۲- اصل تدریج (آموزش تدریجی مسائل دینی)

اصل تدریج در رعایت توازن و استعداد کودک، از دیگر اصول تعلیم و تربیت است. انسان از زمان تولد تا سنین بزرگسالی توانایی های جسمی، ذهنی و عاطفی یکسانی ندارد و در هر دوره از رشد با خصوصیات ویژه آن دوره ظاهر می شود.

قرآن کریم در طول ۲۳ سال، به تدریج بر پیامبر نازل گردید، که خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده است:

«وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلًا»؛[۱]«و قرآنی که آیاتش را از هم جدا کردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی، و آن را به تدریج نازل کردیم».

مفسران در بیان علل نزول تدریجی آیات قرآن کریم مطالب فراوانی نوشته اند که بررسی همه ی آنها از حوصله ی این تحقیق بیرون است و در اینجا تنها به دیدگاه علامه طباطبایی اشاره می کنیم؛ به عقیده ی ایشان ، نزول آیات قرآن به تدریج به خاطر بلوغ و رشد استعداد مردم در تلقی معارف اعتقادی و احکام فردی و عملی آن است.[۲]

قرآن با در نظر داشتن سطح درک و فهم مردم، به مرور احکام اسلام را بیان فرموده، به گونهای که فهم و پذیرش آن برای آنان ممکن باشد. همین نکته در مورد تربیت کودکان نیز صادق است. آموزش مفاهیم دینی به کودکان باید تدریجی باشد و آنان را بتدریج و آرام آرام با مفاهیم دینی آشنا نمود. در تعالیم اسلامی توصیه هایی در این زمینه وجود دارد که ما تنها به یک روایت اکتفا می نماییم. امام صادق ـ علیهم السلام ـ در حدیث مفصلی آموزش مسائل دینی کودکان را، در سنین مختلف بیان فرموده است:

«در سه سالگی کلمه ی توحید (لا اله الا الله) را به کودک بیاموزید؛او را رها کنید تا به سن، سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد، آن گاه (محمد رسول الله) را به او یاد بدهید؛ پس او را رها کنید تا سن چهار سالگی، و در چهار سالگی صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله وسلّم، را به بیاموزید».[۳]

تعالیم اسلام به صورت تدریجی بر مردم عرضه گردیده و قرآن نیز به تدریج به مردم، خوانده شده، شراب و ربا هم تدریجاً تحریم گردیده است.

بر این اساس، دانشمندان تعلیم و تربیت با توجه به توانایی های ویژه در دوران کودکی، در آموختن مفاهیم و معارف، رعایت اصل تدریج را مسأله ی مهمی تلقی نموده اند، که غفلت از آن نتایج جبران ناپذیری به بار خواهد آورد. در این مجال به آراء تنی چند از آنان اشاره می کنیم.

به نظر پستالوژی، مربی بزرگ تعلیم و تربیت سوئیسی، آموزش کودک باید بر اساس مراحل رشدطبیعی آدمی صورت گیرد. بر همین اساس، دست یافتن کودک به مرحله ی بعدی را، آن گاه برای او ممکن می داند که مرحله ی نخست را پیموده باشد. وی با توجه به اصل تدریج در آموزش، سرعت و شتابزدگی را زیان آور دانسته، می گوید:

«طبیعت، شایستگی های برتر آدمی را همانند گوهری که در صدف، پنهان است، در او پنهان کرده است. اگر صدف را پیش از وقت بشکنید، گوهری ناقص خواهید یافت».[۴]

غزالی در کتاب میزان العمل در مورد آموزش گام به گام به کودکان، چنین می گوید: «از دیگر وظایف والدین این است که در فهم فراگیر سخن گوید و یکباره در تربیت نخست، آنان را از امور آشکار به موارد دقیق و از ظاهر و علنی به پنهان و خفی منتقل نکند».[۵]

بنابراین آموزش مفاهیمدینی دارای مراحل و درجاتی است و این مراحل و درجات به دلیل تفاوت در رشد استعدادهای شناختی، عاطفی، انگیزشی و نیز تفاوت در معلومات و تجربیات دانش آموز است. به گونه ای که نمی توان هر مطلبی را در مرحله ای آموزش داد، بلکه مطالب باید متناسب با سطح فکر و قدرت درک کودک باشد. به عنوان مثال، آموزه های وجود خداوند، توحید، معاد و مانند آن ها به کودک نمی تواند در قالب استدلال های پیچیده عقلانی و مفاهیم انتزاعی، آموزش داده شوند. بلکه باید با زبانی ساده، جذاب و آسان بیان گردند، و مفاهیم انتزاعی، براهین فلسفی و منطقی را به دوره های موکول کرد که استعداد لازم برای فهم آن ها در کودک پدید آمده باشد. بنابراین، آموزش معارف و مسائل دینی دارای مراتب و درجاتی است و هر مرتبه و درجه ای از آن اصول و مقتضیاتی دارد که باید مراعات شود. تفاوت این مراتب و درجات به دلیل تفاوت های فردی در رشد استعداد های ذهنی و روحی و نیز تفاوت در معلومات و تجربیات و شرایط گوناگون اجتماعی و فرهنگی است.[۶]

بدین روی، باید مطالب و مفاهیم آموزشی و دینی متناسب با سطح درک و قوای ذهنی و روانی کودکان باشد. والدین نباید توقع داشته باشند که کودکان آن ها سریع اهل نماز و عبادت شوند، برنامه ی عادت دادن و آموزش آن ها به نماز باید بر اصل تدریج مبتنی باشد. کودک نباید یکباره بار سنگینی از وظایف دینی را به دوش خود احساس کند و خود را به انجام آن موظف بداند. تکالیف سنگین و زود هنگام و خارج از طاقت و توان کودک ممکن است صدمه ای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی و مذهبی او وارد آورد.

بعضی از والدین و مربیان، متأسفانه قصد دارند در فرصتی کوتاه و سریع فراگیران خود را به سر منزل مقصودی که در ذهن خود دارند، برسانند بدون اینکه برای آنان فرصت سازی نمایند.

علمای تعلیم و تربیت در این باره چنین اظهار نظر کرده اند:

«اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون در نظر گرفتن فرصت دوری سازی، از جانب کودک به او ارائه گردد، اثر آن پایدار و ماندگار نخواهد بود. بنابراین بهتر است کودک هر چیزی را هر چند اندک باشد، خوب یاد بگیرد و هضم و جذب نماید، وگرنه دیگران و خود را با دانش سطحی و قشری خویش فریب خواهد داد».[۷]

[۱].اسراء، آیه ی ۱۰۶٫

[۲]. محمد حسین، طباطبایی، المیزان، ذیل آیه ی۱۰۶سوره اسراء.

[۳].وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۱۹۳ و ۱۹۴٫

[۴]. میر عبدالحسین، نقیب زاده، نگاهی به فلسفه ی آموزش و پرورش، ج هفتم، تهران، طهوری، ۱۳۷۵، ص ۱۴۷٫

[۵].محمد، غزالی، میزان العمل، ترجمه علی اکبر کسمایی، تهران، سروش، ۱۳۷۶، ص۱۳۸٫

[۶].راهنمای آموزش تعلیمات دینی در مدارس، ص ۲۷٫

[۷]. شرحی بر جلوه های رفتاری امام خمینی(رحمه الله) با کودکان و نوجوانان، ص۸۸، به نقل از تربیت طبیعی در مقابل تربیت عاریه ای، ص۱۸۱٫

موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



[جمعه 1394-07-10] [ 10:35:00 ق.ظ ]