سؤال 880. در صورتى كه به علل ذيل بين زوجين اختلاف باشد، آيا تعيين حكمين لازم است؟

الف) مدّت مديدى زوج نفقه همسر خود را پرداخت نمى كند و اخذ نفقه از طريق دادگاه نيز ممكن نمى باشد.

ب) عسر و حرج زندگى زوجه با همسر خود از نظر دادگاه ثابت شده است.

ج) طلاق از ناحيه زوجه مطالبه شده ; ولى زوج موافقت نمى كند.

د) زوج مفقودالاثر است و مدّت مقرّر از طرف دادگاه منقضى شده است.

جواب: در مسأله حكميت ظاهر آيه شريفه وجوب است و بسيارى از فقها نيز از آن همين را فهميده اند و دليل بر خلاف آن نيست، بنابراين در موردى كه اميد اصلاح هست حدّاقل احتياط واجب عدم ترك آن است.

سؤال 881. در مورد حكمين لطفاً به سؤال هاى زير پاسخ دهيد:

الف) در اختلاف شديد بين زوجين، آيا جايز است از غير بستگان خود داورى برگزينند؟

جواب: اشكال ندارد.

ب) اگر داور منتخب (كه غير از بستگان است) نسبت به زندگى زن و شوهر ناشناس، بى اطّلاع و حتّى بى ارتباط باشد انتخاب او چه حكمى دارد؟

جواب: بايد او را مطّلع كنند.

ج) بر فرض كه داور از غير بستگان زوجين باشد، و زن يا شوهر نسبت به رفتارهاى خلاف شرع يكديگر اعتراض داشته باشند، آيا مى توانند با چنين داورى مطرح كنند؟

جواب: به هر حال داور بايد از آنچه دخالت در داورى دارد آگاه شود.

د) آيا داور غير فاميل موجب مخدوش شدن حرمت خانواده ها نمى گردد؟

جواب: اگر داور فرد امينى باشد اشكال ندارد.

هـ) آيا اين اقدام، منطبق با اخلاق اسلامى است؟

جواب: از جواب بالا معلوم شد.

سؤال 882. اين جانبه فرزانه، مدّت پنج سال است به عقد شخصى به نام اسماعيل درآمده ام. ايشان در اين مدّت هيچ گونه سازشى با من نداشته، بلكه مرا بازيچه دست خود قرار داده است، به همين جهت در اين مدّت فقط چند ماه در خانه ايشان بودم و بقيه مدّت را در منزل پدرم، بدون هيچ گونه خرج و مخارجى، بلاتكليف مانده ام. ايشان نه حاضر است با من زندگى كند و نه حاضر است مرا طلاق بدهد و مرا از حقّ شرعى ام محروم نموده است. شكايت هم كرده ام و مدّت دو سال است كه كارمان به دادگاه كشيده است; ولى به دليل حيله بازى ايشان هنوز تكليفم را مشخّص نكرده اند. ايشان يا در دادگاه حاضر نمى شود و يا وقتى كه حاضر مى شود به خاطر اين كه مهريه ام را نپردازد، مى گويد: «من همسرم را مى خواهم» و به محض اين كه از دادگاه خارج مى شويم، همه چيز را زير پا مى گذارد و مى گويد: «به هيچ وجه حاضر به زندگى با تو نيستم و تنها در صورتى كه از مهريه ات بگذرى و جهيزيه ات را نيز به من ببخشى، حاضرم تو را طلاق بدهم» لطفاً به دو سؤال زير پاسخ فرماييد:

الف) تكليف من چيست؟

جواب: طبق دستور قرآن يك نفر از طرف شما و يك نفر از طرف شوهرتان حَكم مى شود، تا درباره كار شما تصميم بگيرند، هرگاه شوهر نه راضى به زندگى شود و نه راضى به طلاق، حاكم شرع مى تواند شما را در مقابل بذل مختصرى، طلاق خُلع بدهد و مهريه را از شوهرتان بگيرد.

ب) او نه حاضر به سازش و نه حاضر به طلاق بوده و با اين وجود من بارها به منزل ايشان مراجعت كردم و سعى نمودم نگذارم زندگى ام از هم بپاشد و موجب آبروريزى شود، ولى او هيچ گونه اعتنايى نمى كند. آيا بنده در اين صورت مستحقّ نفقه خواهم بود؟

جواب: در فرض مسأله بالا، شما مستحقّ نفقه خواهيد بود.

سؤال 883. در موضوع اختلاف زن و شوهرى كه حضرت امام(قدس سره) احتياط داشتند در تعيين حكمين، كه نظر مبارك حضرت عالى هم همين است، اگر زن از شوهر خود تقاضاى طلاق كند با اين كه شرعاً و قانوناً اختيار طلاق با مرد است (مگر موارد استثنايى) آيا در چنين موردى نيز احتياج به تعيين حكمين است؟ چون اگر زوج راضى به طلاق نباشد حَكم نمى تواند كارى بكند و نتيجه ندارد و در موارد استثنايى مانند ترك نفقه و عدم امكان اخذ نفقه زوجه از زوج، كه دادگاه مى تواند اقدام به طلاق كند آيا در چنين موردى تعيين داور لازم است يا خير؟

جواب: حكميت طبق ظاهر قرآن مجيد مربوط به مواردى است كه اختلاف شديد ميان زن ومرد پيدا شده و ممكن است منجر به جدايى يا مطالب ناگوار ديگر شود در اين جا حاكم شرع دو حَكم براى رسيدگى به كار آنها تعيين مى كند و حكمين در صورتى مى توانند حُكم به جدايى دهند كه اين امر از سوى زوجين به آنها محوّل شده باشد كه هر چه را صلاح ديدند عمل كنند حتّى طلاق.

موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-01-31] [ 12:20:00 ق.ظ ]