دشمنان اسلام از حربه قديمى خود براى ايجاد نفاق، حدّاكثر استفاده را در اين زمينه كرده و مى كنند; شايعات زننده و تحريك آميزى را جعل كرده و به وسيله بعضى از افراد متعصب و ساده لوح نشر و توسعه مى دهند.

در ميان آنها داستانهاى مضحكى ديده مى شود كه حكايت از اين مى كند كه دشمن از هيچ تهمت و افترايى براى پيش برد مقاصد شوم خود روى گردان نيست، كه نمونه هايى از آن را براى بيدارى عموم مسلمانان در اينجا ذكر مى كنيم:

1. نويسنده كتاب «منهاج السنه» مى نويسد: «شيعه» از عدد «ده» به كلى بيزار است! هرگز اين كلمه را بر زبان جارى نمى كند حتى عمارتى كه ده ستون داشته باشد نمى سازد و اگر مجبور گردد به اين عدد تلفظ كند مى گويد «1+9»! چرا، زيرا از عشره مبشره (آن ده نفرى كه مى گويند پيغمبر(صلى الله عليه وآله) وعده بهشت به آنها داده است) به استثناى على بن ابى طالب(عليه السلام) بيزار مى باشند!!… .(1)

2. همين نويسنده در جاى ديگر مى نويسد: يكى از رسوم شيعه اين است كه بزغاله سرخى! انتخاب كرده و آن را به جاى «عايشه» حساب مى نمايند، (چون لقب عايشه حميرا بود و رنگ سرخ را عرب حمرا مى گويد!) سپس اين بزغاله بينوا را شكنجه مى دهند و موهاى آن را تمام با دست مى كَنند و اين عمل را يك نوع عقوبت براى عايشه مى دانند!!.(2)

3. داستان مضحك ديگرى كه در اذهان عدّه اى از عوام اهل سنّت شايع كرده اند و شايد كراراً آن را شنيده باشيد اين است كه مى گويند: اينكه شيعه ها بعد از نماز سه مرتبه دستهاى خود را بلند مى كنند و زير لب چيزى مى گويند، اين جمله را تكرار مى كنند: خان الامين، خان الامين، خان الامين! يعنى جبرئيل، امين وحى خدا خيانت كرد، زيرا بنا بود فرمان نبوّت را به نام على بن ابيطالب(عليه السلام)بياورد، ولى روى خرده حسابى كه با آن حضرت داشت به نام محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله)برد! بنابراين او در انجام مأموريت خود مرتكب خيانت بزرگى شده است!(3)

خوب ملاحظه مى فرماييد سه مرتبه «الله اكبر» گفتن بعد از نماز كه مظهر عالى توحيد و يگانه پرستى است و با تكان دادن و بالا آوردن دست كه نشانه پشت سر انداختن تمام دنيا و غير خدا در برابر فرمان اوست تكميل مى گردد، چگونه تحريف شده و به چه صورت عجيب و باورنكردنى در آمده است؟!

بديهى است هنگامى كه «امين وحى خدا» در روز روشن دست به يك چنين خيانت بزرگى بزند و منصب نبوّت و خاتميت را به طور «قاچاقى» به غير اهلش بسپارد و خدا و خلق خدا را در مقابل عمل انجام شده اى قرار دهد، پيداست كه دستگاه چنين خدايى داراى چه حساب و كتابى است، و وعده هاى قيامت و معاد، تكليفش روشن خواهد بود!

بنابراين با جعل اين داستان مضحك و رسوا و سر تا پا دروغ، هم «توحيد» شيعه را خواسته اند خراب كنند و هم «نبوّت» و هم «معاد» را، يعنى تمام اصول سه گانه دين (يك تير و سه نشانه عجيب!).

آن داستان خنده آور عدد ده، و آن دروغ شاخدار، بزغاله و اين افسانه مضحك «خان الامين» نمونه كوچكى از جعلياتى است كه دشمنان اسلام ساخته و پرداخته و بدست افراد مزدور يا ابلهى مانند «ابن تيميه» و امثال او در ميان مسلمانان انتشار داده اند و تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!

________________________________________

1 . منهاج السنّة، ج 4، ص 138-149 .

2 . همان مدرك.

3 . منهاج السنّة، ج 4، ص 138-149. در ريشه اين اتهام بى اساس گفتنى است جمله خان الامين شعار يهوديان بوده كه معتقد بودند جبرئيل امين موظف بود نبوت را در دودمان اسرائيل قرار دهد، اما او نافرمانى كرد و در سلسله فرزندان اسماعيل قرار داد. (ر.ك: تفسير فخر رازى، ج 1، ص 436 و 437، چاپ مصر، 1308ق). و خداوند سبحان اين پندار بى اساس را رد و جبرئيل را امين و درستكار معرفى كرد: (نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الاَْمِينُ عَلَى قَلْبِكَ) (سوره شعرا، آيه 194) و در آيه 97 سوره بقره آمده است: (قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوّاً لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللهِ). براى پى بردن به بى اطّلاعى تهمت پيشگان از معتقدات شيعه و بى اساس بودن اين اتهام كافى است به منابع ذيل مراجعه فرماييد: المقنعه، ص 114; النهاية، ص 84; السرائر، ج 1،ص 232 ; المهذب، ج 1، ص 95 ; الدروس الشرعيه، ج 1، ص 184; تحريرالاحكام، ج 1، ص 263 .

موضوعات: آئين ما (اصل الشیعه و اصولها)  لینک ثابت



[جمعه 1395-01-27] [ 09:56:00 ب.ظ ]