حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 277
  • دیروز: 306
  • 7 روز قبل: 1602
  • 1 ماه قبل: 9307
  • کل بازدیدها: 2388489





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • یا کاشف الکروب
  • سمیه صالحی
  • زهرا بانوی ایرانی


  •   چرا گاهی به قرآن، کریم و گاهی مجید می گویند؟   ...

    قرآن وجوه حسن و نیکی بسیاری دارد که آن ها با صفاتی بیان می شوند و در خود قرآن تعدادی از این صفات بیان شده است اما از بین این اوصاف، دو وصف کریم و مجید، مشهورتر شده اند.

    به گزارش راسخون به نقل از مهر، قرآن وجوه حسن و نیکی بسیاری دارد که آن ها با صفاتی بیان می شوند و در خود قرآن تعدادی از این صفات بیان شده است، از جمله:

    ۱. با شکوه: «وَ الْقُرْءَانِ الْمَجِیدِ»[ق/۱]

    ۲. کریم به معنای ارجمند: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَریمٌ»[واقعه/۷۷]

    ۳. حکیم به معنای حکمت‌آموز: «وَ الْقُرْءَانِ الحْكِیمِ»[یس/۲]

    ۴. عظیم به معنای بزرگ: «وَ الْقُرْءَانَ الْعَظِیمَ»[حجر۸۷]

    ۵. عزیز به معنای قوی و محکم: «وَ إِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِیزٌ»[فصلت/۴۱]

    ۶. مبارک به معنای خجسته: «وَ هَاذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ»[انبیاء/۵۰]

    ۷. مبین به معنای روشن‌گر: «وَ قُرْءَانٍ مُّبِینٍ»[حجر/۱]

    ۸و۹. متشابه به معنای همانند “کتابی که آیاتش در لطف‌، زیبایی‌، عمق و محتوا همانند یک دیگر است” و مثانی به معنای مکرر: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الحْدِیثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانىِ» [سورة زمر/۲۳]

    ۱۰. عربی به معنای زبان روشن‌، گویا و فصیح. «قُرْءَانًا عَرَبِیًّا»[یوسف‌/۲]

    ۱۱. غیر ذی عوج به معنای کژ نبودن. «قُرْءَانًا عَرَبِیًّا غَیرْ ذِى عِوَجٍ»[زمر/۲۸]

    ۱۲. ذی الذکر به معنای پراندرز. «الْقُرْءَانِ ذِى الذِّكْرِ»[ص‌/۱]

    ۱۳و۱۴ . بشیر به معنای بشارت‌گر و نذیر به معنای هشدار دهنده. «بَشِیرًا وَ نَذِیرًا»[فصلت‌/۴]

    ۱۵. قیم به معنای راست و درست. «قَیِّمًا»[کهف‌/۲]

    اما از بین این اوصاف، دو وصف مشهورتر شده و غالبا همراه ذکر قرآن، بیان می شوند. که دو واژه کریم و مجید هستند.

    کریم از ماده كرم (بر وزن فرس) است و كرامت بمعنى سخاوت، شرافت، نفاست و عزّت است.پس كریم بمعنى سخى است همچنین بمعنى نفیس و عزیز است و هر چیزیكه در نوع خود شریف است با كرم توصیف میشود. و قرآن كریم: یعنى قرآن شریف و محترم و گرانقدر.[۱]

    صفت کریم بیانگر آن است که قرآن عزیز و گرامی است، چون سخن خدا است که بر پیامبر(ص) وحی شده است. برخی گفته‌اند کریم است، چون عطا و بخشش آن زیاد است. قرآن به صفت کریم نامیده شده، چون دلایلی را که به حق می‌رساند، به خوبی ارائه کرده است. برخی گفته‌اند کریم اسم جامع و شامل است برای هر چیز که مورد ستایش قرار می‌گیرد و قرآن به خاطر پدیده‌های مورد ستایشی که در آن قرار دارد (مانند هدایت و نور و بیان و حکمت) کریم نامیده شد، چون فقیه از آن یاد می‌گیرد و به وسیله آن استدلال می‌کند؛ نیز حکیم از آن کمک می‌گیرد و با آن احتجاج می‌کند و برهان اقامه می‌نماید؛ چنان که ادیب از آن بهره می‌گیرد و به وسیله آن تقویت می‌شود، پس هر دانشمندی، ریشه و اصل علم خود را از آن می‌گیرد. جهات دیگری نیز در علت این نام‌گذاری گفته‌اند که در تفاسیر ذکر شده است.[۲]

    و ” مجید” از ماده” مجد” به معنى گستردگى شرافت و جلالت است، و این معنى درباره قرآن كاملا صادق مى‏باشد، چرا كه محتوایش عظیم و گسترده، و معانیش بلند و پرمایه است، هم در زمینه معارف و اعتقادات، و هم اخلاق و مواعظ، و هم احكام و سنن.[۳]

    صفت مجید بیانگر یکی دیگر از ویژگی های کلام خدا و قرآن است، و آن اینکه این کتاب مجد و عظمتی به انسان می‌بخشد که هیچ کتابی دیگری نمی‌بخشد، زیرا کلام خدایی است که بالاتر از او چیزی نیست؛ نیز کتابی است که باطل در آن راه ندارد و دست تحریف بدان نرسیده، همچنین زیاده و کاستی در آن راه نیافته است.[۴]

    [۱]. قاموس قرآن، ج‏۶، ص: ۱۰۳.

    [۲]. لباب التأویل فی معانی التنزیل، علاءالدین علی بن محمد بن ابراهیم، ج ۴، ص ۲۴۲.

    [۳]. تفسیر نمونه، ج‏۲۶، ص: ۳۵۳.

    [۴]. تفسیر ثعلبی، ج۹، ص ۲۱۹.
    /2759/

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1394-11-22] [ 12:18:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ایمان   ...

    ایمان

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-11-19] [ 07:12:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      26 راه برای تقویت ایمان   ...


    بطور کلی برای تقویت ایمان نیاز به جامع خوبی ها و نیکی هاست که در اینجا به مهمترین آنها می پردازیم :

    1) اخلاص در انجام اعمال

    2) اتصال به قرآن و تدبیرو تامل در آیات الهی

    3) ذکر و یاد خدا به صورت مداروم و مکرر

    4) زیادت در انجام اعمال صالح

    5) به خاطر آوردن سختی های جهنم و خوبی های بهشت

    6) یادآوری سکرات و سختی های مرگ و عذاب قبر

    7) توجه به دلائل قدرت الهی مثل طوفان ، زلزله و آتشفشان

    8) محاسبه اعمال توسط خود انسان و مقایسه آن با آنچه باید باشد

    9) انجام کامل واجبات و ترک تمامی محرمات دینی

    10) سعی در انجام مستحبات و ترک مکروهات

    11) تحقیق و بررسی مالهای حرام و حلام موجود در زندگی

    12) دوری کردن از شبهات

    13) تحقیق و پژوهش در سیره صالحین و نیک گامان

    14) برادری و دشمنی با دیگران در راه خدا و برای خدا

    15) بذل و انفاق فراوان

    16) افزودن بر علم و دانش و دوری از جهل و نادانی

    17) دعوت دیگران به سوی خدا

    18) پرهیز از گناه

    19) پرهیز از طمع در امور دنیوی

    20) یکی کردن عمل و گفتار و تلاش برای پرهیزکاریو تقوا

    21) شکر نعمت های خداوند و دوری اکید از کفران نعمت

    22) خوش اخلاقی ، احسان و نیکوکاری

    23) راست گویی و پرهیز از دروغ حتی مصلحتی

    24) صبر و بردباری در مسائل و شدائد گوناگون

    25) دوری از تکبر ، حسادت ، بداخلاقی و عصبانیت

    26) و بسیاری عوامل دیگر …

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-11-18] [ 11:59:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شرح وقایع ۱۲ بهمن ۵۷ در شهرهای استان مازندران   ...

    شرح وقایع ۱۲ بهمن ۵۷ در شهرهای استان مازندران

    اولین انقلابى که با مردم شروع کرد، با مردم ادامه داد، حرف خود را عوض نکرد، راه خود را تغییر نداد و اهداف خود را کم و زیاد نکرد، انقلاب اسلامى ایران است. «رهبر انقلاب»
    ۱۲ بهمن ۵۷

    بابل
    بیش از هزار نفر از ساکنان امیرکلا و روستاهای اطراف این منطقه در مهدیه امیرکلا اجتماع کردند و پس از آن در حالی که پیشاپیش آنها روحانیان حضور داشتند با پای پیاده به بابل برای شرکت در اربعین شهدای بابل آمدند، در این راه پیمایی مردم خواستار برکناری نخست وزیر و برقراری حکومت جمهوری شدند.
    برای بررسی درآمد و هزینه شهرداری امیرکلا از سال ۱۳۵۱ به بعد، یک هیئت به سرپرستی آیت‌الله تقوی از سوی ستاد عملیاتی کمیته انقلاب اسلامی شهرستان بابل به این شهر اعزام شد، این هیئت اکنون مشغول فعالیت است و هوشنگ علامه‌زاد، شهردار امیرکلا، نیز از طرف آیت‌الله تقوی، موقت در شهرداری ابقا شده است.

    بهشهر و نکا «۱۲ تا ۱۵ بهمن»
    با ورود امام سه شبانه‌روز مردم بهشهر به جشن و سرور پرداختند، مردم بهشهر در تظاهرات ۱۵ بهمن ۵۷ از آیات عظام خواستند مکانی به نام شهدای گمنام در مراکز استان ایجاد شود.
    تظاهرات و راهپیمایی عظیمی برگزار شد و طبقات مختلف مردم با تبریک‌گویی به یکدیگر و توزیع نقل و شیرینی به‌مناسبت بازگشت حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی، خواستار استعفای دولت غیرقانونی بختیار و برقراری جمهوری اسلامی شدند.
    در تظاهرات نکا پیشاپیش همه، روحانیان حرکت می‌کردند؛ از جمله آیت‌الله محمدی‌لائینی، آیت‌الله لیموندهی، آیت‌الله بیانی و… .
    این تظاهرات و تظاهرات دیگر معمولاً از جلوی مسجد توفیق و مسجد جامع به‌سمت نارنج‌باغ و ورودی شهر به طرف ساری تا سه راه زاغمرز برگزار می‌شد.
    در این راهپیمایی‌ها مردم اکثر روستاهای اطراف از جمله آبلو، گلستان، کمیشان، چاله‌پل، میانکاله، چناربن، طوسکلا و… به نکا می‌آمدند و به همراه خود چوب‌دستی داشته تا در صورت بروز درگیری با مأموران از خود دفاع کنند، ماموران اکثر روزها با شلیک تیر هوایی مردم را متفرق می‌کردند.

    تنکابن
    در پی تظاهرات شادمانه به‌مناسبت ورود امام خمینی نیمه‌شب دیشب مجسمه شاه در شهسوار را پایین کشیدند.

    ساری
    هم‌زمان با حضور امام خمینی در بهشت زهرا، هزاران نفر از مردم ساری به گورستان شهر رفتند و از شهدای خود تجلیل کردند.

    قائم‌شهر
    پزشکان و داروخانه‌ها اعلام کردند که با وجود آنکه چند ماه است پولی بابت بیمه دریافت نکرده‌اند، به کار خود ادامه داده و همه وقت بیماران بیمه را خواهند پذیرفت.

    نوشهر و چالوس
    در حدود ۱۰ هزار نفر از مردم کلاردشت دست به تظاهرات و راهپیمایی زدند و شعارهای ضددولتی دادند.
    چند هزار نفر از مردم نوشهر روز گذشته دست به تظاهرات و راه پیمایی زدند.
    هتل معروف به دنیای خرم و هتل آپارتمان‌های وابسته به آن که متعلق به ارتشبد نصیری بود از سوی کمیته انقلاب اسلامی سادات‌محله تصرف شد، اهالی پیشنهاد کردند اماکن ضبط‌شده تبدیل به دانشگاه زیست‌شناسی شود.

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-11-12] [ 10:54:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سالروز ولایت امام زمان   ...

    فرارسیدن نهم ربیع الاول و به امامت رسیدن

    حضرت ولی عصر(صاحب الزمان (عج)) را

    به پیشگاه پر نور و سرور خود ایشان

    و تمامی رهروان و دوستداران آن امام عزیز

    تبریک و تهنیت عرض می نمایم

    وبرای ایشان سلامتی و فرج هر چه زودتر را

    از خداوند منان خواستارم (الهی امین)

    همه جا بروم به بهانه تو
    که مگر برسم در خانه تو
    که تو مولای من مجنونی
    همه هست منو همه هستی من
    نشوم به جز از تو گدای کسی
    به ولای تو من نکشم نفسی
    دل خود زده ام گره بر در تو
    چه شود برسم در محضر تو

    اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِالسّاعَةِوَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاًوَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

    این عید بزرگ بر عاشقان حضرتش مبارک.

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-09-30] [ 12:24:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      زبان؛ نخستین منزلگاه پرواز و سقوط   ...


    مرحوم آیت اللّه شیخ محمد تقی ستوده (متوفی 1420 هـ.ق) استاد عالیقدر حوزه علمیه قم می فرمود: «من وقتی که افراد اصرار می کنند و موعظه ای می خواهند، می گویم:
    زبان! زبان! باید مواظب زبانتان باشید، خیلی انسان باید سنجیده حرف بزند.
    .
    مرحوم خوانساری (آیت اللّه العظمی سید احمد خوانساری، متوفی 1405 هـ.ق) طوری بود که اگر پنجاه سال با ایشان می نشستی، درباره کسی یک کلمه نمی گفت، یا خود را بر کسی ترجیح نمی داد… ایشان خیلی بر زبانش مسلّط بود.
    .
    زبان حفظش لازم است، چون جرم زبان سنگین است.
    امیرمؤمنان(ع) درباره زبان می فرماید:
    «جرمه صغیرٌ و جرمه ثقیلٌ؛
    حجم و جسم زبان، کوچک است، ولی جرم و گناه آن بزرگ است.».
    .
    کنترل زبان در بیان پیشوایان:
    امام صادق(ع) فرمود:
    «هرگاه خداوند خواست بنده (ناشایسته اش) را رسوا کند، رسوایی او را در هرزگی زبانش قرار می دهد.»
    بحارالانوار، ج 78، ص 228.
    .
    امام علی(ع) فرمود: «انسان باید به زبانش افسار بزند، زیرا زبان عضو سرکش و چموشی است، خداوند تقوای هیچ بنده ای را مفید نمی داند، مگر این که زبانش را کنترل کرده و افسار بزند.»
    نهج البلاغه، خطبه 176.
    .
    از اهمیت کنترل زبان همین بس که مطابق روایات بسیار، از پیامبر(ص) و امامان(ع)، هنگامی که هر روز صبح فرا می رسد زبان به تمام اعضاء بدن نظر می افکند، و می گوید: صبح شما چگونه است؟
    آنها در پاسخ می گویند: «اگر تو ما را به حال خود بگذاری حال ما خوب است!
    .
    رسول خدا(ص) فرمود: «کسی که پرچانگی کند، خطا و لغزش او فراوان می شود، و کسی که خطاء و لغزشش فراوان گردد حیاء او کم می شود و کسی که حیائش کم گردد، پرهیزکاریش کم می شود، و کسی که پرهیزکاریش کم گردد قلبش می میرد و داخل دوزخ می شود.»
    اصول کافی، ج 2، ص 115.
    .

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1394-09-19] [ 08:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ایمان ما…   ...

    شعری که در ادامه مطلب می خوانید، با توجه به فشارهای شدید و جدیدی است که از سوی استکبار بر ملت عزیز ایران اسلامی وارد می شود، شعر جالب و پر عمقی به نظر می رسد و خواندن آن ممکن است گامی هر چند کوچک در روشن شدن خانه ی ذهن داشته باشد.


    ایمان ما به لقمه ی نانی نمی رود
    بحر یقین به جرعه گمانی نمی رود
    مشتی دلار، هیبت ما را نشانه رفت
    آن عشق ما به نرخ جهانی نمی رود
    تابوی نرخ ارز، به اندیشه حمله کرد
    غافل که فکر ما به تبانی نمی رود
    ما باعلی تفاهم دیرین نوشته ایم
    امضای ما به قیمت جانی نمی رود
    ما مُهر کرده ایم، که باید یزید مُرد
    این برگه حین خانه تکانی نمی رود
    شاید بخواند آنکه برایش نوشته ام
    آری عَبید، جز به نهانی نمی رود

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1394-09-18] [ 10:37:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ایمان   ...

    شیطان، یک دزد است.

    و هیچ دزدی خانه خالی را سرقت نمیکند!

    اگر شیطان زیاد مزاحمتان میشود،

    بدانید در قلبتان گنجینه ای است که ارزش دزدی را دارد؛

    پس از آن درست نگهداری کنید.

    و آن گنجینه “ایمان” است…

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [سه شنبه 1394-09-17] [ 10:28:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اسلام با زن چه کرد، و زن با خودش چه؟....   ...


    فاطمه جان… فاطمه جان…
    بسم رب الزهرا (علیها السلام)
    فاطمه جان… فاطمه جان… یادت هست؟
    یاد هست آن روزها را؟
    یادت هست آن دوران را؟
    آن زمان را که زنان، به دنیا نیامده در گور کید شیاطین جان می دادند و قربانی کردنشان آنچنان مرسوم بود که هیچ کس برای این قصه حتی آهی نمی‌کشید؟
    یادت هست شیطان رجیم چگونه شاعران جاهل را می فریفت، تا هیچ گاه ندای: «به ای ذنب قتلت» را از قلب سنگ خود نشنوند؟
    یادت هست؟
    یادت هست؟
    فاطمه جان… فاطمه جان…
    یادت هست اسلام که آمد چه شد؟
    یادت هست، چگونه زن از هزیز ذلت به عزیز عزت برخواست؟
    یادت هست؟
    یادت هست پدر بزرگوارت چگونه طومار حمزاتُ الشیاطینِ جِنّ و انس را به یکباره در هم پیچید و به مردی که سه دختر داشت و از داشتن آنان سرافکنده می نمود فرمود: «آنکه سه دختر را سرپرستی کند بهشت بر او واجب است.»
    فاطمه جان… فاطمه جان…
    چه بگویم…
    یادت هست؟
    یادت هست اسلام چگونه جایگاه زن را با رفتار و سفارشات پدر بزرگوارت مرتفع ساخت؟
    راستی یادت هست چند بار پدرت تو را مادر خود نامید و چند مرتبه پیش پایت تمام قد بلند شد؟
    فاطمه جان یادت هست؟
    اما…
    فاطمه جان یادت هست در عوض این عزت الهی و انسانی ای که به او بخشید، از او چه خواست؟
    یادت هست؟
    می گفتند آن روز که نابینای نامحرمی با پدرت وارد منزل شد، خود را به ستری پوشاندی… پدرت هم که می‌خواست برای زنان تمام تاریخ بمانی، از تو علت را پرسید و تو فرمودی: او نابیناست…، من که بینایم… بی‌پوششیم بوی بدنم را به او خواهد رساند…!
    فاطمه جان… فاطمه جان…
    اسلام چه کرد…
    تو چه کردی…
    فضّه غلامت می گفت ناراحت بودی از آنکه برجستگی بدن بی جانت را، تشییع کنندگان پیکرت ببینند…! می گفت: «فکری کردم و راهی برایش یافتم از مسیحیان!» می گفت برایت تابوتی ساخته است و وقتی شما آن را دیدی قلبت شادمان گشته است و لبخند تلخ وداع بر لبانت نشسته است…
    فاطمه جان… فاطمه جان…
    همه‌ی اینها را یادت هست؟
    فاطمه جان… اگر اشک امانم بدهد میخواهم گلایه ای کنم…
    اسلام را یادت هست که چگونه زن را همچون انسانی به جامعه جهانی عرضه کرد…؟
    یادت هست؟
    اما… اینجا… در شهر ما… زنان، انسانیت خود را میدهند و زن بودن خود را می‌خواهند…
    حتی برای جامعه‌ی جهانی می خواهند زن باشند و نه انسان…
    آن زحمات را یادت هست؟ آن همه درد و رنج را؟ یادت هست به چه سختی انسان بودن زن را به جامعه فهمانیدید؟
    اما انگار دیگر انسان بودنشان را نمی خواهند و قصد این دارند که دوباره زنانگی خود را معرفی کنند…
    فاطمه جان…
    جمله ای در بغش گلویم مانده است و دلم را بر می آشفد…
    اسلام با زن چه کرد، و زن با خودش چه؟….

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-09-16] [ 10:41:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت   ...

    گویند روزی ناصر الدین شاه تمام ادیبان را جمع کرد و پرسید حافظ در غزلی گفته است:

    بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
    و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

    اگر این بلبل خوش بوده است، پس چرا ناله‌های زار داشته؟؟!
    اما از پاسخ هیچ یک از ادیبان راضی نشد. بنابراین نامه‌ای برای شاعر بزرگ معاصر خود، «وصال شیرازی» نوشت و معنای دقیق این غزل حافظ را جویا شد.

    نامه زمانی به دست وصال رسید که او عزادار فرزندش بود.
    وصال، نامه ناصرالدین شاه را در نیمه شب مطالعه میکند و برای کشف معنای حقیقی این ابیات، رجوعی به اعداد ابجدی حروف الفبا که روح حروف و کلمات است میکند و در میابد که: عدد ابجدی بلبلی برگ گلی، با ابجد حروفِ حضرات علی، حسن، حسین علیهم السلام مطابقت دارد؛ لذا پاسخ پادشاه را به زبان شعر به این صورت بیان میکند که:

    خسروا در حالتی کین بنده را غم یار داشت
    یادم آمد کز سئوالی آن جناب اظهار داشت

    در خطوط شعر حافظ گرچه پرسیدی زمن
    بلبلی برگِ گلی خوشرنگ در منقار داشت

    فـکـر بــسـیـاری نـمـودم، لـیـک مـعلـومـم نـشـد
    چونکه شعرش در بُطون، اسرار بس بسیار داشت

    نیمه شب غواص گشتم در حروف ابجدی
    تا ببینم این گُهر، آیا چه دُرّ، در بار داشت

    بلبلی برگِ گلی شد ۳۵۶
    با علی و با حسین و با حسن معیار داشت

    برگ گل سبز است و دارد آن نشانی از حسن
    چونکه در وقت شهادت سبزی رخسار داشت

    رنگ گل سرخ است این باشد نشانش از حسین
    چـونـکه در وقـت شهـادت چهـره ای گلنار داشت

    بلبلی باشد علی، کز حسرت زین برگ و گل
    دائما آه و فغان و ناله‌ی بسیار داشت….

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1394-08-27] [ 12:31:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.