درس هشتم: يك دنيا شگفتى در يك پرنده كوچك
در اين درس مى خواهيم از كشور بزرگ تن خود كه هنوز يك كوچه از هفت شهر آن را نگشته ايم بيرون آييم و در هر گوشه و كنار به سرعت سرى بزنيم و نمونه هايى از نظام شگفت انگيز موجودات برداريم:
نگاهى به آسمان تيره شب مى دوزيم يك پرنده استثنايى را در لابه لاى پرده هاى ظلمت همچون شبح اسرارآميزى مى بينيم كه با شجاعت تمام به هر سو براى پيدا كردن طعمه خويش در پرواز است.
اين پرنده همان «شب پره يا خفاش» است كه همه چيزش عجيب است امّا پروازش در دل تاريكى شب از همه عجيب تر.
حركت سريع خفاش در تاريكى شب بدون برخورد به مانع، به قدرى شگفت انگيز است كه هر قدر درباره آن مطالعه شود اسرار تازه اى از اين پرنده اسرارآميز به دست مى آيد.
اين پرنده در ميان تاريكى با همان سرعت و شجاعتى حركت مى كند كه كبوتر تند پرواز در دل آفتاب و مسلماً اگر وسيله اى براى اطلاع از وجود موانع نداشت خيلى دست به عصا حركت مى كرد.
اگر او را در تونلى تاريك و باريك و پر پيچ و خم كه آن را به دوده آغشته باشند رها سازند از تمام پيچ و خم ها مى گذرد بدون اين كه حتى يك بار به ديوار تونل برخورد كند و ذره اى دوده روى بال او بنشيند. اين وضع عجيب خفاش معلول خاصيّتى در وجود او است شبيه خاصيّتِ رادار.
در اين جا بايد كمى با دستگاه رادار آشنا شويم تا به وضع آن در وجود كوچك خفاش پى ببريم.
در فيزيك در بحثِ صوت سخنى درباره امواج ماوراءِ صوت است اين امواج همان امواجى هستند كه تناوب و طول آنها به قدرى زياد است كه گوش انسان قادر به درك آنها نيست و به همين جهت آنها را ماوراءِ صوت مى نامند.
هنگامى كه چنين امواجى را به وسيله يك مبدأ فرستنده قوى ايجاد كنند، اين امواج همه جا پيش مى روند ولى همين كه در يك نقطه از فضا به مانعى (مانند هواپيماى دشمن يا هر مانع ديگر) برخورد كند مانند توپى كه به ديوار بخورد باز مى گردند درست مانند صدايى كه ما در برابر يك كوه و يا يك ديوار بلند مى دهيم و از مقدار فاصله زمانى بازگشت اين امواج مى توان فاصله آن مانع را دقيقاً اندازه گيرى كرد.
بسيارى از هواپيماها و كشتى ها به وسيله دستگاه رادار هدايت مى شوند و به هر مقصدى بخواهند مى روند و نيز براى پيدا كردن هواپيماها و كشتى هاى دشمن از رادار استفاده مى كنند.
دانشمندان مى گويند در وجود اين پرنده كوچك دستگاهى شبيه
رادار وجود دارد، به اين نشان كه اگر آن را در اطاقى به پرواز در آوريم و در همان لحظه ميكروفونى كه امواج ماوراءِ صوت را به امواج قابل شنيدن تبديل مى كند، به كار اندازيم، همهمه گوشخراشى در اطاق به راه خواهد افتاد و در هر ثانيه 30 الى 60 مرتبه امواج ماوراء صوت از خفاش شنيده مى شود.
ولى اين سؤال پيش مى آيد كه اين امواج به وسيله كدام عضو خفاش به وجود مى آيد يعنى دستگاه فرستنده او كدام و دستگاه گيرنده او كدام است؟
دانشمندان در پاسخ اين سؤال مى گويند: «اين امواج به وسيله عضلات نيرومند حنجره خفاش ايجاد و از طريق سوراخ هاى بينى او بيرون فرستاده مى شود، و گوش بزرگ او دستگاه گيرنده امواجى است كه باز مى گردد».
بنابراين خفاش در سير و سياحت شبانه خود مديون گوش هاى خود است و يك دانشمند روسى به نام «ژورين» با تجربياتى ثابت كرده كه اگر گوش هاى خفاش را بردارند نمى تواند بدون برخورد به مانع در تاريكى پرواز كند. در حالى كه اگر چشم او را به كلّى بردارند حركت او با كمال مهارت انجام خواهد يافت; يعنى خفاش با گوش خود مى بيند! نه با چشم خود! و اين چيز عجيبى است. (دقّت كنيد)
اكنون بينديشيد اين دو دستگاه عجيب و حيرت انگيز را چه كسى در اين جثه كوچك و ناچيز اين پرنده به وجود آورده و طرز استفاده از آنها را چگونه به او تعليم داده است كه بتواند در پناه اين وسيله مطمئن از
خطرات فراوانى كه در حركات شبانه اش در پيش روى او است مصون بماند؟… راستى چه كسى؟
آيا ممكن است طبيعت فاقد عقل و شعور چنين عملى را انجام دهد؟ و دستگاهى را كه دانشمندان بزرگ با هزينه هاى زياد مى سازند به اين سادگى در وجود او قرار دهد؟
شايسته ستايش آن آفريدگارى است *** كارد چنين دلاويز، نقشى ز ماء و طينى *** * * *
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در نهج البلاغه در ضمن خطبه مفصلى كه پيرامون آفرينش خفاش بيان كرده مى فرمايد:
«لا تمتنع من المضى فيه لغسق دجنته… فسبحان البارء لكل شىء على غير مثال(1);
و هرگز به خاطر شدت تاريكى از راه باز نمى ماند… پاك و منزه است خدايى كه بدون الگوى قبلى همه چيز را آفريده است».
1. نهج البلاغه خطبه 155.
[سه شنبه 1395-01-17] [ 01:12:00 ق.ظ ]