ديه مسلمان آزاد صد شتر يا دويست گاو يا هزار گوسفند يا دويست دست لباس كه هر كدام مركب از دو قطعه باشد يا هزار دينار هر كدام از اينها كافى است.

همان طور كه اشاره شد در قتل عمد اولياى مقتول حق دارند قصاص كنند، ولى اگر راضى به گرفتن ديه شوند، قصاص ساقط مى شود و بايد ديه مزبور حدّاكثر تا يك سال به آنها پرداخته شود.

ولى در قتل «شبه عمد» تنها ديه تعلق مى گيرد و حدّاكثر بايد در مدت دو سال پرداخته شود. همچنين در قتل خطا تنها ديه است اما مدت پرداخت آن تا سه سال خواهد بود كه در هر سال بايد لااقل يك ثلث آن را بپردازند.

اما جناياتى كه منجر به نقص اعضا مى گردد مانند قطع دست يا پا يا كور ساختن چشم و امثال اينها، چنانچه جنايت از روى عمد باشد مى توان قصاص كرد، چشم در برابر چشم و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان و مانند اينها: (الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالاَْنفَ بِالاَْنفِ وَالاُْذُنَ بِالاُْذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ).(1)

و اگر از روى خطا يا شبه آن باشد هر يك از اعضا ديه خاصى دارد; بعضى به اندازه تمام ديه يك انسان (هزار دينار و مانند آن) و بعضى نصف ديه و بعضى كمتر از نصف است.

به طور كلى اعضايى كه مفرد مى باشد مانند «بينى» يا مثلا آلت تناسلى مرد ديه آن يك ديه كامل است.

ولى اعضايى كه متعدد است مانند چشم و گوش و دست و پا اگر يكى را از بين ببرند، ديه آن ديه كامل است. ديه عمد و شبه عمد بر شخص جانى تعلق مى گيرد ولى ديه جنايت خطايى بر «عاقله» است.

اين بود خلاصه بسيار فشرده اى از عقايد شيعه در باب قصاص و ديات، شرح بيشتر درباره آن را بايد از كتابهاى گسترده اى كه در اين زمينه نگاشته اند به دست آورد.

منظور ما در اينجا تنها نشان دادن گوشه اى از عقايد شيعه در ابواب فقه بود و لذا بسيارى از كتابها و ابواب فقه مانند ابواب بيع سلف و صرف و بيع ميوه بر درخت و بيع حيوان، همچنين اجاره و رهن و عاريه و وديعه و مزارعه و مساقات و مسابقه و ضمان و حواله و كفالت و اقرار و كفارات و بسيارى ديگر را اصلا متعرض نشديم با اينكه همه اينها در كتابهاى فقهى شيعه مشروحاً مورد بحث قرار گرفته.

همان طور كه گفتيم تنها نظر ما اين بود كه اشاره مختصرى كرده و نمونه هاى روشنى ارائه دهيم، و لذا تنها در اين رساله به ذكر فهرست و مهمترين عناوين عقايد شيعه اماميه قناعت كرديم و اين يك تصوير بسيار كوچك است كه مى تواند اجمالا عقايد شيعه و روش او را در اصول و فروع دين، و در دلايل و فرهنگ و طرز تفكر و وسعت علوم و معارف نشان دهد.

شما اى دانشمندان اسلام و اى عالمان دين! آيا در اين مطالبى كه از عقايد شيعه در اصول وفروع نقل كرديم چيزى كه اساس اسلام را درهم بكوبد مشاهده مى كنيد؟!(2)

و آيا چيزى از اينها از يهوديت و نصرانيّت و يا مذهب زرتشتى گرفته شده است؟

آيا در هيچ يك از اين مباحث چيزى بر خلاف اصول قواعد اسلام و بيرون از منطق كتاب و سنّت (قرآن و روش و گفتار پيامبر(صلى الله عليه وآله)) ديده مى شود؟

و آيا موقع آن نرسيده است كه افراد منصف و با اطلاع در اين باره صريحاً قضاوت و حكم كنند و افراد غير مطلع با شنيدن اين حقايق از دروغ و افترا دست بردارند؟!

شايد خداوند (در سايه اين گونه بحثها) اين پراكندگى را تبديل به اتحاد و اجتماع كند، و اين وحشتى كه مسلمانان از يكديگر دارند از بين برود و همه برادران مسلمان در سايه پرچم قرآن گرد آيند و عظمت و بزرگى گذشته خود را بازيابند.

ولى بايد دانست اين آرزوى بزرگ هرگز صورت نمى گيرد و مسلمانان عزّت و حيات حقيقى خود را باز نخواهند يافت مگر اينكه تعصبات نارواى مذهبى و تعصبات قومى را از ميان بردارند.

من همواره اين سخن را تكرار كرده ام كه ما بايد همه مذاهب اسلامى را محترم بشماريم و خود را در جايگاهى بالاتر از اين اختلافات قرار دهيم.

آرى بالاتر از همه اين اختلافات بذر و هسته اصلى حيات ملتها وجود دارد، و آن اينكه: با برادران دينى خود از روى اخلاص مبادله محبّت و دوستى كنند، در منافع با آنها شريك و سهيم باشند، هم به آنها منفعت برسانند و هم از آنها منتفع گردند، هرگز از روى استبداد و برترى طلبى با يكديگر رفتار نكنند، آنچه براى خود دوست مى دارند حقيقتاً و جداً براى برادران دينى خود نيز دوست بدارند.

البتّه ممكن است بعضى تحقق اين روابط دوستانه و صفات عالى را در ميان عموم مسلمانان با آن اختلافاتى كه امروز دارند يك خواب و خيال و يا يك نوع آرزوى محال بدانند ولى ما از رحمتهاى الهى مأيوس نيستيم و از لطف خدا دور نمى دانيم كه روح تازه اى در كالبد بى جان اين امّت مأيوس بدمد و حيات و زندگى نوينى بيابند، چشمهاى آنها بينا گردد و به خواست خدا از اين مستى به هوش آيند!

________________________________________

1 . سوره مائده، آيه 45.

2 . اشاره به حملاتى است كه احمد امين در كتاب خود «فجرالاسلام» به شيعه نموده و نسبتهاى ناروايى داده است (شرح آن در اوايل كتاب گذشت).

موضوعات: آئين ما (اصل الشیعه و اصولها)  لینک ثابت



[شنبه 1395-01-28] [ 12:20:00 ق.ظ ]