شخصى محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد تا چيزى درخواست كند. شنيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

هر كه از ما بخواهد به او مى دهيم و هر كه بى نيازى پيشه كند خدايش ‍ بى نياز كند. مرد بدون آنكه خواسته اش را اظهار كند، از محضر پيغمبر صلى الله عليه و آله بيرون آمد. بار دوم نزد پيامبر گرامى آمد و بى پرسش ‍ برگشت . تا سه بار چنين كرد. روز سوم رفت و تيشه اى به عاريت گرفت ، بالاى كوه رفت و هيزم گرد آورد و در بازار به نيم صاع جو (تقريبا يك كيلو و نيم ) فروخت و آن را خود با خانواده اش خوردند و اين كار را ادامه داد تا توانست تبر بخرد، سپس دو شتر جوان و يك برده هم خريد و توانگر شد. بعد، نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و به آن حضرت گزارش داد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

- نگفتم هر كه از ما خواهشى كند به او مى دهيم و اگر بى نيازى پيشه كند، خدايش توانگر سازد!(11)

11- بحار، ج 75، ص 108

موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-06-30] [ 11:21:00 ب.ظ ]