حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 2451
  • دیروز: 1092
  • 7 روز قبل: 2006
  • 1 ماه قبل: 11408
  • کل بازدیدها: 2481400





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • anam


  •   بار نابخردان بر دوش آگاهان   ...

    حارث پسر مغيره گويد:

    شبى در يكى از راه هاى مدينه امام صادق عليه السلام با من برخورد كرد و فرمود: اى حارث !

    گفتم : بلى !

    فرمود:

    - گناهان سفيهان شما بار آگاهان شما خواهد شد و علماء شما حامل بار نابخردان شما خواهند بود. آنگاه رد شد و رفت .

    حارث مى گويد:

    پس از مدتى محضر امام صادق عليه السلام رسيدم و اجازه خواسته و گفتم :

    - فدايت شوم ! چرا فرمودى بار گناهان نابخردان شما را، علماء شما حمل خواهند كرد، از اين فرمايش شما مطلب مهمى به نظرم مى رسد و سخت نگران شدم.

    فرمود:

    - آرى ! مطلب همان است كه گفتم ، گناهان نابخردان شما بار علماء شما خواهد شد. علتش اين است چرا هنگامى كه يكى از شما كار ناپسندى را مرتكب مى شود كه باعث اذيت ما شده و بر ما عيب و ايراد مى كنند، او را نصيحت نكرده و با سخنان زيبا، پند و اندرز نداده و از خواب غفلت بيدارش نمى كنيد؟

    گفتم :

    - اگر او را نصيحت كنيم نمى پذيرد و از ما اطاعت نمى كند.

    فرمود:

    - اگر چنين است با او قهر كنيد و هرگز با اين گونه آدم همنشين و دوست و رفيق نباشيد.(57)

    57- بحار: ج 2، ص 221.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



    [سه شنبه 1395-06-30] [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      احسان پيش از سؤ ال   ...

    اسحاق مى گويد:

    در محضر امام صادق عليه السلام بودم و معلى بن خنيس نيز در خدمت امام حضور داشت . در اين وقت مردى از اهل خراسان وارد شد، گفت : پسر پيغمبر خدا! پولم كم شده و توان برگشت به خانه ام را ندارم مگر اينكه شما مرا يارى نماييد.

    امام صادق عليه السلام به چپ و راست نگاه كرد و فرمود:

    آيا مى شنويد برادر دينى تان چه مى گويد؟

    نيكى آن است كه پيش از سؤ ال كسى انجام داده شود، بخشش بعد از سؤ ال پاداش آبروريزى او است …

    پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

    سوگند به آن خدايى كه دانه را مى شكافد و انسانها را مى آفريند، مرا حقيقتا پيامبر قرار داده است . آن مقدار كه سائل از سؤ ال كردن ، رنج مى برد بيشتر از آنست كه تو به او احسان مى كنى .

    سپس پنج هزار درهم جمع كردند و به او دادند.(56)

    56- بحار: 96، ص 147.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      كمك به مستمندان   ...

    محمد پسر عجلان مى گويد:

    خدمت امام صادق عليه السلام بودم ، كه يكى از شيعيان وارد شد و سلام كرد، حضرت از او پرسيد:

    برادرانت در چه حالى بودند؟

    او در پاسخ ، آنان را ستود و گفت :

    مردمان خوب و شايسته اى هستند.

    امام عليه السلام فرمود:

    رفت و آمد ثروتمندانشان با فقرا و احوال پرسى ايشان از همديگر چگونه بود؟

    مرد گفت :

    ارتباطشان اندك است (روابط گرمى ندارند) و زياد احوال يكديگر را جويا نمى شوند.

    امام عليه السلام پرسيد:

    انفاق و دستگيرى ثروتمندان با تهيدستان چگونه بود؟

    مرد جواب داد:

    شما از اخلاق و صفاتى مى پرسيد كه در ميان مردم كمياب است .

    امام عليه السلام فرمودند:

    بنابراين آنان چگونه خود را شيعه مى نامند!

    شعيه حقيقى كسى است كه در راه كمك و يارى مستمندان گام بردارد و آنان را در مهر و محبت كردن فراموش نكند.(55)

    55- بحار: ج 74، ص 353.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سه توصيه مهم امام صادق   ...

    عبدالاعلى يكى از شيعيان بوده كه در كوفه زندگى مى كرد، مى گويد:

    بعضى از دوستان و پيروان امام صادق عليه السلام نامه اى به امام نوشتند و در آن نامه چند مساءله كه مورد احتياج بود سؤ ال كردند و به من نيز گفتند تا درباره حق مسلمان بر برادر مسلمانش شفاها از امام سؤ ال كنم .

    وارد مدينه شده ، به محضر امام رسيدم . نامه دوستان را به امام تقديم كردم و نيز اين سؤ ال را نيز مطرح كردم ((حق مسلمان بر برادر مسلمانش ‍ چيست ))؟

    حضرت جواب نامه دوستان را داد، ولى به سؤ ال شفاهى من پاسخ نگفت .

    هنگامى كه خواستم به كوفه برگردم ، براى خداحافظى محضر امام عليه السلام رسيدم .

    عرض كردم :

    - يابن رسول الله ! من از شما مطلبى پرسيدم ، پاسخم ندادى .

    حضرت فرمود:

    - من عمدا پاسخ نگفتم .

    - براى چه ؟

    - زيرا مى ترسم حقيقت را بگويم و شما عمل نكنيد و كافر شويد.

    سپس امام عليه السلام فرمود:

    - اكنون بدان كه از سخت ترين و مهم ترين واجبات خدا بر خلقش سه چيز است :

    1. رعايت عدل و انصاف بين خود و ديگران تا حدى كه آنچه براى خود نمى پسندد، براى برادر مؤ منش نپسندد.

    2. ديگر اينكه ، مال خود را از برداران مسلمان مضايقه نكند و با آنان همكارى صميمانه داشته باشد.

    3. ياد كردن خداست در همه حال . اما منظورم از ياد خدا پيوسته گفتن ((سبحان الله و الحمدلله )) نيست ، بلكه مقصودم اين است كه مسلمان بايد چنان باشد كه هرگاه با كار حرامى مواجه شد، ياد خدا مانع گردد و او را از ارتكاب گناه باز دارد.(54)

    54- بحار: ج 74، ص 242.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مرگ در بدترين حال   ...

    شخصى در محضر امام صادق عليه السلام عرض كرد:

    پدر و مادرم فدايت باد! همسايگان من كنيزانى دارند كه مى خوانند و مى نوازند.

    گاهى به محل قضاى حاجت مى روم براى اينكه خوانندگى و نوازندگى آنان را بيشتر بشنوم نشستن خود را طولانى تر مى كنم .

    حضرت فرمود:

    اين كار را نكن ! نشستن خود را طول مده و از شنيدن خوانندگى و نوازندگى بپرهيز!

    آن مرد گفت :

    - به خدا سوگند! من به خاطر شنيدن آواز آنان به آنجا نمى روم ، بلكه گاهى كه به آن محل مى روم صدايشان بى اختيار به گوشم مى رسد.

    امام صادق عليه السلام فرمود:

    - مگر نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد: ان السمع و البصر و الفوائد كل اولئك كان عنه مسئولا ((گوش و چشم و دلها همه مسؤ ولند)).

    آن مرد گفت :

    - آرى ! به خدا سوگند! مثل اين است كه تاكنون اين آيه را نه از قرآن و نه از عرب و نه از عجم نشنيده بودم . از حالا اين كار را ترك مى كنم و از خداوند در خواست دارم كه مرا ببخشد و از من درگذرد.

    امام صادق عليه السلام به او فرمود:

    - برخيز! غسل توبه كن و تا مى توانى نماز بخوان ! چون به كار بسيار بدى معصيت بزرگى - عادت كرده اى كه اگر در اين حال بميرى در بدترين حالت از دنيا رفته اى و مسؤ وليت بزرگى خواهى داشت . اينك به پيشگاه خداوند توبه كن و از درگاه او بخواه تا توبه ات را از كارهاى زشتى كه مرتكب شده اى بپذيرد.(53)

    53- بحار، ج 6، ص 34.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اسراف ممنوع   ...

    ابان پسر تلغب نقل مى كند:

    امام صادق عليه السلام فرمود:

    ابان ! تو گمان مى كنى خداوند به كسى كه مال و ثروت داده ، به خاطر مقام و منزلت او در پيشگاه خدا بوده و او را خداوند دوست مى دارد؟

    و كسى را كه از عطاى خود محروم ساخت و زندگيش در تنگنا است ، به خاطر اين است كه او در نزد خدا بى ارزش است و خداوند او را دوست ندارد؟

    هرگز چنين نيست . زيرا ثروت و مال از آن خداست ، به عنوان امانت در اختيار مردم مى گذارد و آنان را آزاد گذاشته كه از روى ميانه روى بخورند و بياشامند و لباس تهيه نموده و ازدواج كنند و براى خود وسيله سوارى تهيه كرده و زندگى را به طور اقتصادى بگردانند.

    و هرگاه از مخارج معمولى اضافه آمد، از مستمندان و مؤ منان دستگيرى نموده و مشكلات زندگى آنان را برطرف سازند.

    هر كس در مال خداوند اين چنين شرعى و ميانه روى رفتار كند، هر اندازه استفاده نمايد و هر كارى انجام دهد، بر وى حلال است .

    هر آنچه مى خورد و مى آشامد و سوارى تهيه مى كند و ازدواج مى نمايد بر او حلال است .

    و كسى كه اسراف نموده و در موارد خلاف خروج مى كند برايش حرام خواهد بود.

    آنگاه فرمود:

    - اسراف نكنيد! چون خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد.

    اى ابان ! تو فكر مى كنى خداوند از كرم و فضل خود به كسى به عنوان امانت مالى مى دهد او مى تواند اسبى به ده هزار درهم بخرد در صورتى كه اسب بيست درهمى هم او را كفايت مى كند و يا كنيزى به هزار دينار بخرد با اين كه بيست دينارى او را كافى است ؟

    سپس فرمود:

    زياده روى نكنيد خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد.(52)

    52- بحار، ج 75، ص 305 و ج 79، ص 304.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      سخن منطقى   ...

    منصور دوانيقى (خليفه عباسى ) به امام صادق عليه السلام نوشت : چرا مانند ديگران نزد ما نمى آيى و با ما نمى نشينى ؟

    امام عليه السلام در پاسخ نوشت :

    ما از دنيا چيزى نداريم كه براى آن از تو بترسيم و تو نيز از فضايل و امور آخرت چيزى ندارى كه به خاطر آن به تو اميدوار باشيم ، نه تو در نعمتى هستى كه بيايم به تو تبريك بگويم و نه خود را در بلا و مصيبت مى بينى كه بيايم به تو تسليت دهم . پس چرا نزد تو بيايم ؟!

    منصور نوشت :

    بياييد ما را نصيحت كنيد!

    امام عليه السلام جواب داد:

    هر كس اهل دنيا باشد تو را نصيحت نمى كند و هر كس اهل آخرت باشد نزد تو نخواهد آمد.(51)

    51- بحار، ج 47، ص 184.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      درجات دهگانه ايمان   ...

    عبدالعزيز قراطيسى مى گويد:

    امام صادق عليه السلام به من فرمود:

    اى عبدالعزيز! ايمان ده درجه دارد، مانند نردبان كه ده پله دارد و همانند نردبان بايد پله پله از آن بالا رفت .

    كسى كه در درجه دوم است ، نبايد از كسى كه در درجه اول مى باشد، انتقاد كند و بگويد: تو ايمان ندارى .

    و آدمى كه در درجه اول ايمان است ، بايد به روش خود ادامه دهد تا برسد به آن كس كه در درجه دهم است .

    اى عبدالعزيز! كسى كه ايمانش در مرتبه پايين تر از توست او را بى ايمان ندان ! تا كسى كه ايمانش بالاتر از توست ، تو را بى ايمان نداند.

    وقتى كه ديدى كسى پايين تر از توست او را با مهر و محبت به درجه خود برسان و چيزى را كه تاب و تحمل آن را ندارد، بر او تحميل مكن ! تا او را بشكنى و اين كار خوب نيست . زيرا هر كس دل مؤ منى را بشكند بر او واجب است شكستگى دل او را جبران كند.

    آنگاه فرمود:

    مقداد در درجه هشتم و ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم ايمان (كه بالاترين درجات ايمان است ) قرار داشت .(50)

    50- بحار، ج 22، ص 250.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      نفهم ترين انسان   ...

    امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

    اگر شرابخوار به خواستگارى آمد نبايد او را پذيرفت ، چون صلاحيت ازدواج ندارد، سخنانش را نبايد تصديق نمود، هرگاه براى كسى واسطه شود نبايد او را قبول نمود. و نمى توان به او اعتماد كرد، هر كس به شرابخوار امانتى بسپارد چنانچه از بين برود، خداوند به صاحب امانت پاداشى نمى دهد و امانت از دست رفته او را جبران نمى كند.

    سپس فرمود: مايل بودم شخصى را سرمايه بدهم براى تجارت به كشور يمن برود، خدمت پدرم حضرت امام باقر عليه السلام رسيدم و عرض ‍ كردم :

    مى خواهم به فلانى براى تجارت سرمايه بدهم ، نظر شما چيست ؟ صلاح است يا نه ؟

    فرمود:

    مگر نمى دانى او شراب مى خورد؟

    گفتم :

    از بعضى از مؤ منين شنيده ام مى گويند او شراب مى خورد.

    فرمود: سخنان آنان را تصديق كن ! چون خداوند درباره پيامبر مى فرمايد: پيغمبر به خدا ايمان دارد و مؤ منين را تصديق مى نمايد، بنابراين شما بايد مؤ منين را تصديق كنى .

    آنگاه فرمود:

    اگر سرمايه را در اختيار او بگذارى ، سرمايه نابود شود و از بين برود خدا تو را نه اجر مى دهد و نه امانتت را جبران مى كند.

    گفتم :

    براى چه ؟

    فرمود: خداوند مى فرمايد:

    لا تؤ توا السفهاء اموالكم التى جعل الله لكم قياما (48)

    اموالى را كه خداوند آن را مايه زندگيتان قرار داده به نادانان ندهيد.

    آيا نادانتر از شرابخوار وجود دارد؟

    پس از آن فرمود:

    بنده تا شراب نخورده هميشه در پناه خدا است و در سايه لطف او اسرارش ‍ پرده پوش مى شود.

    هنگامى كه شراب خورد سرش را فاش مى كند و او را در پناه خود نگه نمى دارد.

    در اين صورت گوش ، چشم ، دست و پاى چنين شخص ، هر كدام شيطان است او را به سوى هر زشتى مى برد و از هر خوبى باز مى دارد.(49)

    48- سوره نساء: آيه 5.

    49- بحار، ج 103، ص 84.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      حساسترين سخن در آخرين لحظه زندگى   ...

    ابوبصير مى گويد:

    پس از وفات امام صادق عليه السلام من به خانه آن حضرت رفتم تا به همسرش (حميده ) تسليت بگويم ، وقتى آن بانو مرا ديد گريست من هم گريه كردم .

    سپس گفت :

    اى ابوبصير! اگر در لحظات آخر عمر امام در كنارش بودى قضيه عجيبى را مشاهده مى كردى .

    گفتم :

    چه قضيه اى ؟

    گفت :

    دقايق آخر عمر امام بود كه ناگهان چشمان مباركش را باز كرد و فرمود:

    همين الان تمام خويشان و نزديكان مرا حاضر كنيد! ما همه را جمع كرديم ، به طور كه كسى از خويشان و نزديكان امام باقى نماند.

    حضرت نگاهى به آنان كرد و فرمود:

    كسانى كه نماز را سبك مى شمارند هرگز شفاعت ما به آنان نخواهد رسيد ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة (47)

    47- بحار: ج 6، ص 154 و ج 44، ص 297.

    موضوعات: داستانهاى بحارالانوار  لینک ثابت



     [ 11:26:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم