حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 44
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 5849
  • 1 ماه قبل: 21565
  • کل بازدیدها: 2408452





  • رتبه






    کاربران آنلاین

  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • شمیم


  •   خنده با صدای بلند   ...
    • خنده ی شدید و با صدای بلند از شیطان است.
    • امام صادق علیه السلام.  کافی ج۲ ص۶۶۴.
    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1397-06-22] [ 03:36:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      درد ما...   ...

    درد ما، درد جانسوز همه مظلومان جهان است که زنجیرهای تفتیده اسارت تا مرز استخوان بر درونشان فرو رفته و در نای خون فریاد برمی آورد :کجاست فریادرسی؟

    درد ما فراقت است و به یغما رفتن شکوفه های سیب در روشنایی روز .

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:25:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مناسبت های چند روز باقی مانده از شهریور   ...

    مناسبت های چند روز باقی مانده از شهریور

    24شهريور: درگذشت عالم و فیلسوف کبیر حکیم جهانگيرخان قشقايي (1289 ش)

     

    25شهريور: انتخابات اولين دوره مجلس شوراي ملي(1285 ش)،  اعلاميه روحانيان مبني بر ادامه مبارزه با رژيم طاغوت(1356 ش)، وقوع زلزله شديد در طبس(1357ش)

     

    26شهريور: قتل عام فلسطينيان در سپتامبر سياه(1349ش)، قتل عام فلسطينيان در اردوگاههاى صبرا و شتيلا(1361ش)

     

    27شهريور: درگذشت استاد سید محمد حسین شهريار (1367 ش)- روز شعر و ادب فارسی، سفر حضرت امام خامنه ای به استان آذربایجان غربی (1375ش)

     

    28شهريور: امضاي قرارداد شركت نفت ايران با كنسرسيوم بين‏المللي نفت (1333 ش)، آزادی سوسنگرد (1360ش)، درگذشت آيت‏الله محمد ابراهيم اعرافي(1371 ش)

     

    29شهريور: درگذشت آيت الله موحد ابطحي (1381 ش)، ترور برهان الدین ربّانی (1390ش)

     

    31شهريور: اجلاس مراكش و تاسيس سازمان كنفرانس اسلامي (1348 ش)، آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران(1359)- آغاز هفته دفاع مقدس

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 06:25:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بکوب بکوب همانست که دیدی!!!   ...

    در شهر غزنین ابوالعلی نام روزی به خدمت دانشمندی رفت و از او پرسید: افضل ترین اعمال کدام است که به کار آخرت آید؟ گفت: علم و عمل و پرهیزکاری. پرسید: حلال ترین مأکولات را از چه ممر به دست توان کرد؟ گفت: از رنج دست و عرق جبین. ابوالعلی روزها به تحصیل علوم و شب ها به دقاقی مشغول شد تا شبی در واقعه دید بر سر کوه بلندی تفرج کنان است، چشمش به شعبی از شعوب افتاد که نوری از وی می درخشد. سطحی دید مشبک از سوراخ های بزرگ و کوچک داشت و آب سفیدی باندازه منفذها بر می آید. از جمعی که متصدی آن امر بودند پرسید که این سوراخ ها و آب سفید که به هم آمیخته نمی شدند چیست؟ گفتند: این سوراخ های خرد و بزرگ و آبی که از آن ها فرو می ریزد سرچشمه رزق خلایق است.

    ابوالعلی پرسید: سرچشمه رزق من کدام است؟ منفذی را که از دل یتیمان تنگ تر بود و قطره قطره آب از آن می چکید به او نمایاندند. در این حال از خواب برخاست و پس از آن در موقع دقاقی می خواند: بکوب بکوب همانست.

    سلطان محمود شب ها به لباس درویشی سیر می نمود تا حال مردم شهر معلوم کند. عبورش به دکان ابوالعلی افتاد و زمزمه بکوب بکوب همانست که دیدی، از درون دکان شنید. پیش رفت، حلقه بر در زد و گفت: مردی غریبم و راه به جایی ندارم، امشب مرا جای ده. ابوالعلی درب بر روی مهمان ناخوانده باز کرد و نان خشکی که داشت او را خورانید.

    سلطان در گوشه ای بیاسایید و ابوالعلی به کار دقاقی مشغول و همچنان می گفت: بکوب بکوب همان است که دیدی. سلطان سبب این جمله را پرسید. او خواب خود را نقل کرد.

    چون صبح شد سلطان او را وداع کرد و به مقر سلطنت قرار گرفت و یکی از خادمان را گفت یک لنگری مزعفر با سه قطعه مرغ مسمن در شکم یک مرغ لعل و یاقوت و یکی زر سرخ و یکی در و مروارید کرده بعد از نماز شام بدون آشنایی به در خانه دقاق رسانید. ابوالعلی با خود اندیشید که اگر نفس را امشب به غذای لذیذ عادت و هم فردا تحصیل چنین غذایی میسر نباشد و در تعب افتم چه بهتر این طعام را دست نخورده به سوداگری که وقت شام از گرد راه رسیده و هنوز سرانجام طعام نکرده دهم و با او آشنا شوم شاید که در این شهر آنچه پارچه خرید نماید به من دهد تا دقاقی کنم و مزد ستانم طعام را به بود اگر غریب داد.

    سوداگر چون دست به طعام برد از آن همه نعمت حیران شد. طعام را خورد و آن همه نعمت را برداشته طبق به سرایدار سپرد و خود نیمه شب از آن شهر کوچ کرد.

    شب دیگر سلطان به سر وقت دقاق آمد، همان نوا را شنید: بکوب بکوب همان است که دیدی. از او پرسید طعامی که برایت آوردند صرف کردی؟ دقاق گفت: بازرگانی غریب از راه رسیده بود بدان امید که اگر طعام به او بدهم خرید کند من دقاقی کنم و مزد خود ستانم. سلطان گفت: بکوب بکوب همان است که دیدی.

    جامع التمثیل

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [سه شنبه 1397-06-20] [ 05:41:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سلامتی خدای مهربون صلوات   ...

    وضوی بی نماز!


    موقع آن بود که بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابکار دربیایند. همه از خوشحالی در پوست نمی گنجیدند. جز عباس ریزه که چون ابر بهاری اشک می ریخت و مثل کنه چسبیده بود به فرمانده که تو رو جان فک و فامیلت مرا هم ببر، بابا درسته که قدم کوتاهه، اما برای خودم کسی هستم. اما فرمانده فقط می گفت: «نه! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!» عباس ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمکم!»
    وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: « ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم!» چند لحظه ای مناحات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فکری شد که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند. وسوسه رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند به سوی چادر رفت. اما وقتی کناره چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و خوابیده، غرق حیرت شد.

    ادامه »

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [دوشنبه 1397-06-19] [ 05:38:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      جايگاه و ارزش نماز از زبان دانشمندان جهان   ...

    جايگاه و ارزش نماز از زبان دانشمندان جهان

    1. «ويليام جيمز» روان شناس بزرگ امريکايي مي گويد: «دعا و نماز و به عبارت ديگر, اتصال با روح عالم خلقت و جان جانان, کاري اثر بخش و داراي نتيجه است. ثمره آن عبارت است از ايجاد يک جريان قدرت و نيرويي که به طور محسوس داراي آثار مادي و معنوي است.» (ويليام جيمز, دين و روان, ترجمه مهدي قاني، ص 177)

    2. دکتر «وين داير»: «من در حال نماز به شيوه اي باور نکردني از نور الهي برخودار مي شوم و احساس مي کنم همه وجود من, روح است هر چند هنوز از داشتن جسم آگاه هستم و هنگامي که از اين احساس روحاني و سير و سياحت در عالم روح به جسم خود باز مي گردم, احساس قدرت مي کنم گويي جسم من آگنده از مقدار زيادي انرژي شده است.» (وين داير, درمان با عرفان, ترجمه جمال هاشمي, ص 308)

    3. «کارل يونگ» روان شناس بزرگ معاصر: «واقعه نماز و دعاي جمعي, بهره گيري از حيات فائق و متعالي است که برتر از همه مرزها و حدود زماني و مکاني است و لحظه اي جاويد و ابدي در زمان است.» (جهان نگري کارل يونگ, ترجمه جلال ستاري, ص 218)

    4. «روژه گارودي» فيلسوف و دانشمند مشهور فرانسوي: «در نماز انسان به خود باز مي گردد و همه هستي را در وجود خويش احساس مي کند و چنين است که انسان با ايمان به ستايش وادار مي شود.» (علي اصغر عزيزي تهراني, حضور قلب در نماز, انتشارات بوستان کتاب, چاپ پنجم, 1382، ص 121)

    5. دکتر «فرانک لاباخ» دانشمند مشهور اروپايي از قول دانشمند ديگري چنين مي گويد: «اي خداوند! ساعت کوتاهي که در حضور تو صرف مي شود چه تغيير عظيمي به وجود مي آورد چه بارهاي سنگيني بر اثر آن از سينه ها برداشته مي شود و چه زمين هاي خشکي که بر اثر رگبارهاي دعا شاداب مي گردد … .» (علي اصغر عزيزي تهراني, حضور قلب در نماز, انتشارات بوستان کتاب, چاپ پنجم, 1382، ص 121)

    6. «مهاتما گاندي» رهبر بزرگ هند چه زيبا مي گويد: «دعا و نماز, زندگي مرا نجات داده است, من بدون آن مدت ها پيش ديوانه شده بودم. من در تجارب زندگي عمومي و خصوصي خود تلخ کامي هاي بسيار سختي داشته ام که مرا دستخوش نااميدي مي ساخت اگر توانسته ام بر اين نااميدي ها چيره شوم به خاطر دعا و نمازهايم بوده است. دعا و نماز را مانند حقيقت, بخشي از ندگي خود به شمار نمي آورم بلکه تنها به خاطر نياز و احتياج شديد روحي آنا را به کار مي بسته ام, زيرا اغلب خود را در حال و وضعي مي يافتم که احتمالا بدون نماز و دعا نمي توانستم شادمان باشم. هر چه زمان مي گذشت اعتقاد من به خدا افزايش مي يافت و نياز من به دعا ونماز بيشتر مي شد و صورتي مقاومت ناپذير به خود مي گرفت. بدون آن زندگي سرد و تهي بود. به همان اندازه که غذا براي بدن لازم استع دعا و نماز براي روح ضرورت دارد. در واقع آن قدر که دعا و نماز براي روح لازم است, غذا براي بدن ضرورت ندارد زيرا اغلب لازم است به خاطر سلامت بيشتر خودمان گرسنگي بدهيم و از غذاخوردن خودداري کنيم, اما در مورد دعا و نماز چنين اجتنابي نمي توان وجود اشته باشد. (همه مردم با هم برابرند, مهاتما گاندي, ترجمه محمود تفضلي, صص 106-107)

    گاندي در جاي ديگر مي گويد: «من کوچکترين شکي ندارم که نماز و دعا, وسيله غير قابل انکاري براي پاک کردن قلب از اميال نفساني است ولي بايد با منتهاي تواضع آميخته گردد.» (رؤيايي با حقيقت, مهاتما گاندي, ترجمه ليلي شاپوريان, ص 79)

    7. دکتر «الکسيس کارل» فيزيولوژيست معروف فرانوسي مي گويد: «حالت دعا و مناجات, اثراتي در اعضاي بدن ما به جا مي گذارد که در نوع خود بي سابقه است اين اثر در روزهاي اول آن قدرها جالب توجه نيست اما کم کم وقتي عادي شد, هيچ لذتي نمي تواند با آن برابري کند.»

    و در جاي ديگر مي گويد: «نيايش, پرواز روح است به سوي خدا يا حالت پرستش عاشقانه اي است نسبت به آن مبدأيي که معجزه حيات از او سرزده است و بالاخره نيايش, نمودار کوشش انسان است براي ارتباط با آن وجود نامرئي, آفريدگار هستي, عقل کل, قدرت نامحدود و خير مطلق.» (الکسيس کارل, نيايش, ترجمه علي شريعتي, ص 41)

    منبع: کاظم مصطفایی، سایت پرسمان

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [یکشنبه 1397-06-18] [ 05:36:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      چفیه یعنی...   ...

    چفیه یعنی عطـر شبهـای نمـاز

    هجرت از دل تا سـرای بی نیـاز

    چفیه یعنی سِیر از دل تـا به حق

    جان نثـاری تـا بناگـوشِ رمـق

    چفیه یعنی شب میـانِ آب و رود

    چفیه یعنی گریه واشک و سجود

    چفیه یعنـی درس عرفـان امـام

    درس آداب الصلـوت روز و شـام

    چفیه یعنی سوره والعصر و دهـر

    روشنائیهـا و آذین هـای شهـر

    چفیه یعنی بـوسه ی پروانه هـا

    بر لـب گل هـا به هنگـام دعـا 

    چفیه یعنـی چکه چکه اشک دل

    بـر سر جــام دعـایی متصـل

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [شنبه 1397-06-17] [ 05:36:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      یوسف زهرا   ...

     

    بیـا ای یوسـف آل محــمـد

     

    بیـا ای حجت پنـهان احــمد

    بیا قبله نمای عصــر غیبت

     

    تمام عاشقانـت را صـدا کن

    بیا و چتر وحشت را بیفکن

     

    برین کنج خرابم سایه افکن

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [جمعه 1397-06-16] [ 08:08:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      زیباترین قسم...   ...

    زیباترین قسم سهراب سپهری:

    نه تو می مانی و نه اندوه
    و نه هیچیک از مردم این آبادی…
    به حباب نگران لب یک رود قسم،
    و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
    غصه هم می گذرد،
    آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
    لحظه ها عریانند.
    به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان
    هرگز.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1397-06-14] [ 08:20:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      من خدایی دارم...   ...

    من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

    نه در آن بالاها

    مهربان، خوب، قشنگ

    چهره اش نورانیست

    گاهگاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من

    او مرا می فهمد او مرا می خواند،

    او مرا می خواهد

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [دوشنبه 1397-06-12] [ 08:20:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.