ربيعه پسر كعب مى گويد:
روزى پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود:
ربيعه ! هفت سال مرا خدمت كردى ، آيا از من پاداش نمى خواهى ؟
من عرض كردم :
يا رسول الله ! مهلت دهيد تا فكرى در اين باره بكنم .
فرداى آن روز محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله رفتم ، فرمود:
ربيعه حاجتت را بخواه !
عرض كردم :
از خدا بخواه مرا همراه شما داخل بهشت نمايد.
فرمود:
اين درخواست را چه كسى به تو آموخت ؟
عرض كردم :
هيچ كس به من ياد نداد، لكن من فكر كردم اگر مال دنيا بخواهم كه نابود شدنى است و اگر عمر طولانى و فرزندان بخواهم سرانجام آن مرگ است .
در اين وقت پيغمبر صلى الله عليه و آله ساعتى سر بزير افكند، سپس فرمود:
اين كار را انجام مى دهم ، ولى تو هم مرا با سجده هاى زياد كمك كن و بيشتر نماز بخوان .(1)
1- بحار، ج 69، ص 407.
[سه شنبه 1395-06-30] [ 11:26:00 ب.ظ ]