حق تعالى در سوره معارج فرمود:

 

«فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ

یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ

خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْیَوْمُ الَّذِی كَانُوا یُوعَدُونَ :

پس بگذارشان یاوه گویند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده‏اند ملاقات نمایند.

روزى كه از گورها [ى خود] شتابان برآیند، گویى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند.

دیدگانشان فرو افتاده، [غبارِ] مذلّت آنان را فرو گرفته است. این است همان روزى كه به ایشان وعده داده مى‏شد. » 1

از ابن مسعود روایت شده كه گفت: من در خدمت حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) نشسته بودم كه آن جناب فرمود: همانا در قیامت پنجاه موقف است هر موقفى هزار سال؛ موقف اول بیرون آمدن از قبر است كه هزار سال با بدن برهنه و پاى برهنه با حال گرسنگى و تشنگى در جائى نگهدارى مى شوند، پس هر كه از قبر خود با ایمان به خدا و به بهشت و دوزخ و حساب و قیامت بیرون آید و به خدا و اقرار كند و پیامبرش را تصدیق کند ، از تشنگى و گرسنگى نجات خواهد یافت. 2

و حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده: «و ذلك یوم یجمع الله فیه الاولین و الآخرین لنقاش الحساب و جزاء الاعمال خضوعا قیاما قد الجمهم العرق و رجفت بهم الاءرض و احسنهم حالا من وجد لقدمیه موضعا و لنفسه متسعا.» 3 روزى كه خداوند خلق اول و آخرین را براى رسیدگى به حساب و اعمالشان در یك جا جمع فرماید و حال مردم در آن روز به این نحو است كه خاضع و فروتن ایستاده اند، و عرق‌های ایشان تا دهان های ایشان رسیده و زمین ایشان را به سختى و شدت مى جنباند و از میان مردم حال آن كسى خوب است كه براى قدم هاى او جایى باشد و به قدر كافى توان نفس ‍كشیدن را داشته باشد.

ادامه مطلب :

شیخ كلینى از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه مثل مردم هنگام ایستادن در روز قیامت مانند تیر است در تركش؛ یعنى همچنانكه تیرها را دسته كرده ، در تركش جاى مى دهند به حدى كه از تنگى تكان نمى خورند، همین طور جاى آدمى در آن روز به حدى تنگ است كه توان حركت از جاى خود ندارد. 4

از ابن مسعود روایت شده كه گفت: من در خدمت حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) نشسته بودم كه آن جناب فرمود: همانا در قیامت پنجاه موقف است هر موقفى هزار سال؛ موقف اول بیرون آمدن از قبر است كه هزار سال با بدن برهنه و پاى برهنه با حال گرسنگى و تشنگى در جائى نگهدارى مى شوند، پس هر كه از قبر خود با ایمان به خدا و به بهشت و دوزخ و بعث و حساب و قیامت بیرون آید و به خدا و اقرار كند و پیامبرش را تصدیق کند از تشنگى و گرسنگى نجات خواهد یافت

اعمالی که برای بیرون آمدن از قبر مفید هستند

بدان که چیزهایی که برای این موقف سودمند است، بسیار است و ما به چند نمونه از آن اشاره می کنیم:

1- شیخ صدوق از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه: «هر كس از مۆمنى اندوهى را برطرف كند، حق تعالى بر طرف كند از او اندوه هاى آخرت را و بیرون آید از قبر خود در حالیكه دلش خنك و سرد باشد. 5

3- شیخ كلینى و صدوق از ((سُدیر صیرفى)) روایت كرده اند در خبر طولانى كه گفت: حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: كه چون حق تعالى مۆمن را از قبرش بیرون آورد، بیرون شود با او مثالى یعنى قالبى و كالبدى كه پیش روى او باشد، پس مۆمن هر چه بیند، هولى از هول هاى روز قیامت، آن مثال به او مى گوید: اندوهناك مشو و مترس و مژده باد تو را به سرور و كرامت از حق تعالى و پیوسته او را بشارت دهد تا در مقام حساب؛ پس حق تعالى حساب آسانى از او بگیرد و او را به بهشت فرمان دهد و آن مثال در جلو او باشد.

پس مۆمن به او گوید: خدا رحمت كند تو را خوب رفیقى براى من بودى؛ از قبر با من بیرون آمدى و پیوسته مرا به سرور و كرامت از حق تعالى بشارت دادى تا دیدم من آن را. پس تو كیستى؟ گوید: من آن سرور و شادى هستم كه بر قلب برادر مۆمن خود در دنیا وارد كردى؛ حق تعالى مرا خلق فرموده تا تو را بشارت دهم. 6

 

3- و نیز شیخ كلینى از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه فرمود: هر كه برادر مۆمن خود را لباس زمستانى یا تابستانى بپوشاند، و آنكه بر او سختی هاى مرگ را آسان كند، و گشاد كند قبر او را و آنكه وقتى كه از قبر خود بیرون آید فرشتگان را با مژده ملاقات كند؛ یعنى ملائكه او را بشارت دهند و اشاره به همین است آیه شریفه: 103 سوره انبیاء؛ «وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا یَوْمُكُمُ الَّذِی كُنتُمْ تُوعَدُونَ» 7

4- خواندن دعاى جوشن كبیر در اول ماه رمضان است. 8

در اینجا مطلبی را مناسب آن موضوع برایتان می آوریم؛

شیخ اجل امین الدین طبرسى (رحمه الله علیه) در مجمع البیان از «براء بن عازب» نقل كرده كه «معاذ بن جبل» نشسته بود نزدیك حضرت رسول صلى الله علیه و آله در منزل «ابى ایوب انصارى» پس معاذ گفت: یا رسول الله خبر ده مرا از قول حق تعالى «یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا » روزى كه در «صور» دمیده شود، و گروه گروه بیایید

حضرت فرمود: «اى معاذ سۆال كردى از امر عظیمى؛ بعد فرمود: ده صنف از امت من متفرق و پراكنده محشور مى شوند كه خداوند ایشان را از مسلمانان جدا كرده و تغییر صورتشان را به این صورت ها تغییر داده است:

اول: بعضى به صورت بوزینه باشند .

دوم: بعضى به صورت خوك ها .

سوم: بعضى نگونسار باشند، به این طریق كه پاهایشان از بالا و صورت هایشان از زیر و ایشان را با صورت هایشان به محشر بكشند .

چهارم: بعضى كور باشند كه رفت و آمد كنند .

پنجم: بعضى كران و گنگان باشند كه چیزى نفهمند .

ششم: بعضى زبانهایشان بمكند در حالى كه چرك و خون از دهانشان جارى باشد .

هفتم: بعضى با دست ها و پاهاى بریده محشور شوند .

هشتم: بعضى به تنه هاى درخت آتشین آویخته باشند .

نهم: بعضى از مردار، گندیده تر باشند .

و شیخ كلینى از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه مثل مردم هنگام ایستادن در روز قیامت مانند تیر است در تركش؛ یعنى همچنانكه تیرها را دسته كرده در تركش جاى مى دهند به حدى كه از تنگى تكان نمى خورند، همین طور جاى آدمى در آن روز به حدى تنگ است كه توان حركت از جاى خود ندارد

دهم: بعضى پوشیده باشند از قطران (مس) كه تمام اندام ایشان را گرفته و پیراهن ها به پوست هاى ایشان چسبیده باشد .

1- پس آنهائى كه به صورت بوزینه اند ، اشخاصى هستند كه سخن چینى و نمامى مى كردند.

2- و آنهائى كه به صورت خوكها باشند ، كسب‌هاى حرام داشتند.

3- و اما آنان كه نگونسارند ، پس خورندگان ربا مى باشند.

4- و آنان كه كورند كسانى اند كه با ستم ، داورى می کنند.

5- و آنان كه كر و گنگ مى باشند اشخاصى هستند كه دچار عجب و خودبینى اند.

6- آنان كه زبان هایشان را مى مكند ، علما و قاضیانند كه اعمالشان مخالف با گفتارشان مى باشد.

7- و آنان كه دست ها و پاهایشان بریده شده كسانى اند كه همسایگان خود اذیت می کنند.

8- و آنان كه به دار آتشین آویخته شده اند كسانى هستند كه سعایت و سخن چینى مى كنند برای مردم نزد سلطان

9- و آنان كه از مردار گندیده ترند ، اشخاصى اند كه بهره می برند از شهوات و لذات و منع می کنند حق خدا را كه در اموالشان بوده است.

10- و آنان كه جبه هائى از قطران بر تن دارند مردم خودخواه و مغرورند. 9

 

پی نوشت ها:

1) سوره معارج / آیات 42-44

2) بحارالانوار / ج 7 / ص 111

3) نهج البلاغه / خطبه 102

4) مالی مفید/ ص 144

5) کافی / ج 2/ ص 199

6) کافی / ج 2/ ص 190

7) کافی / ج 2/ ص 204

8) مصباح کفعمی / ص 246

9) مجمع البیان/ ج 10/ 242

موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



[یکشنبه 1396-06-12] [ 10:30:00 ب.ظ ]