیات و نقطه‌های قوتی که در شماست به آرزوهای خود می‌رسید و به آن‌ها جامه‌ی عمل خواهید پوشاند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حسن بن علی علیه السلام پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم   ...

    اشاره

    رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز 28 صفر سال یازدهم هجرت از دنیا رفت و جهان را در هاله‌ای از غم و اندوه فرو برد، در آن هنگام، بیش‌تر از هفت سال از عمر مبارکش نگذشته بود، اما همه‌ی افراد سرشناس و معروف انصار و مهاجر را می‌شناخت و در روزهای مریضی و نقاهت پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و آمد همه‌ی آنان را زیر نظر داشت، به ویژه آن‌هایی که دست در دست پدرش گذاشتند و اعلان بیعت نمودند و علی علیه‌السلام را حاکم بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله دانستند، او منتظر بود که آنان چه می‌کنند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه   ...

    ای برده از رسول خدا یادگار صلح

    تو قهرمان رزمی و آموزگار صلح

    آن سان که حسین امید قیام داشت

    اسلام را ز حلم تو بود انتظار صلح

    ای حسن بی‌زوال خدا یا حسن تویی

    در پرده‌ی محارم دین پاسدار صلح

    بهر بقای ملت اسلام داشتی

    یک دست در سیاست و دستی به کار صلح

    از حلم خویش و لطف خوش و اشک و خون دل

    خوش پروریدی، گل زهرا بهار صلح

    صلح تو نی به معنی سازش بود به خصم

    چندین قرار بود و گرفت اشتهار صلح

    از صلح و جنگ و بیعت دشمن به ناگزیر

    کردی به پاس حرمت دین، اختیار صلح

    دشمن گمان نمود که پیروز می‌شود

    اما شکست خورد در این کارزار صلح

    دشمن ز پا فتاد گشودی چو دست صبر

    پشت ستم شکست چو بستی قرار صلح

    اول بنای نهضت خونین کربلا

    بنیان نهاده شد ز تو بنیانگذار صلح

    نفرین بر آن که ساخت ترا متهم که تو

    کردی برای راحت خود اختیار صلح

    زیرا نخواست این که بفهمد که تا چه حد

    فرسوده گشت جان و تنت از فشار صلح

    جبر زمان به صلح، تو را ناگزیر کرد

    وز ابتدا معاویه شد خواستار صلح

    ای روح پاک صلح و صفا کز جفای خصم

    سرو قدت خمیده شده زیر بار صلح

    دست دعا برآور و دعای فرج بخوان

    تا مهدی آید و برسد روزگار صلح [145].

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      قهرمان صلح   ...

    میلاد با سعادت و مسعود مجتبی علیه‌السلام

    بر شیعیان، مبارک و فرخنده یاد، باد

    از یمن مقدم حسن مجتبی علیه‌السلام رواست

    گردد دل فسرده‌ی ما شاد شاد شاد!

    آن حضرت از عطا و کرم دست باز داشت

    در علم و حلم و عاطفه کوهی بزرگ بود

    سیمای روشنش،

    یادآور فضیلت و ایمان و جود بود

    در طول زندگی

    یک لحظه از حقیقت و تقوا جدا نگشت

    یک شب بدون فکر یتیمان سحر نکرد

    یک دم جدا ز یاد خدا بی‌خبر نزیست

    بر او درود باد!

    او در زمان فسق و ستم می‌زیست

    بازار مکر و حیله و تزویر، گرم بود

    در دوره‌ای که مسخ حقایق شیوع داشت

    اندیشه‌ها فروخته می‌گردید

    خود باختن

    عقیده و ایمان فروختن

    بوسه زدن به درگه ظالم رواج داشت

    او با تلاش دایمی‌اش، با جهاد و صبر

    اندیشه‌های پاک خدایی را

    در عمق جان مردم آزاده می‌گذاشت

    در زندگانیش،

    افراشت پرچمی که ستمگر را،

    هر جا و… هر زمان و… به هر راهی

    در هر نقاب و پوشش و هر چهره

    رسوای عام و خاص بگرداند،

    با نام دین به ریشه‌ی دین تیشه می‌زدند

    لیکن امام زنده و بیدار، مجتبی علیه‌السلام

    با صلح خویش، پرده ابهام را زدود

    صلح حسن، شکوه نبردی عظیم داشت

    صلح حسن، تجلی اسلام زنده بود

    صلح حسن، اساس قیام حسین [علیه‌السلام] بود

    با صلح خویشتن،

    بر چهره‌ی معاویه، برچسب ننگ زد

    روباه کینه‌توز و دغل‌باز شام را

    رسوا نمود و مفتضحش ساخت

    عمری تلاش و کوشش کفتار پیر را

    در راه کسب چهره و سیمای مذهبی

    نقش بر آب کرد.

    با صلح خویش، چهره‌ی منحوس ظلم را

    روشن نمود و بر همه روشن ساخت

    در خرمن فساد و ستم آتشی فکند

    رسواگر فریب معاویه

    بنیانگذار صدق و عدالت بود

    در روزهای سخت که بر مسلمین گذشت

    چون کوه استوار به پا می‌خاست

    او جلوه‌ای ز نور خدایی بود

    او همچو یک پدر

    نسبت به بیوه‌ها و یتیمان عصر خویش

    قلبی پر از محبت و مهر و علاقه داشت

    در خانه‌اش یتیم، تو گویی که خانه‌زاد!

    با سفره‌اش فقیر و تهیدست، آشنا

    با این همه، یگانه‌ی دوران

    که بر خصال زبده و زیبایش

    درود فراوان.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      آینه از فرط تجلی شکست   ...

    دفتر ایجاد چو روز ازل

    رفت به توشیح حق لم یزل

    در کف قدرت قلم نور داشت

    دیده به دیباچه‌ی منشور داشت

    ای صمدی خصلت و ایزاد جلال

    وی علوی صولت و احمد جمال

    طاق دو ابروی تو نزد عقول

    منحنی قوس صعود و نزول

    متصل از جذبه تو کاف و نون

    منفصل از نهی تو عقل و جنون

    عشق تو از غیب پدیدار شد

    حسن به حسن تو گفتار شد

    حسن شد از باده‌ی عشقت ز دست

    دست و را حسن تو از پشت بست

    نام تو با حسن چو آمیختند

    در سر ما طرح دگر ریختند

    حسن سه حرف است و در این حرف نیست

    جز سه رقم باده در این ظرف نیست

    مستی ملک و ملکوت از تو باد

    باده به جام جبروت از تو باد

    حسن تو در این سه جهان ساقی است

    در کف او جام هوالباقی است

    تا به کف حسن تو این جام هست

    هرسه جهانست از این باده مست

    زهر کجا؟ جعده کجا؟ او کجا؟

    غیر کجا و حرم هو کجا؟

    قطره کجا راه به دریا برد؟

    اسم کجا پی به مسمی برد؟

    هستی ظل بسته به نورست نور

    سایه که بی نور ندارد ظهور

    چونکه زدم غوطه بدریای فکر

    تا بکف آرم در مضمون بکر

    هاتفی از خلوت لاهوتیان

    آمد رو کرد به ناسوتیان

    گفت خداوند علیم و غفور

    کرد در این آینه از بس ظهور

    تاب نیاورده و از پا نشست

    آینه از فرط تجلی شکست

    ذکر ملک شد پس از آن از محن

    یا حسن و یا حسن و یا حسن

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پرچمدار صلح   ...

    ای حسن تو تمامی حسن خدای تو

    یوسف بود ز حسن و ملاحت گدای تو

    اسم است چون دلیل مسمی خدا از آن

    کرد انتخاب، نام حسن را برای تو

    ای گوشوار عرش الهی که بوده است

    دوش رسول و دامن زهرای جای تو

    آن سان که ماه می‌کند از مهر کسب نور

    خورشید کسب نور کند از ضیای تو

    ذاتت چو هست آینه‌ی ذات سرمدی

    حسن است و لطف و عاطفه سر تا به پای تو

    بوسید مصطفی لب و رویت از آن که دید

    کوثر، دهان نوشت و جنت لقای تو

    عبد خدا تویی که به محراب و در نماز

    لرزان شود ز هیبت حق عضوهای تو

    افراشتی چو رایت صلح ای ولی حق

    رونق گرفت و شرع مبین در لوای تو

    صلحت که چون قیام حسین است با اثر

    افزود در برابر عالم، بهای تو

    در هم شکست قدرت طغیان خصم را

    ای نور چشم فاطمه صلح و صفای تو

    هر نقشه‌ای که ریخت معاویه از عناد

    شد بی اثر ز خلق خوش و حسن رای تو

    تفویض سلطنت به عدو بود مصلحت

    زیرا بود خلافت مطلق سرای تو

    از آنچه آفتاب بتابد بر آن مدام

    باشد فزون، فواید صلح بجای تو

    بهر رضای حق چو گذشتی ز حق خویش

    توأم بود رضای خدا با رضای تو

    محفوظ ماند خوب محبان ز رحمتت

    حلم تو بود رحمت بی‌منتهای تو

    در مجلس مناظره تنها قدم نهی

    زیرا که نیست جز به خدا اتکای تو

    معنای صد قیام به صلح تو مضمر است

    این نکته یافت می‌شود از گفته‌های تو

    پیش تو آمدم به گدایی که روز و شب

    باز است بر همه در دولتسرای تو

    دارم امید بوسه‌ی قبر تو در بقیع

    حاشا که ناامید شوم از عطای تو [142].

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم