حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 879
  • دیروز: 1308
  • 7 روز قبل: 4049
  • 1 ماه قبل: 20154
  • کل بازدیدها: 2406036





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ


  •   ادله عصمت امام حسن   ...

    با سه دلیل می‌توان معصوم بودن دومین اختر تابناک امامت را ثابت کرد.

    الف) عصمت آن حضرت از جمله چیزهایی است که مسلمانان بر آن اتفاق دارند و این اتفاق مستند به آیات و روایات مختلف است که، در ذیل آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس…» [97] آمده است.

    مفسران بزرگ شیعه و أهل سنت بر معصوم بودن حضرت مجتبی علیه‌السلام تصریح نموده‌اند و آن بزرگوار را از مصادیق مسلم آیه تطهیر دانسته‌اند که توضیح بیش‌تر آن خواهد آمد.

    و نیز در تفسیر آیه شریفه «لا ینال عهدی الظالمین؛ امامت و رهبری حقیقی به ستمکاران نخواهد رسید» آمده است:

    ابراهیم علیه‌السلام در اواخر عمر شریفش پس از ولادت اسماعیل و اسکان او در سرزمین مکه معظمه از خداوند منان تقاضای امامت را برای فرزندش (اسماعیل) کرد و گفت: و من ذریتی. خداوند پاسخ داد: «لا ینال عهدی الظالمین» [98].

    هر کس که تمام عمرش را معصیت کرده و یا بخشی از آن را به معصیت گذرانده - گرچه بقیه را عبادت کرده باشد - امامت به او نخواهد رسید، زیرا او

    ستمگر است (چه در حق خود و چه در حق دیگران) و از مقام والای امامت به دور است.

    پس معصوم بودن و دوری از هر گونه تجاوز و ستمی از شرایط اساسی امامت است و باید امام، مؤید از جانب الهی باشد و در یک لحظه از عمرش گرفتار عصیان نشده باشد. [99].

    پس آیه‌ی فوق عصمت را برای همه‌ی ائمه و جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت عموم ثابت می‌کند و در احادیث بعدی خواهد آمد که امام مجتبی علیه‌السلام به نص صریح از پیامبر صلی الله علیه و آله جانشین او می‌باشد.

    ب) روایات متواتره، عصمت آن بزرگوار و امامتش را ثابت می‌کند و این تواتر از سوی شیخ طوسی (ره) ادعا گردیده است. اینک دو روایت ذیل جهت تأیید بیش‌تر آورده می‌شود: رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به فرزندش حسین بن علی علیه‌السلام نمود و فرمود:

    «یا حسین أنت الامام و أخ الامام و ابن الامام، تسعة من ولدک امناء معصومون و التاسع مهدیهم فطوبی ممن أحبهم و الویل لمن أبغضهم [100]؛ ای حسین! تو امام و پیشوایی و برادر امام و فرزند امامی، نه نفر از فرزندان تو افراد امین (امانت‌دار خداوند) و معصومند و نهمین نفر آن‌ها مهدی [علیه‌السلام] است، پس خوشا به حال کسانی که دوست بدارند آنان را و بدا به حال آنانی که دشمن بدارند آنان را».

    و باز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با تعبیری دیگر فرمود:

    «أنت سید، ابن سید، أخو سید، و أنت امام، أخو امام، انت حجة، ابن حجة، أخو حجة، و أنت ابو حجج تسعة تاسعهم قائمهم [101]؛ حسین تو آقا و بزرگی، فرزند انسان مهتری، برادر سروری، تو پیشوا و امامی و فرزند امام و نیز برادر امامی،

    تو حجت خدایی، فرزند حجتی و نیز برادر حجت خدایی تو پدر حجت‌های نه‌گانه خداوندی که نهمین آنان قائم ایشان خواهد بود.»

    و باز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده:

    «الائمة من بعدی بعدد نقباء بنی‌اسرائیل و کانوا اثنی عشر ثم وضع یده علی صلب الحسین فقال تسعة من ولده و التاسع مهدیهم، یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا فالویل لمبغضهم [102]؛

    امامان و پیشوایان بعد از من همانند منتخبین قوم بنی‌اسرائیل هستند (جانشینان موسی) آنان دوازده نفر بودند، آن گاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست خود را بر پشت فرزندش حسین گذاشت و گفت: نه نفر از فرزندان حسینم امام خواهند بود (نه نفر به همراه حسین و حسن و علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام دوازده نفر می‌شوند). نهمین نفر آنان مهدی آن‌هاست، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، همان طوری که ستم و جنایت همه‌ی روی زمین را فراگرفته است، چه سیاه‌بخت و تیره روزند آنانی که دشمنی کنند با جانشینان من.»

    پ) اضافه بر دو دلیل فوق حکما گفته‌اند: اقتضای وجوب لطف از سوی باری تعالی سبب می‌شود که رهبری و امامت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله از سوی او تعیین گردید و امام معصوم را مشخص کند و او را از هرگونه کج‌روی و ستم و انحراف دور نگه دارد تا او نیز مردم را از گناهان برهاند و به اعمال نیک همچون عدالت و صلاح و سعادت ترغیب کند.

    علامه حلی (متوفای سال 726 ه. ق) در بحث عصمت پیامبر و دیگر امامان نکته‌ای زیبا آورده:

    «… الثالث، فی أنه معصوم من أول عمره الی آخره لعدم انقیاد القلوب الی طاعة من

    عهد منه فی سالف عمره أنواع المعاصی الکبائر و الصغائر و ما تنفر النفس منه ؛ سوم این که لازم است، پیامبر و امام علیه‌السلام از اول تا آخر عمرش مصون و محفوظ از هر نوع گناه و عصیان و اشتباهی باشد، زیرا انسان‌ها در برابر کسی که از او معصیتی (صغیره یا کبیره) سرزده، مطیع و فرمانبر نخواهند بود، بلکه قلب‌ها از آن شخص متنفر و بیزار است.»

    فاضل مقداد (متوفای 821 ه. ق.) در شرح عبارت علامه حلی (ره) چهار دلیل عقلی بر وجوب عصمت امام علیه‌السلام می‌آورد و در پایان می‌نویسد: امامی که حافظ و نگهدار شریعت است، اگر معصوم نباشد، هیچ امنیتی نسبت به کم و زیاد کردن و تغییر و تبدیل نمودن شریعت از سوی او وجود ندارد.

    پس در حقیقت، عصمت وسیله‌ی اطمینان بخشی است برای اعتماد مسلمانان و مردم بر امامان و اوصیای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله تا خط رسالت و سیره‌ی نبوی حفظ گردد و امام در مواقع لازم به تبیین و توضیح معضلات و مشکلات و راه حل آن‌ها بپردازد و از شریعت الهی نگهبانی و پاسداری کند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



    [یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      عصمت   ...

    اشاره

    عصمت و اعجاز و علم از ویژگی‌های امام است که درباره‌ی هر یک بحث خواهد شد.

    امام مجتبی علیه‌السلام از همه‌ی گناهان، اعم از صغیره و کبیره مصون و محفوظ بود و حتی نسیان و فراموشی و خطا و جهل و… در او راه نداشت. اگر امام حسن دارای مقام والای عصمت نبود، اعتماد مردم از وی سلب می‌گردید و فوایدی که بر وجود امام علیه‌السلام مترتب است، نقض می‌گردید و اهداف رسالت و امامت تحقق نمی‌یافت.

    به بیان دیگر، هدف از وجود امامان معصوم، حفظ و نگهداری قرآن و شریعت اسلامی در تمام ابعاد آن است تا مردم در سایه‌ی عمل به آن، سعادت دنیا و آخرت را دریابند و گفتار وسوسه‌های شیطانی و گناهان و رذایل اخلاقی نگردند. روشن است که احتمال گناه و اشتباه و مفاسد اخلاقی در امام معصوم علیه‌السلام سبب می‌گردد که اطمینان و اعتماد دیگران از او سلب شود و دیگر نتواند نمونه و اسوه باشد.

    و به قول آن شاعر عرب:

    اذا کان رب البیت بالدف مولعا

    فشیمة أهل البیت کلهم رقص

    «هرگاه صاحب خانه خود بر دف زدن [96] حریص باشد، رفتار و روش اهل آن خانه رقصیده خواهد شد.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      موقعیت استثنایی (اجتماعی، سیاسی و...)   ...

    امام حسن علیه‌السلام در معرفی خود فرمود:

    «انا شعبة من خیر الشعب، آبائی أکرم العرب، لنا الفخر و النسب، و السماحة عند الحسب، من خیر شجرة أنبتت فروعا نامیة، و أثمارا زاکیة، و أبدانا قائمة، فیها أصل الاسلام، و علم النبوة فعلونا حین شمخ بنا الفخر، و استطلنا حین امتنع منا العز، بحور زاخرة لا تنزف و جبال شامخة لا تقهر [89]؛

    من بهترین و برترین شاخه از قبایل و اقوام عربم، پدر و اجدادم گرامی‌ترین آن‌هایند. بزرگواری و افتخار در حسب و نسب مخصوص و منحصر در ماست، از شجره‌ای هستیم که شاخه‌های پر رونق و میوه‌های پاک و گران‌بهایی دارد. ما خاندان نبوت و رسالتیم، در آن خانواده اساس اسلام و دانش پیامبری پی‌ریزی گردیده است. عزت و افتخار پیامبری ما را برتری داد و آن گاه که دیگران مانع بودند، این عزت ریشه‌دارتر گشت. ما دریاهای ژرف و شگرفیم که هرگز خشک نمی‌شود و قله‌های بلند و مرتفع و سرافرازیم که هرگز خوار و ذلیل نمی‌گردد.»

    این مباهات و افتخار برخاسته از اعتماد به نفسی است که حسن بن علی علیه‌السلام در خود می‌بیند و همین امتیازات، زیربنای اموری است که حضرت آن‌ها

    را بیان داشته‌اند.

    و درباره‌ی برتری‌های فکری و سیاسی خود نسبت به دیگران فرمود:

    «و لو کنت بالحزم فی أمر الدنیا و للدنیا أعمل و أنسب، ما کان لمعاویة بأبأس منی و أشد شکیمة و لکان رأیی غیر ما رأیتم [90]؛

    و اگر من به دنیا می‌پرداختم، کوشاتر و لایق‌تر از دیگران بودم. معاویة بن ابی‌سفیان هیچ گاه محکم‌تر، جدی‌تر و سخت‌کوش‌تر از من نخواهد بود، ولی نظر من غیر از آن است که شما می‌پندارید.»

    و در جای دیگر درباره‌ی برتری‌های اجتماعی و معنوی و… خود فرمود:

    «أنا مستجاب الدعوة، أنا ابن الشفیع المطاع، أنا ابن أول من ینفض عن الرأس التراب، أنا من یقرع باب الجنة فیفتح له، أنا ابن من قاتل معه الملائکة و أحل له المغنم و نصر بالرعب من مسیرة شهر [91]؛

    من آن کسی هستم که دعایش مستجاب می‌گردد. من فرزند کسی هستم که شفاعتش پذیرفته شد و فرمانش مطاع است. من فرزند کسی هستم که برای اولین بار خاک و غبار از سرش زدوده شد. [92] من فرزند کسی هستم که چون در بهشت را بکوبد، به روی او باز خواهد شد. من فرزند آن کسی هستم که ملائکه به کمک و همراهی او با کفار جنگیدند (اشاره‌ی به جنگ بدر است) و خداوند سبحان غنایم جنگی را بر او حلال نمود (فان لله خمسه و للرسول…) و با ایجاد ترس و وحشت در دل دشمن، او را یاری کرد و امید یک ماهه‌ی آنان را ناامید ساخت

    - اشاره به غزوه‌ی احزاب است -.»

    درباره‌ی صفات ذاتی و اجتماعی و مکارم اخلاق امام مجتبی علیه‌السلام افزون بر آنچه گذشت، باید توجه داشت که آن حضرت یکی از دو ثقلی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از خود به یادگار گذاشت. حسن بن علی علیه‌السلام از افراد «عترت» و «أهل بیت» است. در حدیثی امام مجتبی علیه‌السلام فرمود:

    «أنا من أهل البیت الذین افترض الله مودتهم علی کل مسلم و قال: قل لا أسألکم علیه أجرا الا المودة فی القربی [93]؛

    من از اهل بیتی هستم که خداوند، محبت و دوستی آنان را بر هر مسلمانی واجب دانست و به رسولش فرمان داد که بگو: من در مقابل رسالت خود، هیچ گونه اجر و مزدی نمی‌خواهم، جز مودت و دوستی اهل قربی.»

    ابن‌عباس (ره) از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: اقربای تو کدامند که اطاعت و دوستی آن‌ها واجب است؟ حضرت پاسخ داد: «علی، فاطمه و دو فرزندش.»

    جامعیت حسن بن علی علیه‌السلام سبب شد که امید مسلمانان، به ویژه شیعیان و موالیان أهل بیت علیهم‌السلام به آن حضرت باشد؛ مطالب محمد بن اسحاق بیانگر این حقیقت است.

    محمد بن اسحاق معروف به ابن‌ندیم (متوفای 438 ه. ق.) می‌نویسد:

    «ما بلغ من الشرف بعد رسول الله صلی الله علیه و آله ما بلغ الحسن بن علی، کان یبسط له علی باب داره فاذا خرج و جلس انقطع الطریق فما یمر أحد من خلق الله اجلالا له، فاذا علم قام و دخل بیته فمر الناس.» [94].

    هیچ کس در فضل و شرافت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله همانند حسن بن علی علیه‌السلام

    نبود. [95] در خانه‌اش برای برآورن نیازمندی‌های مردم باز بود. هرگاه از خانه خارج می‌شد، مردم جلو پایش می‌ایستادند، به طوری که کسی عبور نمی‌کرد تا آن حضرت عبور کند و یا داخل منزل شود.

    این ویژگی‌ها و صفات موجب شد که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و در زمان پدر به خوبی از عهده‌ی کارهای اساسی برآید که توضیح بسیاری از آن‌ها خواهد آمد.

    او که امام منصوص بعد از پدرش علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بود، برجستگی‌ها و صفات پسندیده‌ای داشت که هریک لازمه‌ی امامت بود و باعث می‌شد که از دیگران برتری یابد.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خصایص و ویژگی‌های ذاتی   ...

    او - گذشته از وراثت معنوی و تربیتی آن حضرت توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام - دارای غرایز و ملکات نفسانی و صفات مخصوصی بود که منحصر به خویش می‌شد؛ جلوه‌ی صفاتی همچون هیبت و سطوت، تواضع و خشوع، شجاعت و کرامت، ترس و خوف از خدا، خشم و غضب در برابر همه ناجوانمردی‌ها و… سبب امتیاز و جدایی ایشان از دیگران می‌گردید. مورخان و نویسندگان درباره‌ی آن حضرت نوشته‌اند:

    «کانت شمائله آیة الانسانیة الفضلی؛ امتیازهای برتر او نشانگر انسان مافوق و بشریت نمونه بوده است.»

    حسن بن علی علیه‌السلام شباهت زیادی به جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت؛ گفتار و کردار و اندام ظاهری‌اش همانند نبی گرامی اسلام بود. غزالی و ابوطاب مکی گویند: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أشبهت خلقی و خلقی [83]؛ ای حسن در آفرینش و اخلاق همانند من شده‌ای».

    انس بن مالک درباره‌ی حسن بن علی علیه‌السلام می‌گوید:

    «لم یکن أحد أشبه بالنبی من الحسن بن علی علیه‌السلام [84]؛ هیچ کس همچون حسن بن علی به پیامبر همانند و شبیه نبوده است.»

    محدثان، سیمای ملکوتی امام مجتبی علیه‌السلام را چنین توصیف کرده‌اند: رخسارش سفید و آمیخته با سرخی؛ سیاهی چشمانش در کنار سفیدی آن درخششی خاص داشت؛ دارای مویی درهم و پیچیده و انبوه بود؛ استخوان و عضلاتش درشت؛ فاصله‌ی شانه و بازوانش زیاد؛ گردنش همانند ابریقی نقره

    می‌درخشید؛ با هوش و ذکاوت سرشاری که داشت، هر آنچه از جد و پدر و مادرش سر می‌زد، همانند آینه‌ی تمام‌نما در وجودش منعکس می‌گشت؛ او در امتیازهای عقلی و اخلاقی در بلندترین قله قرار داشت؛ در کنار همه‌ی آنچه گذشت، از اصالت و ریشه‌ای بس والا برخوردار بود و بر اساس قانون وراثت و نسب همه‌ی برجستگی‌ها و سرمایه‌های معنوی رسول گرامی اسلام در وجود حسن بن علی علیهماالسلام تبلور یافته بود و به قول معروف: «آنچه خوبان همه دارند او تنها داشت».

    رسول خدا صلی الله علیه و آله در مواردی از حسن و برادرش حسین به ریحانه و سید تعبیر می‌کند، آن جا که می‌فرماید: «و ریحانتای: الحسن و الحسین [85]؛ حسن و حسین دو ریحانه‌ی منند.» و نیز فرمود:

    «الحسن و الحسین ریحانتای من الدنیا [86]؛ حسن و حسین دو ریحانه‌ی من در دنیایند. و گاهی در مورد حضرت مجتبی علیه‌السلام فرموده است:

    «ان هذا ریحانتی و ان ابنی هذا سید سیصلح الله به بین فئتین من المسلمین [87]؛ همانا حسن ریحانه‌ی من است و این فرزندم آقاست و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح برقرار خواهد کرد.»

    علامه طریحی در توضیح واژه‌ی «ریحانه» می‌نویسد: «کل نبت طیب الرائحة؛ هرگیاه خوشبو و لذت‌بخشی را ریحانه گویند» و سپس درباره‌ی احادیث فوق اضافه می‌کند: خوشبوترین و جذاب‌ترین گل و گیاه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله دو فرزندش حسن و حسین بودند و این زیباترین نوع تشبیه است. [88].

    همچنین واژه‌ی «سید» که صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و دوام دارد،

    یعنی کسی که سیادت و آقایی با تمام وجودش عجین گشته و از او جدا نخواهد شد و مجد و بزرگواری در تمام حالات در سراسر وجودش متبلور است.

    آری، مجموعه‌ی اوصاف زیبای ذاتی و مورثی، او را بر دیگران برتری داده بود و برای همین، وی از نظر بیان، شجاعت، سخاوت، هیبت، تقوا، و عبادت و… زبانزد خاص و عام بود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ویژگی‌های امام مجتبی علیه السلام   ...

    اشاره

    سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله دارای مقام و منزلتی عظیم بود که در میان رجال آن روزگار کسی همانندش نبود. او همچون خورشید عالم‌افروز درخششی همه جانبه داشت، به طوری که در هر کوی و برزنی سخن از مناقب و فضایل او بود. حسن حسن که آینه‌ی تمام‌نمای مکارم و فضایل نبوی (انک لعلی خلق عظیم [82]) و دارنده‌ی صولت و شجاعت و صبر علوی و دربرگیرنده‌ی همه‌ی زیبایی‌های مادی و معنوی فاطمی بود، راه را برای مقایسه با دیگر افراد زیبا صورت و نیکو سیرت بسته بود.

    قلم و بیان از شمارش اوصاف حمیده‌اش عاجز است، لیکن اظهار محبت، ما را وا می‌دارد تا دورنمایی از آن چهره‌ی ملکوتی را ترسیم کنیم و خود را در زمره‌ی محبان و علاقه‌مندانش جای زنیم.

    صفات پسندیده و مکارم اخلاق و امتیازات برجسته امام مجتبی علیه‌السلام را می‌توان در پنج بخش برشمرد و توضیح داد:

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حسنین در لحظات پایانی عمر پیامبر   ...

    جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید:

    «دخلت فاطمة علیهاالسلام علی رسول الله صلی الله علیه و آله و هو فی سکرات الموت… ثم دخل الحسن و الحسین علیهماالسلام فانکبا علی رسول الله صلی الله علیه و آله و هما یبکیان و یقولان: أنفسنا لنفسک الفداء یا رسول الله، فذهب علی علیه‌السلام لینحیهما عنه فرفع رأسه الیه، ثم قال: دعهما یا أخی یشمانی و أشمهما و یتزودان منی و أتزود منهما فانهما مقتولان بعدی ظلما و عدوانا فلعنة الله علی من یقتلهما ثم قال یا علی أنت المظلوم بعدی و أنا خصم لمن أنت خصمه یوم القیامة

    فاطمه‌ی اطهر علیهاالسلام در آخرین لحظات عمر و به هنگام جان سپردن پدر، بر آن حضرت وارد شد… بعد از دقایقی حسن و حسین نیز وارد شدند و خود را بر روی بدن جدشان انداختند، در حالی که اشک بر گونه‌هایشان جاری بود؛ فریاد می‌زدند: جانمان فدای تو ای رسول خدا. در آن هنگام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام

    نزدیک شد و خواست آن دو را از روی بدون آن حضرت کنار بکشد. پیامبر سر را بلند کرد و رو به علی فرمود: برادرم علی! آن دو را به حال خود واگذار تا مرا استشمام کنند و از من بهره ببرند و من نیز آنان را ببویم و بهره ببرم، همانا آن دو به شهادت خواهند رسید و با ستم و دشمنی کشته خواهند شد، پس نفرین خدا بر قاتلان آن‌ها باد و سپس فرمود: ای علی! تو هم بعد از من ستم خواهی دید و من تا روز قیامت، دشمن کسانی هستم که تو با آنان دشمن باشی.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مشارکت در بیعت رضوان   ...

    شرکت دادن دو طفل خردسال در این ماجرای تاریخی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله چیزی جز نشان دادن عظمت و اثبات حقانیت و بزرگی آنان نیست و آن حضرت خواست در این مرحله از مصاف حق با باطل، آنان را که همیشه معیار حق و حقیقتند معرفی کند و اوصیای خویش را به مسلمانان و مسیحیان و همه رهروان راه حق بشناساند. اگر بعضی ادعای مشارکت حسن و حسین علیهماالسلام در بیعت رضوان به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه‌السلام و… را نموده‌اند [74] ، نمی‌توان گفت ناصحیح و دور از حقیقت است، زیرا خردسال بودن و یا در جبهه جنگ وارد نشدن غیر مکلف و… دلیلی قانع کننده‌ای نیست.

    حسن و حسین علیهماالسلام چهارم و پنجمین أصحاب کسایند؛ آنان دو گل خوشبوی

    پیامبرند. [75] دو گوشواره‌ی عرش خدا [76] و دو سرور جوانان بهشتند [77]؛ آن دو از مصادیق روشن آیه‌ی تطهیر [78] و ذوی القربی [79] و أبرار هل أتی [80] و… هستند. پیامبر صلی الله علیه و آله خود را از آن دو و آن دو را از خویش می‌داند.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      داستان مباهله   ...

    سال ششم هجرت بود، عده‌ای از بزرگان نصارای نجران، همچون سید، عاقب، قیس، حارث و عبدالمسیح بن یونان (أسقف نجران) و… جهت گفتگو و بحث با رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد مدینه شدند و با پیامبر صلی الله علیه و آله به گفتگو و بحث نشستند، لیکن به نتیجه نرسیدند. سرانجام این آیه نازل شد:

    «فمن حآجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع أنباءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین [72]؛

    کسانی که پس از ارائه علم و دانش لجبازی کردند، پس به مباهله دعوتشان کن و بگو شما خود به همراه فرزندان و زنانتان جمع شوید و ما هم با فرزندان و زنان خود جمع می‌شویم و نفرین (مباهله) می‌کنیم، عذاب خداوند شامل دروغ‌گویان خواهد شد.»

    روز 24 یا 25 ذی حجه فرارسید، مردم مدینه و مسیحیان در انتظار بودند که چه کسی در این مراسم تاریخی شرکت می‌کند و پیامبر صلی الله علیه و آله چه کسی را به همراه خواهد برد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در برابر جمعیت مسیحی، در حالی که حسین را در بغل گرفته بود و دست در دست حسن داشت و از سویی دخترش فاطمه علیهاالسلام و دامادش علی علیه‌السلام هم همراهش بودند و جهت مباهله به سوی آنان رفتند. این منظره‌ی زیبا و پرشکوه وحشتی در میان مسیحیان ایجاد کرد به ناگاه اسقف فریاد زد:

    «أقلنا أقال الله عثرتک؛ از ما بگذر و عفو کن، خداوند شما را ببخشاید.» پیامبر فرمود: «نعم قد أقلتکم؛ بلی من از شما گذشت کردم» و بدین سان پیامبر صلی الله علیه و آله مصالحه کرد و بنا بر آن شد که آنان دو هزار حله، سیصد زره، سی اسب سواری و

    سی شتر به عنوان مالیات پرداخت نمایند. دیری نگذشت که عاقب و سید خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و مسلمان شدند. عاقب یک حله و عصا و یک سینی همراه یک جفت نعلین به رسول خدا صلی الله علیه و آله هدیه کرد. رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:

    «لو باهلتمونی بمن تحت الکساء لأضرم الله علیکم نارا تأجج ثم ساقها الی من ورائکم فی أسرع من طرفة العین فأحرقتهم تأججا [73]؛ اگر شما نصارای نجران با اصحاب کساء (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم‌السلام) به مباهله بر می خاستید، همانا خداوند بر شما آتشی را شعله‌ور می‌ساخت که همگی در کم‌تر از یک چشم به هم زدن، نابود می‌شدید و می‌سوختید.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شخصیت دادن به فرزندان   ...

    هرچه زمان می‌گذشت و روزها سپری می‌شد، علاقه‌ی امام مجتبی علیه‌السلام به جد بزرگوارش بیش‌تر می‌گشت؛ به همراه جدش به مسجد می‌رفت و در کنار او نماز می‌خواند و نیایش می‌نمود، وحی را بدون واسطه از آن بزرگوار می‌شنید و رسول خدا صلی الله علیه و آله او را میوه‌ی دل، سید، حجت [68] و ابومحمد و… می‌خواند و هرآنچه را که برای استمرار وصایت خود، بعد از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام لازم می‌دید، به وی القا می‌نمود. سلامتی حسن و برادرش حسین علیه‌السلام برای پیامبر صلی الله علیه و آله به قدری اهمیت داشت که وقتی شنید آنان مریض شده‌اند، خود به همراه چندی از بزرگان از صحابه به دیدارشان شتافت. پیامبر صلی الله علیه و آله در حضور صحابه برای شفای آن دو دعا کرد و خطاب به علی علیه‌السلام فرمود: ای ابوالحسن! خوب بود نذری برای شفای فرزندان خویش می‌کردی. علی و فاطمه علیهماالسلام و فضه نذر کردند که اگر آن‌ها شفا یابند، سه روز روزه بگیرند. طبق بعضی از روایات حسن و حسین علیهماالسلام نیز

    چنین کردند. طولی نگذشت که خداوند، آن دو را شفا بخشید. آنان شروع به روزه گفتن نمودند، در حالی که در منزل چیزی برای خوردن نداشتند. علی علیه‌السلام سه من جو قرض کرده بود و فاطمه علیهاالسلام یک سوم آن را آرد کرد و برای افطار نان پخت. که به هنگام غروب وقتی خواستند افطار نمایند مستمندی آمد و درخواست غذا برای خود و خانواده‌اش نمود که همگی، آن مستمند را بر خود مقدم داشتند و با آب افطار نمودند. روز دوم به هنگام افطار (همچون روز قبل) یتیمی آمد و اظهار کرد که گرسنه است، آنان باز هم او را بر خویش مقدم داشتند و همانند روز پیش با آب افطار کردند. روز سوم نیز در لحظات فرا رسیدن وقت افطار اسیری در را کوبید و گفت که نیازمند است، آنان برای سومین بار نان‌های جوین خود را صدقه دادند و سه روز بدین ترتیب روزه گفتند. روز بعد که رسول خدا صلی الله علیه و آله آنان را بدان وضع دید و ماجرا را شنید، سخت متأثر گردید. جبرئیل نازل شد و به آن حضرت به خاطر داشتن چنین أهل بیتی، تبریک و تهنیت گفت و آیات سوره هل أتی… را قرائت کرد.

    بسیاری از مفسران تصریح کرده‌اند که آیات «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا…» [70] در بیان فضیلت اهل بیت است. حاکم حسکانی شأن نزول آیه را اهل بیت می‌داند و آن را نسبت به بسیاری از محدثان می‌دهد. [71] رسول خدا صلی الله علیه و آله به هر دو فرزند خویش شخصیت می‌داد و سعی می‌کرد آنان را در کارهای عبادی، سیاسی و اجتماعی شرکت دهد و از هر فرصتی برای این منظور استفاده می‌کرد.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اثری ژرف در روح کودک   ...

    پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بسیار سعی می‌کرد تا حسن آینه‌ی تمام‌نمای خویش بعد از علی علیه‌السلام گردد، از این رو با عنایتی خاص فرزندش را با اصول و فروع دین آشنا می‌نمود و این شیوه‌ی تربیتی پیامبر صلی الله علیه و آله اثری ژرف در روح و روان حسن علیه‌السلام می‌گذاشت.

    امام حسن علیه‌السلام می‌فرماید:

    روزی در محضر جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم که مقداری خرما به عنوان صدقه خدمتش آورده بودند. پیامبر آن‌ها را نگه داشته بود تا به اهلش (فقرا) برساند و من به خیال این که از آن ماست، خرمایی برداشتم و به دهانش گذاشتم. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله چنین دید، نزدیک‌تر آمد و خرما را به همراه زنجاب آن از دهانم بیرون کشید. مردی که ناظر صحنه بود، به آن برخورد اعتراض کرد و گفت: چرا خرما را از فرزند خردسالت گرفتی؟! حضرت جواب داد: «ما آل محمدیم و صدقه بر ما حلال نیست.»

    همچنین امام مجتبی علیه‌السلام می‌فرماید:

    در دوران کودکی‌ام، جدم پیامبر صلی الله علیه و آله را بر روی منبر دیدم که می‌فرمود:

    «أنا مدینة العلم و علی بابها و هل یدخل المدینة الا من بابها [67]؛ من شهر دانش و فضیلتم و علی دروازه‌ی آن است، آیا کسی که می‌خواهد وارد شهری شود از غیر در دروازه‌ی ورودی داخل خواهد شد؟».

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.