اشاره
طولانی شدن معرکهی صفین به مدت هیجده ماه و کشته شدن حدود هفتاد هزار نفر در لیلة الهریر [311] و فقدان نیروهای ارزشمند و صحابهی بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله همانند عمار یاسر، هاشم مرقال، ثابت بن قیس، ذوالشهادتین و… که سابقهای بس درخشان داشتند و وجود هریک، سبب امیدواری صدها تن دیگر میگشت که به گفتهی مورخان 36 تن از رزمندگان غزوهی بدر که آخرین ستارگان افق تابناک ایمان و عقیده از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله بودند و از مشهورترین صحابهی بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله به حساب میآمدند، در نبردهای جمل، نهروان، و صفین به شهادت رسیدند. شهادت این گروه و جایگزین شدن افراد ناتوان و احیانا منافق، ضربهای کوبنده بر روحیهی پر توان لشکریان عراق بود و از همه بالاتر ترور و به شهادت رسیدن مولی الموحدین، أمیرالمؤمنین علیهالسلام در مسجد کوفه آن هم در حساسترین زمانهای جنگ.
همه اینها از یک سو و از سوی دیگر، تبلیغات پر فریب حکومت شام،
تطمیع و تهدید فرماندهان، ضعف و سستی و از هم گسیختگی نظام و چینش نیروهای مسلح و شایعات بیاساس در میان سربازان، موجب یأس و ناامیدی حسن بن علی علیهالسلام گردید و دانست که با وضعیت موجود نمیتوان به اهداف نظامی درستی دست یافت.
ابناثیر گوید: فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در برابر نیروهای مسلح خود ایستاد و فرمود:
«ألا أن معاویة دعانا لأمر لیس فیه عز و لا نصفة، فان أردتم الموت رددناه علیه و حاکمناه علی الله - عزوجل - بظبی السیوف و ان اردتم الحیاة قبلناه و أخذنا لکم الرضی. فناداه الناس من کل جانب: البقیة، البقیة [312]؛ بدانید معاویه مرا به امری فراخوانده که در آن نه عزت است و نه انصاف، حال اگر شما برای کشته شدن و مرگ شرافتمندانه آمادهاید، دعوتش را رد میکنم و اگر دنیای خود را دوست دارید و زندگی با ذلت را ترجیح میدهید دعوت او را میپذیرم و خشنودی شما را به دست میآورم. در آن هنگام همگی فریاد برآوردند: زندگی، زندگی (باقی ماندن در دنیا).»
و شیخ طبرسی (ره) در احتجاج آورده است که فرمود:
«والله ما سلمت الأمر الیه الا أنی لم أجد أنصارا، ولو وجدت أنصارا لقاتلته لیلی و نهاری حتی یحکم الله بینی و بینه، و لکنی عرفت أهل الکوفة و بلوتهم، و لا یصلح لی منهم من کان فاسدا، انهم لا وفاء لهم و لا ذمة فی قول و لا فعل انهم لمختلفون و یقولون لنا: ان قلوبهم معنا، و ان سیوفهم لمشهور علینا [313]؛
سوگند به خدا! من حکومت و خلافت را تسلیم معاویه نکردم، جز این که یارانی برای نبرد با او پیدا نکردم، چنانچه همراهانی میداشتم، شب و روزم را به جنگ با او میپرداختم و نبرد علیه او را ادامه میدادم تا خداوند بین من و او
حکم کند، لیکن من مردم کوفه را شناختم و آنان را آزمایش و تجربه کردم؛ افراد فاسد آنها اصلاح نمیشوند. آنان را هیچ گونه وفایی نیست، به گفتار و کردار و تعهدات آنان اعتمادی نخواهد بود. آنان در میان خود اختلاف و چندگانگی دارند، میگویند: دلهای ما با شماست، در حالی که شمشیرهایشان را بر روی ما کشیدهاند و جهت کشتن ما آمادگی دارند.»
بالاتر این که امام علیهالسلام میدید، اگر جنگ روع شود و ادامه یابد، منتهی به شکست نظامی لشگریان عراق خواهد شد و آن گاه معاویه بدین بهانه، هر کسی را که از موالیان و دوستداران اهل بیت است خواهد کشت و یک نفر از آنان را باقی نخواهد گذارد. در این زمینه فرموده است:
انی خشیت أن یحتث المسلمون عن وجه الأرض فأردت أن یکون للدین ناعی [314]؛ من ترسیدم که ریشهی مسلمانان از روی زمین کنده شود، خواستم برای پاسداری و حفاظت از دین نگاهبانی باقی بماند.»
و بنابر نقل دیگر فرمود:
«فصالحت بقیا علی شیعتنا خاصة من القتل، فرأیت دفع هذه الحروب الی یوم ما فان الله کل یوم هو فی شأن [315]؛ نگهداری و حفاظت شیعه مرا ناگزیر به مصالحه نمود، پس مناسب دیدم، جنگ به روزی دیگر محول گردد. تکلیف انسان بر اساس اوامر الهی، هر روزی به گونهای است و باید آن را انجام داد.»
اهمیت حفظ شریعت و مسلمانان از انگیزههای بسیار قوی در موضعگیری امام علیهالسلام بود. از آن جا که تشیع، همواره هستهی اصلی اسلام بوده و شیعیان و موالیان اهل بیت علیهمالسلام پاسداران حقیقی آن بودهاند، امام علیهالسلام برای حفاظت این دو، دوراندیشی ویژهای را به کار میبرد که بعدها امامان معصوم ما تاکتیک و ابتکار آن
حضرت را مورد تأیید صددرصد خویش قرار میدهند.
پس با توجه به مطالبی که گذشت، ضعف و سستی مردم کوفه و تأثیرپذیری آنها در برابر جنگهای روانی معاویه و حکام شام موجب شد که امام حسن علیهالسلام در آن موقعیت تنها بماند و اگر میخواست علیه معاویه جنگ را راه بیندازد غیر از کشته شدن نیروهای خویش به ویژه افراد متعهد، سابقهدار و باوفا و از هم پاشیدن شیرازهی جبهه حق اثری نداشت و در آن وضعیت دشوار، بهترین اقدام، همان عقبنشینی تاکتیکی بود که آن حضرت انجام داد و در سایهی آن، نیروهای خویش را حفظ کرد و در عقد صلح و قرارداد، مطالبی را پیشبینی کرد که هر انسان منصفی آن را تحسین میکند.
[یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]