ماه زهرا تا که کردی تو در این ماه حلول
شمس با دیدن نورانیتت کرد افول
پای گهواره تو سجده کند جبرائیل
بوسه بر دست تو امشب زده زهرای بتول
پای مدح تو به عالم همه حیران هستیم
در مقامات تو سرگشته و ماتند عقول
بی وضو دست نباید بزنم بر نامت
عصمت مطلقه دارید همانند رسول
حتم دارم به دلش نام شما را هم برد
توبه ی آدم اگر پیش خدا گشت قبول
مظهر نام حسین است به عالم نامت
«یا حسین» از دم ِ «یازینب» ما کرد حلول
کار و بارش شده بیچارگی و در به دری
هرکسی که زگدایی درت کرد عدول
بی توسل به شما روز و شبم هست خزان
می شود رزق ، در عالم به نگاه تو نزول
زینت اهل سما ، زینت مادر ، زینب
زینِ اب ، زینِ نبی ، زینِ برادر ، زینب
شیعیان در دلشان حب تو دارند همه
خانواده ، پدر و مادر و فرزند همه
از درِ خانه ی تو فیض رسیده است به ما
با نگاه تو شدیم عبد خداوند همه
هرکجا کار گره خورد خدا را دادیم…
…به نخ چادر مشکی تو سوگند همه
کوری چشم حسودان به زمین چرخاندند
دور تو ، دور سر فاطمه اسپند ، همه
خمسه ی طیبه با دیدن رویت امشب
در میان دلشان آب شده قند ، همه
زینت حیدری و آینه ی زهرایی
آمده برلب عشاق تو لبخند ، همه
در دفاع از حرمت نام تو را حک کردیم
روی هر چفیه و پیراهن و سربند ، همه
شهدای حرمت شیعه ی ناب علی اند
دشمنان حرمت نطفه حرام اند همه
جان ارباب نگاهی تو بر این نوکر کن
این گدا را به دفاع از حرمت پرپر کن
مهدی علی قاسمی
کار ِما امشب است با زینب
شبِ میلادِ نورها، زینب
سِرِّ وَالنجم و وَالضُحی زینب
آمده محور ِکسا زینب
دختر صبر مرتضا زینب
السلام علیک یازینب
ای نبوت به شأن زن زینب
اسدالله بت شکن زینب
فاطمه حیدر و حسن زینب
یک تنه کُلِّ پنج تن زینب
از ازل غرق خویشتن زینب
تا ابد غرق ِ درخدا زینب
شب میلاد گریه مرسوم است
زیر پایت بهشت معلوم است
پلک های تو حَیُّ قیوم است
قلم عاجز به وصف خانوم است
در حقیقت امام معصوم است
درلباس فرشته ها زینب
زینت روزگار بابایی
سند افتخار بابایی
درجلالت کنار بابایی
دختر با وقار بابایی
تو همان ذوالفقار بابایی
ای تجلیِّ لافتی زینب
آمدی سروری به تو دادند
شأن پیغمبری به تو دادند
تبر ِحیدری به تو دادند
تا که بال و پری به تو دادند
لقب مادری به تو دادند
مات و حیرانت انبیا، زینب
اول عرش جانماز تو بود
زنده اسلام با نماز تو بود
رمز توحید را نماز تو بود
بسکه غرق خدا نماز تو بود
حسرت انبیا نماز تو بود
ای قنوت بر از دعا زینب
آمدی و گدا شدیم همه
در مقامت فناشدیم همه
در به در هرکجا شدیم همه
راهی کربلا شدیم همه
به خدا با خدا شدیم همه
قل هوالله را نَما، زینب
آمدی انّمَا الحیاتِ حسین
آمدی زمزم و فرات حسین
ساحل کشتی نجات حسین
سرپناه مخدرات حسین
خنده های تو خاطرات حسین
خلقک من حسین یا زینب
عشق خیرالعمل درست کند
نامت از غم عسل درست کند
این برادر بغل درست کند
تاکه ضرب المثل درست کند
سایه بان در محل درست کند
ای برادر تو را فدا زینب
سه برادر کبوترت بودند
بچه های برادرت بودند
راه بندان ِ معبرت بودند
پاسبانهای معجرت بودند
همه پروانه یِ سرت بودند
که مبادا به کوچه ها. ..زینب…
…در مسیر تو یک نفر باشد
شمع روشن در این گذر باشد
ناشناسی به دور و بر باشد
تا مسیر تو بی خطر باشد
یک قبیله تو را سپر باشد
وای از روز کربلا زینب
غصه و درد بی کران هم بود
کتک و سنگ بی امان هم بود
ترس از کشتن زنان هم بود
دور تو خولی و سنان هم بود
چادرت زیر دست و پا زینب
محمد جواد پرچمی