حضرت على عليه السلام مردى را ديد كه آثار ترس و خوف در سيمايش ‍ آشكار است . از او پرسيد:

- چرا چنين حالى به تو دست داده است ؟

مرد جواب داد:

- من از خداى مى ترسم

امام فرمود:

- بنده خدا! (نمى خواهد از خدا بترسى ) از گناهانت بترس و نيز به خاطر ظلمهايى كه درباره بندگان خدا انجام داده اى . از عدالت خدا بترس و آنچه را كه به صلاح تو نهى كرده است در آن نافرمانى نكن ، آن گاه از خدا نترس ؛ زيرا او به كسى ظلم نمى كند و هيچ گاه بدون گناه كسى را كيفر نمى دهد.(17)

17- بحار: ج 70، ص 392.

موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-06-30] [ 11:23:00 ب.ظ ]