در سوره تكوير آيات اول در رابطه با مسئله رستاخيز مى خوانيم: «اذاالشمس كوّرت و اذا النجوم انكدرت…» (در آن هنگام كه خورشيد در هم پيچيده شود و در آن هنگام كه ستارگان بى فروغ شوند)
با توجه به اين آيات اين سؤال مطرح مى شود كه آيا خاموش شدن خورشيد و… با علم روز هماهنگ است؟
قبل از هر چه بايد بدانيم خورشيد اين كانون حياتبخش منظومه ما گرچه نسبت به ستارگان آسمان ستاره متوسطى است ولى در حد ذات خود و نسبت به كره زمين فوق العاده عظيم است، طبق بررسى دانشمندان حجم آن يك ميليون و سيصد هزار مرتبه از زمين بزرگتر است! منتها چون فاصله اى در حدود يكصد و پنجاه ميليون كيلومتر با ما دارد به اندازه فعلى ديده مى شود.
براى تجسم عظمت و وسعت خورشيد همين اندازه كافى است كه اگر كره ماه و زمين را با همين فاصله اى كه الان بين آنها وجود دارد به داخل خورشيد منتقل كنيم ماه به آسانى مى تواند دور زمين بگردد بى آنكه از سطح خورشيد خارج شود!
حرارت سطح خورشيد را بالغ بر شش هزار درجه سانيگراد! و حرارت عمق آن را بالغ بر چند ميليون درجه مى دانند!!!
هرگاه بخواهيم وزن خورشيد را بر حسب تن بيان كنيم بايد عدد «2» را بنويسيم و بيست و هفت صفر پهلوى آن بگذاريم (يعنى دو ميليارد ميليارد ميليارد تن)!
از سطح خورشيد شعله هائى زبانه مى كشد كه ارتفاع آن گاه بالغ بر يكصد و شصت هزار كيلومتر است، و كره زمين به آسانى در وسط آن گم مى شود، چرا كه قطر كره زمين بيش از دوازده هزار كيلومتر نيست.
و اما منبع انرژى حرارتى و نورانى خورشيد بر خلاف آنچه بعضى تصور مى كنند ناشى از سوختن نيست چرا كه به گفته «جورج گاموف» در كتاب «پيدايش و مرگ خورشيد» اگر جرم خورشيد از زغال سنگ خالص ساخته شده بود و در زمان نخستين فرعون مصر آن را آتش زده بودند بايد تا امروز تمام آن سوخته و چيزى جز خاكستر بر جاى نمانده باشد، هر نوع ماده سوختنى ديگرى بجاى زغال سنگ فرض كنيم همين اشكال را دارد.
حقيقت اين است كه مفهوم سوختن در مورد خورشيد صادق نيست، آنچه صدق مى كند انرژى حاصل از تجزيه هاى اتمى است، و مى دانيم اين انرژى فوق العاده عظيم است، بنابراين اتمهاى خورشيد دائماً در حال تجزيه و تشعشع و تبديل به انرژى است، كه طبق محاسبه دانشمندان هر ثانيه اى كه بر او مى گذرد چهارميليون تن از او كاسته مى شود! اما حجم خورشيد به قدرى عظيم است كه با گذشت هزاران سال خم به ابرو نمى آورد، و كمترين تغييرى ظاهراً در وضع آن حاصل نمى شود.
ولى بايد دانست كه همين امر در دراز مدت به فنا و نابودى خورشيد كمك مى كند و سرانجام اين جرم عظيم لاغر و لاغرتر و كم فروغ و عاقبت بى نور مى شود، اين امر درباره ساير ستارگان نيز صادق است(1).
بنابراين آنچه در آيات فوق پيرامون تاريك شدن خورشيد و متلاشى شدن ستارگان آمده است حقيقتى است كه با علم امروز كاملا همآهنگ مى باشد، و قرآن زمانى اين حقايق را بيان كرده كه نه تنها در محيط جزيره عربستان كه در محافل جهان علمى آنروز نيز از اين مسائل خبرى نبود.(2)
________________________________________
1 ـ اقتباس از كتابهاى «پيدايش و مرگ خورشيد» و «نجوم بى تلسكوپ» و «ساختمان خورشيد».
2 ـ تفسير نمونه 26/185
[پنجشنبه 1395-01-26] [ 06:32:00 ق.ظ ]