حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 254
  • دیروز: 473
  • 7 روز قبل: 2796
  • 1 ماه قبل: 18324
  • کل بازدیدها: 2403413





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • avije danesh


  •   حديث گهربار   ...

    7 - قالَ عليه السلام : مَنَ صَلّى ، فَجَلَسَ فى مُصَلاّه إ لى طُلُوعِ الشّمسِ كانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.(69)

    ترجمه :

    فرمود: هر كه نماز - صبح - را به خواند و در جايگاه خود بنشيند تا خورشيد طلوع كند، برايش پوششى از آتش خواهد بود.

    موضوعات: چهل حديث از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1395-03-27] [ 11:48:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حديث گهربار   ...

    6 - قالَ عليه السلام : إ نّ هذَا الْقُرْآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.(68)

    ترجمه :

    فرمود: همانا در اين قرآن چراغ هاى هدايت به سوى نور و سعادت موجود است و اين قرآن شفاى دل ها و سينه ها است .

    موضوعات: چهل حديث از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:48:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حديث گهربار   ...

    5 - قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ كانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إ مّا مُعَجَّلةٌ وَإ مّا مُؤ جَلَّةٌ.(67)

    ترجمه :

    فرمود: كسى كه قرآن را - با دقّت - قرائت نمايد، در پايان آن - اگر مصلحت باشد - دعايش سريع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آينده مستجاب مى گردد.

    موضوعات: چهل حديث از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:48:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حديث گهربار   ...

    4 - قالَ عليه السلام : لَقَدْ فارَقَكُمْ رَجُلٌ بِالاْ مْسِ لَمْ يَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا يُدْرِكُهُ اءَلاَّْخِرُونَ.(66)

    ترجمه :

    پس از شهادت پدرش اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام ، در جمع اصحاب فرمود:

    شخصى از ميان شماها رفت كه در گذشته مانند او نيامده است ، و كسى در آينده نمى تواند هم تراز او قرار گيرد.

    موضوعات: چهل حديث از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:48:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حديث گهربار   ...

    3 - قالَ عليه السلام : وَ إ نّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم ، كَما يُساقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.(65)

    ترجمه :

    فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بيت رسول اللّه صلى الله عليه و آله ) سبب ريزش گناهان - از نامه اعمال - مى شود، همان طورى كه وزش باد، برگ درختان را مى ريزد.

    موضوعات: چهل حديث از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:48:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حديث گهربار   ...

    2 - قالَ عليه السلام : وَنَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَيِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَدا.(64)

    ترجمه :

    ه دنباله وصيّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود: و ما دو نفر - يعنى حضرت و برادرش امام حسين عليهما السلام - ريحانه رسول اللّه صلى الله عليه و آله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم ، پس خدا لعنت كند كسى را كه بر ما پيشقدم شود يا ديگرى را بر ما مقدّم دارد.

    موضوعات: چهل حديث از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:48:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حديث گهربار   ...

    الَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عليه الصلوة السّلام :

    1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْءٍ.(63)

    ترجمه :

    فرمود: هر كسى كه خداوند را عبادت و اطاعت كند، خداى متعال همه چيزها را مطيع او گرداند.

    موضوعات: چهل حديث از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:48:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      در مدح و منقبت دوّمين اختر فرزنده امامت   ...

    بت غم عشق تو تا يار دل زار من است

    بهتر از خلد برين گوشه بيت الحزن است

    نه غم حُور و نه انديشه جنّت دارم

    از زمانى كه مرا بر سر كويت وطن است

    قصّه عشق من و حُسن تو اى مايه ناز

    نقل هر مجلس و زينتْ دِه هر انجمن است

    بعد از اين ياد، كس از ليلى و مجنون نكند

    حُسْن اگر حُسْن تو و عشق اگر عشق من است

    توئى آن يوسف ثانى كه ز يك جلوه حُسن

    محو ديدار تو صد يوسف گل پيرهن است

    از پى ديدن رخسار تو موساى كليم

    سال ها بر سر كويت به عصا تكيه زن است

    آدم و نوح و سليمان و مسيحا و خليل

    همه را مِهر ولاى تو به گردن رسن است

    خلق گويند به من ، دلبر و معشوق تو كيست

    كه تو را در غم او اين همه رنج و مِحَن است

    چه بگويم كه نم از يم نتوان گفت كه آن ماه جبين

    سرو سيمين بدن و خسرو شيرين سخن است

    ثمر باغ رسالت ، گهر بحر وجود

    والى مُلك ولايت ، ولىّ مؤ تمن است

    اوّلين سبط و دوّم حجّت و سيّم سالار

    چارمين عصمت حقّ و يكى از پنج تن است

    نام ناميّش حسن ، خلق گراميّش حسن

    پاى تا فرق حسن ، بلكه حسن در حسن است

    روى حسن موى حسن بوى حسن خوى حسن

    يك جهان جوهر حُسن است كه در يك بدن است (62)

    موضوعات: چهل داستان از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پنج درس ارزنده و آموزنده   ...

    1 - روزى معاويه ، امام حسن مجتبى عليه السلام را مورد خطاب قرار داد و گفت : من از تو بهتر و برتر هستم .

    حضرت فرمود: آيا دليل و شاهدى بر مدّعاى خود دارى ؟

    معاويه پاسخ داد: بلى ؛ چون اكثريّت مردم موافق با من هستند و اطراف من رفت و آمد دارند، در حالى كه هيچ كسى با تو نيست مگر افرادى اندك و ناچيز.

    امام مجتبى عليه السلام اظهار داشت : افرادى هم كه اطراف تو قرار گرفته اند، دو دسته اند:

    يك دسته فرمان بر و مطيع ، و دسته اى ناچار و مضطرّ مى باشند.

    پس آن هائى كه از روى ميل و رغبت پيرو تو مى باشند، همانا مخالف خدا و رسول و معصيت كار هستند؛ و آن هائى كه از روى ناچارى با تو مى باشند، در پيشگاه خدا معذور خواهند بود.

    سپس افزود: اى معاويه ! من نمى گويم از تو بهترم ، زيرا فضايل پسنديده اى در تو وجود ندارد، همان طورى كه خداوند تو را به جهت كارهايت از فضائل و معنويت پاك گردانده است ؛ و مرا از زشتى ها و رذائل پاك و منزّه ساخته است .(57)

    2 - در روايات متعدّدى وارد شده است :

    هرگاه امام حسن عليه السلام مى خواست وضوء بگيرد و آماده نماز شود، رنگ چهره اش دگرگون و زرد مى گشت و لرزه بر اندامش مى افتاد، و چون علّت آن را پرسيدند؟

    فرمود: در حقيقت هر كه بخواهد به درگاه خداوند متعال برود و با او سخن و راز و نياز گويد بايد چنين حالتى برايش پيدا شود.(58)

    3 - روزى حضرت امام مجتبى عليه السلام مشغول خوردن غذا بود، كه سگى نزديك آن حضرت آمد، حضرت يك لقمه خود تناول مى نمود و يك لقمه نيز جلوى سگ مى انداخت .

    اصحاب گفتند: يابن رسول اللّه ! سگ حيوانى كثيف و نجس است ، اجازه فرما آن را از اين جا دور كنيم ؟

    امام عليه السلام فرمود: آزادش بگذاريد، اين سگ گرسنه است و من از خدا شرم دارم كه غذا بخورم و حيوانى گرسنه به من نگاه ملتمسانه كند و محروم بماند.(59)

    4 - به نقل از زيد بن ارقم آورده اند:

    روزى پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله در مجلسى هفت عدد سنگ ريزه در دست خود گرفت ؛ و در دست حضرت تسبيح گفتند.

    آن گاه امام حسن مجتبى عليه السلام ، نيز آن سنگ ريزه ها را در دست گرفت و نيز تسبيح خدا گفتند.

    پس بعضى افراد حاضر در مجلس ، همان ريگ ها را در دست گرفتند؛ ولى هيچ كلمه اى و حرفى از آن ها شنيده نشد، هنگامى كه علّت آن را سؤ ال كردند؟

    حضرت فرمود: اين سنگ ريزه ها تسبيح خدا نمى گويند، مگر آن كه در دست پيامبر و يا وصىّ او باشد؛ و اراده تسبيح نمايد(60)

    5 - بسيارى از مورّخين و محدّثين حكايت كرده اند:

    روزى امام حسن مجتبى صلوات اللّه عليه در ميان جمعى از اصحاب ، مارهائى را به نزد خود فرا خواند.

    و آن ها را يكى پس از ديگرى مى گرفت و بر اطراف مچ دست و گردن خود مى پيچيد؛ و سپس رهايشان مى نمود تا بروند.

    همين بين شخصى از خانواده عمر بن خطّاب - كه در آن مجلس - حضور داشت ، گفت : اين كه هنر نيست ، من هم مى توانم چنين كارى را انجام دهم ؛ و يكى از مارها را گرفت و چون خواست بر دست خود بپيچد؛ ناگهان مار، نيشى به او زد و در همان حالت آن شخص عمرى به هلاكت رسيد.(61)

    موضوعات: چهل داستان از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      در مصائب امام حسن مجتبى عليه السلام   ...

    بيا بنشين دمى خواهر، كنار بسترم امشب

    نظر كن حالت محزون و چشمان ترم امشب

    حسينم را بگو آيد، كنارم لحظه اى از غم

    كه گويم درد دل با يادگار مادرم امشب

    بهار عمرم آخر شد، خزان از زهر ملعونه

    ز ظلم اوست بى تاب و توان در بسترم امشب

    نظر كن خواهرا اكنون ، ببين حال پريشانم

    زجا برخيز و رُوْ طشتى بياور در برم امشب

    بيا خواهر دم آخر، مرا ديگر حلالم كن

    كه مهمانم به جنّت نزد جدّ اطهرم امشب

    شدم راحت من ، ليكن دچار غم شود قاسم

    به كفر آن جوان ، بى كَسُ و بى ياورم امشب (55)

    ………..

    هرگز دلى ز غم چو دل مجتبى نسوخت

    ور سوخت اجنبى دگر از آشنا نسوخت

    هر گلشنى كه سوخت ز باد سموم سوخت

    از باد نوبهارى و نسيم صبا نسوخت

    چندان دلش ز سرزنش دوستان گداخت

    كز دشمنان زهر بد و هر ناسزا نسوخت

    هرگز برادرى به عزاى برادرى

    در روزگار چون شه گلگون قبا نسوخت

    آن دم كه سوخت حاصل دوران ز سوز دهر

    در حيرتم كه خرمن گردون چرا نسوخت

    تا شد روان عالم امكان ز تن روان

    جنبنده اى نماند كزين ماجرا نسوخت (56)

    موضوعات: چهل داستان از إ مام حسن مجتبى عليه السلام  لینک ثابت



     [ 11:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.