با در نظر گرفتن اصل بالا، مجموع مباحث اسلامى را در پنج موضوع مى توان خلاصه كرد:

1. شناسايى خدا

2. شناسايى مبلغين خدا (پيامبران و جانشينان آنها)

3. شناسايى دستورات و قوانين آنها و عمل به آن

4. به كار بستن اصول فضايل اخلاقى و ترك صفات ناپسند

5. عقيده به روز رستاخيز و جزاى اعمال بنابراين دين و مذهب مجموعه اى از «علم و عمل» مى باشد.

دين حقيقى همان اسلام است; (إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الاِْسْلاَمُ)(1) «اسلام» و «ايمان» دو كلمه مترادفند يعنى هر دو اشاره به يك حقيقت است و اساس آن را سه اصل تشكيل مى دهد: توحيد، نبوّت، معاد; روى اين زمينه اگر كسى يكى از اين اصول سه گانه را انكار نمايد نه مسلمان است و نه مؤمن، و اگر به يگانگى خدا ونبوّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و روز رستاخيز ايمان داشت مسلمان حقيقى است «مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ»(2) چنين كسى مشمول تمام «حقوق اسلامى» خواهد بود و جان و مال و حيثيت او محترم است.

گاهى نيز «اسلام» و «ايمان» بر يك معناى دقيقتر و محدودتر اطلاق مى گردد و آن عبارت است از اصول سه گانه بالا به اضافه يك اصل ديگر يعنى «عمل» به اصول دستورات اسلام و آن پنج موضوع است: نماز، روزه، زكات، حج، جهاد و اينكه مى گويند: ايمان عبارت است از «اعتقاد به قلب، اقرار به زبان، عمل به اركان» ناظر به اين معنا مى باشد، «من آمن بالله ورسوله وعمل صالحاً».(3)

بنابراين هرجاى قرآن مجيد تنها به ذكر ايمان به خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) و روز جزا اكتفا شده باشد ناظر به معناى اوّل است، و هر مورد «عمل صالح» به آن اضافه شده ناظر به معناى دوم مى باشد.(4)

ما، در اين تقسيم از آيه زير الهام گرفته ايم: «(قَالَتِ الاَْعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الاِْيمَانُ فِى قُلُوبِكُمْ); اعراب باديه نشين گفتند ايمان آورده ايم، بگو شما ايمان نياورده ايد، ولى بگوييد اسلام آورده ايم، هنوز ايمان وارد قلوب شما نشده است».(5) سپس در جمله بعد اضافه مى فرمايند: «(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِى سَبِيلِ اللهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ); مؤمنان (واقعى) تنها كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده اند سپس شك و ترديدى به خود راه نداده، و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كرده اند، آنها راستگويانند».(6)

يعنى ايمان تنها گفتار نيست، گفتار است و يقين و عمل!

اين چهار اصل، يعنى توحيد و نبوّت و معاد و عمل به اركان دين، اصول اسلام و ايمان (به معناى خاص خود) در نزد عموم مسلمانان مى باشد.

________________________________________

1 . سوره آل عمران، آيه 19.

2 . البتّه اين جمله عين آيه قرآن مجيد نيست ولى مضمون آن از آيات استفاده مى شود.

3 . اين عبارت نيز مانند عبارت بالا مضمون آيات شريفه قرآن است نه عين آيه.

4 . گاهى «اسلام» بر معناى ديگرى نيز اطلاق مى گردد و آن عبارت است از تسليم در برابر قوانين و مقررات و حقايق اسلام كه معمولا نشانه آن همان گفتن شهادتين (گواهى به يگانگى خدا و گواهى به نبوّت پيامبر(صلى الله عليه وآله)) است، افرادى كه به اين ترتيب اظهار اسلام كنند مشمول يك سلسله احكام اسلامى كه مربوط به وضع اجتماعى مسلمانان است خواهند بود ولى اگر در باطن معتقد نباشند هيچ گونه نتيجه اى در آخرت از اين اظهار ايمان خود نخواهد گرفت و در واقع جزء منافقان محسوب مى شوند اما «ايمان» در برابر اسلام به اين معنا، عبارت از همان عقيده باطنى به حقّانيّت اسلام است نه تنها اظهار اسلام صورى; ممكن است آيه شريفه (قَالَتِ الاَْعْرَابُ آمَنَّا…) نيز اشاره به همين معنا مى باشد.

5 . سوره حجرات، آيه 14.

6 . سوره حجرات، آيه 15.

موضوعات: آئين ما (اصل الشیعه و اصولها)  لینک ثابت



[جمعه 1395-01-27] [ 09:56:00 ب.ظ ]