بسیاری از اهل لغت، همانند ابنمنظور [209] و علامه طریحی [210] و… و نیز مورخان نوشتهاند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حیات خویش فدک را به دخترش فاطمهی زهرا علیهاالسلام بخشید و تا آخر عمر مبارکش در اختیار آن بانوی بزرگوار اسلام بود.
مفسران در ذیل آیهی شریفهی «و آت ذاالقربی حقه» [211] نوشتهاند: به مجرد نزول این آیه، رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را به فاطمهی اطهر علیهاالسلام بخشید.
جلالالدین سیوطی از علمای بزرگ اهل سنت چنین نگاشته که ابوسعید خدری مینویسد: آنگاه که آیهی «و آت ذالقربی حقه» نازل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله دخترش فاطمه را طلبید و روستای فدک را به وی بخشید. [212].
و باز احمد بن حنبل از قول ابوسعید خدری نقل کرده: پیامبر صلی الله علیه و آله پس از نزول آیهی شریفهی «و آت ذالقربی حقه» رو به دخترش فاطمه نمود و فرمود: «یا فاطمة لک فدک [213]؛ ای فاطمه، فدک از آن تو باشد.»
و نیز مفسران شیعه، همچون طبرسی این حدیث را با سلسله سند کامل، از عطیهی عوفی و ابوسعید خدری نقل کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از نزول آیهی «و آت ذالقربی حقه» فدک را به دخترش فاطمه علیهاالسلام بخشید. و برتر از همه، شهادت و گواهی مولی الموحدین علی بن ابیطالب علیهالسلام همراه امایمن همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود که در حضور خلیفهی اول و دیگران هر یک گفتند:
«اشهد ان الله - عزوجل - أوحی الی رسول الله صلی الله علیه و آله «و آت ذالقربی حقه.» فجعل فدکا لها طعمة بأمر الله [215]؛ شهادت میدهم که خداوند - عزوجل - آن گاه که آیهی شریفه «و آت ذالقربی حقه» را بر رسول خود فرستاد، آن حضرت با فرمان پروردگارش فدک را از آن دخترش فاطمة ساخت.»
همچنین علی علیهالسلام جهت فراموش نشدن این حقیقت تاریخی در نامهی خود به عثمانبن حنیف نوشت:
«بلی کانت فی أیدینا فدک من کل ما أظلته السماء، فشحت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرین، و نعم الحکم الله [216]؛ آری از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، تنها فدک در دست ما بود که گروهی بر آن نیز بخل ورزیدند، در حالی که گروهی دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین قاضی و داور خداوند است.»
پس فدک، ملک فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود که بعد از شهادت پدر بزرگوارش، به ناحق از او گرفتند. بدیهی است اگر فدک در دست فاطمه باقی میماند، در جهاتی که مصلحت امت اسلامی و مورد نیازمندی امام امیرالمؤمنین علیهالسلام بود، مصرف میشد. در هر حال نمیتوان حکم به موقوفه بودن آن کرد و یا از اموال مسلمانان شمرد؛ اگر کسی غیر از این بگوید، نمیتواند نامهی علی، امیرالمؤمنین علیهالسلام به عثمان بن حنیف انصاری (فرماندار منصوب علی علیهالسلام در بصره) را توجیه کند.
این نامه اشاره دارد به آن حرکت غیر منطقی خلیفه اول و دوم و… که میخواستند علی بن أبیطالب و أهلبیت علیهمالسلام را در مضیقهی مالی قرار دهند و نگذارند آنان به حیات سیاسی مستقل خود ادامه دهند و به درماندگان و بیچارگان و مبغوضین حکومت وقت کمک نمایند.
بحث در مورد فدک، نیازمند فرصت گستردهتری است و از آن جا که بزرگان اهل قلم در زندگی دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به صورت مشروح آوردهاند، که باید از آنها تشکر نمود. در این جا در راستای مطلب فوق (این که حکام بنیامیه و بنیالعباس سعی داشتند از فدک به عنوان ابزار اقتصادی و سیاسی، جهت تسلیم ائمة اهل بیت علیهمالسلام استفاده کنند) تحولات مربوط به فدک را به طور فشرده میآوریم:
[یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]