حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 416
  • دیروز: 5961
  • 7 روز قبل: 7597
  • 1 ماه قبل: 12221
  • کل بازدیدها: 2395284





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • موعود موجود


  •   حدیث   ...


    حدیث (1) قال رسول الله صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله :

    خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ ؛

    خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.

    (بحارالانوار، ج79، ص170)

     

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-07-19] [ 06:59:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حدیث   ...



    ابتلاء
    خداوند عزوجل هرگاه بنده ای را دوست بدارد او را مبتلا می کند تا صدای دعای او را بشنود.
    حضرت رسول (صلوات الله علیه وآله)

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [شنبه 1394-07-18] [ 06:59:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      رفع وابستگی اطفال به استفاده از تبلت   ...

    این روزها به هر خانه‌ای که وارد می‌شوید، به جای سرگرم بودن کودکان با خمیرهای بازی که خلاقیت‌شان را بالا می‌برد و مهارت‌ دست‌های‌شان را بیشتر می‌کرد، تبلت‌هایی در دست بچه‌ها جا دارد که چشم‌های‌شان را خسته و مفاصل دست‌های‌شان را ضعیف می‌کند.

    در این میان والدینی که امکان خرید چنین ابزاری برای کودک‌شان ندارند هم از خود گذشتگی کرده و او را با گوشی هوشمند تلفن همراه‌شان سرگرم می‌کنند و مهارت کودک‌شان در انجام بازی‌های مختلف را به رخ این و آن می‌کشند. بچه‌های امروزی تمایلی به دویدن، کاردستی درست کردن و نقش‌پذیری در بازی‌هایی که نسل ما از آنها لذت می‌برد، ندارند. آنها ترجیح می‌دهند روی مبل راحتی لم بدهند، یک کاسه پفک کنارشان بگذارند و هر روز چندین مرحله از بازی‌ای که به آخر رساندنش کار هر کسی نیست را رد کنند.

    بچه‌های امروزی نمونه کوچک شده والدین‌شان هستند. نمونه آنهایی که در ‌مهمانی‌ها به جای گپ زدن با حاضران، به غایب‌های جمع وایبر می‌زنند و به‌جای چند متر دویدن، به‌دنبال نصب انواع اپلیکیشن‌های سلامت روی گوشی خود هستند. هدیه پژوهشگران فناوری اطلاعات به بچه‌های امروزی نه هوش بیشتر و نه ذهن آماده‌تر است. آنها روی مبل‌های راحتی، صاحب بدنی خسته و انباشه از چربی می‌شوند و پشت صفحه تبلت‌ها، چشم‌هایی آزرده و ذهنی آشفته را از آن خود می‌کنند.

    شاید بعد از خواندن این یادداشت، به قصد گرفتن تبلت فرزندتان از او، از روی مبل بلند شوید؛ اما بنشینید! نیازی به محروم کردن فرزندتان از تبلتش نیست، کافی است خودتان همین حالا گوشی را روی زمین بگذارید و نه با حرف، بلکه با آوردن ورزش و مطالعه به ساعت‌های مرده‌تان، به کودک خود هم سبک زندگی سالم را آموزش دهید.

    به ساعت نگاه کنید
    با وضع کردن برخی قانون‌ها، ساعت‌های استفاده فرزندتان از تبلت را محدود کنید. برای مثال به او اجازه ندهید که سر میز شام تبلتش را بیاورد.

    خاموشی بزنید
    محققان می‌گویند تبلت‌بازی پیش از خواب می‌تواند فرزند شما را بی‌خواب کند. پس به او اجازه بازی کردن با تبلت پیش از خواب را ندهید و نگذارید آن را به اتاق خوابش ببرد.

    وقت‌شناس باشید
    حتی اگر همه اطرافیان‌تان برای کودک خود تبلت خریده باشند، دلیلی ندارد که در سه سالگی به فرزندتان چنین هدیه‌ای بدهید. اگر می‌خواهید او را با تکنولوژی آشنا کنید، به او اجازه دهید برخی ساعات روز با تبلت شما بازی کند اما شخصی کردن این وسیله را از چنین سنی شروع نکنید.

    از خودتان شروع کنید
    هرقدر هم که از لزوم فعالیت بدنی و قوی‌تر کردن ارتباطات رو در رو برای فرزندتان صحبت کنید، فایده‌ای ندارد. تا زمانی که او می‌بیند که در ‌مهمانی برای‌تان وایبر بازی شیرین‌تر از گپ زدن با دیگران است، تمایلی به گوش کردن به توصیه‌های‌تان پیدا نمی‌کند. اگر می‌خواهید فرزندتان زندگی مجازی را جایگزین تجربه‌های حقیقی زندگی نکند، خودتان در رعایت چنین اصلی پیشقدم شوید.

    دست به‌کار شوید
    اگر تنها یک فرزند دارید، به او حق دهید برای پر کردن تنهایی‌اش به تبلت وابسته شود. در چنین شرایطی به جای جنگیدن با او، خودتان برای تغییر شرایط وارد عمل شوید. بازی‌های دونفره پرتحرک و هیجان‌انگیز، هم می‌تواند سلامت جسم فرزندتان را تضمین کند و مهارت‌های حرکتی‌اش را تقویت کند و هم لحظات شاد و خوشی را برایش رقم بزند. اگر کودک‌تان از چنین نعمتی بهره‌مند شود دیگر نیازی به مدام بازی کردن با تبلت پیدا نخواهد کرد.

    ♦️منبع : مجله ی پزشکی دکتر سلام

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1394-07-16] [ 06:52:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بدبینی در زندگی مشترک   ...

    سوءظن و بدبینی در زندگی مشترک:

    ۰۰۱۴۳۰۸۱

    فرد بدبین به خود و شریک زندگی اش صدمه می زند و جایی برای محبت و علاقه باقی نمی گذارد که ناخودآگاه این رابطه به سمت سردی روی می آورد. اوایل ازدواج تمام رفتارهای همسرش را به حساب علاقه او به خودش می‌گذاشت. کمتر پیش می آمد از شنیدن سوالاتی مانند کجا هستی؟ چکار می‌کنی؟ و یا کی به خانه بر می‌گردی ناراحت شود. همه رفتارهای همسرش رنگ و بویی از علاقه داشت، تماس‌های مکرر او هیچ گاه باعث از کوره در رفتنش نمی‌شد، گاهی فکر می‌کرد می‌توان نگرانی او از هم صحبت شدنش با یک جنس مخالف را به حساب تعصبی بودن او گذاشت اما چرا همه این افکار خیلی زود رنگ باخت… چندماهی از زندگی مشترکشان می‌گذرد به نظرش همسرش با او وارد یک رابطه پلیسی شده است، سوال‌هایش کم کم شکل بازجویی به خود گرفته است. همسرش به همه چیز مشکوک بود و حساسیت بیش از حدی درباره تلفن‌ها، رفت و آمدها و رفتارهای او نشان می‌داد.

    بعد از چند ماه دیگر کسی نمانده بود که جرأت کند به او سری بزند یا تلفنی احوالش را بپرسد. عذاب آورتر از همه این بود که همسرش نمی‌پذیرفت که درباره او شک بی‌مورد دارد و به خود حق می‌داد او را محدود و محدودتر کند. شاید این داستان برای شما تازگی نداشته باشد. واقعیت هم این است که متاسفانه همه ما کمابیش افرادی را می‌شناسیم که از شک و تردید بی‌دلیل همسر و یا یکی از اعضای خانواده‌شان به ستوه آمده‌اند. آفتی به نام بدبینی برخی از افراد دچار مشکلی به نام بدبینی هستند و نسبت به اخلاق و رفتار دیگران حتی نزدیکانشان هم شک و تردید دارند. این معضل می تواند به سادگی یک زندگی را به تباهی بکشاند. زیرا شخصی که این مشکل را دارد احساس می کند چیزی را که می بیند یا می شنود واقعیت ندارد و با چیزی که در پشت صحنه وجود دارد متفاوت است. در واقع در ایجاد بیماری بدبینی، هم خانواده، الگوهای اجتماعی و زیست شناختی هر کدام به سهم خود در این بیماری نقش دارند که متاسفانه هیچ چیز مثل بدبینی در خراب کردن یک رابطه مخصوصاً در زندگی مشترک قدرتمند نیست.

    فرد بدبین به خود و شریک زندگی اش صدمه می زند و جایی برای محبت و علاقه باقی نمی گذارد که ناخودآگاه این رابطه به سمت سردی روی می آورد. بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد خیلی از زوجین بدبینی‌های بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی می‌کنند و آن‌را با عناوینی همچون غیرت و تعصب ومراقبت توجیه می‌کنند، حال آن‌که واقعیت چیز دیگری است. اساسا بدبینی به همسر در۳ حالت کلی بروز می‌کند: گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی می‌توان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می‌بینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند. گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینی‌هایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنش‌های همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پاره‌ای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمی‌شود. گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروه‌های یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلال پارانوئید می‌شوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می‌رسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود می‌کند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1394-07-15] [ 10:44:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ریشه بدبینی بین زوجین   ...

    ریشه‌های بدبینی به همسر:

    imagesUFH7QC0G
    ـ خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات می‌گیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود می‌داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل می‌شود و هر آن فکر می‌کند که زندگی اش در حال فروپاشی است.
    ـ عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است. وقتی مرد از همسر آینده‌اش تصویری دیگر را در ذهن می‌پرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه می‌شود که درانتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد می‌کند و طبیعتا این موضوع مهم‌ترین دلیل می‌شود برای پیدایش بهانه گیری‌ها و بدبینی‌های بیمار گونه.
    ـ فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد می‌گیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند. این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن می‌کند، این‌گونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد می‌گیرد.
    بیمار مبتلا به این اختلال همیشه دارای عدم اطمینان است و خودش را از همه مسائل مبرا می داند و حق به جانب است که گاهی ممکن است همراه با خودشیفتگی باشد. وی همه را مقصر می داند جز خودش و هرگز زیر بار تغییر رفتار یا دیدگاه خود درباره دیگرانی که نسبت به او مشکوکند نمی رود
    شخصی که دچار بدبینی است نمی تواند حقیقت را قبول کند. البته ما با دو گروه افراد بدبین مواجه هستیم؛ یکی افرادی که ممکن است در طول زندگی شان دچار بدبینی شوند و در حالت طبیعی دانستن و ندانستن قرار گیرند که فرد با آگاهی می تواند به قطعیت برسد اما گروه دوم شامل همان افرادی می شود که رگه شخصیتی بدبینی شان غیرقابل کنترل است و فرد در حالت ترس به سر می برد و به دلیل ترس و اضطراب دچار حالت توهم یا همان پارانویید می شود.
    یکی از مهم ترین ویژگی های این افراد احساس تحقیر است و چنان چه عقاید و افکارشان مورد قبول دیگران واقع نشود، احساس کینه و عداوت با دیگران دارند. فرد در این اختلال قادر نیست از منطق خود کمک بگیرد بلکه به دلیل هنجارهای از پیش تعیین شده ذهنی خود همه چیز را رد می کند، در چنین شرایطی فرد در همه حال خود را محق می داند و سعی دیگران برای از بین بردن فکر و توهم باطل فرد پارانوئید به نتیجه نمی رسد.
    فرد بدبین به نکات منفی بسیار توجه دارد و نکات ریز و کوچک را خوب می بیند و همچنین از مکانیسم های روانی بسیاری استفاده می کند و به شدت پرخاشگر است.
    ظاهر آرام فرد نباید حمل بر خونسردی و آرامش خیال گذاشته شود زیرا فرد پارانوئیدی خشمی پنهان در وجودش دارد که شناور و همیشگی است و هر بار متوجه یک نفر می شود، تحت کنترل گرفتن اوضاع و شرایط، تلاش برای نداشتن خطا و اشتباه، در افتادن با مراجع قدرت مثل کارفرما یا پدر و مادر، حساسیت نسبت به انتقادها، محدودیت در روابط اجتماعی، تنگ بودن دایره دوستان، از دیگر علایم شخصیت پارانوئیدی است.
    وجود موارد ژنتیکی باعث آمادگی اختلال در فرد می شود و محیط محرک آن به شمار می رود.
    متاسفانه در زندگی مشترک امروزی، بدبینی بسیار دیده می شود که از طرف زن یا مرد نمایان است. فرد در اول نسبت به خود آگاهی داشته باشد و سپس وارد رابطه جدی شود و آن هنگام است که می تواند از یک رابطه مطمئن برخوردار باشد، زن یا شوهر ممکن است نسبت به یک امری شک کنند.در این صورت در درجه اول سوالشان را می پرسند و با توجه به خود آگاهی آن را هضم می کنند و به واقعیت می رسند.
    ما به عنوان همسر در زندگی مشترک حق داریم که بدانیم در زندگیمان چه می گذرد. وقتی با مساله ای مواجه می شویم که برایمان سوءظن یا بدبینی پیش بیاید باید با شریک زندگیمان در میان بگذاریم که بتوانیم به قطعیت برسیم و نسبت به دانستن امری ناخوشایند خود را آماده کنیم.
    تعصب در روان شناسی به معنای فکر غیرمنطقی است که با موقعیت متناسب نیست اما بدبینی به معنای آن است که من می ترسم آن اتفاقی را که دوست ندارم، بیفتد و دلیل واقعی و منطقی برای آن ندارم.البته فرد بدبین هیچ وقت خودش را با تعصب توجیه نمی کند بلکه همسر یا طرف مقابلش است که طرف بدبین را متعصب می نامد

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [سه شنبه 1394-07-14] [ 10:41:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اهمیت محبت به اهل بیت(علیهم السلام)   ...

     

    __۲۰۱۲۱۱۲۳_۱۱۰۰۵۹۸۳۱۵اهمیت محبت به اهل بیت(علیهم السلام)

    روایاتی که در تفسیر این آیه شریفه آمده است شاهد گویای دیگر برای تفسیر فوق است. روایات فراوانی در منابع اهل سنت و شیعه از شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده که نشان می دهد منظور از قربی، اهل بیت(علیهم السلام) و نزدیکان و خاصان پیامبرند. به عنوان نمونه:

    حاکم حسکانی که از مفسران و محدثان معروف اهل سنت می باشد از ابی امامه باهلی چنین نقل می کند:(خداوند انبیاء را از درختان مختلفی آفریده ولی من و علی(علیه السلام) را از درخت واحدی، من اصل آن هستم و علی شاخه ی آن و فاطمه(سلام الله علیها) موجب باروری آن و حسن و حسین(علیهم السلام) میوه های آن و شیعیان برگ های آنند. سپس فرمود: اگر کسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال و سپس هزار سال و آن هزار سال عبادت کند، تا هم چون مشک کهنه شود اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به صورت در آتش می افکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «قُل لَّا أَسَْلُکمُ‏ْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فىِ الْقُرْبىَ»)

    جالب ابن که این حدیث آن چنان اشتهار یافته بود که شاعر معروف کمیت در اشعارش به آن اشاره کرده می گوید:

    وجدنا لکم فی آل حامیم آیه                     تا ولها منا تقی و معرب

    «ما برای شما خاندان پیامبر(صلی الله علیه وآله) در سوره های حامیم آیه یافتیم که گروه تقیه کننده آن را تأویل کرده و گروه آشکار کننده آن را آشکارا بیان کرده اند.»

    و اما اهمیت و آثار محبت به اهل بیت در روایات فراوانی ذکر شده که به بیان آن ها می پردازیم:

    از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در فضل حبّ علی(علیه السلام) روایت شده:«آگاه باشید هر کس علی را دوست بدارد قطعاً مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست بدارد قطعاً خدا از او راضی است و هر کس خدا از او راضی باشد بهشت او را کفایت می کند و هر کس علی را دوست بدارد خارج نمی شود از دنیا تا این که از کوثر بنوشد و از طوبی بخورد و مکانش را در بهشت می بیند، آگه باشید که هر کس علی را دوست بدارد، برایش هشت در بهشت باز می شود که از هر در که بخواهد وارد شود بدون حساب.»[۲]

    و در روایتی دیگر از فخر رازی در تفسیر کبیرش که می فرماید: کلبی از ابن عباس روایت کرده:پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:«کسی که بر محبت آل محمد(صلی الله علیه و آله) می میرد شهید مرده است و هر کس بر محبت آل محمد(بمیرد) برایش آمرزش و مغفرت است و تائب و مؤمنی که ایمانش کامل است و ملک الموت او را به بهشت بشارت می دهد سپس نکیر و منکر هم همین طور، و او را به بهشت می برند هم چنان که عروس را به خانه شوهر می برند و در قبرش دو در به بهشت باز می شود و قبرش را محل زیارت ملائکه قرار می دهد و بر سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) می میرد.»

    و اما در تفسیر فرات الکونی آمده است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:«به کسی که مرا به حق برای پیامبری برانگیخت سوگند، محبت ما اهل بیت عزیزتر از جواهر و یاقوت سرخ و زمرّد است.»

    ۲٫٫عبد الله بن احمد، حسکانی، شواهد التنزیل، تهران، انتشارات وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ه.ق، چاپ اول، ج۲، ص۱۸۹

    .عباس، قمی، سفینه البحار، قم، دارالاسوه، ۱۴۲۲ ه.ق، چاپ سوم، ص۱۸

    ۱محمدبن عمر، فخررازی، مفاتیح الغیب(تفسیر کبیر)، چاپ سوم، ج۲۷، نشردارالإحیاء التراث العربیه، بیروت، ۱۴۲۰ق، ص۵۹۵

    ۲٫فرات بن ابراهیم، تفسیرفرات الکونی، چاپ اول، تهران، ۱۴۱۰، ص

     م۴۱۲

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-07-13] [ 10:40:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اصول آموزشی مفاهیم دینی به کودکان   ...

    4 – اصل تعادل و میانه روی

    اصل تعادلی از اصولی است،که در قرآن کریم بدان اشاره شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

    «وَ کَذالِکَ جَعَلناکُم امه وَسَطاً»؛[۱]« ما شما را امتی میانه و معتدل قرار دادیم».

    هم چنین در حیات سراسر نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم، و ائمه ی هدی علیهم السلام، در تمامی اعمال و رفتارشان می توان تعادل را مشاهده کرد.

    امام علی علیه السلام، درباره ی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم، می فرمایند:

    «سیرَته القَصد»؛ «سیره ی آن حضرت تعادل و میانه روی بود».[۲]

    انسان موجودی است چند بعدی و چند کانونی. اسلام نیز که دین جامع و کاملی است. به تمام نیازهای انسان توجه کرده است. برای رشد، تعالی و کمال بشر، لازم است همه ی ابعاد انسان به صورت هماهنگ و متعادل، رشد و تکامل یابد تا انسان حقیقی پرورش یافته، انسانیت او تحقق یابد.

    عدم توجه به تمام ابعاد وجودی انسان و یا توجه بیش از حد به یک بعد و نادیده گرفتن ابعاد دیگر، جامعیت وجود آدمی را نادیده گرفته، انسان را یک بعدی و تک ساحتی می سازد.

    اگر انسان را فقط در یک بعد ببینیم و او را در همان بعد تربیت کنیم، در حقیقت موجبات مرگ و نابودی شخصیت انسانی او را فراهم کرده ایم. متأسفانه بیشتر انسان ها و بسیاری از جوامع فاقد این اصل در زندگی می باشند و دچار افراط و تفریط و انحرافات فردی، اجتماعی، اخلاقی و روانی می گردند و این مسئله ناشی از عدم رعایت اصل تعادل می باشد.

    ظرفیت انسان برای عبادت محدود است، از این رو باید سعی نمود، عبادت با نشاط باشد. اگر نشاط از بین برود، عبادت جنبه ی تحمیلی پیدا می کند و حکم خوردنی نا مطبوع می گردد که واکنش بدن، پس زدن و نپذیرفتن آن است.

    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم، فرموده اند:

    «دین اسلام دینی است متین، محکم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی، سفارش می کند که با مداوا و متانت حرکت کنید و عبارت خود را مبغوض و منفور نفس خویش قرار ندهید؛ به گونه ای عمل نکنید که نفستان عبادت را دشمن بدارد، بلکه طوری عمل کنید که نفس عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن گردد. مانند اسب سواری نباشید که در اثر تندی و شتاب زیاد، نه خود به مقصود می رسد و نه برای مرکب او کمر و توانایی می ماند. (زانو می زند و قدم از قدم نمی تواند بردارد)» [۳]

    بی اطلاعی برخی از والدین و مربیان از مراحل رشد و تحول روانی کودکان و نوجوانان و هم چنین نا آگاهی آنان از روش های برخورد ائمه ی اطهار علیه السلام، در این زمینه و نیز اتکا به دانسته ها و تجربیات غیر علمی و غلط خویش و نیز اظهار نظرهای غیر مسئولانه ی بعضی از مبلغان، که سخنانشان پایه و اساس دینی، علمی و منطقی ندارد، موجب می شود چنان رفتاری با کودکان و نوجوانان داشته باشند که بعضا به حال آن ها مضر است. تأکید بیش از حد والدین و علاقه مفرط آنان به مذهبی شدن فرزندانشان و بی توجهی به توان، استعداد و نیازهای روحی و روانی آنان و خارج شدن از مرز اعتدال، عواقب ناگوار و نا مطلوبی در پی خواهد داشت.

    [۱]. بقره، آیه ی ۱۴۳٫

    [۲].وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۱۹۳ و ۱۹۴٫

    [۳]. محمدباقر، مجلسی، همان کتاب،ج۳، ص۸۱٫

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-07-12] [ 10:37:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اصول آموزشی مفاهیم دینی به کودکان   ...

     

    sss

    ۳- اصل مداومت و استمرار

    در مکتب اسلام، آموزش امری است، مداوم و مستمر و مسلمانان همیشه باید در وادی آموزش و فراگیری باشد، همان گونه که در حدیث آمده است؛ «اُطلِبُ العلمِ مِنَ المَهدِ اِلَی اللَحدِ»

    چنین گفت پیغمبر راستگوی              ز گهواره تا گـور دانش بجوی

    در اسلام کسب علم و فراگیری دانش، امری دائمی تلقی شده است و تحصیل علم، زمان معین و مشخصی ندارد، چنان که امام صادق علیه السلام، فرمودند:

    «طَلَبُ العِلمِ فَریضَهٌ عَلی کُلِّ حال»؛ [۱] «یادگیری علم و دانش در هر حال وجب است»

    و امام علی علیه السلام می فرمایند:

    «وَلا یُحرَز العِلمَ الّا مَن یُعلیلُ دَرسَهُ»؛ [۲] ؛«بر دانش و معرفت دست نیابد، مگر کسی که در تحصیل خویش مداومت نماید»؛

    زیرا که به فرموده ی آن حضرت دانش و معرفت، پایان نمی پذیرد. [۳]

    از نظر اسلام، آموزش مفاهیم و حقایق دینی امری است که باید تا پایان عمر استمرار یابد و آدمی تحتتأثیر آن باشد. لکن دوران کودکی را می توان، دوران ملازمت و مداومت آموزه های دینی از نظر اسلام دانست، که باید والدین و مربیان بر این امر نظارت داشته و هدایت نمایند.

    پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم، بزرگ مربی مکتب اسلام، در زمینه ی آموزش نماز و تکرار آن برای نوه ی گرامی شان، حضرت امام حسین علیه السلام، چنین رفتاری داشتند:«روزی رسول مکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلّم، قصد خواندن نماز داشتند و امام حسین علیه السلام، در کنار جد بزرگوارشان درصدد همراهی با آن حضرت بودند، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم، تکبیر گفتند، ولی امام حسین علیه السلام نتوانستند آن را تکرار کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم، تکبیر دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم را گفتند، در نهایت، برای هفتمین بار، تکبیر امام حسین علیه السلام، صحیح ادا شد و نماز آغاز گردید».

    آموزش صحیح مفاهیم دینی در کودکی از چنان اهمیتی برخوردار است که اگر آموزش مفاهیم دینی در این دوران انجام نپذیرد، به آموزش در بزرگسالی نمی توان امید چندانی داشت، به عبارتی، اهمیت آموزش آموزه های دینی به کودک از سویی و طولانی بودم دوره ی ساختار ذهنی و روانی کودک انسان از سویی دیگر استمرار و مداومت در آموزش مفاهیم دینی به کودک را می طلبد. از این رو باید به موازات رشد عقلی و تحول دوران کودکی، مفاهیم اعتقادی را به کودک انتقال داد و از شتاب و فشار بی مورد در این امر پرهیز نموده اعتدال و میانه روی زیر بنای تعالیم است به گونه ای که در همه ی دستورات و مقررات آن از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل آمده است. اسلام در عبادت، تحصیل علم، خوردن، پوشیدن و در سایر شئون زندگی، همه جا میانه روی را توصیه نموده است.

     

    [۱]. محمد، محمدی ری شهری، العلم و الحکم فی الکتاب و السند، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶، ح ۷۸۰٫

    [۲]. همان، ح ۱۰۵٫

    [۳]. همان، ح ۱۶۵٫

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [شنبه 1394-07-11] [ 10:36:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اصول آموزشی مفاهیم دینی به کودکان   ...

    ۲- اصل تدریج (آموزش تدریجی مسائل دینی)

    اصل تدریج در رعایت توازن و استعداد کودک، از دیگر اصول تعلیم و تربیت است. انسان از زمان تولد تا سنین بزرگسالی توانایی های جسمی، ذهنی و عاطفی یکسانی ندارد و در هر دوره از رشد با خصوصیات ویژه آن دوره ظاهر می شود.

    قرآن کریم در طول ۲۳ سال، به تدریج بر پیامبر نازل گردید، که خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده است:

    «وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلًا»؛[۱]«و قرآنی که آیاتش را از هم جدا کردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی، و آن را به تدریج نازل کردیم».

    مفسران در بیان علل نزول تدریجی آیات قرآن کریم مطالب فراوانی نوشته اند که بررسی همه ی آنها از حوصله ی این تحقیق بیرون است و در اینجا تنها به دیدگاه علامه طباطبایی اشاره می کنیم؛ به عقیده ی ایشان ، نزول آیات قرآن به تدریج به خاطر بلوغ و رشد استعداد مردم در تلقی معارف اعتقادی و احکام فردی و عملی آن است.[۲]

    قرآن با در نظر داشتن سطح درک و فهم مردم، به مرور احکام اسلام را بیان فرموده، به گونهای که فهم و پذیرش آن برای آنان ممکن باشد. همین نکته در مورد تربیت کودکان نیز صادق است. آموزش مفاهیم دینی به کودکان باید تدریجی باشد و آنان را بتدریج و آرام آرام با مفاهیم دینی آشنا نمود. در تعالیم اسلامی توصیه هایی در این زمینه وجود دارد که ما تنها به یک روایت اکتفا می نماییم. امام صادق ـ علیهم السلام ـ در حدیث مفصلی آموزش مسائل دینی کودکان را، در سنین مختلف بیان فرموده است:

    «در سه سالگی کلمه ی توحید (لا اله الا الله) را به کودک بیاموزید؛او را رها کنید تا به سن، سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد، آن گاه (محمد رسول الله) را به او یاد بدهید؛ پس او را رها کنید تا سن چهار سالگی، و در چهار سالگی صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله وسلّم، را به بیاموزید».[۳]

    تعالیم اسلام به صورت تدریجی بر مردم عرضه گردیده و قرآن نیز به تدریج به مردم، خوانده شده، شراب و ربا هم تدریجاً تحریم گردیده است.

    بر این اساس، دانشمندان تعلیم و تربیت با توجه به توانایی های ویژه در دوران کودکی، در آموختن مفاهیم و معارف، رعایت اصل تدریج را مسأله ی مهمی تلقی نموده اند، که غفلت از آن نتایج جبران ناپذیری به بار خواهد آورد. در این مجال به آراء تنی چند از آنان اشاره می کنیم.

    به نظر پستالوژی، مربی بزرگ تعلیم و تربیت سوئیسی، آموزش کودک باید بر اساس مراحل رشدطبیعی آدمی صورت گیرد. بر همین اساس، دست یافتن کودک به مرحله ی بعدی را، آن گاه برای او ممکن می داند که مرحله ی نخست را پیموده باشد. وی با توجه به اصل تدریج در آموزش، سرعت و شتابزدگی را زیان آور دانسته، می گوید:

    «طبیعت، شایستگی های برتر آدمی را همانند گوهری که در صدف، پنهان است، در او پنهان کرده است. اگر صدف را پیش از وقت بشکنید، گوهری ناقص خواهید یافت».[۴]

    غزالی در کتاب میزان العمل در مورد آموزش گام به گام به کودکان، چنین می گوید: «از دیگر وظایف والدین این است که در فهم فراگیر سخن گوید و یکباره در تربیت نخست، آنان را از امور آشکار به موارد دقیق و از ظاهر و علنی به پنهان و خفی منتقل نکند».[۵]

    بنابراین آموزش مفاهیمدینی دارای مراحل و درجاتی است و این مراحل و درجات به دلیل تفاوت در رشد استعدادهای شناختی، عاطفی، انگیزشی و نیز تفاوت در معلومات و تجربیات دانش آموز است. به گونه ای که نمی توان هر مطلبی را در مرحله ای آموزش داد، بلکه مطالب باید متناسب با سطح فکر و قدرت درک کودک باشد. به عنوان مثال، آموزه های وجود خداوند، توحید، معاد و مانند آن ها به کودک نمی تواند در قالب استدلال های پیچیده عقلانی و مفاهیم انتزاعی، آموزش داده شوند. بلکه باید با زبانی ساده، جذاب و آسان بیان گردند، و مفاهیم انتزاعی، براهین فلسفی و منطقی را به دوره های موکول کرد که استعداد لازم برای فهم آن ها در کودک پدید آمده باشد. بنابراین، آموزش معارف و مسائل دینی دارای مراتب و درجاتی است و هر مرتبه و درجه ای از آن اصول و مقتضیاتی دارد که باید مراعات شود. تفاوت این مراتب و درجات به دلیل تفاوت های فردی در رشد استعداد های ذهنی و روحی و نیز تفاوت در معلومات و تجربیات و شرایط گوناگون اجتماعی و فرهنگی است.[۶]

    بدین روی، باید مطالب و مفاهیم آموزشی و دینی متناسب با سطح درک و قوای ذهنی و روانی کودکان باشد. والدین نباید توقع داشته باشند که کودکان آن ها سریع اهل نماز و عبادت شوند، برنامه ی عادت دادن و آموزش آن ها به نماز باید بر اصل تدریج مبتنی باشد. کودک نباید یکباره بار سنگینی از وظایف دینی را به دوش خود احساس کند و خود را به انجام آن موظف بداند. تکالیف سنگین و زود هنگام و خارج از طاقت و توان کودک ممکن است صدمه ای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی و مذهبی او وارد آورد.

    بعضی از والدین و مربیان، متأسفانه قصد دارند در فرصتی کوتاه و سریع فراگیران خود را به سر منزل مقصودی که در ذهن خود دارند، برسانند بدون اینکه برای آنان فرصت سازی نمایند.

    علمای تعلیم و تربیت در این باره چنین اظهار نظر کرده اند:

    «اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون در نظر گرفتن فرصت دوری سازی، از جانب کودک به او ارائه گردد، اثر آن پایدار و ماندگار نخواهد بود. بنابراین بهتر است کودک هر چیزی را هر چند اندک باشد، خوب یاد بگیرد و هضم و جذب نماید، وگرنه دیگران و خود را با دانش سطحی و قشری خویش فریب خواهد داد».[۷]

    [۱].اسراء، آیه ی ۱۰۶٫

    [۲]. محمد حسین، طباطبایی، المیزان، ذیل آیه ی۱۰۶سوره اسراء.

    [۳].وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۱۹۳ و ۱۹۴٫

    [۴]. میر عبدالحسین، نقیب زاده، نگاهی به فلسفه ی آموزش و پرورش، ج هفتم، تهران، طهوری، ۱۳۷۵، ص ۱۴۷٫

    [۵].محمد، غزالی، میزان العمل، ترجمه علی اکبر کسمایی، تهران، سروش، ۱۳۷۶، ص۱۳۸٫

    [۶].راهنمای آموزش تعلیمات دینی در مدارس، ص ۲۷٫

    [۷]. شرحی بر جلوه های رفتاری امام خمینی(رحمه الله) با کودکان و نوجوانان، ص۸۸، به نقل از تربیت طبیعی در مقابل تربیت عاریه ای، ص۱۸۱٫

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [جمعه 1394-07-10] [ 10:35:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اصول آموزشی مفاهیم دینی به کودکان   ...

    ۱- اصل سهولت یا اختیاری بودن مسائل دینی:

     

    انسان به مقتضای فطرت الهی خود به دلیل آنکه موجودی چند بعدی است و به اعتبار کرامتی که خداوند برای او مقدر نموده، موجودی است مختار و کرامت خویش را می تواند با اختیار خود کسب نماید. در واقع از دیدگاه اسلام، انسان موجودی است، دارای میل ها و جاذبه های معنوی که سایر موجودات فاقد آن می باشند. این توانایی انسان به حکم نیرویی است که آن را اراده می نامند و تحت فرمان عقل عمل می کند.

    در قرآن آیات متعددی در مورد آزادی و اختیار انسان وجود دارد که از آن جمله می توان به آیات زیر اشاره کرد؛

    «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»؛[۱]«ما راه راست را به او نشان دادیم، یا شکرگذار خواهد بود، یا کفران خواهد ورزید».

     ooooo

    «فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ»؛[۲]«پس هر که می خواهد ایمان بیاورد و هر که می خواهد، کفر بورزد». این که انسان می تواند مشرک باشد یا موحد، دلیل بر اختیار اوست.

    در دعوت کودکان و نوجوانان به دین باید به گونه ای عمل کنم که آن ها احساس آزادی کنند و با توجه به این موضوع که انسان فطرتاً خداجو است، با تذکر روش های صحیح، این فطرت را در وجود آنان بیدار نماییم و آن ها را به سمت پذیرش دین سوق دهیم.

    پیامبر گرامی اسلام نیز با نرم خویی و با زبان دین، افراد را به دین اسلام دعوت می کردند. به تجربه نیز ثابت شده است که با زور و اکراه نمی توان کسی را به راه راست هدایت کرد.

    خداوند تعالی می فرماید:

    «أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ»[۳]«ای رسول تو کی می توانی همه را با زور و اکراه مؤمن بگردانی؟»

    اگر به مفاد آیه ی «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»[۴] توجه نماییم، خداوند می فرماید:«ای پیامبر! وظیفه ی تو تبیین است وقتی تبیین کردی، دیگر اکراهی وجود ندارد».

    بنابراین، هیچ گاه نباید کودکان و یا نوجوانان را مجبور به دین داری کنیم یا برای آنکه دین دار شوند، نباید به آن ها مزایای زیادی بدهیم.

    در دین اسلام، تأکید زیادی بر این مطلب می شود که اصول دین تقلیدی نیست، بلکه باید؛ با آگاهی و آزادی آن را پذیرفت.

    دکتر زهرا مصطفوی ، دختر امام خمینی (رحمه الله علیه) نقل می کند:

    «همسرم به دلیل عادت خانوادگی، دخترم را از خواب صبحگاهی بیدار می کرد و به نماز وامی داشت. امام (رحمه الله)، وقتی از این ماجرا خبردار شدند، برایش پیغام فرستادند که «چهره ی شیرین اسلام را به مزاق بچه تلخ نکن». این کلام آن چنان مؤثر افتاد و اثر عمیقی بر روح و جان دخترم به جای گذاشت که بعد از آن خودش سفارش کرد که برای نماز صبح به موقع بیدارش کنم».[۵]

    اگر والدین می خواهند فرزندان آن ها، نماز خوان و معتقد بار آیند، سعی کنند اولاً؛ خودشان عامل به دستورات و تعالیم دینی باشند، ثانیاً؛ توجه داشته باشند که در دوران کودکی، فرزندانشان را با مجالس و محافل مذهبی مأنوس سازند و سعی کنند که خاطرات خوشی را در ذهن آنان ایجاد نمایند و از سخت گیری، اجبار و اکراه آن ها خودداری نمایند. ثالثاً؛ والدین باید نسبت به مسئله ی نماز و مسائل اعتقادی، همچون سایر مسائل، حساسیت نشان دهند، اگر آن ها به سفارش ها و سیره ی ائمه ی اطهار ـ علیهم السلام ـ و بزرگان دین، عمل کنند، قطعاً فرزندانی معتقد و با نماز خواهند داشت.

    پس منظور از اصل سهولت این است که، در آموزش مفاهیم دینی به کودکان، باید توان شناختی، عاطفی و انگیزشی کودکان را، در نظر گرفت و از زیاده روی، خشونت و سخت گیری در روند آموزشی پرهیز کرد؛ زیرا هدف از آموزش مفاهیم دینی، برانگیختن شوق و رغبت کودکان به یادگیری آموزه های دینی است و نه صرفا انتقال آگاهی های دینی.

    از این رو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم، همواره این سخن را تکرار کرده اند که؛

    «آموزش دهید و آسان بگیرید و سخت گیری نکنید»؛[۶]

    همچنین فرموده اند:

    «خداوند مرا سخت گیر و سر سخت مبعوث نفرمود، بلکه مرا آموزگاری آسان گیر، مبعوث نموده است».[۷]

    شهید مطهری نیز نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم، آن گاه که معاذ بن جبل، برای تبلیغ دین به یمن فرستاد، به او چنین فرمود:

    «یا مَعاذُ بَشَّر وَ لاتُنَفَّر و یَسَّر و لا تُفَسَّر»؛«می روی برای تبلیغ اسلام، اساس کارت تبشیر و مژده و ترغیب باشد، کاری بکن که مردم مزایای اسلام را، درک بکنند و از روی میل و رغبت به اسلام گرایش پیدا کنند.»

    نکته ای که پیغمبر اشاره کرد این بود که «بَشِّر و لا تُنَفِّر»؛ کاری نکن که مردم را از اسلام فرار بدهی و متنفر بکنی. مطالب را طوری تقریر نکن که عکس العمل روحی مردم، فرار از دین اسلام باشد.[۸]

    حال با توجه به اصل آسان گیری در آموزش های اسلامی، رعایت این اصل در آموزش مفاهیم دینی به کودکان از اهمیت بیش تری برخوردار است؛ زیرا بنابر آنچه در بررسی ویژگی های کودکان، بیان شد، مفاهیم دینی اموری هستند که با فطرت کودک سازگارند و نیازی به تحمیل و سخت گیری ندارد. سخت گیری زمانی است که آموزه هایی خلاف خواست فطری کودک، به گونه ای برای او تکرار وترسیم شود، که آن را بدون فکر و اندیشه بپذیرد. علاوه بر این مفاهیم و آموزه های دینیبا آموزش، سهل و آسان، زمینه های درونی و انگیزشی لازم را برای کودک فراهم نموده، او را به یادگیری مفاهیم و حقایق دینی علاقمند می سازند. چنان که سخت گیری و خشونت در امر آموزش مفاهیم دینی، کودک را نسبت به اصل دین و تعالیم حیات بخش آن بدبین نموده،آثار و پیامدهای ناگواری در روحیه ی لطیف او باقی خواهد گذاشت.

    بنابراین رعایت این اصل در آموزش مفاهیم دینی کودک چنان مهم است که ائمه معصومین علیهم السلام، در سخنان نورانی خویش، والدین را بدان سفارش نموده اند. این مضمون روایتی از امام صادق علیه السلام است که به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم، می فرمایند:

    «والدین کاری را که انجام آن برای کودک آسان و ساده است، بپذیرند و آنچه را که انجامش بر وی سنگین و غیر قابل تحمل است از او انتار نداشته باشند».[۹]

    [۱]. انسان ۳

    [۲]. کهف ۲۹

    [۳]. یونس، آیه ی۹۹،

    [۴].بقره، آیه ی ۲۵۶،

    [۵].پا به پای آفتاب، جلد۱، ص۱۲۳٫

    [۶].محمد، محمدی ری شهری، بالعلم و الحکمه فی کتاب و سنه، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶، ح ۱۳۱۱٫

    [۷].همان، ح ۱۳۰۸٫

    [۸].مرتضی، مطهری، سیری در سیره ی نبوی، انتشارات صدرا، ۱۳۷۶،ص ۲۰۹٫

    [۹]. محمدبن حر، عاملی،وسایل الشیعه، تهران، انتشارات الإسلامیه، ۱۳۷۶، ج۱۵، ابواب الاحکام الاولاد، باب۸۶، ص۱۹۹٫

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1394-07-09] [ 10:34:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.