هشام پسر سالم مى گويد:

خدمت هشام پسر سالم كه از شاگردان بزرگ مكتب امام صادق عليه السلام بود رسيدم . از او پرسيدم كه اگر كسى از من سوال كرد؛ چگونه خدايت را شناختى ؟ به او چطور جواب بدهم ؟

هشام گفت :

- اگر كسى از من بپرسد خدايت را چگونه شناختى ؟ در پاسخ مى گويم :

((من خداوند را به واسطه وجود خودم شناختم . او نزديك ترين چيزها به من است . چون مى بينم اندام من داراى تشكيلاتى است كه اجزاى گوناگون آن با نظم خاص در جاى خود قرار گرفته است . تركيب اين اجزا با كمال دقت انجام گرفته و داراى آفرينش دقيقى است و انواع نقاشيها بدون كم و زياد در آن وجود دارد. مى بينم كه براى من حواس گوناگون و اعضاى مختلف از قبيل چشم ، گوش ، قوه شامه ، ذائقه و لامسه آفريده شده و هر كدام به تنهايى وظيفه خويش را انجام مى دهد.

در اينجا هر انسان عاقل ، عقلا محال مى داند كه تركيب منظم بدن ناظم و نقشه دقيق بدون نقاش بوجود آيد. از اين راه فهميدم كه نظام وجود و نقشهاى بدنم بدون ناظم و طراح باهوش نبوده و نيازمند به آفريدگار مى باشد…)). (45)

45- بحار: ج 3،ص 49.

موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-06-30] [ 11:23:00 ب.ظ ]