حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 556
  • دیروز: 1949
  • 7 روز قبل: 9992
  • 1 ماه قبل: 19286
  • کل بازدیدها: 2489563





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • متین
  • آوا
  • ذاكري
  • سامیه بانو
  • زفاک
  • نورفشان


  •   قرآن و ما...   ...

    انتظارات قرآن از ما عبارتند از:


    1.قرائت قرآن:خداوند در قرآن می فرماید:«هر اندازه که برای شما آسان است،به قرائت قرآن بپردازید.» (سوره المزّمل،آیه 20)


    پس وظیفە هر مسلمان است که قرآن را با طهارت، مستمر و با اخلاص بخواند و از همه مهمتر با عشق بخواند،عشق به خالق هستی و عشق به وجودی که احد،صمد و لایزال است.امام باقر(ع) درباره قرائت قرآن فرموده است:«در شبانه روز حداقل پنج آیه از قرآن را بخوانیم.»


    2.تلاوت قرآن از ابتدا تا انتهای آن:ما موظفیم که همه مضامین کتاب الهی را از اول تا آخر بخوانیم.در ترتیب سوره ها و آیات قرآن حکمت ها و راهنمایی وجود دارد که خواندن آنها به این ترتیب برکات فراوانی را به همراه می آورد.


    3. ترتیل قرآن با دقت:هر آیه را که می خوانیم باید کمی مکث کنیم و آنگاه به سراغ آیە بعدی برویم.باید بدانیم که هر آیه معنای خود را دارد و شاید هشداری در آن نهفته باشد که با کمی دقت بتوان به آن دست یافت.پس نباید با شتاب از آیات الهی بگذریم،بدون آن که پیغام خداوند را دریافت کرده باشیم.


    4.تدبر در آیات قرآن:با فهم معنای لغوی آیات قرآن،دریچه ای برای درک معنای آنها باز می شود. امیرالمومنین(ع) می فرماید: «علیکم بالدرایات لا بالروایات» (کنز الفوائد،بحار الانوار،ج 2 ،160)


    بر شماست که درایت کنید نه فقط به نقل و حکایت بپردازید.پشت ظاهر هر آیه ای،معانی پنهان و مفاهیمی وجود دارند که مغز آن آیه محسوب می شوند و با درک آنها می توان به باطن کلام الهی راه یافت.


    برای تدبر در قرآن،اولین گام …

    ادامه »

    صفحات: 1 · 2

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [یکشنبه 1397-06-11] [ 08:19:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف در ادیان و مکاتب چهان   ...

    هر یک به زبانی صفت حمد تو گوی

    بلبل به غزل خوانی و طوطی به ترانه

     

    در آیین زرتشت، به نام « سوشیانت یا شوشیانس » (نجات دهنده ی بزرگ جهان)

    در میان یهودیان به نام « ماشیع » (مهدی بزرگ)

    در کتاب پاتیکل به نام (راهنما) (هادی، مهدی)

    و اقوام آمریکای لاتین در انتظار (کرشنا) به سر می برند.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [جمعه 1397-06-09] [ 08:10:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)   ...

    به نظر من یکی از چیزهای بسیار مهمی که در شیراز باید مورد توجه قرار بگیرد مرکزیت و محوریت این حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(علیهما السلام) است که کمتر شهری از شهرهای کشور ما یک چنین امتیاز و برجستگی دارد.

                 

    از جنبه ي ديني (كه من باز هم روي اين مسئله تأكيد خواهم كرد) مرقد جناب احمد بن موسي(علیهما السلام) و برادران بزرگوارش و ديگر امامزاده هاي خاندان پيغمبر، يك نشانه بسيار مهمي است. اینکه اين پيغمبر زادگان محترم و معتبر، مردم فارس را مخاطب خود و مـــنطقه و منـــزل آنها را مأمن خود قرار بدهند، بـــسيار چيز پر معنـــا و مضمون داري است؛ بخـــصوص شخصـــيت برجسته جناب احمد بن موسي(علیهما السلام) كه در ميان امامزادگان شناخته شده ي خاندان پيغمبر، جزو برجستگان محسوب مي شود.

    شیراز مأمن امامزادگان بزرگوار بود. در هیچ نقطه ای از کشور به قدر فارس، مرقد امامزاده وجود ندارد. معنای این حرف این است که از هر کجا امامزاده ها و فرزندان معصومین، یا از جور خلفا می گریختند و یا به کمک مردم حرکت می کردند متوجه شهر شیراز و یا شهرهای دیگر استان فارس می شدند.

    معرفی کردن و نشان دادن دلهای مشتاقان در سرتاسر کشور و بیرون از کشور متوجه این بارگاه عظیم کردن، کارهایی است که بایستی انجام بگیرد

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1397-06-08] [ 08:19:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دلانه   ...

    آه ای دا غمگین؛، که به این روز فکندت
    فریاد که از دل برفت آن همه پندت
    ای مرغک سر گشته، کدامین هوس آموز
    بی بال وپرت دید و چنین بست به بندت

    ادامه »

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [سه شنبه 1397-06-06] [ 08:22:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      زندگی نامه امام هادی علیه السلام   ...


    تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی (ع ) را نیمه ذیحجه سال 212 هجری قمری نوشته اند . پدر آن حضرت ، امام محمد تقی جوادالائمه (ع ) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود ، و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام رسانید و بدین مأموریت خدایی قیام کرد . نام آن حضرت - علی - کنیه آن امام همام ” ابوالحسن ” و لقبهای مشهور آن حضرت ” هادی ” و ” نقی ” بود . حضرت امام هادی (ع ) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و دوران امامتش 33 سال بود .

     

    در این مدت حضرت علی النقی (ع ) برای نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر گامهای بلند برداشت . نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (ع ) در مدینه عهده دار بود ، و لحظه ای از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آنها به حقایق مذهبی نمی آسود ، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه ستمگر وقت - یعنی متوکل عباسی - آنی آسایش نداشت .

     

    به همین جهت بود که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی ، به متوکل خلیفه زمان خود نامه ای خصومت آمیز نوشت ، و به آن امام بزرگوار تهمتها زد ، و نسبتهای ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگیزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و در حقیقت آنچه در شأن خودش و خلیفه زمانش بود به آن امام معصوم (ع ) منسوب نمود ، و این همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولایت و علم و فضیلتش مردم را از اطراف جهان اسلام به مدینه می کشانید و این کوته نظران دون همت که طالب ریاست ظاهری و حکومت مادی دنیای فریبنده بودند ، نمی توانستند فروغ معنویت امام را ببینند .

     

    و نیز ” مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت حرمین ( = مکه و مدینه ) از سوی دستگاه خلافت ،به متوکل عباسی نوشت : اگر تو را به مکه و مدینه حاجتی است ، علی بن محمد ( هادی ) را از این دیار بیرون بر ، که بیشتر این ناحیه را مظیع و منقاد خود گردانیده است ” . این نامه و نامه حاکم مدینه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی (ع ) در سنگر مبارزه علیه دستگاه جبار عباسی است .

     

    از زمان حضرت امام محمد باقر (ع ) و امام جعفر صادق (ع ) و حوزه چهار هزار نفری آن دوران پربار ، شاگردانی در قلمرو اسلامی تربیت شدند که هر یک مشعلدار فقه جعفری و دانشهای زمان بودند ، و بدین سان پایه های دانشگاه جعفری و موضع فرهنگ اسلامی ، نسل به نسل نگهبانی شد و امامان شیعه ، از دوره حضرت رضا (ع ) به بعد ، از جهت نشر معارف جعفری آسوده خاطر بودند ، و اگر این فرصت مغتنم در زمان امام جعفر صادق (ع ) پیش نیامده بود ، معلوم نبود سرنوشت این معارف مذهبی به کجا می رسید ؟ به خصوص که از دوره زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر (ع ) به بعد دیگر چنین فرصتهای وسیعی برای تعلیم و نشر برای امامان بزرگوار ما - که در برابر دستگاه عباسی دچار محدودیت بودند و تحت نظر حاکمان ستمکار - چنان که باید و شاید پیش نیامد .

     

    با این همه ، دوستداران این مکتب و یاوران و هواخواهان ائمه طاهرین - در این سالها به هر وسیله ممکن ، برای رفع اشکالات و حل مسائل دینی خود ، و گرفتن دستور عمل و اقدام - برای فشرده تر کردن صف مبارزه و پیشرفت مقصود و در هم شکستن قدرت ظاهری خلافت به حضور امامان والاقدر می رسیدند و از سرچشمه دانش و بینش آنها ، بهره مند می شدند و این دستگاه ستمگر حاکم و کارگزارانش بودند که از موضع فرهنگی و انقلابی امام پیوسته هراس داشتند و نامه حاکم مدینه و مانند آن ، نشان دهنده این هراس همیشگی آنها بود . دستگاه حاکم ، کم کم متوجه شده بود که حرمین ( مکه و مدینه ) ممکن است به فرمانبری از امام (ع ) درآیند و سر از اطاعت خلیفه وقت درآورند .

     

    بدین جهت پیک در پیک و نامه در پی نامه نوشتند ، تا متوکل عباسی دستور داد امام هادی (ع ) را از مدینه به سامرا - که مرکز حکومت وقت بود - انتقال دهند . متوکل امر کرد حاجب مخصوص وی حضرت هادی (ع ) را در نزد خود زندانی کند و سپس آن حضرت را در محله عسکر سالها نگاه دارد تا همواره زندگی امام ، تحت نظر دستگاه خلافت باشد . برخی از بزرگان مدت این زندانی و تحت نظر بودن را - بیست سال - نوشته اند .

     

    پس از آنکه حضرت هادی (ع ) به امر متوکل و به همراه یحیی بن هرثمه که مأمور بردن حضرت از مدینه بود ، به سامرا وارد شد ، والی بغداد اسحاق بن ابراهیم طاهری از آمدن امام (ع ) به بغداد با خبر شد ، و به یحیی بن هرثمه گفت : ای مرد ، این امام هادی فرزند پیغمبر خدا (ص ) می باشد و می دانی متوکل نسبت به او توجهی ندارد اگر او را کشت ، پیغمبر (ص ) در روز قیامت از تو بازخواست می کند . یحیی گفت : به خدا سوگند متوکل نظر بدی نسبت به او ندارد . نیز در سامرا ، متوکل کارگزاری ترک داشت به نام وصیف ترکی . ا

     

    و نیز به یحیی سفارش کرد در حق امام مدارا و مرحمت کند . همین وصیف خبر ورود حضرت هادی را به متوکل داد . از شنیدن ورود امام (ع ) متوکل به خود لرزید و هراسی ناشناخته بر دلش چنگ زد . از این مطالب که از قول یحیی بن هرثمه مأمور جلب امام هادی (ع ) نقل شده است درجه عظمت و نفوذ معنوی امام در متوکل و مردان درباری به خوبی آشکار می گردد ، و نیز این مطالب دلیل است بر هراسی که دستگاه ستمگر بغداد و سامرا از موقعیت امام و موضع خاص او در بین هواخواهان و شیعیان آن حضرت داشته است .

     

    باری ، پس از ورود به خانه ای که قبلا در نظر گرفته شده بود ، متوکل از یحیی پرسید : علی بن محمد چگونه در مدینه می زیست ؟ یحیی گفت : جز حسن سیرت و سلامت نفس و طریقه ورع و پرهیزگاری و بی اعتنایی به دنیا و مراقبت بر مسجد و نماز و روزه از او چیزی ندیدم ، و چون خانه اش را - چنانکه دستور داده بودی - بازرسی کردم ، جز قرآن مجید و کتابهای علمی چیزی نیافتم . متوکل از شنیدن این خبر خوشحال شد ، و احساس آرامش کرد . با آنکه متوکل از دشمنان سرسخت آل علی (ع ) بود و بنا به دستور او بر قبر منور حضرت سیدالشهداء (ع ) آب بستند و زیارت کنندگان آن مرقد مطهر را از زیارت مانع شدند ، و دشمنی یزید و یزیدیان را نسبت به خاندان رسول اکرم (ص ) تازه گردانیدند ، با این همه در برابر شکوه و هیبت حضرت هادی (ع ) همیشه بیمناک و خاشع بود .

     

    مورخان نوشته اند : مادر متوکل نسبت به مقام امام علی النقی (ع ) اعتقادی به سزا داشت . روزی متوکل مریض شد و جراحتی پیدا کرد که اطباء از علاجش درماندند . مادر متوکل نذر کرد اگر خلیفه شفا یابد مال فراوانی خدمت حضرت هادی (ع ) هدیه فرستد . در این میان به فتح بن خاقان که از نزدیکان متوکل بود گفت : یک نفر را بفرست که از علی بن محمد درمان بخواهد شاید بهبودی یابد . وی کسی را خدمت آن حضرت فرستاد امام هادی فرمود : فلان دارو را بر جراحت او بگذارید به اذن خدا بهبودی حاصل می شود .

     

    چنین کردند ، آن جراحت بهبودی یافت . مادر متوکل هزار دینار در یک کیسه چرمی سر به مهر خدمت امام هادی (ع ) فرستاد . اتفاقا چند روزی از این ماجرا نگذشته بود که یکی از بدخواهان به متوکل خبر داد دینار فراوانی در منزل علی بن محمد النقی دیده شده است . متوکل سعید حاجب را به خانه آن حضرت فرستاد . آن مرد از بالای بام با نردبان به خانه امام رفت . وقتی امام متوجه شد ، فرمود همان جا باش چراغ بیاورند تا آسیبی به تو نرسد . چراغی افروختند . آن مرد گوید : دیدم حضرت هادی به نماز شب مشغول است و بر روی سجاده نشسته . امام فرمود : خانه در اختیار توست .

     

    آن مرد خانه را تفتیش کرد . چیزی جز آن کیسه ای که مادر متوکل به خانه امام فرستاده بود و کیسه دیگری سر به مهر در خانه وی نیافت ، که مهر مادر خلیفه بر آن بود . امام فرمود : زیر حصیر شمشیری است آن را با این دو کیسه بردار و به نزد متوکل بر . این کار ، متوکل و بدخواهان را سخت شرمنده کرد . امام که به دنیا و مال دنیا اعتنایی نداشت پیوسته با لباس پشمینه و کلاه پشمی روی حصیری که زیر آن شن بود مانند جد بزرگوارش علی (ع ) زندگی می کرد و آنچه داشت در راه خدا انفاق می فرمود .

     

    با این همه ، متوکل همیشه از اینکه مبادا حضرت هادی (ع ) بر وی خروج کند و خلافت و ریاست ظاهری بر وی به سر آید بیمناک بود . بدخواهان و سخن چینان نیز در این امر نقشی داشتند . روزی به متوکل خبر دادند که : ” حضرت علی بن محمد در خانه خود اسلحه و اموال بسیار جمع کرده و کاغذهای زیاد است که شیعیان او ، از اهل قم ، برای او فرستاده اند ” . متوکل از این خبر وحشت کرد و به سعید حاجب که از نزدیکان او بود دستور داد تا بی خبر وارد خانه امام شود و به تفتیش بپردازد .

     

    این قبیل مراقبتها پیوسته - در مدت 20سال که حضرت هادی (ع ) در سامره بودند - وجود داشت . و نیز نوشته اند : ” متوکل عباسی سپاه خود را که نود هزار تن بودند از اتراک و در سامرا اقامت داشتند امر کرد که هر کدام توبره اسب خود را از گل سرخ پر کنند ، و در میان بیابان وسیعی ، در موضعی روی هم بریزند . ایشان چنین کردند . و آن همه به منزله کوهی بزرگ شد . اسم آن را تل ” مخالی ” نهادند آنگاه خلیفه بر آن تل بالا رفت و حضرت امام علی النقی ( علیه السلام ) را نیز به آنجا طلبید و گفت : شما را اینجا خواستم تا مشاهده کنید سپاهیان من را . و از پیش امر کرده بود که لشکریان با آرایشهای نظامی و اسلحه تمام و کمال حاضر شوند ، و غرض او آن بود که شوکت و اقتدار خود را بنمایاند ، تا مبادا آن حضرت یا یکی از اهل بیت او اراده خروج بر او نمایند ” .

     

    در این مدت 20سال زندگی امام هادی (ع ) در سامرا ، به صورتهای مختلف کارگزاران حکومت عباسی ، مستقیم و غیر مستقیم ، چشم مراقبت بر حوادث زندگی امام و رفت و آمدهایی که در اقامتگاه امام (ع ) می شد ، داشتند از جمله : ” حضور جماعتی از بنی عباس ، به هنگام فوت فرزند امام دهم ، حضرت سید محمد - که حرم مطهر وی در نزدیکی سامرا ( بلد ) معروف و مزار است - یاد شده است . این نکته نیز می رساند که افرادی از بستگان و مأموران خلافت ، همواره به منزل امام سر می زده اند . “

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [دوشنبه 1397-06-05] [ 05:35:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      روز کارمند مبارک باد   ...


     

    همه ساله در هفته دولت روز ٤شهريور به عنوان روز کارمند اختصاص مي يابد و در اين روز به منظور تجليل از کارگزاران دولت جمهوري اسلامي و ارج نهادن به خدمت، با تبيين ملاک هاي انتخاب، کارمندان نمونه به عنوان نمايندگان خيل عظيم کارکنان نظام در اقصي نقاط کشور، انتخاب و مورد تشويق و تقدير قرار مي گيرند.بايد مغزهاي خود را از اينکه تنها مستخدم دولت باشيم و پشت ميز بنشينيم خالي کنيم و برگرديم به اينکه، انسانيت انسان در رابطه با کار به وجود مي آيد. انسان مي تواند به وسيله کاري که انتخاب مي کند خالق خود باشد.اعتلاي مديريت در نظام اداري و ارتقاء منزلت اجتماعي کارکنان دولت، اصلاح نگرش مردم نسبت به خدمات اين قشر شريف و زحمتکش، ترويج فرهنگ رفتاري و خدمات شخصيتهاي راستين خدمت به مردم شهيدان ماندگار رجايي و باهنر به عنوان الگوهاي مناسب خدمت به جامعه، ايجاد روحيه اميد و تلاش و نشاط و تشويق مردم به مشارکت در امور و نمايش توان حکومت اسلامي در اداره مطلوب جامعه از اهدف بزرگداشت اين روز محسوب مي شود.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [یکشنبه 1397-06-04] [ 08:17:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      از کرامات و فضایل امام هادی علیه السلام   ...

                                             
    شخصی شعبده باز و بی نظیر از هند آمده بود و متوکل که خود فردی بازیگر و عیاش بود، تصمیم گرفت تا در مجلسی، حضرت هادی را شرمنده کند. پس به آن شعبده باز گفت:

    اگر علی بن محمد را خجل کنی “هزار دینار” پاداش خواهی گرفت. شعبده باز گفت: دستور بده نان نازک و سبک بپزند و آن ها را بر سر سفره بچینند و جای مرا در کنار علی بن محمد قرار ده.

    به دستور متوکل سفره آماده شد و در سمت چپ حضرت هادی پشتی قرار داده شده بود که بر آن تصویر شیری بود و آن دلقک نیز در کنار سفره و نزد این پشتی نشست.

    حضرت هادی دست به سفره بردند تا نانی بردارند، ناگهان نان پرید دست حضرت هادی به نان نرسید، دست به سمت نان دوم بردند، آن نیز پرید و نان سوم هم به دست حضرت هادی نرسید و صدای قهقهه جمع حاضر برخاست.حضرت هادی دست مبارک خود را بر پشتی زده و به آن تصویر اشاره نموده و گفتند:«او را بگیر» آن تصویر همانند شیری پرید و دلقک را بلعید و باز بر جای خود برگشت. همه حاضران از این واقعه متحیر شدند. حضرت هادی از جای خود بر خاست. متوکل التماس نمود که بنشین و آن مرد را بر گردان.

    حضرت امام هادی علیه السلام فرمود: به خدا دیگر او را نخواهی دید، آیا تا به این حد جرات یافته ای که دشمنان خدا را بر اولیاء خدا مسلط گردانی؟!

    حضرت هادی از خانه بیرون آمد و آن شعبده باز “هیچ گاه” دیده نشد…
    ابن حمزه از زرافه [زراره] پرده دار متوکل نقل کرده است.

    الثاقب فی المناقب: 555 ح 497،
    الخرائج و الجرائح 1: 400 ح 6، کشف الغمة 2:393، مدینة المعاجز 7: 472 ح 2474، حیلة الابرار 2: 473،
    اثبات الهداة 6: 243 ح 41، البحار 50: 146 ح 30.

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 05:39:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شهيد باهنر به روايت آيت الله سيدعلي خامنه اي   ...

    راوي :مقام معظم رهبري
    شهيد عزيزمان يكي از چهره هاي برجسته و استثنايي انقلاب و تاريخ ما بوده است. چيزي كه نقش اين شهيد بزرگوار را بيش تر در ذهن انسان برجسته مي كند، اين بود كه با داشتن اين همه نقش هيچ تظاهري نداشت. آن روزي كه بيش ترين كار را در شكل دادن به ذهن دانش آموزان دبستان ها و دبيرستان ها انجام مي داد و بيش ترين نقش را ايفا مي كرد، به صورت يك معلم معمولي رفت و آمد مي كرد و هيچ كس از مبارزين و انقلابيون مگر افراد خاصي به اهميت اين نقش آگاه نبود.
    شهيد باهنر پيش از شروع نهضت انقلابي مردم مسلمان به رهبري امام خميني، يعني از سال هاي 35 و 36، كار بزرگ خودش را در زمينه سازي و طرح ريزي انقلاب بزرگ ما آغاز كرد. به كمك چند تن از برادران، نظير برادر آقاي هاشمي رفسنجاني، نشريه اي را در قم به نام «مكتب تشيع» را ه اندازي كرد كه بيش ترين نقش را در آن شهيد باهنر برعهده داشت. دستگاه پس از گذشت مدت كوتاهي، نهايت حساسيت را نسبت به اين نشريه پيدا كرد. به دنبال اين جريان عظيم اسلامي و آب گوارا و روح بخش مكتب اسلام، شهيد باهنر مرتب تا ساعتي كه به شهادت رسيد، خدمات ارزندة خودش را براي انقلاب و خدمت به مردم انجام داد.
    در مورد كارهاي حزبي و سياسي، بايد بگويم ايشان از نخستين روز تشكيل و تكميل انديشة يك سازمان سياسي ـ اسلامي كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تحقق پيدا كرد، نقش فعال و موثري داشت. در اولين جلسه مرحوم باهنر، حضور و نقش بسيار فعالي داشت و براي پي ريزي پايه هاي حزب وقت زيادي را صرف كرد و كار زيادي انجام داد.
    بعد از پيروزي انقلاب، براي اين كه انديشه هاي اسلامي به صورت قالب هاي قابل قبولي در ذهن جوانان و دانشجويان و دانش آموزان و افراد انقلابي دربيايد، باهنر كارهاي شبانه روزي و پرزحمتي انجام داد. خصوصيات اخلاقي اين شهيد عزيز مجموعاً خصوصيات برجسته اي است. يكي از بزرگ ترين آن ها همان بود كه اشاره كردم. مرد بي تظاهري بود. هيچ كس از ظاهر آرام او نمي فهميد كه در باطن و ذهن او، در انديشة مواج او چه مي گذرد. به حق يكي از متفكرين و تئوريسين ها و ايدئولوگ هاي اين انقلاب بود و شايد تا زماني كه زنده بود، هيچ كس به درستي نمي دانست و الآن هم گمان نمي كنم به جز عده اي از دوستان نزديك او و كساني كه با او كار مي كردند، كسي به عظمت مكنونات علمي او آشنا باشد.
    نوشته هاي زيادي داشت. كتاب هاي زيادي را تنظيم كرده بود. جزوه هاي زيادي نوشته بود كه اغلب بدون نام بود و مدت ها در دست مردم مي گشت و دانش آموزان از آن استفاده مي كردند و كسي نمي دانست كه پديدآورندة خلاق اين ها شهيد باهنر است.

    ادامه »

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [شنبه 1397-06-03] [ 08:06:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دو مقایسه کوچولو بنی صدر ملعون با شهید بزرگوار رجایی   ...

    دكتر مجتبي رحماندوست، مشاور رئيس جمهوري

     

    هرچند من با شهيد رجايي برخوردهاي كمي داشتم ولي خيلي تكان‌دهنده و سازنده بود.

    رجايي آدم خيلي بي‌ادعايي بود و اهل قيافه گرفتن نبود. زماني كه رجايي نخست‌وزير بود، بازديدي از دانشكده افسري نيروي زميني ارتش داشتيم. شيوه حركت رئيس جمهور(بني‌صدر) طوري بود كه همه بايد كنار مي‌رفتند و اداي احترام مي‌كردند. اما نخست‌ورزير همراه مردم و پشت سر رئيس جمهور حركت مي‌كرد.

    مردم از اين كه جلوي رئيس جمهور بيايند، نگراني و هراس داشتند اما به محض اين كه به رجايي مي‌رسيدند، لبخندي به وي مي‌زدند و مي‌گفتند، آقاي رجايي يك عكس با هم بيگريم، مي‌گفت: بگيريم، آدمها سختشان بود كه به رئيس‌جمهور يك كلمه بگويند، ولي راحت بودند كه به نخست‌وزير بگويند يك عكس با هم بگيريم.

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:04:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      چگونه عروس و خواهر شوهری نمونه باشیم؟!   ...

     

    به دلیل روابط عمیق خانوادگی لازم است ساعات زیادی از عمرتان را در کنار هم بگذرانید و با هم معاشرت داشته باشید .چقدر خوب و هوشمندانه است که با داشتن نگاهی سالم به یکدیگر،این ساعات را به دوستی و خوشی بگذرانید.

     


    همه ی شما دوستانی دارید که از هم صحبتی و رفاقت با آنها لذت می برید .هر از گاهی ساعاتی در کنار هم به شوخی و درد دل و صفا و صمیمیت می گذرانید .اما دوستان شما از آسمان به زمین نیامده اند .آنها هم افراد معمولی هستند که دارای نقاط ضعف و قوتند .چنانچه بخواهید عیوبشان را علم کنید و همه حرفهایشان را طعنه و کنایه محسوب نموده و ایرادهایش را استخراج کنید ،خیلی زود دوستی و رفاقتتان به دشمنی و کینه ورزی تبدیل خواهد شد.اما از آنجا که شما یکدیگر را برای دوستی و صمیمیت انتخاب کرده اید و نگاهتان به هم دوستانه است ،چنین مشکلاتی بین شما به وجود نمی آید .کافی است که بخواهید همسر برادر و یا خواهر شوهرتان را هم یکی از دوستان خود قرار دهید .

    به دلیل روابط عمیق خانوادگی لازم است ساعات زیادی از عمرتان را در کنار هم بگذرانید و با هم معاشرت داشته باشید .چقدر خوب و هوشمندانه است که با داشتن نگاهی سالم به یکدیگر،این ساعات را به دوستی و خوشی بگذرانید.نگاه سالم در اینجا یعنی نگاهی بی جهت ،نگاهی که به یک فرد بدون در نظر گرفتن نسبتش می شود. البته این نگاه باید دو طرفه باشد .اما چنانچه از طرف مقابل عناد و لجبازی نباشد ،فقط از طرف شما هم می توان استارت یک رابطه ی دوستانه را زد.

    بیشتر مشکلات بین این دو نسبت (زن داداش و خواهر شوهر)،مربوط به نبود همین نگاه سالم است .وقتی طرف را خواهر شوهر می پنداریم،شوخی او را متلک حساب می کنیم.همان حرفی که اگر خواهرمان می زد می خندیدیم، حالا که از زن داداشمان شنیدیم ناراحت می شویم.اما فرض را بر این می گذاریم که واقعا با منظور آزار ما حرفی را زده اند یا رفتاری انجام داده اند ،با کمی تغافل و کوچک پنداشتن مسئله ،همه چیز تمام می شود .البته این حرفها برای کسانی که در بعد شخصیت اجتماعیشان رشد کافی نداشته اند،سخت و غیر منطقی است.

    زن داداشی دوست داشتنی است که بدون سوءاستفاده از جایگاه همسرش در خانواده او جا باز کند.این کار را به کمک اخلاق خوب خودش بکند نه این که سفارش شده باشد

    اگر زود قهر نکنید و دیدار ها را قطع و یا بسیار کم نکنید ،به زودی یاد می گیرید چگونه با هم کنار بیایید اما وقتی قهر می کنید، فرصتها و امکان برخوردهایی که می توانند موثر باشند را کم می کند. لذا حتی اگر بینتان دلخوری پیش آمد بازهم قهر نکنید و در اجتماع مشترکتان حضور پیدا کنید تا امکان حل مشکلات به وجود آید.

    اگر به هزار و یک دلیل صلاح نیست یا نمی توانید با هم طرح دوستی بریزید بلکه مضرات این دوستی را بیش از منافعش می دانید ،سعی کنید از ادبیات طنز عمومی استفاده کنید .لطیفه بگویید یا به هرطریقی که به کسی برنخورد با هم شوخی کنید.سعی کنید دور هم اوقات خوب و خوشی داشته باشید .اگر بحث به جاده خاکی افتاد با ادبیات شوخی مشکل را حل کنید .خیلی از اوقات حضور یک فرد شوخ و شیرین سخن از بحث و جدلهای بیهوده جلوگیری می کند.

     

    زن داداش دوست داشتنی

    زن داداشی دوست داشتنی است که بدون سوءاستفاده از جایگاه همسرش در خانواده او جا باز کند.این کار را به کمک اخلاق خوب خودش بکند نه این که سفارش شده باشد .

    وسط قرار دادن همسر از سوءاخلاق به حساب می آید. اگر با خواهر شوهرتان مشکل دارید این مشکل را بین خودتان حل کنید.بلکه با خودش در میان بگذارید .خیلی صادقانه به او بگویید دوست دارید کدورتها را رفع کنید و به همین خاطر لازم است با هم گفتگو کنید.

     

    اگر تازه ازدواج کرده اید و می خواهید از یک الگوی رفتاری مناسبی در رابطه با خواهر شوهرتان استفاده کنید،بهترین حالت این است که هیچ گونه افراط و تفریطی نکنید.کاملا طبیعی و منطقی رفتار کنید. اگر در نمایش دوستی و محبت خود ،عجله کنید، ممکن است نتیجه ی عکس بگیرید.شاید رفتارتان خود شیرینی جلوه کند. رعایت آداب معاشرت را جدی بگیرید و هیچگاه به جهت نشان دادن صمیمیت، اصول آداب معاشرت را زیر پا نگذارید.شاید با لودگی، مدتی محبوبیت پیدا کنید و دوستی های تند و شدیدی بین شما ایجاد شود اما دوام یک عمر را نخواهد داشت.ابتدا با رعایت آداب معاشرت و احترام ،محبتتان را در غالبهای کلی و عمومی نشان دهید .بعد از مدتی که صمیمیت بیشتری حاصل شد،می توانید به شکل خصوصی تری ابراز محبت و دوستی کنید .به هر حال از پرت کردن خودتان در جمع عاطفی خواهر شوهرها خودداری کنید و سیر تدریجی محبت را حفظ کنید.


    همسر برادر شما در خانواده شما حکم میهمان دارد .چه در حضور و چه در غیابش به او خیانت نکنید .خیانت به همسر برادر، شامل هرگونه ضربه زدن به موقعیت او نزد برادرتان می شود. اگر بین برادرتان و همسرش اختلافی پیش آمد،و از شما کمک خواست،بی طرف بودن را حفظ کنید بلکه گمان کنید بین خواهر و شوهر خواهرتان به قضاوت نشسته اید.به برادرتان این فرصت را ندهید که از همسرش نزد شما بدگویی کند.حتما همین چیزها را برای خودتان نمی پسندید.پس خواهر مهربانی برای همسر برادرتان باشید.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1397-06-01] [ 12:07:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم