حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 306
  • دیروز: 1092
  • 7 روز قبل: 2006
  • 1 ماه قبل: 11408
  • کل بازدیدها: 2481400





  • رتبه







    کاربران آنلاین



      اولین پیام بعد از توحید   ...

    رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در اولین دعوت مردم به توحید و امامت و رهبری

    آیه‌ی کریمه‌ی «و أنذر عشیرتک الأقربین [12]» را ابلاغ کرد و سپس در آن روز (یوم الدار) به خویشاوندان خود - که چهل نفر بودند - فرمود: «یا بنی عبدالمطلب انی و الله ما أعلم أن شابا فی العرب جاء قومه بأفضل مما جئتکم به أنی قد جئتکم بخیر الدنیا و الآخرة و قد أمرنی الله أن أدعوکم الیه فأیکم یوازرونی علی هذا الأمر علی أن یکون أخی و وصیی و خلیفتی فیکم؛

    ای فرزندان عبدالمطلب! به خدا سوگند هیچ کس از مردم برای کسان خود چیزی برتر از آنچه من برای شما آورده‌ام نیاورده است، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام. خدایم به من فرمان داده که شما را به سوی او بخوانم؛ کدام یک از شما پشتیبان من خواهید بود تا برادر و وصی و جانشین من در میان شما باشد.»

    در آن هنگام سکوت بر جمع حاکم شد و همگی در فکر فرو رفتند؛ علی علیه‌السلام (که جوانی پانزده ساله بود) به پا خاست و فریاد برآورد: «أنا یا نبی الله أکون و زیرک علیه؛ ای پیامبر خدا، من آماده‌ی پشتیبانی از شما هستم.» پیامبر صلی الله علیه و آله سه مرتبه تکرار کرد، فقط علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام در حضور همه با رشادت کامل جواب مثبت داد، آن‌گاه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

    «ان هذا أخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و أطیعوه [13]؛ مردم! این جوان (علی بن ابی‌طالب) برادر، وصی و جانشین من میان شماست، به سخنان او گوش دهید و از او پیروی و اطاعت کنید.»

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



    [یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      رهبری در اسلام   ...

    اشاره

    کشتی نجات‌بخش اسلام با ناخدایی انسان برگزیده‌ی خداوند بر روی امواج سهمگین و پرتلاطم جاهلیت، حرکت خویش را آغاز کرد تا انسان‌ها را از سیاه‌بختی و تیره‌روزی قومیت‌ها و نژاد پرستی‌ها و عادات و فرهنگ غلط آن روز نجات بخشد. آن ناخدای دوراندیش و آگاه می‌دید که در آینده‌ای نه چندان دور، ناپاکان کج‌اندیش، این راهزنان فضیلت و کرامت و در کنار آنان خفاشان ترسو و فرصت‌طلب که توان و یارای دیدن نور نبوت و ولایت مطلقه‌ی الهی را ندارند با توطئه‌های شیطانی خود بر اریکه قدرت تکیه خواهند زد. اهداف رسالت را واژگون خواهند کرد؛ از این رو برگزیده‌ی حق، محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله خط پربرکت امامت و ولایت را ترسیم نمود و در جاها و مناسبت‌های مختلف، آن را بازگو کرد و فرمان الهی‌اش را با جدیت تمام دنبال نمود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پیشگفتار   ...

    قرن‌هاست که توجه نویسندگان و عالمان عرب و غیرعرب و مسلمان و غیرمسلمان، جذب زندگی سراسر افتخار جانشینان راستین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شده و در ابعاد مختلف شخصیت آنان به صورت گروهی و یا فردی قلم زده‌اند، گاه همه را در یک کتاب شناسانده‌اند و گاه برای هریک به صورت مستقل کتابی نگاشته‌اند. اینک مجموع آن‌ها از هزاران رساله و کتاب تجاوز کرده است، سعی‌شان مشکور!

    لیکن باید گفت که آنان با همه‌ی تلاش‌هایشان نتوانسته‌اند ابعاد مختلف و گوناگون وجودی ائمه علیهم‌السلام را بررسی کامل نمایند، که این ناتوانی دو جهت اساسی دارد:

    1. عمق ارزش‌های والای انسانی که خداوند در وجود آنان به ودیعت نهاده، به طوری که هریک می‌تواند منشأ تحولی در جامعه و افراد باشد و اسباب سعادت و خوش‌بختی را برای آنان فراهم آورد.

    2. اتهام‌های گوناگونی که از ناحیه‌ی قدرتمندان و زورمندان هر عصر بر آنان وارد آمده و خواسته‌اند این بزرگواران را در زندان اتهامات و برچسب‌های ناروا محبوس سازند و چند صباحی آفتاب فروزنده‌ی‌شان را پشت ابر نگاه دارند و دیدگان

    حقیقت‌بین را از فروغ آنان محروم کنند.

    آری در چنین وضعی است که بسیاری از ویژگی‌های زیبا و درخشنده‌ی ائمه اهل بیت علیهم‌السلام که توجه بیش‌تر انسان‌های پاک‌باخته را به خود جذب می‌کند به صورت وسیع و گسترده مطرح نمی‌گردد و یا لااقل برای مدتی مسکوت می‌ماند.

    زندگی سیاسی امام همام سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله همانند دیگر امامان راستین تشیع از آنچه گفتیم مستثنا نیست؛ او که آیینه‌ی تمام‌نمای نبوی و علوی بعد از امیرمؤمنان علیه‌السلام است، دوران کودکی خود را در آغوش پرمهر پیامبر و دامان پاک فاطمه‌ی اطهر علیهاالسلام به سر برد و سپس در کانون ولایت علوی پرورش یافت و ادبار و اقبال دنیا و دنیاپرستان را لمس کرد و مظهر اسمای حسنای الهی گردید، لیکن بنی‌امیه ستمی بسیار، به گستردگی تاریخ بر او روا داشتند و از هیچ گونه اتهام و تهاجمی کوتاهی نکردند و دور از انتظار نبود، چرا که معاویه و ابوسفیان مخالفت با پیامبر و اهل بیتش را بر خود فرض و واجب می‌دانستند و همواره تهاجم نظامی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بر ضد خاندان رسالت را در دستور کار خود داشتند. همچنین چهره‌های زور و زر و تزویر این حرکت را ادامه می‌دادند، از آن جمله است ماجراهای احد، احزاب، صفین، فدک، از بین بردن حقوق موالیان اهل‌بیت علیهم‌السلام و خود آن‌ها، تخریب و انهدام مایملک پناهندگان به حضرت مجتبی علیه‌السلام همچون عبدالله بن ابی‌سرح (توسط ابن‌زیاد)، به شهادت رساندن حجربن عدی و دیگر یاران گران‌قدر اهل‌بیت علیهم‌السلام و… که همگی گواه روشن بر مطالب بالاست.

    امام حسن علیه‌السلام که خود «ساسة العباد و أرکان البلاد» است و مسؤولیت ارشاد نسل‌های آینده را بر دوش خود احساس می‌کند، فرمایش جدش پیامبر صلی الله علیه و آله را درباره‌ی خود و اهل‌بیتش آویزه گوش دارد که فرمود:

    «نحن نوامیس العصر و أحبار الدهر و نحن سادة العباد و نحن ساسة البلاد و نحن الکفاة و الولاة و الحماة و الرعاة و طریق النجاة… فینا النبوة

    والولایة و الامامة… [10]؛

    ما رازهای پنهان زمان و استوانه‌های همیشه روزگاریم، سیادت و آقایی بندگان و سیاست‌گزاری همه‌ی شهرهای آنان در دست ماست. استقلال و خودکفایی و سرپرستی و پشتیبانی دین و رهبری امت و راه نجات مردم در پیروی از ماست… نبوت و زعامت و امامت در میان ماست.»

    و از همین روست که جهاد و دفاعی بنیادین را در برابر بنی‌امیه برعهده گفت و د این راستا از هیچ گونه درگیری نظامی با دژخیمان بنی‌امیه ترس و وحشتی نداشت، لذا در پاسخ به معاویه نوشت:

    «لو اثرت أن أقاتل من أهل القبلة لبدأت بقتالک فانی ترکتک لصلاح الأمة و حقن دمائها [11]؛

    اگر می‌خواستم در میان اهل قبله شمشیر بزنم، جنگ را از تو آغاز می‌کردم، اینک که دست از تو برداشته‌ام، تنها برای مصلحت امت و جلوگیری از خون‌ریزی آنان است و بس.»

    آری، او می‌داند که پاسخ شمشیر را با شمشیر و جواب حیله و نیرنگ را با تدبیر باید داد و از این رو آن مصلح بزرگ، در دوره‌ی امامت خویش همواره می‌کوشید تا صحابه و یاران واقعی اسلام را حفظ کند و بنیه‌ی قوی اقتصادی جهت بقای امامت راستین پی‌ریزی نماید و در فشارهای سیاسی - اقتصادی حکام بنی‌امیه موالیان را یاری دهد و در دراز مدت، فرهنگ اصیل اسلامی را جایگزین تحریفات بنی‌امیه نماید و مدینه‌ی پیامبر را بار دیگر معهد علم و فضیلت و پناهگاه تشنه کامان فرهنگ غنی و ارزشمند اسلام گرداند و سیاست خودکامانه‌ی حاکمان شام و بنی‌امیه را در اداره‌ی امور دین و دنیای مردم تبیین کند و امت اسلامی را از حقوق خویش آگاه سازد.

    حاکمان بنی‌امیه با این که زمام حکومت شام و عراق را در دست داشتند، لیکن از برخورد اصلاحی امام مجتبی علیه‌السلام سخت وحشت داشتند و کم‌تر روزی بود که نیروهای اطلاعاتی آنان، اوضاع و احوال آن حضرت را گزارش نکنند و مزاحمت به وجود نیاورند که سرانجام هم نتوانستند تحملش کنند و به شهادتش رسانیدند.

    در این نوشتار بر آن شدیم که زندگی سیاسی آن مظلوم مرد را ورق زنیم و ضمن پاسخ‌گویی به برخی از اتهامات و شبهات، محورهای زیر را مورد بحث و بررسی قرار دهیم:

    1. چگونگی ساختار شخصیتی امام مجتبی علیه‌السلام (دوران کودکی و نوجوانی).

    2. مسؤولیتهای سنگین در دوران حاکمیت امیرمؤمنان علیه‌السلام.

    3. دوران پر ماجرای امامت و خلافت ظاهری آن حضرت.

    4. انگیزه‌های صلح و بررسی مواد صلح‌نامه و پاسخ به بعضی شبهات و اشتباهات.

    5. دوران ده ساله‌ی پایانی عمر مبارک آن بزرگوار در مدینه‌ی منوره (جنگ سرد با حاکمان بنی‌امیه).

    6. تهاجم فرهنگی امویان و عباسیان و بررسی انگیزه‌های شیطانی آنان.

    و محورهای دیگری که هریک بیانگر برخورد سیاسی آن حضرت با افراد و یا گروه‌های مختلف زمان خویش است.

    باید اذعان داشت بعضی از بزرگان معاصر به زبان غیرفارسی در زندگی سیاسی امام مجتبی علیه‌السلام قلم زده‌اند و سعی وافر نموده‌اند، لیکن متأسفانه کار را ناتمام گذاشته‌اند و تنها به زندگی آن حضرت در دوره‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله و خلفای سه‌گانه‌ی بعد از او اکتفا کرده‌اند. گرچه این دو دوره، مرحله‌ی ساختار شخصیتی سیاسی آن بزرگوار بوده، اما بقیه‌ی عمرش که نزدیک به هفده سال است و حساس‌ترین وضعیت را در این ایام گذرانده و بزرگ‌ترین تحول سیاسی در تاریخ اسلام رخ داده، مسکوت مانده است و یا تنها به بخش خاصی همچون «صلح» پرداخته و خوب از عهده‌اش

    برآمده‌اند. و آن‌ها هم که متعرض بیش‌تر بخش‌های زندگی آن مظلوم امام علیه‌السلام گشته‌اند گرفتار اشتباهات بزرگ و جبران‌ناپذیری گردیده‌اند.

    و اینک ضمن توجه به آن‌ها و استفاده از تألیفات پیش کسوتان اهل قلم، هدیه‌ی ناقابلی را به محضر مبارک اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام به ویژه امام حسن مجتبی علیه‌السلام تقدیم داشته‌ایم، امید است که ثواب آن به روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی و احیا کننده اسلام ناب محمدی حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - و شهدای پرفضیلت انقلاب شکوهمندمان و رهروان آن‌ها ایصال گردد و خداوند به آنان درجات عالی در جوار رحمتش عنایت فرماید.

    از همه‌ی صاحبان علم و فضیلت و ارباب قلم تقاضا می‌شود چنانچه نگاهی بر این نوشتار داشتند، منت نهاده با ملاحظات سازنده‌ی خویش ما را در ادامه راه یاریمان فرمایند.

    در پایان از همه اساتید به ویژه استاد بزرگوار رجالی توانمند و مورخ آگاه و فقیه پرتلاش آیت‌الله حاج شیخ جعفر سبحانی که عنایت و رهنمودها یشان شامل حال ما گردید تشکر و سپاس‌گزاری می‌نمایم.

    از همه کسانی که در به ثمر رسیدن این اثر ما را یاری دادند خاصه عزیزانی که در مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه‌ی علمیه‌ی قم سعی وافر داشتند قدردانی می‌کنم و آرزوی توفیق بیشتری را برایشان دارم.

    والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

    احمد (رجبعلی) زمانی

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حقایق پنهان   ...

    کتابی که هم اکنون در اختیار شما قرار می‌گیرد، به نام «حقایق پنهان» پژوهشی است مستند درباره زندگی دومین پیشوای شیعیان جهان، پیشوایی که زندگی او دارای ابعاد گوناگون است، بعدی در قرآن، بعدی در لسان و سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله و بعدی در تاریخ دارد.

    در بعد قرآنی او کافی است که کتاب آسمانی ما، او را فرزند پیامبر می‌داند و می‌گوید: پیامبر او را به میدان مباهله آورد تا دعای رسول را با گفتن «آمین» بدرقه کند و دعای او به هدف اجابت برسد و سرانجام میدان مباهله برای مسیحیان نجران [7] به سرزمین آتش تبدیل گردد.

    وحی الهی او را عضوی از اعضای خانواده می‌داند که خدا آنها را از هر نوع آلودگی روحی و فکری و رفتاری پاکیزه گردانیده است [8] و سوره «هل أتی» درباره

    آنان نازل گردیده [9] و سرانجام مهر آنان، مزد رسالت قرار داده شده است. [7].

    در بعد حدیثی؛ یعنی، لسان رسول خدا صلی الله علیه و آله، او و برادرش (سالار شهیدان) پیشوایان امت و سرور بهشتیان و گلهای خوشبوی پیامبر و گوشواره‌های عرش خدا، معرفی گردیده‌اند. [8].

    در بعد تاریخی همین بس که پس از درگذشت پدر بزرگوارش امیرمؤمنان، امت اسلامی با او به عنوان خلیفه اسلام بیعت کرده و چند ماهی زمام خلافت را به دست گرفت، سپس به عللی به پیشنهاد دشمن (صلح) تن داد. [9].

    این بخش از زندگانی او، ده سال تمام از تاریخ اسلام را به خود اختصاص می‌دهد و در این مورد موافق و مخالف قلم‌فرسایی کرده، گروهی حقیقت را نوشته و گروهی به ترور شخصیت او پرداخته‌اند.

    از میان تحلیل‌های علمی و اجتماعی که در این کتاب به صورت بس زیبا ترسیم شده است، این بخش از زندگی امام است؛ یعنی، کارنامه اقامت ده ساله امام در مدینه پس از صلح تحمیلی، در حالی که بسیاری از نویسندگان و تحلیل‌گران سیره سبط اکبر، از این بخش غفلت ورزیده‌اند.

    البته این نه به این معناست که نقاط مثبت کتاب به همین بخش اختصاص دارد؛ بلکه در بخشهای دیگر نوآوری‌هایی به چشم می‌خورد که می‌توان آن را از ابتکارات مؤلف دانست، بالاخص آن جا که به یاوه‌سرایی های دائرة المعارف به اصطلاح اسلامی پاسخ گفته و دست نویسنده را کاملا رو کرده است و نشان داده است که چگونه نویسندگان مسیحی و یا صهیونیست با تاریخ اسلام بازی می‌کنند و شخصیتهای والای ما را هدف تهمت‌های خود قرار می‌دهند.

    البته این تقصیر ماست که درباره‌ی بزرگان خود سکوت می‌ورزیم و تاریخ اسلام را به صورت یک درس رسمی مطرح نمی‌کنیم و به این بخش عظیم از دیده جنبی می‌نگریم در این موقع است که فرصت طلبان مانند نویسندگان دائرة المعارف اسلامی، انسان والامقامی را آماج ناسزاگویی قرار می‌دهند.

    ما این نوشته ارزشمند را به مؤلف گرامی، حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ احمد زمانی، تبریک می‌گوییم، ولی آن را به عنوان پایان کار نمی‌پذیریم و از حضورش درخواست می‌کنیم در ترجمه این کتاب به زبان عربی و سپس انگلیسی کوشش بلیغ کند و لااقل آن بخش از انتقادهای خود را نسبت به دائرة المعارف اسلامی ارسال بفرمایند.

    به امید روزی که حوزه علمیه بخشهایی از تاریخ اسلام را به صورت تحلیل جزء دروس اساسی قرار داده و گروهی را در این زمینه تربیت نماید.

    مؤسسه امام صادق علیه‌السلام

    1 / 10 / 75

    جعفر سبحانی

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مقدمه از آیة الله سبحانی   ...

    پژوهشی در ابعاد زندگی مظهر کوثر

    سیره نگاری شاخه‌ای از تاریخ نگاری است که در نیمه دوم قرن نخست، به میان نویسندگان اسلامی راه یافت. نخستین کسی که این راه را پیمود، نویسنده شیعی تابعی دبیر امیرمؤمنان علی علیه‌السلام به نام «عبیدالله بن ابی‌رافع» بود. [1] چیزی نگذشت دانشمند شیعی دیگر به نام «جابر جعفی» (م / 128 ه.) این روش را دنبال کرد و آثاری در این زمینه به یادگار گذارد. [2] و با پیشرفت مسلمانان در دیگر رشته‌ها، سیره نگاری به پیشرفت خود ادامه داد و محمد بن اسحاق مدنی (م / 151 ه.) سیره پیامبر را به نام «مغازی» نگاشت و این کتاب از کمال بالایی برخوردار بود که به تعبیر امام شافعی، دیگران ریزه خوار سفره پر نعمت او می‌باشند. [3].

    نگارش نقلی و تحلیلی

    شیوه سیره نگاری در گذشته به صورت نقلی بود. نویسندگان سیره، به

    گزارش رویدادها می‌پرداختند و به تحلیل حوادث و بیان علل و نتایج اشاره‌ای نمی‌کردند. تنها تصرف آنان در تاریخ این بود که برخی از آنان، تحت تأثیر عواطف دینی و قومی قرار گرفته، چه بسا برای نزدیکی به صاحبان زور و زر، تاریخ را برابر خواسته‌ی خواسته‌های آنان می‌نوشتند.

    در حالی که اساس تاریخ امروز، تحلیل و نقادی است؛ از دقت در لابلای گزارش‌ها، علل و پیامدهای رویدادها را می‌نگارند و با گردآوری قراین و شواهد، به جداسازی درست از نادرست می‌پردازند. آنچه که امروز به این نوع تحلیل کمک می‌کند، دقت در اسناد گزارش‌هاست؛ زیرا سیره‌های نخست به صورت مسند تألیف شده و با شناخت راویان تاریخ، می‌توان درباره‌ی پایه استواری گزارشها داوری نمود.

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مشخصات کتاب   ...

    عنوان و نام پدیدآور : حقایق پنهان: پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام/ احمد زمانی؛ با مقدمه جعفر سبحانی

    سرشناسه : زمانی، احمد

    مشخصات ظاهری : [۵۱۱ ص

    شابک : 964-371-289-3۲۵۰۰۰ریال؛ 964-371-289-3۲۵۰۰۰ریال

    وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی

    یادداشت : چاپ قبلی: حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز انتشارات، ۱۳۷۸

    یادداشت : ص. ع. به‌انگلیسی:[(S. A)Aresearch into political life of Imam Hasan Mojtaba ]Ahmad Zamani. Haqa’q - e penhan .

    یادداشت : کتابنامه: ص. [۴۹۹] - ۵۱۰؛ همچنین به‌صورت زیرنویس

    عنوان دیگر : پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام

    موضوع : حسن‌بن علی(ع)، امام دوم، ق‌۵۰ - ۳

    موضوع : اسلام – تاریخ – از آغاز تا ق‌۱۳۲

    شناسه افزوده : سبحانی تبریزی، جعفر، ۱۳۰۸ - ، مقدمه‌نویس

    شناسه افزوده : حوزه علمیه قم. دفتر تبلیغات اسلامی. بوستان کتاب قم

    رده بندی کنگره : BP۴۰/ز۸ح‌۷ ۱۳۸۱

    رده بندی دیویی : ۲۹۷/۹۵۲

    شماره کتابشناسی ملی : م‌۸۱-۴۶۷۸۱

    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حقایق پنهان (پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام)   ...
    موضوعات: حقایق پنهان  لینک ثابت



     [ 11:56:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مجتبى لؤ لؤ پاك مرج البحرين است   ...

     

    مجتبى لؤ لؤ پاك مرج البحرين است

    رمضان آمد و دارم خبرى بهتر از اين
    مژده اى ديگر و لطف دگرى بهتر از اين

    گر چه باشد سپر آتش دوزخ صومش
    ليك با اينهمه دارد سپرى بهتر از اين

    شب قدر رمضان اگر چه بسى پر قدرت است
    دارد اين ماه وليكن سحرى بهتر از اين

    چون كه در نيمه اين مه پسرى زاد بتول
    كس نزاده ست و نزايد پسرى بهر از اين

    رمضان ، اى كه دهى مژده ميلاد حسن
    به خدا نيست به عالم خبرى بهتر از اين

    مجتبى لؤ لؤ پاك مرج البحرين است
    نيست در رشته خلقت گهرى بهتر از اين

    رست پيغمبر از آن تهمت ابتر بودن
    نيست بر شاخه طوبى ثمرى بهتر از اين

    گفت خالق فتبارك به خود از خلقت او

    كلك ايجاد ندارد اثرى بهتر از انى

    بگذر آهسته تر اى ماه حسن ، اى رمضان
    عمر ما را نبود چون گذرى بهتر از اين

    اثر صلح حسن نهضت عاشورا بود
    امتى را نبود، راهبرى بهتر از اين

    زنده شد باز از اين صلح موقت اسلام
    نيست در حسن سياست هنرى بهتر از اين

    گرچه مشمول عنايات تو بوده ست حسان

    يا حسن كن به محبان نظرى بهتر از اين

    لطف كن اذن زيارت كه خدا مى داند
    بهر عشاق نباشد سفرى بهتر از اين

    حبيب چايچيان (حسان).

    نام نيكويش ، حسن ، خلقش حسن ، خويش حسن

    موضوعات: صحيفة الحسن عليه السلام  لینک ثابت



    [شنبه 1395-03-29] [ 11:34:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اى رمضان از تو شرف يافته   ...

    اى رمضان از تو شرف يافته

    اى علوى ذات و خدائى صفات
    صدر نشين همه كائنات

    سيد و سالار شباب بهشت
    دست قضا و قلم سرنوشت

    زاده طوبى و بهشت برين
    نور خدا در ظلمات زمين

    نور دل و ديده ختمى ماب
    سايه يى از پرتو تو آفتاب

    علت غائى همه ممكنات
    عمر ابد داد به آب حيات

    پاكترين گوهر نسل بشر
    جن و ملك بر قدمش سوده سر

    صاحب عنوان بشير و نذير
    بر فلك وحى سراج منير

    آينه پاك كه نور خد
    تابد از اين آينه بر ماسوى

    باب تو سر سلسله اولياست
    چشم پر از نور خدا مرتضى است

    مادر تو دخت پيمبر بود
    آيه اى از سوره كوثر بود

    پرده نشين حرم كبري
    فاطمه آن زهره زهراى م

    عاشق كل حضرت سلطان عشق
    خون خدا شاه شهيدان عشق

    با تو ز يك گوهر و يك مادر است
    ظل خدائى تو اش بر سر است

    آيه تطهير به شاءن شماست
    حكم شما امراولوالامر ماست

    سينه سيناى شما طور وحى
    نور شما شاخه اى از نور وحى

    در رمضان ماه نشاط و سرور
    ماه دعا، ماه خدا، ماه نور

    نورفشان شد ز دو سو آسمان
    در دو افق تافت دو خورشيد جان

    وحى خدا از افق ايزدى
    نور حسن از افق احمدى

    مشگ و گلاب بهم آميختند
    در قدح اهل ولا ريختند

    اى رمضان از تو شرف يافته
    نور تو بر جبهه او تافته

    نيمه ماه رمضان عزيز
    گيسوى مشگين تو شد مشگ ريز

    نور خدا تافت از آن روى ماه
    خاصه از آن چشم درشت سياه

    سرخى گل عكس گل روى توست
    ظلمت شب سايه گيسوى توست

    روز كه خورشيد درخشان صبح
    سر زند از چاك گريبان صبح

    سرخى آن نور و پگاه سپيد
    روى افق نقش تو آيد پديد

    اى رخ تو در رمضان بدر م
    هر سر موى تو شب قدر م

    ديده كه بى نور تو شد كور به
    سر كه نه در پاى تو، در گور به

    بعد على شاخص عترت توئى
    وارث ميراث نبوت توئى

    مصلحت ملت اسلام و دين
    كرد تو را گوشه عزلت نشين

    هيچ گذشتى چو گذشت تو نيست
    آنكه ز شاهى بكشد، دست كيست

    صبر هم از صبر تو بى تاب شد
    كوزه شد و زهر شد و آب شد

    بعد شهادت نكشيد، از تو دست
    تير شد و بر تن پاكت نشست

    سبزه بر آمد ز گلستان دين
    تا رخ سبز شد از زهر كين

    ريشه دين گشت همايون درخت
    تا ز تو خورد آن جگر لخت لخت

    ملت اسلام كه پاينده باد
    مشعل توحيد كه تابنده باد

    هر دو رهين خدمات تواند
    شكر گزارنده ذات تواند

    تا ابد اى خسرو والا مقام
    بر تو و بر دين محمد (ص ) سلام

    كلك رياضى كه گهر ريز شد

    زان نظر مرحمت آميز شد

    رياضى يزدى .

    موضوعات: صحيفة الحسن عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:33:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اشعارى در مدح آن حضرت   ...

    فصل پنجم : اشعارى در مدح آن حضرت

    تو عين فاتحه اى ، بلكه سر بسمله اى

    صبا از لطف چو عنقا برو بقله قاف
    كه آشيانه قدس است ، و شرفه اشراف

    چو خضر در ظلمات غيوب زن قدمى
    كه كوى عين حياتست و منبع الطاف

    بطوف كعبه روحانيان به بند احرام
    كه مستجار نفوس است ، و للعقول مطف

    بطرف قبله اهل قبول كن ، اقبال
    بگير كام ز تقبيل خاك آن

    بزن به قائمه عرش معدلت دستى
    بگو كه اى ز تو بر پا قواعد انصاف

    به درد خويش چرا درد من دوا نكنى
    به محفلى كه بنوشند، عارفان مى صاف

    به جام ما همه خون ريختند، جاى مدام
    نصيب ما همه جور و جفا شد از اجلاف

    منم گرفته بكف نقد جان ، توئى نقاد
    منم اسير صروف زمان ، توئى صراف

    شها بمصر حقيقت تو يوسف حسنى
    من و بضاعت مزجاء و اين كلافه لاف

    رخ مبين تو، آئينه تجلى ذات
    مه جبين تو نور معالى اوصاف

    تو معنى قلمى ، لوح عشق را رقمى
    تو فالق عدمى ، آن وجود غيب شكاف

    تو عين فاتحه اى ، بلكه سر بسمله اى
    تو باء و نقطه بائى و ربط نونى و كاف

    اساس ملك سعادت بذات تو منسوب
    وجود غيب و شهادت به حضرت تو مضاف

    طفيل بود تو فيض وجود نامحدود
    جهانيان همه برخوان نعمتت اضياف

    برند فيض تو لاهوتيان بحد كمال
    خورند رزق تو ناسوتيان بقدر كفاف

    علوم مصطفوى را لسان تو تبيان
    معارف علوى را بيان تو كشاف

    لب شكر شكنت روح بخش گاه سخن
    حسام سرفكنت دل شكاف گاه ، مصاف

    محيط بحر مكارم ز شعبه هاشم
    مدار و فخر اكارم ز آل عبد مناف

    ابومحمد امام دوم باستحقاق
    يگانه وارث جد و پدر باستخلاف

    تورا قلمرو حلم ورضا بزير قلم
    به لوح نفس تو نقش صيانت است و عفاف

    سپهر مهر دو فرمانبرند، در شب و روز
    يكى غلام مرصع نشان ، يكى زرباف

    ز كهكشان سپهر و خط شعاعى مهر
    سپهر غاشيه كش ، مهر خاورى ، سياف

    غبار خاك درت نوربخش مردم چشم
    نسيم رهگذرت رشك مشك نافه ناف

    در تو قبله حاجات و كعبه محتاج
    ملاذ عالميان ، در جوانب و اكناف

    يكى بطى مراحل براى استظهار
    يكى به عرض مشاكل براى استكشاف

    به سوى روى تو چشم اميد، دشمن و دوست

    بگرد كوى تو اهل وفاق و اهل خلاف

    بر آستان ملك پاسبانت از دل و جان

    ملوك را سر ذلت بدون استنكاف

    نه نعت شاءن رفيع تو كار هر منطيق

    نه وصف قدر منيع تو حد هر وصاف

    شهود ذات نباشد نصيب هر عارف

    نه آفتاب حقيقت مجال هر خشاف

    نه در شريعت عقلست بى ادب معذور

    نه در طريقت عشقست از مديحه معاف

    كمپانى

     

    موضوعات: صحيفة الحسن عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:31:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم