میلاد با سعادت و مسعود مجتبی علیهالسلام
بر شیعیان، مبارک و فرخنده یاد، باد
از یمن مقدم حسن مجتبی علیهالسلام رواست
گردد دل فسردهی ما شاد شاد شاد!
آن حضرت از عطا و کرم دست باز داشت
در علم و حلم و عاطفه کوهی بزرگ بود
سیمای روشنش،
یادآور فضیلت و ایمان و جود بود
در طول زندگی
یک لحظه از حقیقت و تقوا جدا نگشت
یک شب بدون فکر یتیمان سحر نکرد
یک دم جدا ز یاد خدا بیخبر نزیست
بر او درود باد!
او در زمان فسق و ستم میزیست
بازار مکر و حیله و تزویر، گرم بود
در دورهای که مسخ حقایق شیوع داشت
اندیشهها فروخته میگردید
خود باختن
عقیده و ایمان فروختن
بوسه زدن به درگه ظالم رواج داشت
او با تلاش دایمیاش، با جهاد و صبر
اندیشههای پاک خدایی را
در عمق جان مردم آزاده میگذاشت
در زندگانیش،
افراشت پرچمی که ستمگر را،
هر جا و… هر زمان و… به هر راهی
در هر نقاب و پوشش و هر چهره
رسوای عام و خاص بگرداند،
با نام دین به ریشهی دین تیشه میزدند
لیکن امام زنده و بیدار، مجتبی علیهالسلام
با صلح خویش، پرده ابهام را زدود
صلح حسن، شکوه نبردی عظیم داشت
صلح حسن، تجلی اسلام زنده بود
صلح حسن، اساس قیام حسین [علیهالسلام] بود
با صلح خویشتن،
بر چهرهی معاویه، برچسب ننگ زد
روباه کینهتوز و دغلباز شام را
رسوا نمود و مفتضحش ساخت
عمری تلاش و کوشش کفتار پیر را
در راه کسب چهره و سیمای مذهبی
نقش بر آب کرد.
با صلح خویش، چهرهی منحوس ظلم را
روشن نمود و بر همه روشن ساخت
در خرمن فساد و ستم آتشی فکند
رسواگر فریب معاویه
بنیانگذار صدق و عدالت بود
در روزهای سخت که بر مسلمین گذشت
چون کوه استوار به پا میخاست
او جلوهای ز نور خدایی بود
او همچو یک پدر
نسبت به بیوهها و یتیمان عصر خویش
قلبی پر از محبت و مهر و علاقه داشت
در خانهاش یتیم، تو گویی که خانهزاد!
با سفرهاش فقیر و تهیدست، آشنا
با این همه، یگانهی دوران
که بر خصال زبده و زیبایش
درود فراوان.