1 نفقه

1. نفقه همسر

سؤال 482. خواهر اين جانب به نام خديجه، همسر مردى به نام سهراب بوده است، در زمان حيات خواهرم، شوهرش جهت كارگرى و اعاشه به اميرنشين قطر رفت و مدّت 6 سال تمام نفقه و مخارج خواهرم و دخترشان را شخصاً داده ام تا اين كه خواهرم در منزل ما از دنيا رفت، حتّى مخارج كفن و دفن خواهرم و مخارج خواهرزاده ام تا رسيدن به سن بلوغ و ازدواج را بنده پرداخته ام، آيا شوهر خواهرم بابت امور مذكور به اين جانب بدهكار است؟

جواب: خواهر شما از شوهرش نفقه تمام اين مدّت را طلبكار است و جزء تركه او محسوب مى شود و شما در صورتى مى توانيد آنچه را داده ايد از تركه برداريد كه با خواهرتان قرار گذاشته باشيد كه به عنوان وام نفقه او را مى دهيد، يا قرائن روشنى براين معنا وجود داشته باشد.

سؤال 483. زن و شوهرى اختلاف پيدا مى كنند، بدين جهت زن عليه شوهر شكايت مى نمايد. پس از مراجعات زياد، دادگسترى دستور حلّ اختلاف را از طريق كدخدا منشى صادر مى كند. جمعى به همراه زن و شوهر به محضر حاكم شرع محل مى روند. پس از مشخّص شدن حقوق شرعى زن (مهريّه، نفقه، و مانند آن) حاكم شرع از شوهر وكالت شرعى گرفته، و اقرار نامه اى جهت اجراى صيغه طلاق تهيه، و به امضاى زن و شوهر و حاضرين در جلسه مى رساند. زن تمام حقوق شرعى خود، حتّى اُجرت انجام صيغه طلاق را از شوهر مى گيرد. شوهر در اين مورد و در اين مدّت نه به زن، و نه به حاكم شرع، رجوع ننموده است. پس از گذشت هفت سال، زن ادّعاى جارى نشدن صيغه طلاق را دارد، و نفقه و مخارج چند ساله خود را از شوهر مطالبه مى نمايد. حاكم شرع نيز اعتراف دارد كه صيغه طلاق را اجرا نكرده است. در اين مدّت طولانى، اجرا نشدن صيغه طلاق به صورت يك راز بين زن و حاكم شرع پنهان بوده، و به شوهر اطلاع نداده اند! زن مجدّداً عليه شوهر شكايت نموده، و شوهر محكوم به خسارات و مجازات مى شود. حكم مسأله را بيان فرماييد.

جواب: هرگاه شوهر تمام حقوق زن را پرداخته، و به كسى وكالت داده كه صيغه طلاق زن را جارى كند، و او كوتاهى كرده و صيغه طلاق را جارى نكرده و به شوهر هم اطّلاع نداده، شوهر ضامن نفقه زن در اين مدّت نمى باشد.

سؤال 484. اين كه گفته مى شود: «نفقه اقارب قضا ندارد» شامل چه كسانى مى شود؟ آيا شرط و شروطى دارد؟

جواب: منظور از اقارب پدر و مادر و فرزند است; و شرط و شروط خاصّى ندارد. ولى نفقه همسر در هر حال بايد پرداخته شود.

سؤال 485. آيا بر شوهر واجب است غذا و لباس و منزل و لوازم ديگر را براى همسر دائمى خود تهيه كند؟

جواب: بر شوهر واجب است غذا و لباس و منزل و لوازم ديگر را مطابق معمول براى همسر دائمى خود تهيه كند. (حتّى هزينه طبيب و دارو و مانند آن) و اگر تهيه نكند بنابر احتياط بدهكار او خواهد بود، خواه توانايى داشته باشد يا نه.

سؤال 486. آيا بر شوهر لازم است ماهيانه يا روزانه پولى جهت مخارج همسرش به او بپردازد؟ در صورت وجوب، آيا شوهر حق دارد مورد مصرف پول را تعيين كند؟

جواب: مانعى ندارد شوهر به همسرش در تهيه نفقه وكالت دهد، و بر زن لازم است طبق شرط عمل كند. اين در صورتى است كه شوهر به زن وكالت در تهيه نفقه بدهد; ولى اگر حقّ نفقه را به او واگذار كند، زن در مصرف آن مختار است.

سؤال 487. آيا بر زوج لازم است آنچه معمولاً تمام زن ها به آن نياز دارند را به عنوان نفقه براى زوجه اش تهيه كند؟ يا فقط غذا و مسكن و لباس لازم است؟

جواب: آنچه واقعاً مورد حاجت است و مرد قدرت بر آن دارد بر او لازم است.

سؤال 488. مرسوم است بين عقد ازدواج و زفاف، تا زمانى كه زن به خانه شوهر نرفته از زوج نفقه نمى گيرد، بنابراين اگر زوجه پس از مدّتى در مقام مطالبه نفقه آن زمان برآيد، آيا با توجّه به اين كه تمكين كامل ننموده حقّ نفقه دارد؟

جواب: نفقه ندارد.

سؤال 489. شوهر در عقد ازدواج و قبل از دخول مى گويد: «قدرت برگزارى مراسم عروسى را از لحاظ مالى ندارم». زوجه هم مى گويد: «فقط با رعايت شرايط و تشريفات مرسوم و عرف محل حاضرم به خانه شوهر بروم». در فرض مسأله، آيا زوجه مستحقّ نفقه مى باشد؟

جواب: اگر در عقد نكاح چنين شرطى ذكر نشده، زوجه حقّ امتناع ندارد، و اگر امتناع كند حقّ نفقه ندارد.

سؤال 490. آيا هزينه دارو و درمان زوجه مريض، با توجّه به اين كه مداواى بيمارى عرفاً جزء نيازهاى اوّليه هر انسانى مى باشد، نيز جزء نفقه زوجه است؟

جواب: مداوا در حدّ متعارف جزء نفقه است.

سؤال 491. زنى به سبب آتش سوزى در منزل شوهر، در بيمارستان بسترى و سپس فوت مى كند، آيا هزينه بيمارستان او بر عهده شوهر است؟

جواب: احتياط واجب آن است كه شوهر هزينه درمان او را بدهد.

سؤال 492. اگر زن جهت دريافت مهريه از تمكين خود دارى كند، در اين مدّت حقّ نفقه دارد؟

جواب: در صورتى كه مهريه بصورت نقد بوده باشد حق دارد قبل از گرفتن آن از تمكين خوددارى كند، و حقّ نفقه هم دارد.و در صورتى كه شوهر قادر به پرداخت مهريه به صورت يكجا نيست، مهريه را تقسيط مى كنند و زن بايد با گرفتن اولين قسط تمكين كند و اگر تمكين نكرد ; نفقه ندارد.

سؤال 493. شخصى براى مدّتى از طريق دادگاه زندانى شده، و پس از چندى با حصول برائت يا تحمّل حبس آزاد مى شود، اگر در اين مدّت به عائله تحت تكفّل وى از طريق مراجع دولتى نفقه اى داده باشند، يا هيچ وجهى در اين مدّت نگرفته باشند، آيا آنها حقّ مطالبه نفقه گذشته را دارند؟

جواب: احتياط واجب آن است كه نفقه آنها را بپردازد، يا با آنها مصالحه كند.

سؤال 494. هر گاه زن مطالبه خرجى كند و شوهر ندهد مى تواند بدون اجازه از اموال او بر دارد؟

جواب: مى تواند هر روز، به اندازه خرجى آن روز، بدون اجازه از اموال او بر دارد، و احتياط واجب آن است كه اين كار با اجازه حاكم شرع باشد. و اگر مجبور شود كه خودش معاش خود را تهيه كند، در موقعى كه مشغول كار است اطاعت از شوهر بر او واجب نيست.

سؤال 495. در تحرير الوسيله، جلد دوم، صفحه 306 آمده است: «اگر زوج حقوق زن را از قبيله نفقه نپردازد، ابتدا حاكم وى را الزام مى كند و در صورت عدم تأثير، او را تعزير مى نمايد». آيا مراد از «الزام» صدور حكم قضايى است، يا صدور حكم به الزام؟

جواب: منظور اين است كه حاكم شرع او را مجبور مى كند كه نفقه زن را بپردازد و هر گاه ترتيب اثر ندهد او را تعزير مى كند.

سؤال 496. آيا براى همسر و فرزندان شخصى كه از راه نامشروع كسب درآمد مى كند، جايز است از در آمد او استفاده كنند؟

جواب: اگر مى دانند نفقه اى كه به آنها پرداخته مى شود از همان پول است، تصرّف در آن جايز نيست; مگر در حال ضرورت.

سؤال 497. آيا شخص ثالث مى تواند در ضمن عقد ازدواج نفقه زوجه را تعهّد نمايد، تا هرگاه بين زن و شوهر راجع به نفقه اختلافى به وجود آمد، نفقه زوجه را پرداخت نمايد؟ و در اين صورت آيا نفقه از زوج ساقط مى شود؟

جواب: مانعى ندارد كه شخص ثالثى ضمانت نفقه را بنمايد، و در اين صورت نفقه بر عهده او خواهد بود.

سؤال 498. اگر طبق نظر پزشك، زوجه دائمى به مرضى مبتلا باشد كه بايستى براى مدّتى، يا براى هميشه آميزش جنسى را ترك نمايد، يا اين كه زوجه دائمى به علّت ابتلاى به جنونِ ادوارى، يا دائم، در تيمارستان، يا در منزل بسترى و تحت درمان باشد، و به هيچ وجه حاضر به نزديكى با شوهر خود نباشد، آيا چنين زنى حقّ نفقه دارد؟

جواب: در صورتى كه زن مقصّر نبوده باشد، احتياط واجب آن است كه مرد نفقه او را بپردازد.

سؤال 499. زنى ادّعا مى كند شوهرش او را از منزل بيرون كرده، و نفقه اش را در مدّت خاصّى نپرداخته است. شوهر ضمن اقرار به اين كه نفقه معوّقه همسرش را پرداخت نكرده، ادّعا مى كند كه همسرش ناشزه است، و بدون اجازه او منزل مشترك را ترك كرده، و از اداى وظايف زناشويى امتناع نموده، و در نتيجه استحقاق نفقه ندارد. در فرض مذكور، با توجّه به اين كه زوجين جدا از يكديگر زندگى مى كنند، قول كدام يك مقدّم، و بينه بر عهده چه كسى است؟

جواب: اگر جدا از هم زندگى مى كنند، و زن مجوّزى براى اين كار ندارد، ناشزه است و حقّ نفقه ندارد.

سؤال 500. در صورت حالّ بودن (نقد) مهريه، زوجه غير مدخول ب ها حق دارد تا گرفتن مهريه تمكين نكند; امّا آيا اين حق را دارد كه در غير تمكين نيز از زوج اطاعت نكند; مثلاً منزل خانواده خود بماند، و هرجا خواست برود و هركار خواست انجام دهد و با اين حال مى تواند مطالبه نفقه نمايد؟

جواب: بايد به وظايف ديگر خود عمل كند، تنها مى تواند تمكين را منوط به گرفتن مهر كند، آن هم در صورتى كه مهر حالّ بوده و قرائن دليل بر تأخير آن نبوده است.

موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



[دوشنبه 1395-01-30] [ 11:13:00 ب.ظ ]