كاروان امام حسين عليه السلام از منزلگاه قصر بنى مقاتل به سوى كربلا حركت كرد مقدارى راه طى شد. امام حسين عليه السلام در حالى كه سوار بر اسب بود اندكى به خواب رفت .

سپس بيدار شد، دو يا سه بار فرمود:

انا لله و انا اليه راجعون و الحمدلله رب العالمين

فرزندش على بن حسين (على اكبر) روى به پدر نمود و عرض كرد: پدرجان ! سبب اين استرجاع و حمد چه بود؟

امام فرمود:

سوارى در خواب بر من ظاهر شد و گفت :

اهل اين كاروان مى روند ولى مرگ ايشان را تعقيب مى كند.

من فهميدم خبر مرگ به ما داده مى شود.

على عرض كرد:

پدر جان ! مگر ما بر حق نيستيم ؟

امام حسين فرمود:

پسرم ! سوگند به خداى كه بازگشت بندگان به سوى او است ما بر حقيم . على عرض كرد: بنابراين باكى از مرگ نيست .

امام فرمود:

فرزندم ! خداوند بهترين پاداش را كه از سوى پدر به فرزند مقرر فرموده ، به تو عنايت كند.(39)

39- بحار: ج 44، ص 379.

موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-06-30] [ 11:26:00 ب.ظ ]