امام بافر عليه السلام از جدش اميرمؤمنان نقل ميفرمايد كه : مردى برخاست و گفت : اى اميرمومنان !با چه چيز خدايت را شناختى ؟
فرمود: با شكسته شدن عزمها و همت ها؛ چون تصميم به انجام كارى گرفتم ، مانع شد. و چون عزم كردى پس قضاى الهى با عزمم مخالفت نمود؛ پس دريافتم كه مدبر، كسى است جز من .
مرد گفت : چه باعث شد شكر نعمتهاى او را به جاى آورى ؟
حضرت (ع ) فرمود: به بلايا نگريستم كه خداوند، آنها را از من دور نمود و غير مرا دچار آن ساخت ؛ از اين رو دريافتم كه او به من نعمت ارزانى داشته است ، پس شكرش را بر خود لازم دانستم .
مرد پرسيد: چرا لقايش را دوست دارى ؟
فرمود: چون دريافتم كه براى من دين فرشتگان و فرستادگان و پيامبرانش را برگزيده ؛ دانستم كه مرا گرامى داشته و فراموش نكرده است . پس مشتاق لقايش شدم . (350)
[چهارشنبه 1395-06-31] [ 11:11:00 ب.ظ ]