جايگاه و ارزش نماز از زبان دانشمندان جهان
1. «ويليام جيمز» روان شناس بزرگ امريکايي مي گويد: «دعا و نماز و به عبارت ديگر, اتصال با روح عالم خلقت و جان جانان, کاري اثر بخش و داراي نتيجه است. ثمره آن عبارت است از ايجاد يک جريان قدرت و نيرويي که به طور محسوس داراي آثار مادي و معنوي است.» (ويليام جيمز, دين و روان, ترجمه مهدي قاني، ص 177)
2. دکتر «وين داير»: «من در حال نماز به شيوه اي باور نکردني از نور الهي برخودار مي شوم و احساس مي کنم همه وجود من, روح است هر چند هنوز از داشتن جسم آگاه هستم و هنگامي که از اين احساس روحاني و سير و سياحت در عالم روح به جسم خود باز مي گردم, احساس قدرت مي کنم گويي جسم من آگنده از مقدار زيادي انرژي شده است.» (وين داير, درمان با عرفان, ترجمه جمال هاشمي, ص 308)
3. «کارل يونگ» روان شناس بزرگ معاصر: «واقعه نماز و دعاي جمعي, بهره گيري از حيات فائق و متعالي است که برتر از همه مرزها و حدود زماني و مکاني است و لحظه اي جاويد و ابدي در زمان است.» (جهان نگري کارل يونگ, ترجمه جلال ستاري, ص 218)
4. «روژه گارودي» فيلسوف و دانشمند مشهور فرانسوي: «در نماز انسان به خود باز مي گردد و همه هستي را در وجود خويش احساس مي کند و چنين است که انسان با ايمان به ستايش وادار مي شود.» (علي اصغر عزيزي تهراني, حضور قلب در نماز, انتشارات بوستان کتاب, چاپ پنجم, 1382، ص 121)
5. دکتر «فرانک لاباخ» دانشمند مشهور اروپايي از قول دانشمند ديگري چنين مي گويد: «اي خداوند! ساعت کوتاهي که در حضور تو صرف مي شود چه تغيير عظيمي به وجود مي آورد چه بارهاي سنگيني بر اثر آن از سينه ها برداشته مي شود و چه زمين هاي خشکي که بر اثر رگبارهاي دعا شاداب مي گردد … .» (علي اصغر عزيزي تهراني, حضور قلب در نماز, انتشارات بوستان کتاب, چاپ پنجم, 1382، ص 121)
6. «مهاتما گاندي» رهبر بزرگ هند چه زيبا مي گويد: «دعا و نماز, زندگي مرا نجات داده است, من بدون آن مدت ها پيش ديوانه شده بودم. من در تجارب زندگي عمومي و خصوصي خود تلخ کامي هاي بسيار سختي داشته ام که مرا دستخوش نااميدي مي ساخت اگر توانسته ام بر اين نااميدي ها چيره شوم به خاطر دعا و نمازهايم بوده است. دعا و نماز را مانند حقيقت, بخشي از ندگي خود به شمار نمي آورم بلکه تنها به خاطر نياز و احتياج شديد روحي آنا را به کار مي بسته ام, زيرا اغلب خود را در حال و وضعي مي يافتم که احتمالا بدون نماز و دعا نمي توانستم شادمان باشم. هر چه زمان مي گذشت اعتقاد من به خدا افزايش مي يافت و نياز من به دعا ونماز بيشتر مي شد و صورتي مقاومت ناپذير به خود مي گرفت. بدون آن زندگي سرد و تهي بود. به همان اندازه که غذا براي بدن لازم استع دعا و نماز براي روح ضرورت دارد. در واقع آن قدر که دعا و نماز براي روح لازم است, غذا براي بدن ضرورت ندارد زيرا اغلب لازم است به خاطر سلامت بيشتر خودمان گرسنگي بدهيم و از غذاخوردن خودداري کنيم, اما در مورد دعا و نماز چنين اجتنابي نمي توان وجود اشته باشد. (همه مردم با هم برابرند, مهاتما گاندي, ترجمه محمود تفضلي, صص 106-107)
گاندي در جاي ديگر مي گويد: «من کوچکترين شکي ندارم که نماز و دعا, وسيله غير قابل انکاري براي پاک کردن قلب از اميال نفساني است ولي بايد با منتهاي تواضع آميخته گردد.» (رؤيايي با حقيقت, مهاتما گاندي, ترجمه ليلي شاپوريان, ص 79)
7. دکتر «الکسيس کارل» فيزيولوژيست معروف فرانوسي مي گويد: «حالت دعا و مناجات, اثراتي در اعضاي بدن ما به جا مي گذارد که در نوع خود بي سابقه است اين اثر در روزهاي اول آن قدرها جالب توجه نيست اما کم کم وقتي عادي شد, هيچ لذتي نمي تواند با آن برابري کند.»
و در جاي ديگر مي گويد: «نيايش, پرواز روح است به سوي خدا يا حالت پرستش عاشقانه اي است نسبت به آن مبدأيي که معجزه حيات از او سرزده است و بالاخره نيايش, نمودار کوشش انسان است براي ارتباط با آن وجود نامرئي, آفريدگار هستي, عقل کل, قدرت نامحدود و خير مطلق.» (الکسيس کارل, نيايش, ترجمه علي شريعتي, ص 41)
منبع: کاظم مصطفایی، سایت پرسمان