آقا جرجى زيدان در تاريخ تمدن اسلام يك لطفى ! فرموده كه بله : خطبه هاى نهج البلاغه از اميرالمؤمنين نيست ، اينها را سيد رضى انشاء كرده و به ايشان نسبت داده است . كه حرفش نماند، خوب ، آقاى جرجى زيدان ! آقاى عزيز! كسى كه چنين ذهنى داشته باشد، اين حرف خودش را چرا به ديگرى نسبت بدهد؟ آدم دو بيت شعر مى گويد، چه قدر مى بالد و چه كار مى كند! به هر حال اين حرف جرجى زيدان ايجاب كرد كه بنده به دنبال استاد نهج البلاغه بگردم ، همه را از ماخذى پيدا كنم كه پيش از سيد رضى باشد. در اين كار خيلى زحمت كشيدم ، تا الان حدود دوسوم اسناد نهج البلاغه را جمع آورى كرده ام .

از كسانى كه پيش از سيد رضى بوده اند، از ماخذ، از كتابها، از جوامع روايى كه هنوز سير رضى به دنيا نيامده بود، پدرش و جدش هم به دنيا نيامده بودند، كه آقاى جرجى نگويد كه اينها را آقاى شريف رضى انشاء كرده و به ايشان نسبت داده است . حالا ما زبان طعن و دشنام نداديم و غلط هم هست كه آدم به مردم اهانت كند، اما شايد ديگرى به آقاى جرجى زيدان بگويد: شما تاريختان را بنويسيد، چه كار داريد به اين حرفها.

يكى از كارهاى ما راجع به نهج البلاغه است و اين كارها را كرده ام و ماخذش را به دست آورده ام . و كار ديگرى كه بنده انجام داده ام ، اين است كه نهج البلاغه را از اول تا آخر از روى نسخه هايى كه داشتم ، در مقايسه با نسخه هايى كه به يك واسطه از خط جناب سير رضى نوشته شده است ، تصحيح كرده ام .(554)

موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-06-31] [ 11:19:00 ب.ظ ]