در بيان ام ابيهاگوييم : آمده است كه : روى فى مقابل الطالبين باسناده الى جعفر بن محمد عن ابيه ان فاطمه كانت تكنى ام ابيها . در عرف محاورات عامه پدر، دخترش را مادرمى خواند، و در فارسى به مادر جان و مادر عزيز و مادر گرامى و نظائر آنها صدا مى زند، و لكن در بيان حديث بدين حد عرف عام نبايد اكتفاء كرد؛ چنان كه باز در عرف محاورات عامه ، اگر دخترى پدرش را خدمت كرده است و پذيرايى و پرستارى نموده است گويند: اين دختر، درباره پدرش مادرى كرده است ، و حضرت صديقه طاهره فاطمه عليه السلام بدين معنى نيز به رسول خدا صلى الله عليه وآله خدمت و زحمت مادرى اعمال نموده است .(221)
اين كمترين گويد: اين وجوه معانى ام ابيها را انكار نداريم ، ولكن سخن ما انيست كه همانگونه در پيش اشارتى شده است عقل كل و نفس كل اءب و اءم اند و همه موجودات باذن الله سبحانه از اين ابوين به وجود آمده اند؛ در غزلى گفته ام (ديوان - ص 208 )
كيست مانند تو فرزند كريم الابوين
نفس كل مادرى و عقل كل او را پدرى
و حضرت صديقه طاهره ، مظهر اتم نفس كل است و بدين تفسير انفسى اقوم ، آن جناب ام ابيها است ، تدبر ترشد ان شاء الله تعالى شاءنه .(222)
[چهارشنبه 1395-06-31] [ 11:08:00 ب.ظ ]