شيخ عارف محبى الدين عربى در باب شصتم فتوحات ، و صدر المتاءلهين در اسفار (208)روايت نقل كرده اند كه : روزى رسول الله صلى الله عليه وآله با يارانش در مسجد نشسته بودند كه آواز سهمگين از فرو افتادن چيزى را شنيدند پس بترسيدند. رسول الله صلى الله عليه وآله گفت : ميدانيد آواز چيست ؟
گفتند: خدا و رسولش دانايند.
رسول الله فرمود كه : سنگى از بالاى جهنم هفتاد سال است كه افتاده و اينك به قعر جهنم رسيده است و اين آواز هولناك از سقوط آن سنگ برخاست .پس هنوز رسول الله از كلام خود فارغ نشده بود كه از خانه منافقى صداى گريه اهل و عيالش بلند شد كه آن منافق در آن وقت بمرد و هفتاد سال عمر او بود و رسول الله گفت : الله اكبر
سپس شيخ گويد كه : علماى صحابه از اين گفتار رسول الله دريافتند كه اين حجر آن منافق است و وى از آن روزى كه آفريده شد به سوى جهنم مى رفت تا آن كه عمرش به هفتاد رسيد و چون بمرد در قعر جهنم قرار گرفت .
خداوند فرمود: ان المنافقين فى الدرك الاسفل من النار . پس آن صدا را شنيدند تا عبرت بگيرند.(209)
[چهارشنبه 1395-06-31] [ 11:08:00 ب.ظ ]