در سوره مباركه احزاب آيه 33 مى خوانيم: «انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا»

(خداوند اراده كرده است كه ناپاكى و پليدى را از شما (اهل بيت پيامبر) دور كند و شما را از هر نظر پاك سازد)

با توجه به آيه شريفه اين سؤال مطرح مى شود كه منظور از اهلبيت چه كسانى هستند؟

‏ درست است كه اين آيه در لابلاى آيات مربوط به همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله) است ولى آيه تطهير كه در لابلاى آنها نازل شده لحن جداگانه اى دارد و نشان مى دهد هدف ديگرى را دنبال مى كند، چرا كه آيات قبل و بعد همه با ضميرهاى «جمع مؤنث» است، ولى آيه مورد بحث با ضمائر «جمع مذكر» آمده است!

در آغاز اين آيه همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله) را مخاطب ساخته و به آنها دستور مى دهد كه در خانه هاى خود بمانند و همانند رسوم جاهليت نخستين در ميان مردم ظاهر نشوند و موازين عفت را رعايت كنند، نماز را برپا دارند و زكات را پرداخت كنند و خدا و رسولش را اطاعت نمايند (وَ قَرْنَ فى بُيُوتِكُنَّ وَلاتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الجاهِليَّةِ الاوُلى وَاَقِمْنَ الصَّلوةَ و آتينَ الزَّكاةَ وَاَطِعْنَ اللّهَ وَرَسُولَهُ).

تمام شش ضميرى كه در اين بخش از آيه آمده است همه به صورت جمع مؤنث است. (دقت كنيد)

سپس لحن آيه طور ديگرى مى شود، و مى فرمايد: خداوند «تنها» مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور سازد و شما را كاملا پاك كند» (اِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّركُمْ تَطْهيراً).

در اين بخش از آيه دو ضمير جمع به كار رفته است كه هر دو به صورت جمع مذكر آمده است.

درست است كه صدر و ذيل يك آيه معمولاً يك مطلب را دنبال مى كند ولى اين سخن در جائى است كه قرينه اى بر خلاف آن وجود نداشته باشد، بنابراين كسانى كه اين قسمت از آيه را نيز ناظر به همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله) دانسته اند سخنى بر خلاف ظاهر آيه و قرينه موجود در آن، يعنى تفاوت ضميرها، گفته اند.

از اين گذشته در مورد اين آيه دسترسى به روايات متعددى داريم كه علماى بزرگ اسلام اعم از اهل تسنن و شيعه آن را از شخص پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند و در معروفترين منابع فريقين كه مورد قبول آنها است اين روايات به وفور و كثرت آمده است.

اين روايات همگى حاكى از آن است كه مخاطب در اين آيه، پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله)و على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام)مى باشند (نه همسران پيامبر) كه بعداً به طور مشروح خواهد آمد.

تعبير به انّما كه معمولاً براى حصر است و در فارسى امروز به جاى آن «فقط» يا «تنها» گفته مى شود دليل بر اين است كه موهبتى كه در اين آيه آمده ويژه خاندان پيامبر (صلى الله عليه وآله) است و شامل ديگران نمى شود.

جمعى از مفسران اهل سنت اهلبيت را به معنى همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله)دانسته اند، ولى همان گونه كه گفتيم تغيير سياق آيه، و تبديل ضميرهاى «جمع مؤنث» در ما قبل و مابعد اين آيه، به «جمع مذكر» دليل روشنى بر اين است كه اين جمله محتواى جداگانه دارد و منظور از آن چيز ديگرى است، مگر نه اين است كه خداوند حكيم است و قرآن در حد اعلاى فصاحت و بلاغت و همه تعبيرات آن روى حساب است.

گروهى ديگر از مفسران آن را مخصوص به پيامبر و على و فاطمه و حسن و حسين ((عليهم السلام)) دانسته اند، و روايات فراوانى كه در منابع اهل سنت و شيعه وارد شده و در ذيل به بخشى از آنها اشاره مى كنيم گواه بر اين معنى است.

و شايد به دليل وجود همين روايات است كه حتى كسانى كه آيه را مخصوص به اين بزرگواران ندانسته اند، معنى وسيعى براى آن قائل شده اند كه هم اين بزرگواران را شامل مى شود و هم همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله)را، و اين تفسير سومى در آيه است.

اما رواياتى كه دليل اختصاص آيه به پيامبر (صلى الله عليه وآله) و على (عليه السلام) و بانوى اسلام فاطمه زهرا (س) و دو فرزندشان حسن و حسين (عليه السلام) مى باشد ـ همان گونه كه اشاره شد ـ بسيار زياد است، از جمله هيجده روايت تنها در تفسير «الدّر المنثور» نقل شده است، كه پنج روايت از ام سلمه، سه روايت از ابو سعيد خدرى، يك روايت از عايشه، يك روايت از انس، دو روايت از ابن عباس، دو روايت از ابى الحمراء، يك روايت از وائلة بن اسقع، يك روايت از سعد، يك روايت از ضحاك بن مزاحم و يك روايت از زيد بن ارقم است!(1)

مرحوم علامه طباطبايى در تفسير «الميزان» رواياتى را كه در اين باره وارده شده بيش از هفتاد روايت مى شمرد و مى فرمايد: «آنچه از طرق اهل سنت، در اين زمينه نقل شده بيش از آن است كه از طرق شيعه وارد شده است!، و راويان ديگرى را غير از افرادى كه در بالا نام برديم نيز بر آنها مى افزايد (رواياتى كه روايت آنها در غير تفسير الدّر المنثور آمده است).

بعضى نيز تعداد روايات و كتبى را كه اين روايات در آنها نقل شده بالغ بر صدها ذكر كرده اند و بعيد نيست چنين باشد.

در اينجا تنها قسمتى از آن روايات را با ذكر منابع آنها مى آوريم تا روشن شود آنچه واحدى در «اسباب النزول» مى گويد: اِنَّ الآيَة نزَلَتْ فىِ النَّبىِ (صلى الله عليه وآله) وَ عَلىٍّ وَ فاطِمَةَ وَالْحَسَنيْنِ ((عليهم السلام))خاصَّةً لايُشارِكُهُمْ فيها غَيْرُهُمْ:

«اين آيه در خصوص پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و على و فاطمه و حسنين ((عليهم السلام))نازل شده و كس ديگرى در آن با آنها مشاركت ندارد»(2) يك واقعيت است.

اين احاديث را مى توان در چهار بخش خلاصه كرد:

1ـ رواياتى كه از بعضى از همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله) نقل شده و با صراحت مى گويد، هنگامى كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) سخن از اين آيه شريفه مى گفت، از حضرتش سؤال كرديم كه آيا ما هم جزء اين آيه هستيم؟ فرمود: شما خوبيد اما مشمول اين آيه نيستيد!

از جمله ثعلبى در تفسير خود از «ام سلمه» همسر گرامى پيامبر (صلى الله عليه وآله)نقل مى كند كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) در خانه خود بود كه فاطمه (س) غذايى نزد آن حضرت آورد، پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود: «همسر و دو فرزندت حسن و حسين (عليه السلام) را صدا كن»، آنها آمدند، سپس غذا خوردند بعد پيامبر (صلى الله عليه وآله) عبايى بر آنها افكند و گفت:اَللّهُمَ! هؤُلاءِ اَهْلُ بَيْتى وَ عِتْرَتى فَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهيراً: «خداوندا اينها اهل بيت من و عترت منند، پليدى را از آنها دور كن، و از هر گونه آلودگى پاكشان گردان» و در اينجا بود كه آيه اِنِّما يُريدُ اللّهُ … نازل شده… من گفتم اى رسول خدا! آيا من هم با شما هستم؟! فرمود: اِنَّكِ اِلى خَيْر: «تو بر نيكى هستى» (امّا در زمره اين گروه نيستى.)(3)

و نيز ثعلبى از علماى معروف اهل سنت كه در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم مى زيسته، و تفسير كبير او معروف است از «عايشه» همسر پيامبر (صلى الله عليه وآله) چنين نقل مى كند: هنگامى كه از او درباره جنگ جمل و دخالتش در آن جنگ ويرانگر سؤال كردند (با تأسف) گفت: اين يك تقدير الهى بود! و هنگامى كه درباره على (عليه السلام)سؤال كردند، چنين گفت:

تَسْألينى عَنْ اَحَبِّ النّاسِ كانَ اِلى رَسُولِ اللّهِ وَ زَوْجِ اَحَبِّ النّاسِ كانَ اِلى رَسُول اللّهِ، لَقَدْ رَأَيْتُ عَليَّاً وَ فاطِمَةَ وَ حَسَنَاً وَحُسَيْناً وَ جَمَعَ رَسُولُ اللّهِ (صلى الله عليه وآله) بِثَوب عَلَيْهِمْ ثُمَ قالَ: اَللّهُمَ هؤلاءِ اَهْلُ بَيْتى وَ حامَتى فَاذْهِبْ عَنْهُمْ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهيراً، قالَتْ فَقُلْتُ يا رَسُول اللّهِ اَنَا مِنْ اَهْلِكَ قالَ تَنَحّى فَاِنَّكِ اِلى خَيْر:

«آيا از من درباره كسى سؤال مى كنى كه محبوبترين مردم نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) بود، و از كسى مى پرسى كه همسر محبوبترين مردم نزد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) بود، من با چشم خود ديدم على و فاطمه و حسن و حسين (عليه السلام) را كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) آنها را در زير پارچه اى جمع كرده بود، و فرمود: خداوندا! اينها خاندان منند و حاميان من، رجس و پليدى را از آنها ببر، و از آلودگى ها پاكشان فرما، من گفتم اى رسول خدا آيا من نيز از آنها هستم فرمود: دور باش تو بر خير و نيكى هستى (اما جزء اين جمع نمى باشى)».(4)

اين گونه احاديث با صراحت مى گويد كه همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله) جزء اهلبيت در اين آيه نبودند.

* * *

2ـ داستان حديث كساء در روايات فوق العاده فراوانى با تعبيرات مختلف وارده شده و قدر مشترك همه آنها اين است كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) على (عليه السلام) و فاطمه و حسن و حسين (عليه السلام) را فرا خواند ـ و يا به خدمت او آمدند ـ پيامبر (صلى الله عليه وآله) عبا ـ يا پارچه اى و … بر آنها افكند و گفت: خداوندا! اينها خاندان منند رجس و آلودگى را از آنها دور كن، و در اين هنگام آيه اِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ نازل گرديد.

قابل توجه اينكه اين حديث را مسلم در صحيح از قول «عايشه» و همچنين حاكم در «مستدرك» و بيهقى در «سنن»، و ابن جرير در «تفسيرش» و سيوطى در «الدّر المنثور» آورده است.(5)

حاكم حسكانى نيز در شواهد التنزيل آن را آورده است (6) در صحيح «ترمذى» نيز كراراً اين حديث نقل شده، در يكجا از «عمرو بن ابى سلمه» و در جاى ديگر از «امّ سلمه».(7)

نكته ديگر اينكه «فخر رازى» به مناسبتى در ذيل آيه مباهله (آيه 61 آل عمران) بعد از نقل اين حديث (حديث كساء) مى افزايد:

وَاعْلَمْ اَنَ هذِه الرِّوايةَ كَالْمُتَفَقِ عَلى صِحَّتِها بَيْنَ اَهْلِ التَّفْسيرِ وَالْحَديثِ:

«بدان كه اين روايت همچون روايتى است كه صحتش مورد اتفاق در ميان علماى تفسير و حديث است».(8)

اين نكته نيز قابل توجه است كه امام «احمد حنبل» در مسند خود، اين حديث را از طرق مختلف آورده است.(9)

* * *

3ـ در بخش ديگرى از روايات كه آن نيز متعدد و فراوان است مى خوانيم كه بعد از نزول آيه تطهير، پيامبر (صلى الله عليه وآله) چندين ماه (در بعضى شش ماه، و در بعضى هشت يا نه ماه آمده است) هنگامى كه براى نماز صبح از كنار خانه فاطمه (س) مى گذشت صدا مى زد: الصَّلوة! يا اَهْلَ الْبَيْتِ! اِنَّما يُريْدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً: «هنگام نماز است اى اهل بيت! خداوند تنها مى خواهد پليدى را از شما اهل بيت دور سازد و شما را پاك كند»!

اين حديث در «شواهد التنزيل» نوشته مفسر معروف «حاكم حسكانى» از «انس بن مالك» نقل شده است.(10)

و در همان كتاب حديث ديگرى به عنوان «هفت ماه» از «ابى الحمراء» آمده است.

و نيز در همان كتاب اين جريان به عنوان هشت ماه از «ابو سعيد خدرى» نقل شده است.(11)

تفاوت اين تعبيرات، طبيعى است، زيرا ممكن است انس شش ماه اين مطلب را ديده باشد، و ابو سعيد خدرى هشت ماه، و ابى الحمراء هفت ماه، و ابن عباس نه ماه.(12)

هر كس آنچه را ديده نقل كرده است، بى آنكه تضادى در ميان سخنان آنها باشد.

به هر حال ادامه اين برنامه و تكرار اين سخن در آن مدت طولانى از سوى پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) يك مسأله حساب شده بوده است، او مى خواسته به وضوح و با تأكيد پى در پى روشن سازد منظور از «اهل بيت» تنها اهل اين خانه اند، تا در آينده ترديدى براى هيچكس باقى نماند، و همه بدانند اين آيه تنها در شأن اين گروه نازل شده است و عجب اينكه با اينهمه تكرار و تأكيد باز مسأله براى بعضى مفهوم نشده است، راستى حيرت انگيز است.

به خصوص اينكه تنها خانه اى كه در ورودى آن به مسجد پيامبر (صلى الله عليه وآله)باز مى شد در خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله) و على (عليه السلام) بود، (زيرا پيامبر (صلى الله عليه وآله) دستور داد تمام درهايى كه به سوى مسجد باز مى شد ببندند جز اين دو در).

پيداست هميشه جمعى از مردم به هنگام نماز، اين سخن را در آنجا از پيامبر(صلى الله عليه وآله)مى شنيدند، با اين حال شگفت آور نيست كه بعضى از مفسران اصرار دارند مفهوم آيه را توسعه دهند تا همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله) را نيز شامل گردد، با اينكه همانگونه كه گفتيم عايشه همسر پيامبر (صلى الله عليه وآله) كه طبق گواهى تاريخ در بازگو كردن فضائل خود و تمام جزئيات ارتباطش با پيامبر (صلى الله عليه وآله) چيزى فروگذار نمى كرد، نه تنها خود را مشمول اين آيه نمى دانست بلكه مى گويد: پيامبر (صلى الله عليه وآله) به من فرمود: «تو جزء آن نيستى»!

* * *

4ـ روايات متعددى كه از ابوسعيد خدرى صحابه معروف نقل شده و اشاره به آيه تطهير كرده، با صراحت مى گويد:

نَزَلَتْ فى خَمْسَه فى رَسُولِ اللّهِ وَ عَلىٍّ وَ فاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمُ السّلامُ: «اين آيه درباره رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و على و فاطمه و حسن و حسين (عليه السلام) نازل شده است.(13)

كوتاه سخن اينكه: رواياتى كه درباره آيه تطهير و اختصاص آنها به پيامبر (صلى الله عليه وآله) و على (عليه السلام) و فاطمه و امام حسن و امام حسين (عليه السلام) در منابع معروف اسلامى آمده است به قدرى زياد است كه آن را در رديف روايات متواتره قرار مى دهد، و از اين نظر جاى ترديدى در آن باقى نمى ماند، تا آنجا كه در شرح احقاق الحق آن را از بيش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنت (علاوه بر منابع معروف پيروان اهل بيت) نقل مى كند و مى گويد: «اگر همه اين منابع را احصاء كنيم از هزار هم مى گذرد»!(14)(15)

________________________________________

1 ـ در المنثور، جلد5، صفحه 196 و 199.

2 ـ الميزان، جلد 16، صفحه 311.

3 ـ طبرسى در مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث ، و حاكم حسكانى در شواهد التنزيل، جلد2، صفحه 56، حديث فوق را آورده اند.

4 ـ مجمع البيان ذيل آيه 33 احزاب

5 ـ صحيح مسلم، ج4، ص1883، حديث 2424 (باب فضائل اهل بيت النبى(صلى الله عليه وآله)).

6 ـ شواهد التنزيل، ج2، ص33، حديث 376.

7 ـ صحيح ترمذى ، ج 5، ص699، حديث 3871 (باب فضل فاطمه) ـ چاپ احياء التراث.

8 ـ تفسير فخر رازى، ج 8، ص80.

9 ـ مسند احمد، جلد اول، صفحه 330، جلد 4، صفحه 107 و جلد 6، صفحه 292 ( به نقل از فضائل الخمسه، ج 1، صفحه 276 و بعد).

10 ـ شواهد التنزيل، ج 2، صفحه 11و 12و 13و 14و 15و 92 (توجه داشته باشيد كه شواهد التنزيل اين روايت را به طرق متعددى نقل كرده است).

11 ـ شواهد التنزيل، ج 2 ص 28 و احقاق الحق، ج2، ص503 تا 548.

12 ـ در شواهد التنزيل، چهار حديث در اين زمينه آمده است، جلد 2، از صفحه 24تا 27 (حديث 695 و 660 و 661 و 664).

13 ـ اقتباس از جلد دوم احقاق الحق، از صفحه 502 تا 563.

14 ـ تفسير پيام قرآن 9/137

15 ـ الدر المنثور، ج5، ص199.

موضوعات: 180 پرسش و پاسخ  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-01-25] [ 05:49:00 ب.ظ ]