سؤال 730. خانمى دچار بيمارى چشمى گرديده، و اطبّا نظر به عمل جرّاحى به طور اورژانسى داده اند; امّا متأسّفانه اين خانم داراى حمل سه ماهه است، و به ناچار بايد سقط جنين كند، و بعد عمل جرّاحى چشم را به انجام برساند. و اگر چشم خود را عمل نكند كور مى شود، و همچنين ضررهاى زيادى به جنين وارد مى گردد، در اين صورت آيا سقط جنين جايز است؟
جواب: در فرض مسأله پايان دادن به باردارى ظاهراً مانعى ندارد.
سؤال 731. آيا در موارد زير مى توان سقط جنين كرد؟
الف) مادر بيمار باشد، و ادامه حاملگى (با تشخيص پزشك، و وضعيتى كه مادر دارد، و خودش نيز تشخيص داده) باعث تشديد بيمارى و وخامت حال مادر گردد.
ب) بيمارى فوق به درجه اى برسد كه حيات مادر متوقّف بر سقط جنين باشد.
ج) مادر در كمال صحّت و سلامتى است، و هيچگونه خطرى او را تهديد نمى كند، و جنين نيز سالم است، ولى دو سر دارد. يا سر جنين به شكل انسان نيست، و اگر با چنين حالتى متولّد شود، طبق تشخيص پزشك، ممكن است چند روز پس از تولّد از دنيا برود. يا ادامه حيات چنان فرزندى براى خود او، و والدين و جامعه مشكلاتى خواهد داشت.
د) در فروض فوق، حكم مسأله را قبل و بعد از ولوج روح بيان فرماييد.
هـ) در هر صورت، آيا مسئوليتى از نظر شرعى براى پزشك و زوجين وجود دارد؟
و) چنانچه لازم باشد پزشك مرد اقدام به سقط جنين نمايد، چه حكمى دارد؟
جواب: سقط جنين تنها در صورتى جايز است كه جان مادر در خطر باشد.
همچنين اگر بيمارى شديدى مادر را تهديد كند، و جنين هنوز به مرحله دميدن روح نرسيده باشد. و نيز اگر تشخيص قطعى داده شود كه جنين به گونه اى ناقص است كه براى پدر و مادر و اطرافيان سبب عسر و حرج شديد مى شود، مشروط بر اينكه روح در آن دميده نشده باشد. در اين سه صورت، ختم حاملگى جايز است است. و اگر راه منحصر به طبيب مرد باشد، در اين صورت مانعى ندارد. و احتياط آن است كه پدر و مادر، طبيب را نسبت به ديه تبرئه كنند.
[سه شنبه 1395-01-31] [ 12:20:00 ق.ظ ]