مردى در حضور پيغمبر (ص )بود، در آن وقت ناقه پيغمبر گم شده بود، هر چه گشتند نيافتند، كسى در حضور او بود، پيغمبر روى بدو كرد و فرمود: در رحل شما مردى مى گويد چه پيغمبرى است كه مى گويد از آسمان به من وحى مى رسد و او نميداند شترش كجاست ؟ !من هم مانند شمايم تا خداوند مرا خبر نكند چيزى نمى دانم ، اكنون به من وحى شد كه در فان وادى مهارش به درختى گرفته و مانده !

رفتند و آوردند آن مرد به رحل خود رفت ، كسى كه نامش زيد بن صليب بود اين سخن گفته بود، او را از خود دور ساخت .(215)

موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-06-31] [ 11:08:00 ب.ظ ]