در جنگ جمل عرب باديه نشينى برخاست و گفت : اى اميرمؤمنان !آيا مى گويى ؛ خدا يكى است ؟ در اين هنگام مردم به او هجوم آوردند و گفتند: اى مرد !مگر نمى بينى كه اميرمؤمنان در چه وضعى است ؟ (منظور حالت جنگ و وضعيت بحرانى آن بوده است .)
حضرت فرمود: بگذاريد حرفش را بزند؛ زيرا آن چه كه او مى خواهد، من هم از اين مردم مى خواهم .
آن گاه فرمود: اى مرد !اين كه بگوييم خدا يكى است ، ممكن است بر چهار نوع باشد كه دو نوع آن جايز، و دو نوع ديگر آن جايز نيست .
اما آنهايى كه جايز نيست عبارت از اين است كه بگويد: خدا يكى است و منظور يك در باب اعداد باشد. كه اين در مورد خدا جايز نيست ؛ زيرا در باب اعداد دو هم داريم وگرنه ديگر عدد نيست . مگر نمى دانى كسى كه بگويد خداوند سومين شخص از سه شخص است ، كافر شده است ؟
قسم و صورت دوم اين است كه كسى بگويد خدا يكى است ؛ يعنى يكى از مردم است و مقصود، نوعى از يك جنس باشد، اين هم در مورد خدا جايز نيست ، چون تشبيه است و خداوند برى ء از تشبيه است . اما آن دو وجهى كه جايز است ، اولى اين كه بگويى خدا يكى است ؛ يعنى ميان اشياء شبيهى ندارد. و دوم اين كه بگويى خدا يكى است و مقصود اين باشد كه خدا در وجود و عقل و وهم تقسيم ناپذير است . و خداى عز و جل ، به همين گونه است . (351)
اما از نظر عقلى بايد گفت كه كثرت عددى با تكرار وحدت عددى به وجود مى آيد.
از اين رو مى توان گفت : چيزى كه به وحدت عددى متصف شده ، يكى از اعداد وجود يا يكى از آحاد موجودات است . و جناب حق سبحان منزه از اين است . بلكه وحدت و كثرت عددى كه در مقابل يكديگرند، از صنع وحدت حقيقى محض اويند؛ وحدتى كه نفس ذات قيوم اوست ؛ و حق محض و خالص و واجت و قائم به ذات است و هيچ در مقابل آن نيست و نفى كثرت ، از لوازم اوست . هم چنان كه اميرمؤمنان عليه السلام در حديثى كه گذشته ، بدان اشاره نموده ، فرمود: نه در وجود و نه در عقل و وهم ، قابل تقسيم نيست . (352)
موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي
لینک ثابت
[ 11:14:00 ب.ظ ]