از نظر فكرى و فرهنگى نيز عصر امام صادق (ع) عصر جنبش فكرى و فرهنگى بود. در آن زمان شور و شوق علمى بى سابقهاى در جامعه اسلامى به وجود آمده بود و علوم مختلفى اعم از علوم اسلامى همچون: علم قرائت قرآن، علم تفسير، علم حديث، علم فقه، علم كلام، يا علوم بشرى مانند: طب، فلسفه، نجوم، رياضيات و $ پديد آمده بود، به طورى كه هر كس يك متاع فكرى داشت به بازار علم و دانش عرضه مىكرد. بنابراين تشنگى علمى عجيبى به وجود آمده بود كه لازم بود امام به آن پاسخ گويد/
عواملى را كه موجب پيدايش اين جنبش علمى شده بود مىتوان بدين نحو خلاصه كرد:
1- آزادى و حريب فكر و عقيده در اسلام. البته عباسيان نيز در اين آزادى فكرى بى تاثير نبود؛ اما ريشه اين آزادى در تعليمات اسلام بود، به طورى كه اگر هم عباسيان مىخواستند از آن جلوگيرى كنند، نمىتوانستند.
2- محيط آن روز اسلامى يك محيط كاملاً مذهبى بود و مردم تحت تاثير انگيزههاى مذهبى بودند. تشويقهاى پيامبر اسلام به كسب علم، و تشويقها و دعوتهاى قرآن به علم و تعليم و تفكر و تعقل، عامل اساسى اين نهضت و شور و شوق بود/
3- اقوام و مللى كه اسلام را پذيرفته بودند نوعاً داراى سابقه فكرى و علمى بودند و بعضاً همچون نژاد ايرانى (كه از همه سابقهاى درخشانتر داشت)و مصرى و سورى،از مردمان مراكز تمدن آن روز به شمار مىرفتند.اين افراد به منظور درك عميق تعليمات اسلامى،به تحقيق و جستسجو و تبادل نظر مىپرداختند/
4-تسامح دينى يا همزيستى مسالمتآميز با غير مسلمانان مخصوصاً همزيستى با اهلكتاب.مسلمانان،اهل را تحمل مىكردند و اين را برخلاف اصول دينى خود نمىدانستند. در آن زمان اهل كتاب، مردمى دانشمند و مطلع بودند. مسلمانان با آنان برخورد علمى داشتند و اين خود بحث و بررسى و مناظره را به دنبال داشت (10)
[سه شنبه 1395-04-29] [ 01:19:00 ق.ظ ]