اما این مطلب در مورد یزید درست برعکس بود زیرا یزید نه تنها پختگی و تدبیر سیاست پدر را نداشت بلک با آئین اسلام نیز که میخواست بنام آن بر مردم حکومت کند؛ ارتباط چندانی نداشت.
یزید براساس تعلیمات مسیحیت پرورش یافته
بود و یا حداقل به مسحیت تمایل داشت [81] .
یزید جوانی ناپخته، شهوتپرست؛ خود سر، و فاقد دوراندیشی و احتیاط بود. او فردی بیخرد، متهور خوشگذران و عیاش، و دارای فکر سطحی بود. [82] .
یزید که پیش از رسیدن به حکومت، اسیر هوسها و پایبند تمایلات افراطی بود. بعد از رسیدن به حکومت نیز نتوانست حداقل مثل پدر ظواهر اسلام را حفظ کند و خود را ولو بصورت ظاهر فردی دیندار و باایمان معرفی کند بلکه در اثر روح بیپروائی و هوسبازی که داشت، علنا مقدسات اسلامی را زیر پا گذاشت و در راه ارضای شهوات خود از هیچ چیز فروگذار نکرد.
یزید علنا شراب میخورد و تظاهر به فساد و گناه
میکرد، او وقتی در شبنشینیها و بزمهای اشرافی مینشست و به باده گساری میپرداخت، بیباکانه اشعاری میسرود که ترجمه آن چنین است:
((یاران همپیاله من! برخیزید و به نغمه مطربان خوشآواز گوش دهید! و پیالههای پی در پی را سرکشید، و بحث و مذاکرات علمی و ادبی را کنار بگذارید.
نغمه دلپذیر ساز و آواز، مرا از ندای «الله اکبر» و شنیدن اذان بازمیدارد و من حاضرم حوران بهشتی را با ته مانده خم شراب عوض کنم!!» [83]
و با این وقاحت به مقدسات اسلامی توهین میکرد.
او گرایش خود را نسبت به مسیحیت کتمان نمیکرد بلکه علنا میگفت:
[جمعه 1395-03-28] [ 06:07:00 ب.ظ ]