درس هفتم: نمونه هايى از نظام آفرينش

 

در سراسر جهان هستى «نظم» و «هدف» و «نقشه» آشكارا ديده مى شود، اكنون توجّه كنيد نمونه هايى از آن را مورد بررسى قرار مى دهيم:

در اينجا ما چند نمونه بزرگ و كوچك را براى شما جمع آورى كرده ايم.

خوشبختانه امروز با پيشرفتِ علوم طبيعى و كشف اسرار و شگفتى هاى جهان طبيعت و ريزه كارى هاى ساختمان وجود انسان و حيوان و گياه و ساختمان حيرت انگيز يك سلّول و يك اتم و نظام شگفت انگيز عالم ستارگان، درهاى خداشناسى به روى ما گشوده شده است، به طورى كه به جرأت مى توان گفت تمام كتاب هاى علوم طبيعى كتاب هاى توحيد و خداشناسى است، كه به ما درس عظمت پروردگار را مى دهند; زيرا اين كتاب ها، پرده از روى نظام جالب موجودات اين جهان برمى دارد; و نشان مى دهد كه آفريدگار اين جهان چه اندازه عالم و قادر است.

* * *

 

1- مركز فرماندهى كشور تن

درون جمجمه ما را ماده خاكسترى رنگى پر كرده كه آن را مغز مى ناميم، و اين مغز،مهم ترين و دقيق ترين دستگاه بدن ما را تشكيل مى دهد، زيرا كار آن فرماندهى تمام قواى بدن و اداره امور تمام دستگاه هاى جسم ما است.

براى پى بردن به اهميّت اين مركز بزرگ بد نيست قبلا اين خبر را براى شما نقل كنيم:

در جرائد نوشته بودند يك جوان دانشجوى شيرازى، در خوزستان دچار يك حادثه رانندگى شد و ضربه اى به مغز او وارد گشت ولى ظاهراً عيبى در وجود او حاصل نشد، تمام اعضاى او سالم بودند، امّا با نهايت تعجب تمام گذشته زندگى خود را فراموش كرد فكر او به خوبى كار مى كرد، مطالب را مى فهميد، امّا اگر پدر يا مادر خود را مى ديد نمى شناخت. و هنگامى كه به او مى گفتند، اين مادر تو است، تعجّب مى كرد او را به خانه اصليش در شيراز بردند; و كارهاى دستى او را كه بر ديوار اطاق نصب بود به او نشان دادند ولى با تعجّب به همه آنها نگاه مى كرد و مى گفت اين نخستين بارى است كه من اينها را مى بينم.

معلوم شد در اين ضربه مغزى قسمتى از سلّول هايى كه در حقيقت سيم اتّصال ميان فكر و مخزن حافظه او است، از كار افتاده و مانند پريدن فيوز برق كه باعث قطع برق و تاريكى مى شود بخش مهمّى از خاطرات گذشته او در تاريكى فراموشى فرو رفته است.

شايد نقطه اى كه از كار افتاده به اندازه يك سر سنجاق بيشتر از مغز

او نبوده باشد ولى چقدر اثر در زندگى او گذارده است و از اين جا روشن مى شود كه دستگاه مغز ما چه دستگاه پيچيده و پر اهميّتى است.

مغز و سلسله اعصاب از دو بخش ممتاز تشكيل مى شود:

1- بخش سلسله اعصاب ارادى كه تمام حركات اختيارى بدن ما مانند راه رفتن، نگاه كردن، حرف زدن و… از آن سرچشمه مى گيرد.

2- اعصاب غير ارادى كه حركات قلب و معده و مانند اين دستگاه ها را اداره و رهبرى مى كند و از كار افتادن يك گوشه از اين بخش مغز كافى است كه قلب يا دستگاه ديگرى را از كار بيندازد.

* * *

 

يكى از عجيب ترين بخش هاى مغز

«مخ» مركز هوش، اراده، شعور و حافظه است و خلاصه يكى از حسّاس ترين بخش هاى مغز مى باشد و بسيارى از عكس العمل هاى روحى، همچون خشم و ترس و امثال آن مربوط به آن است.

اگر مخ جانورى را بردارند ولى اعصابش سالم باشد، زنده مى ماند امّا فهم و شعور را بكلى از دست مى دهد، مخ كبوترى را برداشتند، تا مدتى زنده بود امّا دانه كه جلوى او مى ريختند، تشخيص نمى داد و با اين كه گرسنه بود نمى خورد و اگر به پروازش درمى آوردند آن قدر مى پريد تا به مانعى برخورد كند و بيفتد.

* * *

 

 

بخش شگفت انگيز ديگر مغز حافظه است

آيا هيچ فكر كرده ايد اين قوّه حافظه چقدر شگفت انگيز است؟ و اگر يك ساعت حافظه از ما گرفته شود به چه سرنوشت غم انگيزى گرفتار خواهيم شد؟!

مركز حافظه كه بخش كوچكى از مغز ما را تشكيل مى دهد خاطرات تمام دوران عمر را با همه خصوصياتش بايگانى كرده، هر شخصى كه با ما ارتباط داشته است; خصوصياتش را از نظر اندازه، شكل، رنگ، لباس، اخلاق و روحيات، همه را در بايگانى خود، نگهدارى كرده، و براى هر يك پرونده مخصوصى تشكيل داده است. لذا بمجرد اين كه با آن شخص روبه رو مى شويم; فكر ما از لابه لاى آن همه پرونده ها پرونده او را بيرون كشيده و يك مطالعه فورى روى تمام آن مى كند; سپس به ما دستور مى دهد كه چه عكس العملى در برابر او نشان دهيم.

اگر دوست است احترام و اگر دشمن است ابراز تنفر نماييم; امّا تمام اين كارها به قدرى با سرعت انجام مى گيرد كه تقريباً هيچ فاصله زمانى احساس نمى شود.

شگفتى اين مسئله وقتى آشكارتر مى شود كه بخواهيم آنچه را در حافظه خود نگهدارى كرده ايم; روى كاغذ به وسيله تصويرها و يا روى نوار، ضبط كنيم، بدون شك اوراق و نوارهاى زيادى را تشكيل مى دهد كه مى تواند يك انبار بزرگ را پر كند; و عجيب تر اين كه براى بيرون كشيدن يك تصوير يا يك نوار از ميان آنها عده زيادى مأمور و بايگان لازم است، ولى حافظه ما همه اين كارها را به سادگى و به سرعت انجام مى دهد.

* * *

 

طبيعت بى شعور چگونه شعور مى آفريند؟

درباره شگفتى هاى مغز آدمى كتاب هاى زيادى نوشته شده است كه قسمتى از آن را مى توان در كتاب هاى دبيرستانى و دانشگاهى مشاهده كرد، آيا مى توان باور كرد، اين دستگاه فوق العاده ظريف و دقيق و پيچيده و اسرارآميز ساخته طبيعت بى شعور باشد؟ شگفت آورتر از اين چيزى نيست كه طبيعت بى عقل را خالق عقل بدانيم!

قرآن مجيد مى گويد:

(… و فى انفسكم افلا تبصرون);(1)

«در وجود خود شما نشانه هاى بزرگى از قدرت و عظمت خدا است، آيا نمى بينيد؟»

* * *

 


 

1. سوره ذاريات، آيه 31.

 
 

موضوعات: 50 درس خدا شناسی  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-01-17] [ 01:11:00 ق.ظ ]