عالمى نزد عابدى رفت و از او پرسيد:

نماز خواندنت چگونه است ؟

عابد: از عبادت مثل من عابد مى پرسى ؟ با اينكه نمازم خيلى طول مى كشد، من از فلان وقت تا فلان وقت مشغول عبادت هستم .

عالم : گريه ات هنگام راز و نياز چگونه است ؟

عابد: چنان مى گريم كه اشكهايم جارى مى گردد.

عالم : براستى اگر بخندى ولى خدا ترس باشى ، بهتر از گريه اى است كه به آن ببالى و افتخار كنى .

(ان المدل لا يصعد من عمله شى ء):

آن كس كه به عملش ببالد چيزى از عملش بالا نمى رود. (مورد قبول درگاه الهى نمى شود.)(120)

120- ب : ج 72، ص 307 و 308.

موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-06-30] [ 11:25:00 ب.ظ ]