حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 305
  • دیروز: 1092
  • 7 روز قبل: 2006
  • 1 ماه قبل: 11408
  • کل بازدیدها: 2481400





  • رتبه







    کاربران آنلاین



      جامعه‌ای با عناصر متضاد   ...

    علاوه بر این، آن روز جامعه عراق یک جامعه متشکل و فشرده و متحد نبود؛ بلکه از قشرها و گروههای مختلف و متضادی تشکیل یافته بود که هیچگونه هماهنگی و جوششی با یکدیگر نداشتند.

    پیروان و طرفداران حزب خطرناک اموی، گروه خوارج که جنگ با هر دو اردوگاه را واجب میشمردند.

    مسلمانان غیر عرب که از نقاط دیگر در عراق گرد آمده بودند و تعدادشان به بیست هزار نفر می‌رسید، و بالاخره گروهی که عقیده ثابتی نداشتند و در ترجیح یکی از طرفین بر دیگری در تردید بودند، عناصر تشکیل دهنده جامعه آنروز عراق و کوفه بشمار می‌رفتند، پیروان و شیعیان خاص امیرمؤمنان (ع) نیز یکی دیگر از این عناصر محسوب می‌شدند. [37] .

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



    [جمعه 1395-03-28] [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خستگی از جنگ   ...

    جنگ جمل و صفین و نهروان، و همچنین جنگهای توأم با تلفاتیکه بعد از جریان حکمیت، میان واحدهای ارتش معاویه، و نیروهای امیرمؤمنان (ع) در عراق و حجاز و یمن درگرفت، در میان یاران علی (ع) یکنوع خستگی از جنگ و علاقه به صلح و متارکه که جنگ ایجاد کرد زیرا طی پنج سال خلافت امیرمؤمنان (ع) یاران آنحضرت، هیچوقت اسلحه به زمین ننهادند مگر بقصد آنکه فردا در جنگ دیگری شرکت کنند. از طرف دیگر جنگ آنها با بیگانگان نبود بلکه در واقع با اقوام و برادران و آشنایان دیروزی آنان بود که در جبهه معاویه مستقر شده بودند.

    مردم عراق در واقع با این دست و آن دست کردن، و کندی در گسیل داشتن نیروها برای جنگ با گروههای مختلف شام که به حجاز و یمن و حدود عراق شبیخون می‌زدند علاقه به صلح و خستگی از جنگ را نشان میدادند و اینکه عراقیان دعوت مجدد امیرمؤمنان (ع) را به جنگ صفین به کندی اجابت نمودند، نشانه همین خستگی از جنگ بود.

    پس از شهادت امیرمؤمنان (ع) که حسن بن علی «ع» به خلافت رسید، این پدیده بشدت آشکار شد و مخصوصا هنگامی که امام حسن (ع) مردم به جنگ اهل شام دعوت نمود، مردم خیلی به کندی آماده شدند [34] .

    هنگامی که خبر حرکت سپاه معاویه بسوی کوفه به امام مجتبی «ع» رسید دستور داد مردم در مسجد جمع شدند، آنگاه خطبه‌ای آغاز کرد و پس از اشاره به بسیج نیروهای معاویه، مردم را به جهاد در راه خدا و ایستادگی

    در مبارزه با پیروان باطل دعوت نمود و لزوم صبر و فداکاری و تحمل دشواریها را گوشزد کرد، ولی امام «ع» با اطلاعی که از روحیه مردم داشت، نگران بود که دعوت او را اجابت نکنند اتفاقا همین طور شد و پس از پایان خطبه جنگی مهیج حضرت، همه سکوت کردند و احدی سخنان آنحضرت را تأیید نکرد.

    این صحنه بقدری اسف‌انگیز و تکان‌دهنده بود که یکی از یاران دلیر و شجاع امیرمؤمنان «ع» که در مجلس حضور داشت، مردم را بواسطه این سستی و افسردگی بشدت توبیخ کرد و آنها را قهرمانان دروغین، و مردمی ترسو و فاقد شجاعت خواند و آنها را دعوت نمود تا در رکاب امام برای جنگ اهل شام آماده گردند…. [35] .

    این سند تاریخی نشان می‌دهد که مردم عراق تا چه حد به سستی و بیحالی گرائیده بودند و آتش شور و التهاب سلحشوری و مجاهدت، در آنها خاموش شده بود و حاضر نبودند در جنگ شرکت کنند.

    سرانجام پس از فعالیتها و سخنرانیهای عده‌ای از یاران بزرگ حضرت مجتبی «ع» بمنظور بسیج نیروها و تحریک مردم برای جنگ، امام«ع» با عده کمی کوفه را ترک گفت و محلی در نزدیکی کوفه بنام ((نخیله)) را اردوگاه قرار داد و پس از ده روز اقامت در ((نخیله)) در انتظار رسیدن قوای تازه، جمعا چهار هزار نفر در اردوگاه حضرت گرد آمدند، به همین جهت امام ناگزیر شد دوباره به کوفه برگردد و اقدامات تازه و جدی‌تری جهت گردآوری سپاه بعمل بیاورد. [36] .

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      از نظر سیاست داخلی   ...

    شک نیست که هر زمامدار و فرماندهی اگر بخواهد در میدان جنگ بر دشمن پیروز گردد، باید از جبهه داخلی نیرومند و متشکل و هماهنگی برخوردار باشد و بدون داشتن چنین نیروئی، شرکت در جنگ مسلحانه نتیجه‌ای جز شکست ذلت‌بار نخواهد داشت.

    در بررسی علل صلح امام مجتبی «ع» از نظر سیاست داخلی، مهمترین موضوعی که بچشم میخورد، فقدان جبهه نیرومند و متشکل داخلی است زیرا مردم عراق و مخصوصا مردم کوفه، در عصر حضرت مجتبی (ع) نه آمادگی روحی برای نبرد داشتند و نه تشکل و هماهنگی و اتحاد.

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سرزنشهای دوستان کوته‌بین تمام شود؟   ...

    «یعقوبی» مورخ معروف می‌نویسد: هنگام بازگشت معاویه بشام (پس از صلح با امام حسن) به معاویه گزارش رسید که امپراتور روم با سپاه منظم و بزرگی بمنظور حمله به کشور اسلامی؛ از روم حرکت کرده است.

    معاویه چون قدرت مقابله با چنین قوای بزرگی نداشت، با آنها پیمان صلح بست و متعهد شد صد هزار دینار به دولت روم شرقی بپردازد. [30] .

    این سند تاریخی نشان می‌دهد که هنگام کشمکش دو طرف در جامعه اسلامی، دشمن مشترک مسلمانان با استفاده از این فرصت، آماده حمله بود و کشور اسلامی در معرض یک خطر جدی قرار داشت و اگر جنگ میان نیروهای امام حسن «ع» و معاویه در میگرفت، آنکه پیروز میشد امپراتوری روم شرقی بود نه حسن بن علی «ع» و نه معاویه. ولی این خطر با تدبیر و دوراندیشی و گذشت امام

    «ع» برطرف شد.

    امام باقر «ع» به شخصی که نسبت به صلح امام حسن «ع» خرده میگرفت، فرمود: اگر امام حسن «ع» این کار را نمیکرد خطر بزرگتری بدنبال داشت [31] . [32] .

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      از نظر سیاست خارجی   ...

    از نظر سیاست خارجی آنروز، جنگ داخلی مسلمانان بسود جهان اسلام نبود زیرا امپراتوری روم شرقی که ضربتهای سختی از اسلام خورده بود، همواره مترصد فرصت مناسبی بود تا ضربت مؤثر و تلافی‌جویانه‌ای بر پیکر اسلام وارد کند و خود را از نفوذ اسلام آسوده سازد.

    گزارش صف‌آرائی سپاه امام حسن و معاویه در برابر یکدیگر، به سران روم شرقی رسید، زمامداران روم فکر کردند که بهترین فرصت ممکن، برای تحقق بخشیدن به هدفهای خود را بدست آورده‌اند لذا با سپاهی عظیم عازم حمله به کشور اسلامی شدند تا انتقام خود را بگیرند.

    آیا در چنین شرایطی، شخصیتی مثل امام حسن (ع) که رسالت حفظ اساس اسلام را بعهده داشت، جز این راهی داشت که با قبول صلح، این خطر بزرگ را از جهان اسلام دفع کند ولو آنکه بقیمت فشار روحی و

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      قانون صلح در اسلام   ...

    2- باید توجه داشت که در آئین اسلام قانون واحدی بنام جنگ و جهاد وجود ندارد بلکه همان طور که اسلام دستور میدهد مسلمانان در شرایط خاصی با دشمن بجنگد، همچنین دستور داده است که اگر نبرد برای پیشبرد هدف، مؤثر نباشد، از در صلح وارد شوند.

    ما در تاریخ حیات پیامبر «ص» این دو صحنه را مشاهده می‌کنیم؛ پیامبر «ص» همانطور که در بدر؛ احد، احزاب، و حنین دست به نبرد زد، در شرایط دیگری که پیروزی را غیر ممکن میدید، ناگزیر با دشمنان اسلام قرارداد صلح بست و موقتا از دست زدن به جنگ و اقدام حاد؛ خودداری نمود تا در پرتو آن پیشرفت اسلام تضمین گردد. پیمان صلح پیامبر «ص» با «بنی‌ضمره» و «بنی‌اشجع» و با اهل مکه (پس از بازگشت از حدیبیه) از جمله این موارد بشمار می‌رود. [29] .

    بنابراین، همچنانکه پیامبر اسلام «ص» براساس مصالح عالیتری که احیانا آنروز برای عده‌ای قابل درک نبود، موقتا با دشمن کنار آمد، حضرت مجتبی (ع) نیز که از جانب پروردگار، رهبر و پیشوای دینی بود، و به تمام جهات و جوانب قضیه بهتر از هر کس دیگر آگاهی داشت، با دوراندیشی خاصی، صلاح جامعه اسلامی را در عدم توسل به جنگ تشخیص داد، از این رو این

    موضوع نباید احتمالا موجب خرده‌گیری گردد و باید روش آنحضرت عینا مثل روش پیامبر (ص) تلقی شود.

    اینک برای آنکه انگیزه‌ها و موجبات و آثار صلح آنحضرت بهتر روشن شود، لازم است تاریخ را ورق بزنیم و این مسئله را با استناد به متون اصلی و مدارک تاریخی بررسی کنیم.

    حضرت مجتبی (ع) در واقع صلح نکرد بلکه صلح بر او تحمیل شد یعنی اوضاع و شرایط نامساعد و عوامل مختلف، دست بدست هم داده وضعی بوجود آورد که صلح به عنوان یک مسئله ضروری به امام تحمیل گردید و جز پذیرفتن صلح چاره‌ای ندید و هر کس بجای او بود و در شرایط او قرار می‌گرفت، چاره‌ای جز قبول صلح نمی‌داشت زیرا هم اوضاع و شرایط خارجی و داخلی کشور اسلامی و هم وضع داخلی اردوی حضرت و مردم عراق، جنگ را ایجاب نمی‌کرد.

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حضرت مجتبی در جبهه‌های جنگ   ...

    1- امام حسن «ع» فردی شجاع و باشهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه پیدا نمی‌کرد، او در راه پیشرفت اسلام از هرگونه جانبازی دریغ نمی‌ورزید و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود. چنانکه در جنگ جمل، در رکاب پدر خود امیرمؤمنان «ع» در خط مقدم جبهه می‌جنگید و از یاران دلاور و شجاع علی «ع» سبقت

    می‌گرفت و بر قلب سپاه دشمن حمله سختی میکرد [21] .

    پیش از شروع این جنگ، بدستور پدر، همراه عمار یاسر و تنی چند از یاران امیرمؤمنان «ع» وارد کوفه شد و مردم کوفه را جهت شرکت در این جهاد دعوت کرد [22] .

    او وقتی وارد کوفه شد که هنوز «ابوموسی اشعری» (یکی از مهره‌های فاسد حکومت عثمان) بر سر کار بود و با حکومت عادلانه امیرمؤمنان «ع» مخالفت نموده از جنبش مسلمانان در پشتیبانی از مبارزه آنحضرت با پیمان‌شکنان، جلوگیری می‌نمود، با اینحال حسن بن علی (ع) توانست علی‌رغم کارشکنیهای ابوموسی و هم‌دستانش متجاوز از 9 هزار نفر را از شهر به میدان جنگ گسیل بدارد. [23] .

    و نیز در جنگ صفین؛ در بسیج عمومی نیروها و گسیل داشتن ارتش امیرمؤمنان «ع» برای جنگ با سپاه معاویه نقش مهمی بعهده داشت و با سخنان پرشور و مهیج، مردم کوفه را به جهاد در رکاب امیرمؤمنان «ع» و سرکوبی خائنان و دشمنان اسلام دعوت می‌فرمود [24] .

    آمادگی او برای جانبازی در راه حق بقدری بود که امیرمؤمنان در جنگ صفین از یاران خود خواست که او و برادرش حسین بن علی «ع» را از ادامه جنگ با دشمن بازدارند تا نسل پیامبر «ص» با کشته شدن این دو شخصیت از بین نرود [25] .

    امام حسن مجتبی (ع) هرگز در بیان حق و دفاع از حریم اسلام نرمش نشان نمی‌داد و علنا از اعمال ضد اسلامی معاویه انتقاد می‌کرد و سوابق زشت و ننگین معاویه و دودمان بنی‌امیه را بی‌پروا فاش می‌ساخت.

    مناظرات و احتجاجهای مهیج و کوبنده حضرت مجتبی «ع» با معاویه و مزدوران و طرفداران او نظیر: عمروعاص، عقبة بن ابی‌سفیان، ولید بن عقبه، مغیرة ابن شعبه، و مروان حکم، شاهد این معنی است [26] .

    حضرت مجتبی «ع» حتی پس از انعقاد پیمان صلح (که قدرت معاویه افزایش یافت و موقعیتش بیش از پیش تحکیم شد) بعد از ورود معاویه به کوفه؛ بر فراز منبر نشست و انگیزه‌های صلح خود و امتیازات خاندان علی «ع» را بیان نمود و آنگاه در حضور هر دو گروه با اشاره به نقاط ضعف معاویه، با شدت و صراحت از روش او انتقاد کرد. [27] .

    پس از شهادت امیرمؤمنان و صلح امام حسن «ع»، خوارج تمام قوای خود را بر ضد معاویه بسیج کردند، در کوفه به معاویه خبر رسید که «حوثره اسدی» یکی از سران خوارج بر ضد او قیام کرده و سپاهی دور خود

    گرد آورده است.

    معاویه برای تحکیم موقعیت خود و برای آنکه وانمود کند که امام مجتبی «ع» مطیع و پیرو اوست، به آنحضرت که راه مدینه را در پیش گرفته بود، پیامی فرستاد که شورش حوثره را سرکوب سازد و سپس به سفر خود ادامه دهد.

    امام «ع» به پیام او پاسخ داد که: من برای حفظ جان مسلمانان از جنگ با تو خودداری کردم این معنی موجب نمیشود که از جانب تو با دیگران بجنگم، اگر قرار به جنگ باشد، پیش از هر کسی باید با تو بجنگم مبارزه با تو از جنگ با خوارج لازم‌تر است. [28] .

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بررسی علل صلح امام حسن از نظر سیاست خارجی و داخلی   ...

    اشاره

    امام حسن (ع) با معاویه صلح نکرد، بلکه صلح بر او تحمیل شد.

    اگر امام حسن (ع) صلح نمیکرد خطر بزرگتری اسلام را تهدید میکرد.

    ارزیابی فشرده و همه جانبه‌ای از ارتش امام حسن (ع) در برابر ارتش معاویه

    مهمترین و حساس‌ترین بخش زندگانی امام مجتبی (ع) که مورد بحث و گفتگوی فراوان واقع شده و موجب خرده‌گیری دوستان کوته‌بین و دشمنان مغرض یا بی‌اطلاع گردیده است، ماجرای صلح آنحضرت با معاویه، و کناره‌گیری از صحنه خلافت و حکومت اسلامی است.

    با مطالعه زندگانی حضرت مجتبی (ع) و حوادث آنروز، گروهی این سئوالات را پیش می‌کشند که:

    چرا امام حسن (ع) با معاویه صلح کرد؟ مگر پس از شهادت امیرمؤمنان «ع» شیعیان و پیروان علی «ع» با

    فرزندش حسن مجتبی «ع» بیعت نکرده بودند؟

    آیا بهتر نبود که آنچه را بعدا امام حسین «ع» انجام داد، امام حسن «ع» جلوتر انجام میداد و در برابر معاویه قیام میکرد، یا پیروز می‌شد و یا با شهادت خود حکومت معاویه را متزلزل می‌ساخت؟

    اصولا اگر صلح، کار درستی بود چرا امام حسین با یزید صلح نکرد؟

    پیش از آنکه به پاسخ این سئوالات بپردازیم، لازم است دو نکته را یادآوری کنیم:

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      همسران افتخاری   ...

    اگر فرض کنیم این عددهای بزرگ حقیقت داشته است باید بگوییم مسلمانان آن عصر بواسطه علاقه خاصی که به پیامبر «ص» داشتند، می‌خواستند به افتخار خویشاوندی و قرابت با پیامبر «ص» نائل گردند و چون پیشوای دوم، نوه بزرگ آنحضرت و فرزند ارشد امیرمؤمنان بوده، گاهی دختران خود را داوطلبانه، به حضرت مجتبی «ع» تزویج میکردند و تنها به تشریفات عقد شرعی اکتفا می‌نمودند، بنابراین آنان زنان افتخاری پیشوای دوم محسوب می‌شدند که صرفا روی جهت فوق با حضرت وصلت می‌کردند.

    و نیز باحتمال قوی عده‌ای از زنان که بنام همسران آنحضرت در تاریخ ثبت شده است زنان بی‌پناهی بودند که امام مجتبی «ع» تکفل آنها را بعهده گرفته بود، و برای آنکه تحقیر نشوند، بر حسب ظاهر آنها را تزویج مینمود.

    ……………

    یک نمونه

    …………

    برای نمونه می‌توان از همسر مطلقه «عبدالله بن عامر» نام برد که امام مجتبی (ع) او را تزویج فرمود، بعد از مدتی عبدالله برای گرفتن امانتی که نزد زن سابق خود داشت، به مدینه سفر کرد و به خانه حضرت مجتبی «ع» مراجعه نمود. امام آمادگی خود را برای طلاق زن مزبور اعلام فرمود و اضافه نمود که من موقتا او را تزویج نمودم تا پس از رفع کدورت، او را طلاق بدهم و شما بتوانید زندگی گرم زناشوئی خود را از نو شروع کنید. [20] .

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      فرزندان امام   ...

    از شواهد زنده این موضوع تعداد فرزندان آنحضرت است که طبق نوشته مورخان، اگر آنحضرت همسران زیادی اختیار کرده بود لازمه‌اش این بود که فرزندان زیادی هم داشته باشد در صورتی که چنین نیست.

    بالاترین رقم را در مورد فرزندان امام مجتبی (ع) ابن‌جوزی نوشته است که 23 نفر میباشد [13] .

    یعقوبی فرزندان آنحضرت را 8 نفر [14] .

    ابن‌شهر آشوب 13 پسر و 1 دختر [15] .

    ابن‌خشاب 11 پسر و یک دختر [16] .

    طبرسی 16 پسر و یک دختر. [17] .

    و مرحوم شیخ مفید که در این گونه مباحث بیش از دیگران دقت و تحقیق داشته، تعداد فرزندان آن حضرت را جمعا 15 نفر (اعم از دختر و پسر) می‌داند. [18] .

    صاحب کتاب «العدد» که بنا به نقل مرحوم علامه مجلسی همسران زیادی برای آنحضرت نوشته است در عین حال، فرزندان حضرت مجتبی (ع) را بیش 51 نفر ننوشته است. [19] .

    بدین ترتیب، طبق تصریح مورخان، امام مجتبی (ع) حداکثر بیش از 22 فرزند نداشته است و این نشان می‌دهد که موضوع تعدد زوجات آنحضرت به آن صورت که در پاره‌ای از کتابها بچشم میخورد کاملا بی‌اساس است.

    در زمان ما نیز کسانی یافت می‌شوند که این اندازه

    اولاد داشته باشند بدون آنکه زنان زیادی بگیرند. و احتمال اینکه آنحضرت همسران زیادی داشته ولی عقیم بوده‌اند و یا بعلل دیگری فرزندی بدنیا نیاورده‌اند نیز بسیار ضعیف است و اینگونه احتمالات، در بررسی موضوعات و مسائل تاریخی فاقد ارزش می‌باشد.

    آیا با توجه به این تعداد کم فرزندان، دروغ بودن نسبت صدها همسر به امام حسن مجتبی «ع» روشن بنظر نمیرسد؟ و آیا با توجه به این سند تاریخی، نباید گفت که این گونه اخبار دروغین، ساخته و پرداخته عمال بنی‌امیه است که سابقه در جعل اخبار فراوان داشتند؟ و ما نباید دانسته و یا ندانسته در مسیر اینگونه اخبار مجعول قرار گرفته و با نقل آنها به دشمنان خاندان پیامبر «ص» کمک کنیم.

    علاوه بر این، مورخانی که شماره زنان حضرت مجتبی «ع» را زیاد نوشته‌اند، از تعیین نام آنها و یا نام قبیله آنها فرومانده‌اند و فقط چند تن از دانشمندان به ذکر نام همسران معدودی اکتفا کرده‌اند که ما ذیلا به نحوه تزویج

    آنها اشاره خواهیم کرد.

    موضوعات: زندگی امام حسن (ع) پرچمدار صلح و آزادی  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم