۱- اصل سهولت یا اختیاری بودن مسائل دینی:

 

انسان به مقتضای فطرت الهی خود به دلیل آنکه موجودی چند بعدی است و به اعتبار کرامتی که خداوند برای او مقدر نموده، موجودی است مختار و کرامت خویش را می تواند با اختیار خود کسب نماید. در واقع از دیدگاه اسلام، انسان موجودی است، دارای میل ها و جاذبه های معنوی که سایر موجودات فاقد آن می باشند. این توانایی انسان به حکم نیرویی است که آن را اراده می نامند و تحت فرمان عقل عمل می کند.

در قرآن آیات متعددی در مورد آزادی و اختیار انسان وجود دارد که از آن جمله می توان به آیات زیر اشاره کرد؛

«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»؛[۱]«ما راه راست را به او نشان دادیم، یا شکرگذار خواهد بود، یا کفران خواهد ورزید».

 ooooo

«فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ»؛[۲]«پس هر که می خواهد ایمان بیاورد و هر که می خواهد، کفر بورزد». این که انسان می تواند مشرک باشد یا موحد، دلیل بر اختیار اوست.

در دعوت کودکان و نوجوانان به دین باید به گونه ای عمل کنم که آن ها احساس آزادی کنند و با توجه به این موضوع که انسان فطرتاً خداجو است، با تذکر روش های صحیح، این فطرت را در وجود آنان بیدار نماییم و آن ها را به سمت پذیرش دین سوق دهیم.

پیامبر گرامی اسلام نیز با نرم خویی و با زبان دین، افراد را به دین اسلام دعوت می کردند. به تجربه نیز ثابت شده است که با زور و اکراه نمی توان کسی را به راه راست هدایت کرد.

خداوند تعالی می فرماید:

«أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ»[۳]«ای رسول تو کی می توانی همه را با زور و اکراه مؤمن بگردانی؟»

اگر به مفاد آیه ی «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»[۴] توجه نماییم، خداوند می فرماید:«ای پیامبر! وظیفه ی تو تبیین است وقتی تبیین کردی، دیگر اکراهی وجود ندارد».

بنابراین، هیچ گاه نباید کودکان و یا نوجوانان را مجبور به دین داری کنیم یا برای آنکه دین دار شوند، نباید به آن ها مزایای زیادی بدهیم.

در دین اسلام، تأکید زیادی بر این مطلب می شود که اصول دین تقلیدی نیست، بلکه باید؛ با آگاهی و آزادی آن را پذیرفت.

دکتر زهرا مصطفوی ، دختر امام خمینی (رحمه الله علیه) نقل می کند:

«همسرم به دلیل عادت خانوادگی، دخترم را از خواب صبحگاهی بیدار می کرد و به نماز وامی داشت. امام (رحمه الله)، وقتی از این ماجرا خبردار شدند، برایش پیغام فرستادند که «چهره ی شیرین اسلام را به مزاق بچه تلخ نکن». این کلام آن چنان مؤثر افتاد و اثر عمیقی بر روح و جان دخترم به جای گذاشت که بعد از آن خودش سفارش کرد که برای نماز صبح به موقع بیدارش کنم».[۵]

اگر والدین می خواهند فرزندان آن ها، نماز خوان و معتقد بار آیند، سعی کنند اولاً؛ خودشان عامل به دستورات و تعالیم دینی باشند، ثانیاً؛ توجه داشته باشند که در دوران کودکی، فرزندانشان را با مجالس و محافل مذهبی مأنوس سازند و سعی کنند که خاطرات خوشی را در ذهن آنان ایجاد نمایند و از سخت گیری، اجبار و اکراه آن ها خودداری نمایند. ثالثاً؛ والدین باید نسبت به مسئله ی نماز و مسائل اعتقادی، همچون سایر مسائل، حساسیت نشان دهند، اگر آن ها به سفارش ها و سیره ی ائمه ی اطهار ـ علیهم السلام ـ و بزرگان دین، عمل کنند، قطعاً فرزندانی معتقد و با نماز خواهند داشت.

پس منظور از اصل سهولت این است که، در آموزش مفاهیم دینی به کودکان، باید توان شناختی، عاطفی و انگیزشی کودکان را، در نظر گرفت و از زیاده روی، خشونت و سخت گیری در روند آموزشی پرهیز کرد؛ زیرا هدف از آموزش مفاهیم دینی، برانگیختن شوق و رغبت کودکان به یادگیری آموزه های دینی است و نه صرفا انتقال آگاهی های دینی.

از این رو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم، همواره این سخن را تکرار کرده اند که؛

«آموزش دهید و آسان بگیرید و سخت گیری نکنید»؛[۶]

همچنین فرموده اند:

«خداوند مرا سخت گیر و سر سخت مبعوث نفرمود، بلکه مرا آموزگاری آسان گیر، مبعوث نموده است».[۷]

شهید مطهری نیز نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم، آن گاه که معاذ بن جبل، برای تبلیغ دین به یمن فرستاد، به او چنین فرمود:

«یا مَعاذُ بَشَّر وَ لاتُنَفَّر و یَسَّر و لا تُفَسَّر»؛«می روی برای تبلیغ اسلام، اساس کارت تبشیر و مژده و ترغیب باشد، کاری بکن که مردم مزایای اسلام را، درک بکنند و از روی میل و رغبت به اسلام گرایش پیدا کنند.»

نکته ای که پیغمبر اشاره کرد این بود که «بَشِّر و لا تُنَفِّر»؛ کاری نکن که مردم را از اسلام فرار بدهی و متنفر بکنی. مطالب را طوری تقریر نکن که عکس العمل روحی مردم، فرار از دین اسلام باشد.[۸]

حال با توجه به اصل آسان گیری در آموزش های اسلامی، رعایت این اصل در آموزش مفاهیم دینی به کودکان از اهمیت بیش تری برخوردار است؛ زیرا بنابر آنچه در بررسی ویژگی های کودکان، بیان شد، مفاهیم دینی اموری هستند که با فطرت کودک سازگارند و نیازی به تحمیل و سخت گیری ندارد. سخت گیری زمانی است که آموزه هایی خلاف خواست فطری کودک، به گونه ای برای او تکرار وترسیم شود، که آن را بدون فکر و اندیشه بپذیرد. علاوه بر این مفاهیم و آموزه های دینیبا آموزش، سهل و آسان، زمینه های درونی و انگیزشی لازم را برای کودک فراهم نموده، او را به یادگیری مفاهیم و حقایق دینی علاقمند می سازند. چنان که سخت گیری و خشونت در امر آموزش مفاهیم دینی، کودک را نسبت به اصل دین و تعالیم حیات بخش آن بدبین نموده،آثار و پیامدهای ناگواری در روحیه ی لطیف او باقی خواهد گذاشت.

بنابراین رعایت این اصل در آموزش مفاهیم دینی کودک چنان مهم است که ائمه معصومین علیهم السلام، در سخنان نورانی خویش، والدین را بدان سفارش نموده اند. این مضمون روایتی از امام صادق علیه السلام است که به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم، می فرمایند:

«والدین کاری را که انجام آن برای کودک آسان و ساده است، بپذیرند و آنچه را که انجامش بر وی سنگین و غیر قابل تحمل است از او انتار نداشته باشند».[۹]

[۱]. انسان ۳

[۲]. کهف ۲۹

[۳]. یونس، آیه ی۹۹،

[۴].بقره، آیه ی ۲۵۶،

[۵].پا به پای آفتاب، جلد۱، ص۱۲۳٫

[۶].محمد، محمدی ری شهری، بالعلم و الحکمه فی کتاب و سنه، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶، ح ۱۳۱۱٫

[۷].همان، ح ۱۳۰۸٫

[۸].مرتضی، مطهری، سیری در سیره ی نبوی، انتشارات صدرا، ۱۳۷۶،ص ۲۰۹٫

[۹]. محمدبن حر، عاملی،وسایل الشیعه، تهران، انتشارات الإسلامیه، ۱۳۷۶، ج۱۵، ابواب الاحکام الاولاد، باب۸۶، ص۱۹۹٫

موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



[پنجشنبه 1394-07-09] [ 10:34:00 ق.ظ ]